امام علی علیهالسلام: تفاوت میان نسخهها
←دودمان، القاب، ویژگیهای ظاهری: اضافه کردن لقب شاه مردان
(اصلاح نشانی وب) |
(←دودمان، القاب، ویژگیهای ظاهری: اضافه کردن لقب شاه مردان) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ جعبه اطلاعات امام شیعه | {{جعبه اطلاعات امام شیعه | ||
| عنوان = امام علی علیه السلام | | عنوان = امام علی علیه السلام | ||
| نام = علی بن ابیطالب | | نام = علی بن ابیطالب | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
سررشته بسیاری از علوم مسلمانان، از جمله نحو عربی، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] به امام علی(ع) نسبت دادهشده و فرقههای گوناگون تصوّف، سلسله سند خود را به او میرسانند. علی بن ابی طالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق حضرت محمد(ص) بوده است. بر این اساس گروهی از صحابه از زمان حیات پیامبر اسلام(ص)، پیرو و دوستدار علی(ع) یعنی [[شیعه]] دانسته میشدهاند. کتاب معروف [[نهج البلاغه]] منتخبی از سخنان و نامهها و حکمتها و مواعظ امام علی(ع) است. مکتوباتی نیز به ایشان نسبت داده شده که با املای رسول خدا(ص) و خط ایشان بوده است. آثار مکتوب بسیاری به زبانهای مختلف درباره وی نوشته شده است. | سررشته بسیاری از علوم مسلمانان، از جمله نحو عربی، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] به امام علی(ع) نسبت دادهشده و فرقههای گوناگون تصوّف، سلسله سند خود را به او میرسانند. علی بن ابی طالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق حضرت محمد(ص) بوده است. بر این اساس گروهی از صحابه از زمان حیات پیامبر اسلام(ص)، پیرو و دوستدار علی(ع) یعنی [[شیعه]] دانسته میشدهاند. کتاب معروف [[نهج البلاغه]] منتخبی از سخنان و نامهها و حکمتها و مواعظ امام علی(ع) است. مکتوباتی نیز به ایشان نسبت داده شده که با املای رسول خدا(ص) و خط ایشان بوده است. آثار مکتوب بسیاری به زبانهای مختلف درباره وی نوشته شده است. | ||
== جایگاه == | ==جایگاه== | ||
علی بن ابیطالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از پیامبر(ص)، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] بوده است. بر این اساس برخی از [[صحابه]] از همان زمان حیات پیامبر اسلام(ص)، پیروان علی(ع) و دوستداران وی یعنی [[شیعه]] دانسته میشدهاند.<ref>بنابر روایتی که سیوطی در الدر المنثور نقل کرده، واژه شیعه را نخستین بار پیامبر(ص) درباره برخی از اصحاب خاص امام علی(ع) به کار برده است.(سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹) برخی، از این روایت و روایاتی شبیه آن برداشت کردهاند که شیعه از زمان رسول خدا ظهور داشته است.(هالم، تشیع، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۶).</ref> شیعیان کسانی هستند که امام علی(ع) را جانشین بلافصل پیامبر(ص) از سوی [[خدا]] میدانند؛<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=اوائل المقالات|ص=۳۵}}</ref> در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، جانشینی پیامبر را حاصل انتخاب مردم میدانند.<ref>{{پک|ایجی|۱۳۲۵|ک=شرح المواقف|ج=۸|ص=۳۵۴}}</ref> | علی بن ابیطالب همواره از سوی شیعیان، جایگاه و منزلت ویژهای داشته و پس از پیامبر(ص)، بهترین، باتقواترین و عالمترینِ انسانها و جانشین برحق [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] بوده است. بر این اساس برخی از [[صحابه]] از همان زمان حیات پیامبر اسلام(ص)، پیروان علی(ع) و دوستداران وی یعنی [[شیعه]] دانسته میشدهاند.<ref>بنابر روایتی که سیوطی در الدر المنثور نقل کرده، واژه شیعه را نخستین بار پیامبر(ص) درباره برخی از اصحاب خاص امام علی(ع) به کار برده است.(سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹) برخی، از این روایت و روایاتی شبیه آن برداشت کردهاند که شیعه از زمان رسول خدا ظهور داشته است.(هالم، تشیع، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۶).</ref> شیعیان کسانی هستند که امام علی(ع) را جانشین بلافصل پیامبر(ص) از سوی [[خدا]] میدانند؛<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=اوائل المقالات|ص=۳۵}}</ref> در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، جانشینی پیامبر را حاصل انتخاب مردم میدانند.<ref>{{پک|ایجی|۱۳۲۵|ک=شرح المواقف|ج=۸|ص=۳۵۴}}</ref> | ||
هاینس هالم(Heinz Halm)، اسلامشناس آلمانی، زاده۱۹۴۲م. گفته است: به باور شیعیان، به [[خلافت امام علی(ع)|خلافت رسیدن امام علی(ع)]] در [[۱۹ ذیالحجه]] [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ قمری]]، اجرای دیرهنگام قراری بود که طبق آن، پیامبر(ص) در چند موقعیت و بهخصوص در [[غدیر خم]]، او را به عنوان جانشین خود و [[امامت|امام]] امت اسلامی برگزیده بود. به اعتقاد شیعه، عبارت {{عربی|مَن کُنتُ مَولاه فَعَلیٌ مَولاه ترجمه: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست}} که توسط پیامبر در [[عید غدیر|روز غدیر]] گفته شد، تعیین جانشینی پیامبر(ص) است؛ چرا که حاضران در غدیرخم به علی بن ابیطالب(ع) تبریک گفتند و او را با لقب [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمومنین]] خطاب کردند.<ref>{{پک|هالم|۱۳۸۵|ک=تشیع|ص=۲۷-۲۸}}</ref> بر اساس این عقیده، علی(ع) تنها [[خلافت|خلیفه]] برحق است و عنوان «امیرالمؤمنین» تنها شایسته اوست و حکومت کوتاهمدت وی تنها حکومت مشروعی است که امت اسلامی از زمان [[رحلت پیامبر(ص)]] تجربه کرده است.<ref>{{پک|هالم|۱۳۸۵|ک=تشیع|ص=۳۱}}</ref> | هاینس هالم(Heinz Halm)، اسلامشناس آلمانی، زاده۱۹۴۲م. گفته است: به باور شیعیان، به [[خلافت امام علی(ع)|خلافت رسیدن امام علی(ع)]] در [[۱۹ ذیالحجه]] [[سال ۳۵ هجری قمری|سال ۳۵ قمری]]، اجرای دیرهنگام قراری بود که طبق آن، پیامبر(ص) در چند موقعیت و بهخصوص در [[غدیر خم]]، او را به عنوان جانشین خود و [[امامت|امام]] امت اسلامی برگزیده بود. به اعتقاد شیعه، عبارت {{عربی|مَن کُنتُ مَولاه فَعَلیٌ مَولاه ترجمه: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست}} که توسط پیامبر در [[عید غدیر|روز غدیر]] گفته شد، تعیین جانشینی پیامبر(ص) است؛ چرا که حاضران در غدیرخم به علی بن ابیطالب(ع) تبریک گفتند و او را با لقب [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمومنین]] خطاب کردند.<ref>{{پک|هالم|۱۳۸۵|ک=تشیع|ص=۲۷-۲۸}}</ref> بر اساس این عقیده، علی(ع) تنها [[خلافت|خلیفه]] برحق است و عنوان «امیرالمؤمنین» تنها شایسته اوست و حکومت کوتاهمدت وی تنها حکومت مشروعی است که امت اسلامی از زمان [[رحلت پیامبر(ص)]] تجربه کرده است.<ref>{{پک|هالم|۱۳۸۵|ک=تشیع|ص=۳۱}}</ref> | ||
== دودمان، القاب، ویژگیهای ظاهری == | ==دودمان، القاب، ویژگیهای ظاهری== | ||
علی بن [[ابوطالب|ابیطالب]] بن [[عبدالمطلب]] بن [[هاشم بن عبدمناف|هاشم]] بن [[عبدمناف]] بن [[قصی بن کلاب]]،<ref>{{پک|مفید|سال|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۱۵}}</ref> مشهور به [[بنی هاشم|هاشمی]] و [[قریش|قرشی]] بوده و پدر او، [[ابوطالب]]، مردی سخاوتمند، عدالتمدار، مورد احترام قبایل عرب، عمو و حامی [[پیامبر(ص)]] و از شخصیتهای بزرگ [[قریش]] گزارش شده است.<ref>{{پک|ابن اثیر|سال|ک=اسدالغابة|ج=۱|ص=ص۱۵}}</ref> مادر علی(ع)، [[فاطمه بنت اسد]] بن [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبد مناف]]<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۲}}</ref> و برادران وی [[طالب بن ابیطالب|طالب]]، [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]]، [[جعفر بن ابیطالب|جعفر]]، و خواهرانش هند یا ام هانی، [[جمانه]]، [[ریطه]] یا ام طالب و [[اسماء دختر ابوطالب|اسماء]] بودهاند.<ref>{{پک|مجلسی|سال|ک=بحارالانوار|ج=۱۹|ص=۵۷}}</ref> مورخان، ازدواج ابوطالب و فاطمه بنت اسد را نخستین [[ازدواج]] میان یک مرد و زن هاشمی دانستهاند<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۶۸}}</ref> و بنابراین، حضرت علی(ع) نخستین فردی است که هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، هاشمی بوده است.<ref>{{پک|مصاحب|۱۳۸۰|ک=دایرةالمعارف فارسی|ج=۲|ص=۱۷۶۰}}</ref> | علی بن [[ابوطالب|ابیطالب]] بن [[عبدالمطلب]] بن [[هاشم بن عبدمناف|هاشم]] بن [[عبدمناف]] بن [[قصی بن کلاب]]،<ref>{{پک|مفید|سال|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۱۵}}</ref> مشهور به [[بنی هاشم|هاشمی]] و [[قریش|قرشی]] بوده و پدر او، [[ابوطالب]]، مردی سخاوتمند، عدالتمدار، مورد احترام قبایل عرب، عمو و حامی [[پیامبر(ص)]] و از شخصیتهای بزرگ [[قریش]] گزارش شده است.<ref>{{پک|ابن اثیر|سال|ک=اسدالغابة|ج=۱|ص=ص۱۵}}</ref> مادر علی(ع)، [[فاطمه بنت اسد]] بن [[هاشم بن عبدمناف|هاشم بن عبد مناف]]<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۲}}</ref> و برادران وی [[طالب بن ابیطالب|طالب]]، [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]]، [[جعفر بن ابیطالب|جعفر]]، و خواهرانش هند یا ام هانی، [[جمانه]]، [[ریطه]] یا ام طالب و [[اسماء دختر ابوطالب|اسماء]] بودهاند.<ref>{{پک|مجلسی|سال|ک=بحارالانوار|ج=۱۹|ص=۵۷}}</ref> مورخان، ازدواج ابوطالب و فاطمه بنت اسد را نخستین [[ازدواج]] میان یک مرد و زن هاشمی دانستهاند<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۶۸}}</ref> و بنابراین، حضرت علی(ع) نخستین فردی است که هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، هاشمی بوده است.<ref>{{پک|مصاحب|۱۳۸۰|ک=دایرةالمعارف فارسی|ج=۲|ص=۱۷۶۰}}</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
کنیههای علی بن ابیطالب عبارتند از ابوالحسن،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵.</ref> ابوالحسین، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، [[ابوتراب]] و ابوالائمه.<ref>مرعشی نجفی، موسوعة الإمامة، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۱۹۷و ۱۹۸؛ محمدی ریشهری، دانشنامه أمیرالمؤمنین ع، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۳۰۸.</ref> | کنیههای علی بن ابیطالب عبارتند از ابوالحسن،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵.</ref> ابوالحسین، [[ابوالسبطین]]، [[ابوالریحانتین]]، [[ابوتراب]] و ابوالائمه.<ref>مرعشی نجفی، موسوعة الإمامة، ۱۴۳۰ق، ج۶، ص۱۹۷و ۱۹۸؛ محمدی ریشهری، دانشنامه أمیرالمؤمنین ع، ۱۳۸۹ش، ج۱۴، ص۳۰۸.</ref> | ||
همچنین در منابع القاب و صفات متعددی برای ایشان برشمرده شده است از جمله: [[امیرالمومنین (لقب)|امیرالمؤمنین]]، [[یعسوب الدین|یعسوب الدین والمسلمین]]، حیدر، [[مرتضی]]، [[قسیم النار و الجنة]]، صاحب اللواء، [[صدیق#صدیق اکبر|صدّیق اکبر]]،[[فاروق]]، مبیر الشرک والمشرکین، قاتل الناکثین والقاسطین والمارقین، مولی المؤمنین، شبیه هارون، نفس الرسول، أخو الرسول، [[زوج البتول]]، سیف الله المسلول، امیر البررة، قاتل الفجرة، ذوالقرنین، هادی، سید العرب، کشّاف الکرب، داعی، شاهد، [[حدیث مدینة العلم|باب المدینة]]، والی، وصی، قاضی دَین رسول الله، منجز وعده، النبأ العظیم، الصراط | همچنین در منابع القاب و صفات متعددی برای ایشان برشمرده شده است از جمله: [[امیرالمومنین (لقب)|امیرالمؤمنین]]، [[یعسوب الدین|یعسوب الدین والمسلمین]]، حیدر، [[مرتضی]]، [[قسیم النار و الجنة]]، صاحب اللواء، [[صدیق#صدیق اکبر|صدّیق اکبر]]،[[فاروق]]، مبیر الشرک والمشرکین، قاتل الناکثین والقاسطین والمارقین، مولی المؤمنین، شبیه هارون، نفس الرسول، أخو الرسول، [[زوج البتول]]، سیف الله المسلول، امیر البررة، قاتل الفجرة، ذوالقرنین، هادی، سید العرب، کشّاف الکرب، داعی، شاهد، [[حدیث مدینة العلم|باب المدینة]]، والی، وصی، قاضی دَین رسول الله، منجز وعده، النبأ العظیم، الصراط المستقیم، [[الانزع البطین]] و [[شاه مردان (لقب)|شاه مردان]].<ref>ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۲۱-۳۳۴.</ref> | ||
{{اصلی|لقب امیرالمؤمنین}} | {{اصلی|لقب امیرالمؤمنین}} | ||
به باور شیعیان، لقب امیرالمؤمنین، به معنای امیر، فرمانده و رهبر مسلمانان، اختصاص به حضرت علی(ع) دارد. براساس روایات، شیعیان معتقدند این لقب در زمان پیامبر اسلام برای علی بن ابیطالب به کار میرفته و منحصر به اوست و نه تنها استعمال این لقب را برای [[خلفای راشدین]] و غیر راشدین جایز نمیدانند، بلکه به کار بردن این لقب را حتی برای سایر امامان خود هم صحیح نمیدانند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائلالشیعة، ج۱۴، ص۶۰۰.</ref> | به باور شیعیان، لقب امیرالمؤمنین، به معنای امیر، فرمانده و رهبر مسلمانان، اختصاص به حضرت علی(ع) دارد. براساس روایات، شیعیان معتقدند این لقب در زمان پیامبر اسلام برای علی بن ابیطالب به کار میرفته و منحصر به اوست و نه تنها استعمال این لقب را برای [[خلفای راشدین]] و غیر راشدین جایز نمیدانند، بلکه به کار بردن این لقب را حتی برای سایر امامان خود هم صحیح نمیدانند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷، ص۳۳۴؛ حر عاملی، وسائلالشیعة، ج۱۴، ص۶۰۰.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در سخن دیگر حضرت درباره علت غلبه بر دلیران صحنه کارزار میفرماید: من با هيچكس روبرو نشدم جز اينكه مرا بر ضد خود كمك كرد. [[سید رضی|سید رضى]] در توضیح این سخن مىگويد: امام عليه السلام به اين اشاره مىكند كه هيبتش در دلها جاى گرفته بود و مبارزان، مقهور هيبت او مىشدند (و از پاى درمىآمدند). <ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص۵۷۹.</ref> | در سخن دیگر حضرت درباره علت غلبه بر دلیران صحنه کارزار میفرماید: من با هيچكس روبرو نشدم جز اينكه مرا بر ضد خود كمك كرد. [[سید رضی|سید رضى]] در توضیح این سخن مىگويد: امام عليه السلام به اين اشاره مىكند كه هيبتش در دلها جاى گرفته بود و مبارزان، مقهور هيبت او مىشدند (و از پاى درمىآمدند). <ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص۵۷۹.</ref> | ||
== زندگی == | ==زندگی== | ||
{{گاهشمار زندگی امام علی}} | {{گاهشمار زندگی امام علی}} | ||
علی(ع) اولین مردی که به [[پیامبر]] ایمان آورد،<ref>{{پک|نسائی|سال|ک=السنن الکبری|ج=۵|ص=۱۰۷|نقطه=نه}}{{پک|ابن ابیالحدید|۱۴۰۴|ک=شرح نهجالبلاغة|ج=۱|ص=۱۵|نقطه=نه}}{{پک|آیتی|۱۳۷۸|ک=تاریخ پیامبر اسلام|ص=۶۵|نقطه=نه}}{{پک|ابن ابیالحدید|۱۴۰۴|ک=شرح نهجالبلاغة|ج=۱|ص=۳۰}}</ref> [[امام]] اول [[شیعیان]]<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۲}}</ref> و [[خلیفه]] چهارم از [[خلفای راشدین]] از نظر [[اهل سنت]] است. | علی(ع) اولین مردی که به [[پیامبر]] ایمان آورد،<ref>{{پک|نسائی|سال|ک=السنن الکبری|ج=۵|ص=۱۰۷|نقطه=نه}}{{پک|ابن ابیالحدید|۱۴۰۴|ک=شرح نهجالبلاغة|ج=۱|ص=۱۵|نقطه=نه}}{{پک|آیتی|۱۳۷۸|ک=تاریخ پیامبر اسلام|ص=۶۵|نقطه=نه}}{{پک|ابن ابیالحدید|۱۴۰۴|ک=شرح نهجالبلاغة|ج=۱|ص=۳۰}}</ref> [[امام]] اول [[شیعیان]]<ref>{{پک|مفید|۱۴۱۳|ک=الارشاد|ج=۱|ص=۲}}</ref> و [[خلیفه]] چهارم از [[خلفای راشدین]] از نظر [[اهل سنت]] است. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
===همسران و فرزندان=== | ===همسران و فرزندان=== | ||
==== ازدواج با فاطمه زهرا (س) ==== | ====ازدواج با فاطمه زهرا (س)==== | ||
{{اصلی|ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)}} | {{اصلی|ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)}} | ||
نخستین همسر امام علی(ع)، [[فاطمه زهرا(س)]]، دختر پیامبر(ص) بود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۵ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم).</ref> پیش از علی(ع) افرادی مانند [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] و [[عبدالرحمن بن عوف]]، ازدواج با فاطمه را از پیامبر درخواست کرده بودند، اما پیامبر(ص)، خود را در این باره تابع دستور خداوند دانست و به آنان پاسخ منفی داد.<ref>مجلسی، ج۴۳، ص۱۲۵؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ ابن شاهین، فضائل فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۴۷، ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م؛ نسائی، المجتبی من السنن، ج۶، ص۶۲، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین ج۲، ص۱۸۱، ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج۴، ص۳۴، مکتبه ابن تیمیه.</ref> برخی منابع، [[ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)]] را اول [[ذی الحجه]] [[سال دوم هجری]]،<ref>مفید، مسار الشیعة، ص۱۷.</ref> برخی آن را در ماه [[شوال]] و گروهی ۲۱ [[ماه محرم]] دانستهاند.<ref>سید بن طاوس، ص۵۸۴.</ref> امام علی و فاطمه، پنج فرزند داشتهاند؛ [[حسن(ع)|حسن]]، [[حسین(ع)|حسین]]، [[زینب(س)|زینب]] و [[ام کلثوم بنت علی(ع)|ام کلثوم]]<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص۱۵۳.</ref> و [[محسن بن علی(ع)|محسن]] که پیش از تولد سقط شد.<ref>{{پک|مسعودی|۱۴۰۹|ک=مروج الذهب|ج=۳|ص=۶۳}}</ref><ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۲۱۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۳۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۱۳۳؛ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۶۷.</ref> | نخستین همسر امام علی(ع)، [[فاطمه زهرا(س)]]، دختر پیامبر(ص) بود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص۵ (نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهل بیت، نسخه دوم).</ref> پیش از علی(ع) افرادی مانند [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] و [[عبدالرحمن بن عوف]]، ازدواج با فاطمه را از پیامبر درخواست کرده بودند، اما پیامبر(ص)، خود را در این باره تابع دستور خداوند دانست و به آنان پاسخ منفی داد.<ref>مجلسی، ج۴۳، ص۱۲۵؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ ق؛ ابن شاهین، فضائل فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۴۷، ۱۴۱۵ ق/۱۹۹۴ م؛ نسائی، المجتبی من السنن، ج۶، ص۶۲، ۱۴۰۶/۱۹۸۶. حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین ج۲، ص۱۸۱، ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج۴، ص۳۴، مکتبه ابن تیمیه.</ref> برخی منابع، [[ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)]] را اول [[ذی الحجه]] [[سال دوم هجری]]،<ref>مفید، مسار الشیعة، ص۱۷.</ref> برخی آن را در ماه [[شوال]] و گروهی ۲۱ [[ماه محرم]] دانستهاند.<ref>سید بن طاوس، ص۵۸۴.</ref> امام علی و فاطمه، پنج فرزند داشتهاند؛ [[حسن(ع)|حسن]]، [[حسین(ع)|حسین]]، [[زینب(س)|زینب]] و [[ام کلثوم بنت علی(ع)|ام کلثوم]]<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص۱۵۳.</ref> و [[محسن بن علی(ع)|محسن]] که پیش از تولد سقط شد.<ref>{{پک|مسعودی|۱۴۰۹|ک=مروج الذهب|ج=۳|ص=۶۳}}</ref><ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۲۱۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۳۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۱۳۳؛ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۶۷.</ref> | ||
==== سایر همسران ==== | ====سایر همسران==== | ||
امام علی(ع) در زمان حیات فاطمه(س)، با زن دیگری ازدواج نکرد.<ref>امین عاملى، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۲۶.</ref> ولی پس از شهادت فاطمه(س)، همسرانی اختیار کرد؛ از جمله [[امامه دختر ابوالعاص بن ربیع]] که مادرش [[زینب دختر پیامبر(ص)]]، بوده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۳۳.</ref> [[ام البنین]]، دختر حزام بن دارم کلابیه، همسر دیگر امام علی(ع) بوده که فرزندان او عبارتند از [[حضرت عباس]]، [[عثمان بن علی بن ابيطالب|عثمان]]، [[جعفر بن علی بن ابیطالب|جعفر]] و [[عبدالله بن علی بن ابیطالب|عبدالله]]. همه فرزندان ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند. [[لیلی دختر مسعود بن خالد]]، [[اسماء بنت عمیس|اسماء بنت عمیس خثعمی]] مادر یحیی و عون، [[ام حبیب]] دختر ربیعه تغلبیه موسوم به صهباء، [[خوله دختر جعفر بن قیس حنفیه]]، مادر [[محمد بن حنفیه]]، و همچنین ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفی و محیاة دختر امرئ القیس بن عدی کلبی، از دیگر زنان امام علی(ع) بودهاند.<ref>محمدی ریشهری، ج۱، ص۱۰۸.</ref> | امام علی(ع) در زمان حیات فاطمه(س)، با زن دیگری ازدواج نکرد.<ref>امین عاملى، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۲۶.</ref> ولی پس از شهادت فاطمه(س)، همسرانی اختیار کرد؛ از جمله [[امامه دختر ابوالعاص بن ربیع]] که مادرش [[زینب دختر پیامبر(ص)]]، بوده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۳۳.</ref> [[ام البنین]]، دختر حزام بن دارم کلابیه، همسر دیگر امام علی(ع) بوده که فرزندان او عبارتند از [[حضرت عباس]]، [[عثمان بن علی بن ابيطالب|عثمان]]، [[جعفر بن علی بن ابیطالب|جعفر]] و [[عبدالله بن علی بن ابیطالب|عبدالله]]. همه فرزندان ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند. [[لیلی دختر مسعود بن خالد]]، [[اسماء بنت عمیس|اسماء بنت عمیس خثعمی]] مادر یحیی و عون، [[ام حبیب]] دختر ربیعه تغلبیه موسوم به صهباء، [[خوله دختر جعفر بن قیس حنفیه]]، مادر [[محمد بن حنفیه]]، و همچنین ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفی و محیاة دختر امرئ القیس بن عدی کلبی، از دیگر زنان امام علی(ع) بودهاند.<ref>محمدی ریشهری، ج۱، ص۱۰۸.</ref> | ||
==== فرزندان ==== | ====فرزندان==== | ||
[[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|ارشاد]]، فرزندان امام علی(ع) را ۲۷ تا ۲۹ نفر دانسته است.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۳۵۴.</ref> نام فرزندان امام علی(ع) با توجه به مادرانشان، در جدول آمده است؛ | [[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|ارشاد]]، فرزندان امام علی(ع) را ۲۷ تا ۲۹ نفر دانسته است.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۲۸ق، ص۳۵۴.</ref> نام فرزندان امام علی(ع) با توجه به مادرانشان، در جدول آمده است؛ | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
<div style="display: block;overflow-y: auto;">{{تبارنامه امام علی}}</div> | <div style="display: block;overflow-y: auto;">{{تبارنامه امام علی}}</div> | ||
== نقشآفرینی در غزوات == | ==نقشآفرینی در غزوات== | ||
{{اصلی|غزوات پیامبر}} | {{اصلی|غزوات پیامبر}} | ||
امام علی(ع) در [[غزوات]] و [[سریه|سریههای]] صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز [[غزوه تبوک]] همراه [[پیامبر(ص)]] جنگید.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۴.</ref> امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود.<ref>احمدی، «تحلیل روایی - تاریخی پرچمداری امیرمومنان علی(ع) در غزوات پیامبر اکرم»، ص۳۷.</ref> او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد.<ref> ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۰.</ref> | امام علی(ع) در [[غزوات]] و [[سریه|سریههای]] صدر اسلام، نقش مؤثری داشت و در همه غزوات جز [[غزوه تبوک]] همراه [[پیامبر(ص)]] جنگید.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۴.</ref> امام علی(ع) در بسیاری از غزوات پرچمدار اصلی سپاه اسلام بود.<ref>احمدی، «تحلیل روایی - تاریخی پرچمداری امیرمومنان علی(ع) در غزوات پیامبر اکرم»، ص۳۷.</ref> او همچنین در جنگهایی که عموم مسلمانان در آن فرار کردند، در کنار پیامبر باقی ماند و به جنگ ادامه داد.<ref> ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۹۰.</ref> | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
;سرایا | ;سرایا | ||
# سریه «علی بن ابیطالب(ع)» به «فدک» برای مقابله با «بنی سعد»- شعبان سال ششم.<ref>واقدی، المغازى، ۱۴۰۹، ج۲ ص۵۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰، ج۲، ص۶۹؛ یاقوت حموى، معجم البلدان، ۱۹۹۵، ج۴، ص۲۳۸؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۲، ص ۶۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۰۹.</ref> | #سریه «علی بن ابیطالب(ع)» به «فدک» برای مقابله با «بنی سعد»- شعبان سال ششم.<ref>واقدی، المغازى، ۱۴۰۹، ج۲ ص۵۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰، ج۲، ص۶۹؛ یاقوت حموى، معجم البلدان، ۱۹۹۵، ج۴، ص۲۳۸؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۲، ص ۶۴۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۲۰۹.</ref> | ||
# سریه «علی بن أبی طالب» برای خراب کردن بتخانه «فلس» در قبیله «بنی طیّ»- ربیع الآخر سال نهم.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۷۶.</ref> | #سریه «علی بن أبی طالب» برای خراب کردن بتخانه «فلس» در قبیله «بنی طیّ»- ربیع الآخر سال نهم.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۷۶.</ref> | ||
# سریه «علی بن أبی طالب» به یمن - رمضان سال دهم.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۴، ص ۳۱۹؛ واقدی، کتاب المغازى، ۱۴۰۹، ج۳، ص۸۲۶ و رسولی محلاتی، تاریخ اسلام، ۱۳۷۴، ج ۱، ص۱۴۱ و ۱۵۳.</ref> | #سریه «علی بن أبی طالب» به یمن - رمضان سال دهم.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۴، ص ۳۱۹؛ واقدی، کتاب المغازى، ۱۴۰۹، ج۳، ص۸۲۶ و رسولی محلاتی، تاریخ اسلام، ۱۳۷۴، ج ۱، ص۱۴۱ و ۱۵۳.</ref> | ||
===ماموریت به سوی یمن=== | ===ماموریت به سوی یمن=== | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
محققان گرایش همگانی برخی شاخههای قبایل یمنی مانند [[قبیله مذحج|قبیله مَذحِج]] و هَمْدان به علی(ع) و هواداری از [[اهلبیت(ع)]] را از آثار این سفر دانستهاند.<ref>سعیدیان، «تحلیل و بررسی ابعاد سریه امام علی بن ابیطالب به یمن و پیامدهای آن»، ص۱۱۳.</ref> | محققان گرایش همگانی برخی شاخههای قبایل یمنی مانند [[قبیله مذحج|قبیله مَذحِج]] و هَمْدان به علی(ع) و هواداری از [[اهلبیت(ع)]] را از آثار این سفر دانستهاند.<ref>سعیدیان، «تحلیل و بررسی ابعاد سریه امام علی بن ابیطالب به یمن و پیامدهای آن»، ص۱۱۳.</ref> | ||
== جانشینی پیامبر در غدیر خم == | ==جانشینی پیامبر در غدیر خم== | ||
{{اصلی|واقعه غدیر}} | {{اصلی|واقعه غدیر}} | ||
[[پرونده:غدیر خم فرشچیان.jpeg|بندانگشتی|300px|تابلوی غدیر اثر [[محمود فرشچیان]]]] | [[پرونده:غدیر خم فرشچیان.jpeg|بندانگشتی|300px|تابلوی غدیر اثر [[محمود فرشچیان]]]] | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
امام علی پس از رحلت پیامبر اسلام در موقعیتهایی به [[واقعه غدیر]] و گفتار پیامبر در آن اشاره میکرد تا بر حقانیت خود تأکید کند.<ref>سلیم بن قیس، كتاب سلیم بن قیس، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۸۹.</ref> شیعیان با توجه به قرائنی که در خطبه غدیر وجود دارد، و همچنین گفتارها و اشعار مسلمانان که پس از آن در منابع ذکر شده، معتقدند که [[پیامبر (ص)|پیامبر(ص)]] در جریان واقعه غدیر، امام علی را به فرمان الهی امام علی(ع) به جانشینی خود منصوب کرد.<ref>برای اطلاعات بیشتر ر.ک: علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱-۲.</ref> | امام علی پس از رحلت پیامبر اسلام در موقعیتهایی به [[واقعه غدیر]] و گفتار پیامبر در آن اشاره میکرد تا بر حقانیت خود تأکید کند.<ref>سلیم بن قیس، كتاب سلیم بن قیس، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۸۹.</ref> شیعیان با توجه به قرائنی که در خطبه غدیر وجود دارد، و همچنین گفتارها و اشعار مسلمانان که پس از آن در منابع ذکر شده، معتقدند که [[پیامبر (ص)|پیامبر(ص)]] در جریان واقعه غدیر، امام علی را به فرمان الهی امام علی(ع) به جانشینی خود منصوب کرد.<ref>برای اطلاعات بیشتر ر.ک: علامه امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱-۲.</ref> | ||
==انتخاب خلیفه در سقیفه == | ==انتخاب خلیفه در سقیفه== | ||
{{اصلی|واقعه سقیفه بنیساعده}} | {{اصلی|واقعه سقیفه بنیساعده}} | ||
بعد از رحلت [[پیامبر اسلام(ص)]]، در حالی که علی(ع) بنابر وصیت پیامبر<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۸۶.</ref> و با کمک [[بنی هاشم]] مشغول [[تجهیز]] و [[تدفین]] بود، [[انصار]] به دلایلی مانند ترس از اینکه [[قریش]] بخواهد انتقام کشتهشدگان در [[غزوات]] را از آنها بگیرد و نیز به این دلیل که میدانستند قریش زیر بار سفارش پیامبر(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) نخواهند رفت، جلسهای در [[سقیفه بنی ساعده]] تشکیل دادند تا جانشین پیامبر را از میان انصار برگزینند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۹۵-۹۷.</ref> ابوبکر و عمر وقتی از این اجتماع آگاهی یافتند به همراه [[عامر بن عبدالله بن جراح|ابو عبیده جراح]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[عثمان بن عفان]] به محل اجتماع رفتند و پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به [[واقعه غدیر]]، [[ابوبکر]] را به عنوان [[خلافت|خلیفه]] معرفی کردند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۸.</ref> | بعد از رحلت [[پیامبر اسلام(ص)]]، در حالی که علی(ع) بنابر وصیت پیامبر<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۸۶.</ref> و با کمک [[بنی هاشم]] مشغول [[تجهیز]] و [[تدفین]] بود، [[انصار]] به دلایلی مانند ترس از اینکه [[قریش]] بخواهد انتقام کشتهشدگان در [[غزوات]] را از آنها بگیرد و نیز به این دلیل که میدانستند قریش زیر بار سفارش پیامبر(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) نخواهند رفت، جلسهای در [[سقیفه بنی ساعده]] تشکیل دادند تا جانشین پیامبر را از میان انصار برگزینند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۹۵-۹۷.</ref> ابوبکر و عمر وقتی از این اجتماع آگاهی یافتند به همراه [[عامر بن عبدالله بن جراح|ابو عبیده جراح]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[عثمان بن عفان]] به محل اجتماع رفتند و پس از مشاجراتی که میان آنها واقع شد، در نهایت بدون توجه به [[واقعه غدیر]]، [[ابوبکر]] را به عنوان [[خلافت|خلیفه]] معرفی کردند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۸.</ref> | ||
=== پیشینه مخالفتها با امام علی(ع)=== | ===پیشینه مخالفتها با امام علی(ع)=== | ||
دوران زندگی امام علی(ع)، شرایطی پرتلاطم، بسیار حساس و تأثیرگذار در سراسر تاریخ اسلام است؛ خصوصاً پس از به خلافت رسیدن وی که اختلافات زیادی در میان مسلمانان روی داد. عبدالرحیم قنوات در [[دانشنامه امام علی(ع)]] بر این باور است که منشأ بسیاری از اختلافات در زمانه [[پیامبر(ص)]] و علی(ع)، رقابتهای خاندانی و قبیلگی در [[قریش]] و بین فرزندان [[عبدمناف]] بوده است.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۴}}</ref> وی با اشاره به اختلافات میان فرزندان و نوادگان عبدمناف برای دستیابی به مناصب مکه،<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۷۳}}</ref> از تضعیف موقعیت بنیهاشم در برابر بنیامیه، پس از عبدالمطلب سخن گفته<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۷۴}}</ref> و تصریح کرده است که پس از آغاز فشارهای بنیامیه ([[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]]) بر امام علی(ع) از آغاز خلافت، رقابت خانوادگی میان خاندان عبدالمطلب و خاندان حرب (پدربزرگ معاویه) به اوج خود رسید و بنیامیه در این مسیر تا جایی پیش رفتند که [[ایمان ابوطالب]] پدر علی(ع) را زیر سؤال بردند. این فشارها تا صد سال بعد و آغاز حکومت عباسیان ادامه داشت.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۴}}</ref> به گفته قنوات، در دوران عباسیان نیز این فشارها با انگیزه دیگری ادامه یافت؛ چرا که نسب عباسیان به [[عباس بن عبدالمطلب]]، عموی پیامبر میرسید و از آنجا که او از ابتدا مسلمان نبود و حتی در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] به دست پیامبر(ص) به اسارت درآمد، عباسیان در برابر فضایل و افتخارات [[علویان]]، احساس حقارت میکردند.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۵-۱۳۴}}</ref> | دوران زندگی امام علی(ع)، شرایطی پرتلاطم، بسیار حساس و تأثیرگذار در سراسر تاریخ اسلام است؛ خصوصاً پس از به خلافت رسیدن وی که اختلافات زیادی در میان مسلمانان روی داد. عبدالرحیم قنوات در [[دانشنامه امام علی(ع)]] بر این باور است که منشأ بسیاری از اختلافات در زمانه [[پیامبر(ص)]] و علی(ع)، رقابتهای خاندانی و قبیلگی در [[قریش]] و بین فرزندان [[عبدمناف]] بوده است.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۴}}</ref> وی با اشاره به اختلافات میان فرزندان و نوادگان عبدمناف برای دستیابی به مناصب مکه،<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۷۳}}</ref> از تضعیف موقعیت بنیهاشم در برابر بنیامیه، پس از عبدالمطلب سخن گفته<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۷۴}}</ref> و تصریح کرده است که پس از آغاز فشارهای بنیامیه ([[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]]) بر امام علی(ع) از آغاز خلافت، رقابت خانوادگی میان خاندان عبدالمطلب و خاندان حرب (پدربزرگ معاویه) به اوج خود رسید و بنیامیه در این مسیر تا جایی پیش رفتند که [[ایمان ابوطالب]] پدر علی(ع) را زیر سؤال بردند. این فشارها تا صد سال بعد و آغاز حکومت عباسیان ادامه داشت.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۴}}</ref> به گفته قنوات، در دوران عباسیان نیز این فشارها با انگیزه دیگری ادامه یافت؛ چرا که نسب عباسیان به [[عباس بن عبدالمطلب]]، عموی پیامبر میرسید و از آنجا که او از ابتدا مسلمان نبود و حتی در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] به دست پیامبر(ص) به اسارت درآمد، عباسیان در برابر فضایل و افتخارات [[علویان]]، احساس حقارت میکردند.<ref>{{پک|قنوات|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۱۳۵-۱۳۴}}</ref> | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
سید حسن فاطمی در [[دانشنامه امام علی(ع)]]، علاقه حضرت محمد(ص) به علی(ع) را نیز یکی از علل کینه و حسادت قریش به او دانسته است.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۶۳-۴۶۶}}</ref> به گفته فاطمی، رویدادهای [[واقعه سقیفه بنیساعده|سقیفه]] و متعاقب آن، انتخاب [[ابوبکر]] به جانشینی پیامبر(ص)، پیش از رحلت وی در جریان بوده و گروهی برای کنار زدن علی(ع) برنامهریزی کرده بودهاند.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۰۷}}</ref> به عقیده او، ضربه خوردن منافقان و حسودان از شمشیر امام علی(ع) از یکسو و ضربهای که مهاجران قریش از انصار مدینه خورده بودند از سوی دیگر، انصار را به تعجیل در انتخاب جانشین پیامبر(ص) از میان خود واداشت و ابوبکر و دیگر قریشیان مدینه از این فرصت بهرهبرداری کردند؛<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۱۷}}</ref> در حالی که امیرمؤمنان(ع) در حال کفن و دفن پیامبر(ص) بود.<ref>{{پک|معادیخواه|۱۳۸۲|ک=تاریخ اسلام (گسترش قلمرو خلافت اسلامی)|ص=۱۱۸}}</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[پیامبر(ص)]]:{{-}}'''«همانا جانشینم و وارثم، که قرضم را ادا میکند و وعدههایم را به انجام میرساند، علی بن ابیطالب است.»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، ص۲۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۰۰px| اندازه خط = 4px|رنگ پسزمینه =#B0E0E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | سید حسن فاطمی در [[دانشنامه امام علی(ع)]]، علاقه حضرت محمد(ص) به علی(ع) را نیز یکی از علل کینه و حسادت قریش به او دانسته است.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۶۳-۴۶۶}}</ref> به گفته فاطمی، رویدادهای [[واقعه سقیفه بنیساعده|سقیفه]] و متعاقب آن، انتخاب [[ابوبکر]] به جانشینی پیامبر(ص)، پیش از رحلت وی در جریان بوده و گروهی برای کنار زدن علی(ع) برنامهریزی کرده بودهاند.<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۰۷}}</ref> به عقیده او، ضربه خوردن منافقان و حسودان از شمشیر امام علی(ع) از یکسو و ضربهای که مهاجران قریش از انصار مدینه خورده بودند از سوی دیگر، انصار را به تعجیل در انتخاب جانشین پیامبر(ص) از میان خود واداشت و ابوبکر و دیگر قریشیان مدینه از این فرصت بهرهبرداری کردند؛<ref>{{پک|فاطمی|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۸|ص=۴۱۷}}</ref> در حالی که امیرمؤمنان(ع) در حال کفن و دفن پیامبر(ص) بود.<ref>{{پک|معادیخواه|۱۳۸۲|ک=تاریخ اسلام (گسترش قلمرو خلافت اسلامی)|ص=۱۱۸}}</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[پیامبر(ص)]]:{{-}}'''«همانا جانشینم و وارثم، که قرضم را ادا میکند و وعدههایم را به انجام میرساند، علی بن ابیطالب است.»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، ص۲۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۰۰px| اندازه خط = 4px|رنگ پسزمینه =#B0E0E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
===موضع امام علی(ع) === | ===موضع امام علی(ع)=== | ||
در روز سقیفه، علی(ع) با ابوبکر بیعت نکرد و پس از آن در خصوص اصل بیعت و همینطور در مورد زمان بیعت، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد.<ref>مفيد، الفصول المختاره، ص ۴۰ و ۵۶ به بعد.</ref> به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظرهای ملایم اما مفصّل و صریح با ابوبکر داشته و طی آن ابوبکر را به دلیل تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهل بیت پیامبر(ع) محکوم نمود. ابوبکر با پذیرش استدلالهای امیر المومنین منقلب شده و تا مرز بیعت با علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر نیز پیش میرود، اما در نهایت با مشورت برخی یارانش از این کار منصرف میگردد.<ref>رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، نشر المرتضی، ج۱، ص۱۱۵-۱۳۰.</ref> علی(ع) به مناسبتهای مختلف و در سخنان متعددی به قضیه سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام یادآوری نموده است. [[خطبه شقشقیه]] از معروفترین خطبههایی است که وی در آن به این واقعه اشاره کرده است.<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> به گزارش برخی منابع دیگر، علی(ع) پس از واقعه سقیفه و در زمان حیات حضرت زهرا(س) شبها دختر پیامبر را سوار مرکبی نموده و به خانهها و محافل انصار میبرد و یاری میخواست و پاسخ میشنید: «ای دختر پیغمبر! ما با ابوبکر بیعت کردهایم، اگر علی جلوتر آمده بود، از او عدول نمیکردیم». علی(ع) نیز جواب میداد: «آیا پیغمبر را دفن نکرده، درباره خلافت نزاع میکردم؟».<ref>ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۶، ص۱۳.</ref> | در روز سقیفه، علی(ع) با ابوبکر بیعت نکرد و پس از آن در خصوص اصل بیعت و همینطور در مورد زمان بیعت، میان مورخان اختلاف نظر وجود دارد.<ref>مفيد، الفصول المختاره، ص ۴۰ و ۵۶ به بعد.</ref> به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظرهای ملایم اما مفصّل و صریح با ابوبکر داشته و طی آن ابوبکر را به دلیل تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهل بیت پیامبر(ع) محکوم نمود. ابوبکر با پذیرش استدلالهای امیر المومنین منقلب شده و تا مرز بیعت با علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر نیز پیش میرود، اما در نهایت با مشورت برخی یارانش از این کار منصرف میگردد.<ref>رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، نشر المرتضی، ج۱، ص۱۱۵-۱۳۰.</ref> علی(ع) به مناسبتهای مختلف و در سخنان متعددی به قضیه سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام یادآوری نموده است. [[خطبه شقشقیه]] از معروفترین خطبههایی است که وی در آن به این واقعه اشاره کرده است.<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> به گزارش برخی منابع دیگر، علی(ع) پس از واقعه سقیفه و در زمان حیات حضرت زهرا(س) شبها دختر پیامبر را سوار مرکبی نموده و به خانهها و محافل انصار میبرد و یاری میخواست و پاسخ میشنید: «ای دختر پیغمبر! ما با ابوبکر بیعت کردهایم، اگر علی جلوتر آمده بود، از او عدول نمیکردیم». علی(ع) نیز جواب میداد: «آیا پیغمبر را دفن نکرده، درباره خلافت نزاع میکردم؟».<ref>ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۶، ص۱۳.</ref> | ||
دفاع امام علی(ع) از حق خود در جانشینی رسول خدا(ص) منحصر به این موارد نبود. یکی از مهمترین وقایعی که امام علی(ع) در آن بر حق جانشینی خود تأکید کرده، واقعهای است که به مُناشده (به معنای سوگند دادن به خداوند) معروف است. در جریان [[ماجرای رحبه| مناشده]] ، امام علی(ع) صحابه پیامبر(ص) را به خدا قسم میدهد که در مورد آنچه از پیامبر(ص) در مورد امام علی(ع) شنیدهاند شهادت دهند. آنچنان که [[علامه امینی]] نقل کرده، منابع متعددی از شیعیان و اهل سنت بر وقوع مناشده در [[مناشده رُحبه|رحبه]] در [[سال ۳۵ هجری قمری |سال ۳۵ق]] یعنی ابتدای خلافت امام علی(ع) تصریح کردهاند که در آنها امام علی(ع) از صحابه رسول خدا(ص) میخواهد در مورد آنچه از پیامبر(ص) در [[روز غدیر]] در مورد جانشینی امام علی(ع) شنیدهاند شهادت دهند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۴۱-۴۲.</ref> منابع شیعی به وقوع مناشده دیگری در شورای ۶ نفره تعیین خلافت عمر نیز اشاره کردهاند. در اخبار این مناشده، امام علی(ع) فهرست بلندی از وقایعی را بیان میکند که عمدتا در آنها پیامبر(ص) به حق جانشینی او تصریح کرده و اعضای شورا را به خدا قسم میدهد که آیا اینها را از پیامبر شنیدهاند یا خیر؟ که با تأیید آنها مواجه میشود.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۳۲ـ۳۳۳ و ۵۴۵.</ref> | دفاع امام علی(ع) از حق خود در جانشینی رسول خدا(ص) منحصر به این موارد نبود. یکی از مهمترین وقایعی که امام علی(ع) در آن بر حق جانشینی خود تأکید کرده، واقعهای است که به مُناشده (به معنای سوگند دادن به خداوند) معروف است. در جریان [[ماجرای رحبه| مناشده]] ، امام علی(ع) صحابه پیامبر(ص) را به خدا قسم میدهد که در مورد آنچه از پیامبر(ص) در مورد امام علی(ع) شنیدهاند شهادت دهند. آنچنان که [[علامه امینی]] نقل کرده، منابع متعددی از شیعیان و اهل سنت بر وقوع مناشده در [[مناشده رُحبه|رحبه]] در [[سال ۳۵ هجری قمری |سال ۳۵ق]] یعنی ابتدای خلافت امام علی(ع) تصریح کردهاند که در آنها امام علی(ع) از صحابه رسول خدا(ص) میخواهد در مورد آنچه از پیامبر(ص) در [[روز غدیر]] در مورد جانشینی امام علی(ع) شنیدهاند شهادت دهند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۴۱-۴۲.</ref> منابع شیعی به وقوع مناشده دیگری در شورای ۶ نفره تعیین خلافت عمر نیز اشاره کردهاند. در اخبار این مناشده، امام علی(ع) فهرست بلندی از وقایعی را بیان میکند که عمدتا در آنها پیامبر(ص) به حق جانشینی او تصریح کرده و اعضای شورا را به خدا قسم میدهد که آیا اینها را از پیامبر شنیدهاند یا خیر؟ که با تأیید آنها مواجه میشود.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۳۲ـ۳۳۳ و ۵۴۵.</ref> | ||
== دوران خلفای سهگانه == | ==دوران خلفای سهگانه== | ||
در دوران ۲۵ ساله خلفای سهگانه، امام علی(ع) تقریباً از امور سیاسی و حکومتی به دور بود و تنها به انجام خدمات علمی و اجتماعی مشغول بود؛ از جمله جمعآوری [[قرآن|قرآنی]] که به [[مصحف امام علی(ع)]] مشهور شد، مشاوره به خلفا در امور گوناگون، [[انفاق]] به [[فقیر|فقیران]]، خریدن حدود هزار برده و آزاد کردن آنان، کشاورزی و درختکاری، حفر قنات، ساختن [[مساجد]] از جمله [[مسجد فتح]] در [[مدینه]]، مسجدی در کنار قبر [[حمزه]]، مسجدی در [[میقات]]، و همچنین وقف اماکن و املاکی که درآمد سالانه آن تا ۴۰ هزار دینار برآورد شده است.<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج۱، ص۳۸۸.</ref> | در دوران ۲۵ ساله خلفای سهگانه، امام علی(ع) تقریباً از امور سیاسی و حکومتی به دور بود و تنها به انجام خدمات علمی و اجتماعی مشغول بود؛ از جمله جمعآوری [[قرآن|قرآنی]] که به [[مصحف امام علی(ع)]] مشهور شد، مشاوره به خلفا در امور گوناگون، [[انفاق]] به [[فقیر|فقیران]]، خریدن حدود هزار برده و آزاد کردن آنان، کشاورزی و درختکاری، حفر قنات، ساختن [[مساجد]] از جمله [[مسجد فتح]] در [[مدینه]]، مسجدی در کنار قبر [[حمزه]]، مسجدی در [[میقات]]، و همچنین وقف اماکن و املاکی که درآمد سالانه آن تا ۴۰ هزار دینار برآورد شده است.<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج۱، ص۳۸۸.</ref> | ||
در ادامه به برخی از امور مهم این دوره اشاره میشود؛ | در ادامه به برخی از امور مهم این دوره اشاره میشود؛ | ||
=== ابوبکر === | ===ابوبکر=== | ||
با آغاز خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، رخدادهایی برای [[اهل بیت]] اتفاق افتاد؛ از جمله هجوم به خانه علی(ع) و گرفتن بیعت برای ابوبکر،<ref>طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۷۶؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۹۵.</ref> تصرف و [[ماجرای فدک |غصب فدک]]<ref>حلبی، تاریخ حلبی، ج۳، ص۴۰۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغة، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> و [[شهادت حضرت فاطمه(س)]]. | با آغاز خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، رخدادهایی برای [[اهل بیت]] اتفاق افتاد؛ از جمله هجوم به خانه علی(ع) و گرفتن بیعت برای ابوبکر،<ref>طوسی، تلخیص الشافی، ج۳، ص۷۶؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۹۵.</ref> تصرف و [[ماجرای فدک |غصب فدک]]<ref>حلبی، تاریخ حلبی، ج۳، ص۴۰۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغة، ج۱۶، ص۳۱۶.</ref> و [[شهادت حضرت فاطمه(س)]]. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
«از جمله کسانی که در زمان ابوبکر، فقه از او اخذ شد، علی بن ابیطالب بود».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۸.</ref> در زمینه جنگها و فتوحات در دوره ابوبکر، امام علی(ع) موضعی بیطرفانه یا حداکثر مشاورانه اتخاذ کرد و در هیچیک از آنها شرکت نداشت. طبق بعضی از گزارشهای تاریخی، ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظرخواهی کرد و تنها نظر علی(ع) را پذیرفت.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۴-۵۴؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۳۳.</ref> | «از جمله کسانی که در زمان ابوبکر، فقه از او اخذ شد، علی بن ابیطالب بود».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۱۳۸.</ref> در زمینه جنگها و فتوحات در دوره ابوبکر، امام علی(ع) موضعی بیطرفانه یا حداکثر مشاورانه اتخاذ کرد و در هیچیک از آنها شرکت نداشت. طبق بعضی از گزارشهای تاریخی، ابوبکر برای فتح شام از اصحاب نظرخواهی کرد و تنها نظر علی(ع) را پذیرفت.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۴-۵۴؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۳۳.</ref> | ||
=== عمر === | ===عمر=== | ||
[[پرونده:خوشنویسی حدیث ولایت علی بن ابیطالب حصنی .jpg||بندانگشتی|[[حدیث قدسی]] «[[ولایت علی بن ابیطالب]] حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی». خوشنویسی شکسته نستعلیق، اثر رضا مقدم.]] | [[پرونده:خوشنویسی حدیث ولایت علی بن ابیطالب حصنی .jpg||بندانگشتی|[[حدیث قدسی]] «[[ولایت علی بن ابیطالب]] حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی». خوشنویسی شکسته نستعلیق، اثر رضا مقدم.]] | ||
[[ابوبکر]] در وصیت خود که توسط [[عثمان]] نوشته شد، مردم را به پیروی از عمر فراخواند و اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۷.</ref> امام علی(ع) در مقابل این اقدام سکوت کرد، اما سالها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست و این کار را چنین توصیف کرد: «جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را درخواست می نمود (از آنجایی که میگفت مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم)، ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم میکرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر)، پستانهای شتر خلافت را بهسختی دوشیدند! در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، بهقدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچکس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قله دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدت طولانی با شدت اندوه، صبر کردم».<ref>نهج البلاغه خطبه شقشقیه.</ref> | [[ابوبکر]] در وصیت خود که توسط [[عثمان]] نوشته شد، مردم را به پیروی از عمر فراخواند و اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۷.</ref> امام علی(ع) در مقابل این اقدام سکوت کرد، اما سالها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست و این کار را چنین توصیف کرد: «جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را درخواست می نمود (از آنجایی که میگفت مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم)، ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم میکرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر)، پستانهای شتر خلافت را بهسختی دوشیدند! در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، بهقدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچکس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قله دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدت طولانی با شدت اندوه، صبر کردم».<ref>نهج البلاغه خطبه شقشقیه.</ref> | ||
==== عملکرد امام در زمان خلافت عمر ==== | ====عملکرد امام در زمان خلافت عمر==== | ||
خلافت عمر ده سال طول کشید و امام علی(ع) همانطور که در زمان ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ اما بهعنوان یک مشاور در کنار عمر بود و بارها عمر را با راهنماییهای خود یاری کرد؛<ref>ابن حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییز الصحابه، ۱۳۲۸ق، ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۳۲۸ق، ج ۳، ص ۳۹.</ref> چنانکه مورّخان [[اهل سنت]] گفتهاند، عمر کاری را بدون مشورت علی انجام نمیداد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دینداری او معتقد بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref> در مواردی بسیاری که حکم شرعی مسأله ای روشن نبود از امیرالمؤمنین(ع) کمک می خواست ونظر او را جویا می شد و امام هم بدون مسامحه و مماشات حکم را بیان می کردند به عنوان نمونه در روایتی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] گزارش کرده که در زمان حکومت عمر (خلیفه دوّم) در شهر مدینه، زن بدکارهای بود که به فساد شهرت داشت، خبر به عمر رسید، دستور داد مامورین او را به نزد وی بیاورند، زن ترسید و به خانههای اطراف فرار کرد و بر او درد زایمان عارض گردید و بچّهای که در رحم داشت، زنده سقط شد و بعد از چند لحظه مُرد. عمر از این قضیه(ترس مادر و مرگ فرزندش) ناراحت شد، افراد حاضر در جلسه او را دلداری می دادند که مقصر نیست و گناهی مرتکب نشده است عمر گفت: از اباالحسن( امیرالمؤمنین) سؤال کنید، حکم مساله چیست و چه باید کرد؟ آن حضرت به آنها فرمود اگر کارتان از روی [[اجتهاد]] بوده که به واقع نرسیده اید واگر از روی رأی خودتان بوده که خطا کرده اید آنگاه به عمر فرمود: [[دیه]] این کودک برعهده توست. «قَالَ عَلَیْکَ دِیَةُ الصَّبِیِّ». <ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۱۲.</ref> على بن ابىطالب در برابر فتوحات اين دوران، همان موضعى را اتخاذ كرد كه در دوران خليفه اوّل در پيش گرفته بود؛ اما چون در اين عصر، فتوحات دامنه گستردهترى داشت، نقش على(ع) نسبت به دوران ابوبكر در اين باره، ملموستر و چشمگيرتر بود. در هيچیک از مآخذ تاريخى و حديثى، شركت على(ع) در فتوحات اين دوران گزارش نشده است. در هیچ یک از منابع این دوره، دیده نشده است که عُمَر از علی بن ابیطالب(ع) نظر مشورتى بخواهد، و امام علی(ع) امتناع کند؛ بلكه بنابر روايتى از [[امام باقر(ع)]]، عمر امور حكومت را كه از مهمترين آنها مسئله فتوحات بود، با نظرخواهى از على(ع) به سامان مىرساند.<ref>صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۲۴؛ مفید، الاختصاص، تصحيح و تعليق علىاكبر غفارى، ص۱۷۳.</ref> از سویی دیگر، اصحاب و پيروان على(ع) در فتوحات دوران عمر، نقش بسزايى داشتند.<ref>برای نمونه ر.ک: واقدى، المغازی، ج۲، ص۲۵۱؛ طبرى، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۴؛ دينورى، اخبار الطوال، ص۱۲۶؛ رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، ج۱، ص۷۸؛ ذهبى، العبر فى خَبَر من عَبَرَ، ج۱، ص۲۶؛ مَقْدِسى، البدء و التاريخ، ج۵، ص۱۸۲. .</ref> | خلافت عمر ده سال طول کشید و امام علی(ع) همانطور که در زمان ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ اما بهعنوان یک مشاور در کنار عمر بود و بارها عمر را با راهنماییهای خود یاری کرد؛<ref>ابن حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییز الصحابه، ۱۳۲۸ق، ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۳۲۸ق، ج ۳، ص ۳۹.</ref> چنانکه مورّخان [[اهل سنت]] گفتهاند، عمر کاری را بدون مشورت علی انجام نمیداد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دینداری او معتقد بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref> در مواردی بسیاری که حکم شرعی مسأله ای روشن نبود از امیرالمؤمنین(ع) کمک می خواست ونظر او را جویا می شد و امام هم بدون مسامحه و مماشات حکم را بیان می کردند به عنوان نمونه در روایتی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] گزارش کرده که در زمان حکومت عمر (خلیفه دوّم) در شهر مدینه، زن بدکارهای بود که به فساد شهرت داشت، خبر به عمر رسید، دستور داد مامورین او را به نزد وی بیاورند، زن ترسید و به خانههای اطراف فرار کرد و بر او درد زایمان عارض گردید و بچّهای که در رحم داشت، زنده سقط شد و بعد از چند لحظه مُرد. عمر از این قضیه(ترس مادر و مرگ فرزندش) ناراحت شد، افراد حاضر در جلسه او را دلداری می دادند که مقصر نیست و گناهی مرتکب نشده است عمر گفت: از اباالحسن( امیرالمؤمنین) سؤال کنید، حکم مساله چیست و چه باید کرد؟ آن حضرت به آنها فرمود اگر کارتان از روی [[اجتهاد]] بوده که به واقع نرسیده اید واگر از روی رأی خودتان بوده که خطا کرده اید آنگاه به عمر فرمود: [[دیه]] این کودک برعهده توست. «قَالَ عَلَیْکَ دِیَةُ الصَّبِیِّ». <ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۱۲.</ref> على بن ابىطالب در برابر فتوحات اين دوران، همان موضعى را اتخاذ كرد كه در دوران خليفه اوّل در پيش گرفته بود؛ اما چون در اين عصر، فتوحات دامنه گستردهترى داشت، نقش على(ع) نسبت به دوران ابوبكر در اين باره، ملموستر و چشمگيرتر بود. در هيچیک از مآخذ تاريخى و حديثى، شركت على(ع) در فتوحات اين دوران گزارش نشده است. در هیچ یک از منابع این دوره، دیده نشده است که عُمَر از علی بن ابیطالب(ع) نظر مشورتى بخواهد، و امام علی(ع) امتناع کند؛ بلكه بنابر روايتى از [[امام باقر(ع)]]، عمر امور حكومت را كه از مهمترين آنها مسئله فتوحات بود، با نظرخواهى از على(ع) به سامان مىرساند.<ref>صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۲۴؛ مفید، الاختصاص، تصحيح و تعليق علىاكبر غفارى، ص۱۷۳.</ref> از سویی دیگر، اصحاب و پيروان على(ع) در فتوحات دوران عمر، نقش بسزايى داشتند.<ref>برای نمونه ر.ک: واقدى، المغازی، ج۲، ص۲۵۱؛ طبرى، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲۱-۱۲۴؛ دينورى، اخبار الطوال، ص۱۲۶؛ رافعى قزوينى، التدوين فى اخبار قزوين، ج۱، ص۷۸؛ ذهبى، العبر فى خَبَر من عَبَرَ، ج۱، ص۲۶؛ مَقْدِسى، البدء و التاريخ، ج۵، ص۱۸۲. .</ref> | ||
=== عثمان === | ===عثمان=== | ||
;علی در شورای شش نفره | ;علی در شورای شش نفره | ||
{{اصلی|شورای ششنفره}} | {{اصلی|شورای ششنفره}} | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۴: | ||
{{همچنین ببینید|ماجرای قتل عثمان}} | {{همچنین ببینید|ماجرای قتل عثمان}} | ||
== دوران حکومت == | ==دوران حکومت== | ||
{{اصلی|خلافت امام علی}} | {{اصلی|خلافت امام علی}} | ||
پس از کشته شدن [[عثمان]] در [[سال ۳۵ قمری]]، جمعی از اصحاب نزد امام علی(ع) آمدند و گفتند: ما سزاوارتر از تو به [[خلافت]] کسی را نمیشناسیم؛ علی(ع) ابتدا خلافت را نپذیرفت و گفت: من وزیر شما باشم بهتر است تا امیر شما باشم. آنان گفتند: جز بیعت با تو چیزی نمیپذیریم. علی(ع) گفت که بیعت او در خفا نیست و باید در [[مسجد]] باشد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹.</ref> همه [[انصار]] جز چند نفر با علی(ع) [[بیعت]] کردند. مخالفان عبارت بودند از [[حسان بن ثابت]]، [[کعب بن مالک]]، [[مسلمة بن مخلد|مسلمة بن مخلَّد]]، [[محمد بن مسلمه|محمد بن مَسلَمه]] و چند نفر دیگر که از یاران عثمان بهشمار میآمدند؛ از جمله [[عبدالله بن عمر]]، [[زید بن ثابت]]، و [[اسامة بن زید]].<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۷-۴۳۱.</ref> در این باره که چرا امام علی(ع) زیر بار بیعت با مردم نمیرفت، از یکی از خطبههای [[نهجالبلاغه]] برمیآید که امام(ع)، جامعه موجود را فاسدتر از آن میدانست که او بتواند آن را رهبری کرده و معیارها و منویات خود را در آن به اجرا درآورد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> | پس از کشته شدن [[عثمان]] در [[سال ۳۵ قمری]]، جمعی از اصحاب نزد امام علی(ع) آمدند و گفتند: ما سزاوارتر از تو به [[خلافت]] کسی را نمیشناسیم؛ علی(ع) ابتدا خلافت را نپذیرفت و گفت: من وزیر شما باشم بهتر است تا امیر شما باشم. آنان گفتند: جز بیعت با تو چیزی نمیپذیریم. علی(ع) گفت که بیعت او در خفا نیست و باید در [[مسجد]] باشد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹.</ref> همه [[انصار]] جز چند نفر با علی(ع) [[بیعت]] کردند. مخالفان عبارت بودند از [[حسان بن ثابت]]، [[کعب بن مالک]]، [[مسلمة بن مخلد|مسلمة بن مخلَّد]]، [[محمد بن مسلمه|محمد بن مَسلَمه]] و چند نفر دیگر که از یاران عثمان بهشمار میآمدند؛ از جمله [[عبدالله بن عمر]]، [[زید بن ثابت]]، و [[اسامة بن زید]].<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۷-۴۳۱.</ref> در این باره که چرا امام علی(ع) زیر بار بیعت با مردم نمیرفت، از یکی از خطبههای [[نهجالبلاغه]] برمیآید که امام(ع)، جامعه موجود را فاسدتر از آن میدانست که او بتواند آن را رهبری کرده و معیارها و منویات خود را در آن به اجرا درآورد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۲.</ref> | ||
=== کارگزاران === | ===کارگزاران=== | ||
{{اصلی|فهرست اصحاب امام علی}} | {{اصلی|فهرست اصحاب امام علی}} | ||
حضرت علی(ع) پس از بیعت، عاملان خود را روانه نقاط مختلف اسلامی کرد، از جمله [[عثمان بن حنیف]] را به [[بصره]]، [[عمارة بن شهاب]] را به [[کوفه]]، [[عبیدالله بن عباس]] را به [[یمن]]، [[قیس بن سعد بن عباده]] را به [[مصر]] و [[سهل بن حنیف]] را به [[شام]] فرستاد. سهل بن حنیف در راه شام به [[تبوک]] رسید و در آنجا گفتگویی میان او و گروهی از مردم درگرفت و او را بازگرداندند.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۵.</ref> عبیدالله بن عباس چون به یمن رسید، [[یعلی بن منیه]] که از جانب [[عثمان بن عفان|عثمان]]، حکومت یمن را به عهده داشت، هرچه در [[بیت المال]] بود برداشت و به [[مکه]] رفت.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۶.</ref> عمارة بن شهاب، حاکم کوفه چون به زباله (جایی میان [[مدینه]] و کوفه) رسید، مردی به نام [[طلیحة بن خویلد]] که برای خونخواهی عثمان به راه افتاده بود، او را دید و چون دانست که برای حکومت کوفه آمده است، گفت: «بازگرد. مردم جز امیری که دارند کسی را نمیخواهند و اگر نپذیری، گردنت را خواهم زد»؛ بدین سبب بازگشت و علی(ع) چندی بعد به سفارش [[مالک اشتر]]، [[ابوموسی اشعری]] را در حکومت کوفه ابقا کرد.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۶.</ref> | حضرت علی(ع) پس از بیعت، عاملان خود را روانه نقاط مختلف اسلامی کرد، از جمله [[عثمان بن حنیف]] را به [[بصره]]، [[عمارة بن شهاب]] را به [[کوفه]]، [[عبیدالله بن عباس]] را به [[یمن]]، [[قیس بن سعد بن عباده]] را به [[مصر]] و [[سهل بن حنیف]] را به [[شام]] فرستاد. سهل بن حنیف در راه شام به [[تبوک]] رسید و در آنجا گفتگویی میان او و گروهی از مردم درگرفت و او را بازگرداندند.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۵.</ref> عبیدالله بن عباس چون به یمن رسید، [[یعلی بن منیه]] که از جانب [[عثمان بن عفان|عثمان]]، حکومت یمن را به عهده داشت، هرچه در [[بیت المال]] بود برداشت و به [[مکه]] رفت.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۶.</ref> عمارة بن شهاب، حاکم کوفه چون به زباله (جایی میان [[مدینه]] و کوفه) رسید، مردی به نام [[طلیحة بن خویلد]] که برای خونخواهی عثمان به راه افتاده بود، او را دید و چون دانست که برای حکومت کوفه آمده است، گفت: «بازگرد. مردم جز امیری که دارند کسی را نمیخواهند و اگر نپذیری، گردنت را خواهم زد»؛ بدین سبب بازگشت و علی(ع) چندی بعد به سفارش [[مالک اشتر]]، [[ابوموسی اشعری]] را در حکومت کوفه ابقا کرد.<ref>شهیدی، زیستنامه امام علی(ع)، ص۲۶.</ref> | ||
=== جنگها === | ===جنگها=== | ||
;جنگ جمل (ناکثین) | ;جنگ جمل (ناکثین) | ||
{{اصلی|جنگ جمل}} | {{اصلی|جنگ جمل}} | ||
خط ۲۸۶: | خط ۲۸۶: | ||
این دسته که [[خوارج]] یا [[مارقین]] نامیده شدند، سرانجام دست به کشتن مردم گشودند. [[عبدالله بن خباب بن ارت|عبدالله بن خباب]] را که پدرش صحابی [[رسول خدا]] بود کشتند و شکم زن حامله او را پاره کردند.<ref>شهیدی، علی از زبان علی، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۲.</ref> بدین طریق، امام ناچار به جنگ با آنان شد. وی قبل از جنگ [[عبدالله بن عباس]] را به گفتگو با آنان فرستاد ولی سودی نبخشید. سرانجام خودش به میان آنها رفت و با آنان گفتگو کرد. بسیاری از آنها پشیمان شدند و بسیاری نیز بر عقیده خویش باقی ماندند. سرانجام جنگ درگرفت و از خوارج، ۹ تن باقی ماندند و از یاران علی ۷ یا ۹ تن کشته شدند.<ref>شهیدی، علی از زبان علی، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> | این دسته که [[خوارج]] یا [[مارقین]] نامیده شدند، سرانجام دست به کشتن مردم گشودند. [[عبدالله بن خباب بن ارت|عبدالله بن خباب]] را که پدرش صحابی [[رسول خدا]] بود کشتند و شکم زن حامله او را پاره کردند.<ref>شهیدی، علی از زبان علی، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۲.</ref> بدین طریق، امام ناچار به جنگ با آنان شد. وی قبل از جنگ [[عبدالله بن عباس]] را به گفتگو با آنان فرستاد ولی سودی نبخشید. سرانجام خودش به میان آنها رفت و با آنان گفتگو کرد. بسیاری از آنها پشیمان شدند و بسیاری نیز بر عقیده خویش باقی ماندند. سرانجام جنگ درگرفت و از خوارج، ۹ تن باقی ماندند و از یاران علی ۷ یا ۹ تن کشته شدند.<ref>شهیدی، علی از زبان علی، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۳-۱۳۴.</ref> | ||
; غارات | ;غارات | ||
{{اصلی|غارات}} | {{اصلی|غارات}} | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۹۶: | ||
برخی از این حملات توسط سپاهیان امام علی(ع) دفع شد<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۴۶.</ref> و در برخی نیز سپاه شام پیش از رسیدن سپاه امام علی(ع)، به شام فرار کردند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۳۴.</ref> امام علی(ع) در این دوره، از نافرمانی کوفیان گلایه کرد و آنها را مورد سرزنش قرار داد.<ref>برای نمونه ر.ک: سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه۲۷، ص۷۰.</ref> | برخی از این حملات توسط سپاهیان امام علی(ع) دفع شد<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۴۶.</ref> و در برخی نیز سپاه شام پیش از رسیدن سپاه امام علی(ع)، به شام فرار کردند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۳۴.</ref> امام علی(ع) در این دوره، از نافرمانی کوفیان گلایه کرد و آنها را مورد سرزنش قرار داد.<ref>برای نمونه ر.ک: سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه۲۷، ص۷۰.</ref> | ||
== شهادت == | ==شهادت== | ||
{{اصلی|شهادت امام علی(ع)}} | {{اصلی|شهادت امام علی(ع)}} | ||
[[پرونده:Shahadat emam ali.jpg|250px|بندانگشتی|تابلوی [[شهادت امام علی(ع)]] اثر احسان افشار]] | [[پرونده:Shahadat emam ali.jpg|250px|بندانگشتی|تابلوی [[شهادت امام علی(ع)]] اثر احسان افشار]] | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۵: | ||
بر اساس روایات، امام علی(ع) درباره چگونگی [[غسل]]، [[کفن]]، [[نماز]] و [[تدفین]] خود، سفارشهایی به فرزندانش کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۵.</ref> او همچنین از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خواست تا اگر بر اثر ضربت ابن ملجم درگذشت، برای قصاص تنها یک ضربت به او بزنند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> علی بن ابیطالب(ع) همچنین ضمن تأکید بر توجه به [[قرآن]]، [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، جهاد در راه خدا و خالی نگذاشتن خانه خدا، فرزندان خود را به ترس از خدا، نظم در کارها و آشتی با یکدیگر توصیه کرد و از آنها خواست به حقوق [[یتیم|یتیمان]] و همسایگان توجه کنند. در این وصیت نامه که امام مخاطبش امام حسن وامام حسین و تمام فرزندان وخاندان وکسانی است که تا قیامت این وصیت به آنها می رسد پس از سفارش به رعایت تقوای الهی و پرهیز از دنیا گرایی و حق محوری وانجام کارها به امید دریافت پاد اش الهی، توصیه امام پس از این امور دشمنی و خصومت با ظالم و حمایت ویاری کردن مظلوم است. <ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> | بر اساس روایات، امام علی(ع) درباره چگونگی [[غسل]]، [[کفن]]، [[نماز]] و [[تدفین]] خود، سفارشهایی به فرزندانش کرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۵.</ref> او همچنین از امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خواست تا اگر بر اثر ضربت ابن ملجم درگذشت، برای قصاص تنها یک ضربت به او بزنند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> علی بن ابیطالب(ع) همچنین ضمن تأکید بر توجه به [[قرآن]]، [[نماز]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، جهاد در راه خدا و خالی نگذاشتن خانه خدا، فرزندان خود را به ترس از خدا، نظم در کارها و آشتی با یکدیگر توصیه کرد و از آنها خواست به حقوق [[یتیم|یتیمان]] و همسایگان توجه کنند. در این وصیت نامه که امام مخاطبش امام حسن وامام حسین و تمام فرزندان وخاندان وکسانی است که تا قیامت این وصیت به آنها می رسد پس از سفارش به رعایت تقوای الهی و پرهیز از دنیا گرایی و حق محوری وانجام کارها به امید دریافت پاد اش الهی، توصیه امام پس از این امور دشمنی و خصومت با ظالم و حمایت ویاری کردن مظلوم است. <ref>نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۴۷، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> | ||
=== آرامگاه === | ===آرامگاه=== | ||
{{اصلی|حرم امام علی(ع)}} | {{اصلی|حرم امام علی(ع)}} | ||
[[پرونده:ضریح امام علی.jpg|بندانگشتی|250px|ضریح حرم امام علی(ع)]] | [[پرونده:ضریح امام علی.jpg|بندانگشتی|250px|ضریح حرم امام علی(ع)]] | ||
خط ۳۴۰: | خط ۳۴۰: | ||
همچنین فضایل امام علی(ع) به اعتبار اینکه در قرآن یا روایات آمدهاند به فضایل قرآنی و روایی تقسیم میشوند. [[ابنعباس]] نزول بیش از ۳۰۰ آیه قرآن را درباره علی(ع) دانسته است.<ref> گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۱.</ref> | همچنین فضایل امام علی(ع) به اعتبار اینکه در قرآن یا روایات آمدهاند به فضایل قرآنی و روایی تقسیم میشوند. [[ابنعباس]] نزول بیش از ۳۰۰ آیه قرآن را درباره علی(ع) دانسته است.<ref> گنجی شافعی، کفایة الطالب، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۱.</ref> | ||
== امامت و ولایت == | ==امامت و ولایت== | ||
{{نوشتار اصلی|ولایت امام علی(ع)}} | {{نوشتار اصلی|ولایت امام علی(ع)}} | ||
به گفته سید کاظم طباطبایینژاد در [[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی(ع)]] تصریح و نص پیامبر(ص) بر ولایت علی بن ابیطالب(ع) چنان گسترده و روشن است که هیچ تردیدی را برنمیتابد و بررسی سخنان پیامبر دراینباره نشان میدهد که بزرگترین دلمشغولی ایشان، مسئله [[امامت]] و رهبری پس از خود بوده است.<ref>{{پک|طباطبایینژاد|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۳|ص=۱۹۳-۱۹۴}}</ref> | به گفته سید کاظم طباطبایینژاد در [[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی(ع)]] تصریح و نص پیامبر(ص) بر ولایت علی بن ابیطالب(ع) چنان گسترده و روشن است که هیچ تردیدی را برنمیتابد و بررسی سخنان پیامبر دراینباره نشان میدهد که بزرگترین دلمشغولی ایشان، مسئله [[امامت]] و رهبری پس از خود بوده است.<ref>{{پک|طباطبایینژاد|۱۳۸۰|ک=دانشنامه امام علی(ع)|ج=۳|ص=۱۹۳-۱۹۴}}</ref> | ||
خط ۳۵۶: | خط ۳۵۶: | ||
[[پرونده:تابلوی پناه (یتیم نوازی).jpg|بندانگشتی|تابلوی پناه (یتیم نوازی امام علی(ع) اثر [[استاد فرشچیان]])]] | [[پرونده:تابلوی پناه (یتیم نوازی).jpg|بندانگشتی|تابلوی پناه (یتیم نوازی امام علی(ع) اثر [[استاد فرشچیان]])]] | ||
==== اخلاص ==== | ====اخلاص==== | ||
از دید امام علی(ع)، گفتار و رفتار بی اخلاص، هیچ ارزش و اعتباری ندارد.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶، ص ۱۹۷.</ref> برخورد حضرت علی با [[عمرو بن عبدود]] در [[جنگ احزاب]] یکی از نمونههای اخلاص ایشان است؛ پس از آنکه علی(ع) بر عمرو دست یافت، عمرو به سوی امام آب دهان انداخت. امام برای آنکه از روی خشم عمرو را نکشته باشد، او را رها کرد و پس از آنکه خشمش فرونشست، برگشت و او را کشت.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۳۸۱.</ref> | از دید امام علی(ع)، گفتار و رفتار بی اخلاص، هیچ ارزش و اعتباری ندارد.<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶، ص ۱۹۷.</ref> برخورد حضرت علی با [[عمرو بن عبدود]] در [[جنگ احزاب]] یکی از نمونههای اخلاص ایشان است؛ پس از آنکه علی(ع) بر عمرو دست یافت، عمرو به سوی امام آب دهان انداخت. امام برای آنکه از روی خشم عمرو را نکشته باشد، او را رها کرد و پس از آنکه خشمش فرونشست، برگشت و او را کشت.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۳۸۱.</ref> | ||
==== نماز ==== | ====نماز==== | ||
در سیره عبادی علی(ع) نماز اهمیت ویژهای دارد؛ تا آنجا که وی پیشتازی خود در اقامه نماز در کنار پیامبر را از امتیازات خویش دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص ۱۱۸.</ref> نمازهای حضرت علی بسیار طولانی بود<ref>ابن طاووس، فلاح السائل،۱۴۰۶ق، ص ۱۰۹.</ref> و به نماز شب اهتمام داشت.<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص ۱۲۳.</ref>امام صادق(ع) در روایتی می فرماید که امام علی(ع) در آخر عمرش در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد. <ref>الشيخ حرّ العاملي، وسائل الشيعة، ج۵، ص۱۷۷.</ref> | در سیره عبادی علی(ع) نماز اهمیت ویژهای دارد؛ تا آنجا که وی پیشتازی خود در اقامه نماز در کنار پیامبر را از امتیازات خویش دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص ۱۱۸.</ref> نمازهای حضرت علی بسیار طولانی بود<ref>ابن طاووس، فلاح السائل،۱۴۰۶ق، ص ۱۰۹.</ref> و به نماز شب اهتمام داشت.<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص ۱۲۳.</ref>امام صادق(ع) در روایتی می فرماید که امام علی(ع) در آخر عمرش در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد. <ref>الشيخ حرّ العاملي، وسائل الشيعة، ج۵، ص۱۷۷.</ref> | ||
===سیره خانوادگی=== | ===سیره خانوادگی=== | ||
==== شیوه همسرداری ==== | ====شیوه همسرداری==== | ||
امام علی در مورد رابطه خود با همسرش [[حضرت زهرا(س)]] میگوید: «به خدا سوگند! هیچگاه فاطمه را به اکراه به کاری وانداشتم و او را ناراحت نکردم و خشمگین نساختم تا خداوند او را نزد خویش برد و او نیز هیچ زمان مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سرپیچی ننمود و هر گاه به او نگاه میکردم همه ناراحتیها و اندوهها و غمهایم را از یاد میبردم».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص ۳۱.</ref> علی(ع) در کارهای خانه به فاطمه کمک میکرد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۲۳.</ref> [[شیخ صدوق]] پس از نقل خبری که بیانگر اختلافی میان علی و فاطمه است که منجر به میانجیگری پیامبر(ص) بر ای اصلاح میان آن دو شده است مینویسد: این روایت قابل اعتماد نیست و به آن اعتقاد ندارم زیرا علی سیدالوصیین است و فاطمه سرور زنان جهان و هر دو در [[حسن خلق]] پیرو پیامبر هستند و هیچ سخنی میانشان رد و بدل نشده که نیاز به اصلاح توسط رسول خدا باشد.<ref>صدوق، به نقل از: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، صص۱۴۶-۱۴۷</ref>{{یاد|ليس هذا الخبر عندي بمعتمد ، ولاهولي بمعتقد في هذه العلة لان عليا وفاطمة ماكاناليقع بينهماكلام يحتاج رسول الله إلى الاصلاح بينهما ، لانه سيد الوصيين ، وهي سيدة نساء العالمين ، مقتديان بنبي الله في حسن الخلق.}} | امام علی در مورد رابطه خود با همسرش [[حضرت زهرا(س)]] میگوید: «به خدا سوگند! هیچگاه فاطمه را به اکراه به کاری وانداشتم و او را ناراحت نکردم و خشمگین نساختم تا خداوند او را نزد خویش برد و او نیز هیچ زمان مرا ناراحت و خشمگین نکرد و از دستور من سرپیچی ننمود و هر گاه به او نگاه میکردم همه ناراحتیها و اندوهها و غمهایم را از یاد میبردم».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص ۳۱.</ref> علی(ع) در کارهای خانه به فاطمه کمک میکرد.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۲۳.</ref> [[شیخ صدوق]] پس از نقل خبری که بیانگر اختلافی میان علی و فاطمه است که منجر به میانجیگری پیامبر(ص) بر ای اصلاح میان آن دو شده است مینویسد: این روایت قابل اعتماد نیست و به آن اعتقاد ندارم زیرا علی سیدالوصیین است و فاطمه سرور زنان جهان و هر دو در [[حسن خلق]] پیرو پیامبر هستند و هیچ سخنی میانشان رد و بدل نشده که نیاز به اصلاح توسط رسول خدا باشد.<ref>صدوق، به نقل از: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، صص۱۴۶-۱۴۷</ref>{{یاد|ليس هذا الخبر عندي بمعتمد ، ولاهولي بمعتقد في هذه العلة لان عليا وفاطمة ماكاناليقع بينهماكلام يحتاج رسول الله إلى الاصلاح بينهما ، لانه سيد الوصيين ، وهي سيدة نساء العالمين ، مقتديان بنبي الله في حسن الخلق.}} | ||
==== رفتار با فرزندان ==== | ====رفتار با فرزندان==== | ||
بنابر آنچه از امام علی نقل شده، فرزندان حقوقی دارند که باید رعایت شود. وی میفرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد...».<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۰۰.</ref> وی در مورد چگونگی تربیت کودکان فرمود: «هر کس کودکی دارد، کودکی کند».<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۲۰۳.</ref> سفارش امام علی(ع) به والدین این بوده که در تربیت فرزندان، موقعیت زمانی کودکان و فاصله میان دو نسل را در نظر داشته باشند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص ۲۶۷.</ref> | بنابر آنچه از امام علی نقل شده، فرزندان حقوقی دارند که باید رعایت شود. وی میفرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد...».<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۰۰.</ref> وی در مورد چگونگی تربیت کودکان فرمود: «هر کس کودکی دارد، کودکی کند».<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۲۰۳.</ref> سفارش امام علی(ع) به والدین این بوده که در تربیت فرزندان، موقعیت زمانی کودکان و فاصله میان دو نسل را در نظر داشته باشند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص ۲۶۷.</ref> | ||
==== رفتار با خویشاوندان ==== | ====رفتار با خویشاوندان==== | ||
از نظر امام علی(ع)، خویشاوندان جایگاه مهمی در زندگی افراد دارند. به نظر وی هیچکس از خویشان و بستگان خود بینیاز نیست که از وی با زبان و دست دفاع کند. خویشاوندان بزرگترین گروه از مردم هستند که از انسان پشتیبانی میکنند و ناراحتی او را از بین میبرند و هنگامی که حادثهای برای شخص پیش آید، آنها پرعاطفهترین مردماند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.</ref> | از نظر امام علی(ع)، خویشاوندان جایگاه مهمی در زندگی افراد دارند. به نظر وی هیچکس از خویشان و بستگان خود بینیاز نیست که از وی با زبان و دست دفاع کند. خویشاوندان بزرگترین گروه از مردم هستند که از انسان پشتیبانی میکنند و ناراحتی او را از بین میبرند و هنگامی که حادثهای برای شخص پیش آید، آنها پرعاطفهترین مردماند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۹.</ref> | ||
خط ۳۷۶: | خط ۳۷۶: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = ابونوار کرباس فروش میگوید:{{-}}'''«علی بن ابیطالب به همراه بردهاش نزد من آمد و دو پیراهن کرباس خرید. سپس به بردهاش گفت: «هر کدام را میخواهی بردار»؛ برده یکی را برداشت. سپس علی پیراهن دیگر را برداشت و پوشید.»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، ص۱۲۹.</small>| تراز = چپ| عرض =۳۰۰px | اندازه خط = 4px|رنگ پسزمینه =#B0E0E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = ابونوار کرباس فروش میگوید:{{-}}'''«علی بن ابیطالب به همراه بردهاش نزد من آمد و دو پیراهن کرباس خرید. سپس به بردهاش گفت: «هر کدام را میخواهی بردار»؛ برده یکی را برداشت. سپس علی پیراهن دیگر را برداشت و پوشید.»'''|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن حنبل، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، ص۱۲۹.</small>| تراز = چپ| عرض =۳۰۰px | اندازه خط = 4px|رنگ پسزمینه =#B0E0E6| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
==== عدالت ==== | ====عدالت==== | ||
امام علی(ع) در نخستین روزهای خلافتش، در برابر سنت خلفا -که بیتالمال را بر اساس سوابق افراد در جنگهای صدر اسلام و یا سبقت در [[ایمان]] و مانند آن تقسیم میکردند- ایستاد و این عدم مساوات در تقسیم بیتالمال را خلاف دستور قرآن برشمرد.<ref>محمودی، نهج السعادة، مؤسسة الاعلمی، ج۱، ص۲۲۴؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۳۰ق، ص۱۵۱.</ref> وی [[عمار یاسر]] و [[ابوالهیثم بن تیهان]] را مسئول بیتالمال کرد و به آنها کتباً دستور داد که عرب و عجم و هر مسلمان از هر تیره و تبار که باشد، در سهم بیتالمال یکساناند.<ref>حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۱۳۷۹، ج۷، ص۴۵۷.</ref> همچنین وقتی خلافت را به دست گرفت، تمام زمینهایی را که [[عثمان بن عفان|عثمان]] به افراد مختلف واگذار نموده بود، مال خدا خواند و دستور بازگرداندن آنها به بیتالمال را صادر نمود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۵۸.</ref> | امام علی(ع) در نخستین روزهای خلافتش، در برابر سنت خلفا -که بیتالمال را بر اساس سوابق افراد در جنگهای صدر اسلام و یا سبقت در [[ایمان]] و مانند آن تقسیم میکردند- ایستاد و این عدم مساوات در تقسیم بیتالمال را خلاف دستور قرآن برشمرد.<ref>محمودی، نهج السعادة، مؤسسة الاعلمی، ج۱، ص۲۲۴؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۳۰ق، ص۱۵۱.</ref> وی [[عمار یاسر]] و [[ابوالهیثم بن تیهان]] را مسئول بیتالمال کرد و به آنها کتباً دستور داد که عرب و عجم و هر مسلمان از هر تیره و تبار که باشد، در سهم بیتالمال یکساناند.<ref>حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۱۳۷۹، ج۷، ص۴۵۷.</ref> همچنین وقتی خلافت را به دست گرفت، تمام زمینهایی را که [[عثمان بن عفان|عثمان]] به افراد مختلف واگذار نموده بود، مال خدا خواند و دستور بازگرداندن آنها به بیتالمال را صادر نمود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۵۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = '''امیرالمؤمنین علیه السلام''':{{سخ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = '''امیرالمؤمنین علیه السلام''':{{سخ}} | ||
[[سوگند]] به خدا! اگر شب را بر روى خارهاى «سعدان» بيدار بسر برم! و يا در غُلها و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم محبوبتر است از اين كه [[خدا]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسولش]] را [[قیامت| روزقيامت]] در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم. چگونه به كسى ستم روا دارم، آن هم براى جسمى كه تار و پودش به سرعت به سوى كهنگى پيش مىرود (و از هم مىپاشد) و مدّتهاى طولانى در ميان خاکها مىماند. | منبع = '''منبع:''' مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۴۱| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | [[سوگند]] به خدا! اگر شب را بر روى خارهاى «سعدان» بيدار بسر برم! و يا در غُلها و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم محبوبتر است از اين كه [[خدا]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسولش]] را [[قیامت| روزقيامت]] در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم. چگونه به كسى ستم روا دارم، آن هم براى جسمى كه تار و پودش به سرعت به سوى كهنگى پيش مىرود (و از هم مىپاشد) و مدّتهاى طولانى در ميان خاکها مىماند. | منبع = '''منبع:''' مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۴۱| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
=== اقامه حق و دفع باطل === | ===اقامه حق و دفع باطل=== | ||
نگاه امام علی(ع) به حکومت به عنوان ابزاری برای اقامه حق و دفع باطل بود وا گر این هدف مهم و مقدس در پرتو حکومت برایش میسر نمی شد هیچ دلبستگی به حکومت نداشت وچنین حکومتی کمترین ارزش را نیز برایش نداشت ابن عباس نقل می کند که در منزل «ذى قار» بر اميرمؤمنان وارد شدم در حالى كه مشغول وصله نمودن كفش خود بود!به من فرمود: «قيمت اين كفش چقدر است؟» گفتم: «بهايى ندارد!» فرمود: «به خدا سوگند همين كفش بى ارزش برايم از حكومت بر شما محبوبتر است، مگر اينكه با اين حكومت حقّى را بپا دارم و يا باطلى را دفع نمايم» <ref>مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان،۱۳۸۴ش، ج۱،ص۸۸.</ref> | نگاه امام علی(ع) به حکومت به عنوان ابزاری برای اقامه حق و دفع باطل بود وا گر این هدف مهم و مقدس در پرتو حکومت برایش میسر نمی شد هیچ دلبستگی به حکومت نداشت وچنین حکومتی کمترین ارزش را نیز برایش نداشت ابن عباس نقل می کند که در منزل «ذى قار» بر اميرمؤمنان وارد شدم در حالى كه مشغول وصله نمودن كفش خود بود!به من فرمود: «قيمت اين كفش چقدر است؟» گفتم: «بهايى ندارد!» فرمود: «به خدا سوگند همين كفش بى ارزش برايم از حكومت بر شما محبوبتر است، مگر اينكه با اين حكومت حقّى را بپا دارم و يا باطلى را دفع نمايم» <ref>مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان،۱۳۸۴ش، ج۱،ص۸۸.</ref> | ||
==== رفتار با دوستان و خویشاوندان در بیت المال ==== | ====رفتار با دوستان و خویشاوندان در بیت المال==== | ||
علی(ع) در [[بیت المال]] سختگیری میکرد، چنانچه وقتی دخترش گردنبند مرواریدی را از [[علی بن ابی رافع]]، کلیددار بیتالمال، بهصورت امانت گرفت، هم دخترش و هم علی بن ابی رافع را بهشدت بازخواست کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، جزء ۶، ص۹۰.</ref> در جریان دیگری نیز به یکی از یارانش که درخواست مالی خاص از وی کرده بود، تذکر داده و او را از درخواستی بیش از حق خود منع نمود.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۵.</ref> | علی(ع) در [[بیت المال]] سختگیری میکرد، چنانچه وقتی دخترش گردنبند مرواریدی را از [[علی بن ابی رافع]]، کلیددار بیتالمال، بهصورت امانت گرفت، هم دخترش و هم علی بن ابی رافع را بهشدت بازخواست کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۳، جزء ۶، ص۹۰.</ref> در جریان دیگری نیز به یکی از یارانش که درخواست مالی خاص از وی کرده بود، تذکر داده و او را از درخواستی بیش از حق خود منع نمود.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۵.</ref> | ||
==== سختگیری در اجرای دین و قانون ==== | ====سختگیری در اجرای دین و قانون==== | ||
امام علی(ع) در کار دین، اجرای دقیق قانون و شیوه صحیح حکومتداری، بسیار جدی و بیاغماض بود و همین عامل او را برای برخی تحملناپذیر کرده بود. وی در این راه حتی به نزدیکترین یاران خویش نیز سختگیری میکرد؛ مثلاً در جریانی به [[قنبر]] دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر تحت تأثیر احساسات، سه تازیانه اضافه زد. علی(ع) آن مرد را وادار کرد به جبران آن سه تازیانه، قنبر را تازیانه بزند.<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۶۷.</ref> همچنین در نهج البلاغه آمده است که یکی از توانگران [[بصره]]، [[عثمان بن حنیف]]، فرماندار بصره را مهمان کرد و غذاهای رنگارنگ در سفره گذاشت و نیازمندان به آن ضیافت راه نداشتند. وقتی گزارش این ضیافت به گوش علی(ع) رسید، فوراً نامهای به عثمان بن حنیف نوشت و او را بهخاطر رفتن به چنین محفلی سرزنش کرده و او را به پیروی از راه و روش زاهدانه خویش دعوت نمود.{{ببینید|نامه امیرالمؤمنین به عثمان بن حنیف}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref> | امام علی(ع) در کار دین، اجرای دقیق قانون و شیوه صحیح حکومتداری، بسیار جدی و بیاغماض بود و همین عامل او را برای برخی تحملناپذیر کرده بود. وی در این راه حتی به نزدیکترین یاران خویش نیز سختگیری میکرد؛ مثلاً در جریانی به [[قنبر]] دستور داد که مردی را [[حد]] بزند. قنبر تحت تأثیر احساسات، سه تازیانه اضافه زد. علی(ع) آن مرد را وادار کرد به جبران آن سه تازیانه، قنبر را تازیانه بزند.<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۶۷.</ref> همچنین در نهج البلاغه آمده است که یکی از توانگران [[بصره]]، [[عثمان بن حنیف]]، فرماندار بصره را مهمان کرد و غذاهای رنگارنگ در سفره گذاشت و نیازمندان به آن ضیافت راه نداشتند. وقتی گزارش این ضیافت به گوش علی(ع) رسید، فوراً نامهای به عثمان بن حنیف نوشت و او را بهخاطر رفتن به چنین محفلی سرزنش کرده و او را به پیروی از راه و روش زاهدانه خویش دعوت نمود.{{ببینید|نامه امیرالمؤمنین به عثمان بن حنیف}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref> | ||
==== حقوق متقابل مردم و حاکم ==== | ====حقوق متقابل مردم و حاکم==== | ||
از نظر امام علی(ع) حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر زمامدار بزرگترین حقی است که خداوند قرار داده و کاملاً دوسویه است<ref name="nahj-kh207">نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref> و رعایت حقوق متقابل زمامدار و مردم ثمرات فراوانی دارد؛ از جمله عزت یافتن حق، استوار شدن پایههای دین، آشکار شدن نشانههای عدالت و اجرا شدن سنتهای پیامبر اسلام(ص)<ref name="nahj-kh207"/> امام علی(ع) برای شخصیت و حقوق مردم ارزش بسیاری قائل بود و این امر در نامههایی که به مأموران دولتی فرستاده، کاملاً آشکار است. در دستورالعملی که برای مأمورین جمعآوری [[خراج]] نوشته است، آنان را به رفتار عادلانه و منصفانه و صبر و حوصله در برخورد با مردم سفارش کرده است.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱.</ref> همچنین هنگامی که امام علی(ع) [[مالک اشتر]] را به استانداری [[مصر]] منصوب کرد، او را به مهربانی و خوشرفتاری با همه مردم، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، و برخورد انسانی با آنان دعوت نمود.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>امام علی(ع) در یکی از سخنانش محورهای اصلی حقوق متقابل مردم و حاکم را اینگونه بیان کرده است:اى مردم! مرا بر شما، و شما را بر من حقّى است، امّا حقّ شما آن است كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و [[بیت المال]] شما را در راه شما صرف كنم، و شما را تعليم دهم تا از جهل و نادانى نجات يابيد و تربيتتان كنم، تا فرا گيريد.و امّا حقّ من بر شما اين است كه در بيعت خويش با من وفادار باشيد و در آشكار و نهان خيرخواهى را از دست ندهيد. هر وقت شما را بخوانم اجابت نماييد و هر گاه فرمان دادم اطاعت كنيد. <ref>مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۹۳.</ref> | از نظر امام علی(ع) حق زمامدار بر مردم و حق مردم بر زمامدار بزرگترین حقی است که خداوند قرار داده و کاملاً دوسویه است<ref name="nahj-kh207">نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref> و رعایت حقوق متقابل زمامدار و مردم ثمرات فراوانی دارد؛ از جمله عزت یافتن حق، استوار شدن پایههای دین، آشکار شدن نشانههای عدالت و اجرا شدن سنتهای پیامبر اسلام(ص)<ref name="nahj-kh207" /> امام علی(ع) برای شخصیت و حقوق مردم ارزش بسیاری قائل بود و این امر در نامههایی که به مأموران دولتی فرستاده، کاملاً آشکار است. در دستورالعملی که برای مأمورین جمعآوری [[خراج]] نوشته است، آنان را به رفتار عادلانه و منصفانه و صبر و حوصله در برخورد با مردم سفارش کرده است.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱.</ref> همچنین هنگامی که امام علی(ع) [[مالک اشتر]] را به استانداری [[مصر]] منصوب کرد، او را به مهربانی و خوشرفتاری با همه مردم، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، و برخورد انسانی با آنان دعوت نمود.<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>امام علی(ع) در یکی از سخنانش محورهای اصلی حقوق متقابل مردم و حاکم را اینگونه بیان کرده است:اى مردم! مرا بر شما، و شما را بر من حقّى است، امّا حقّ شما آن است كه از خير خواهى شما دريغ نورزم و [[بیت المال]] شما را در راه شما صرف كنم، و شما را تعليم دهم تا از جهل و نادانى نجات يابيد و تربيتتان كنم، تا فرا گيريد.و امّا حقّ من بر شما اين است كه در بيعت خويش با من وفادار باشيد و در آشكار و نهان خيرخواهى را از دست ندهيد. هر وقت شما را بخوانم اجابت نماييد و هر گاه فرمان دادم اطاعت كنيد. <ref>مكارم شيرازى، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۹۳.</ref> | ||
==== برخورد با متملقان و چاپلوسان ==== | ====برخورد با متملقان و چاپلوسان==== | ||
از آنجا که هدف امیرالمؤمنین(ع) از حکومت اقامه حق و دفع باطل و گسترش عدالت بود. در برابر هر عاملی که این هدف را تهدید کرد ایستادگی | از آنجا که هدف امیرالمؤمنین(ع) از حکومت اقامه حق و دفع باطل و گسترش عدالت بود. در برابر هر عاملی که این هدف را تهدید کرد ایستادگی | ||
نمود. او به هیچ وجه اجازه نداد که متملقان بتوانند با ادبیات تملق آلودشان مسر درست حکومت علوی را به انحراف بکشانند.و تصریح میکرد که اصلاً چنین ادبیاتی را دوست ندارد. یکبار پس از خطبهای که حضرت در باره حقوق متقابل حاکم و مردم ایراد کرد یکی ازاصحابش با سخنانی طولانی اعلام آمادگی و اظهار تسلیم و فرمانبرداری کرد امام علی(ع) در پاسخش فرمود: سزاوار است آن کس که جلال خداوند در نظرش بزرگ و مقام او در قلبش پر عظمت است همه چيز- به خاطر آن عظمت- جز خداوند در نظرش کوچک جلوه كند. امام(ع) درادامه سخنش افزود: بدانيد از بدترين حالات زمامداران در پیشگاه صالحان این است که گمان برده شود آنها فریفته تفاخر گشته و کارشان شکل برترى جویى به خود گرفته، '''من از این ناراحتم که حتّى به ذهن شما خطور کند که مدح و ستایش را دوست دارم؛ از شنیدن آن لذّت مىبرم. من- بحمد الله- چنین نیستم''' و اگر (فرضاً) دوست هم مىداشتم، به خاطر خضوع در برابر ذات پر عظمت و کبریایى خدا- که از همه کس به ثنا و ستايش سزاوارتر است- آن را ترک گفتم.امام(ع) سخنش را اینگونه ادامه داد: گاهى مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدهها و تلاشهايشان لازم مىشمرند (و اين براى مردم بى عيب است، امّا من از شما مىخواهم) '''مرا با سخنان جالب خود نستایید''' (و این كه مىبینید در راه اجراى فرمان خداوند تلاش مىکنم) براى این است که مىخواهم خود را از مسؤولیت حقوقى كه بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه خداوند و شما بر گردنم داريد و هنوز كاملًا از انجام آنها فراغت نیافتهام و واجباتى كه به جاى نیاورده و باید به مرحله اجرا گذارم<ref>. مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | نمود. او به هیچ وجه اجازه نداد که متملقان بتوانند با ادبیات تملق آلودشان مسر درست حکومت علوی را به انحراف بکشانند.و تصریح میکرد که اصلاً چنین ادبیاتی را دوست ندارد. یکبار پس از خطبهای که حضرت در باره حقوق متقابل حاکم و مردم ایراد کرد یکی ازاصحابش با سخنانی طولانی اعلام آمادگی و اظهار تسلیم و فرمانبرداری کرد امام علی(ع) در پاسخش فرمود: سزاوار است آن کس که جلال خداوند در نظرش بزرگ و مقام او در قلبش پر عظمت است همه چيز- به خاطر آن عظمت- جز خداوند در نظرش کوچک جلوه كند. امام(ع) درادامه سخنش افزود: بدانيد از بدترين حالات زمامداران در پیشگاه صالحان این است که گمان برده شود آنها فریفته تفاخر گشته و کارشان شکل برترى جویى به خود گرفته، '''من از این ناراحتم که حتّى به ذهن شما خطور کند که مدح و ستایش را دوست دارم؛ از شنیدن آن لذّت مىبرم. من- بحمد الله- چنین نیستم''' و اگر (فرضاً) دوست هم مىداشتم، به خاطر خضوع در برابر ذات پر عظمت و کبریایى خدا- که از همه کس به ثنا و ستايش سزاوارتر است- آن را ترک گفتم.امام(ع) سخنش را اینگونه ادامه داد: گاهى مردم ستودن افراد را به خاطر مجاهدهها و تلاشهايشان لازم مىشمرند (و اين براى مردم بى عيب است، امّا من از شما مىخواهم) '''مرا با سخنان جالب خود نستایید''' (و این كه مىبینید در راه اجراى فرمان خداوند تلاش مىکنم) براى این است که مىخواهم خود را از مسؤولیت حقوقى كه بر گردنم هست خارج سازم؛ حقوقى كه خداوند و شما بر گردنم داريد و هنوز كاملًا از انجام آنها فراغت نیافتهام و واجباتى كه به جاى نیاورده و باید به مرحله اجرا گذارم<ref>. مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | ||
خط ۳۹۹: | خط ۳۹۹: | ||
===سیره اقتصادی=== | ===سیره اقتصادی=== | ||
==== تشویق به کار ==== | ====تشویق به کار==== | ||
در شرح نهج البلاغه آمده است که امیر المومنین(ع) با دستانش کار میکرد، زمین را آماده میکرد، درخت خرما میکاشت، آبیاری میکرد و همه اینها را خود انجام میداد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص ۱۴۷.</ref> از دیدگاه امام علی(ع) ارزشِ حرکت برای جهاد در راه خدا، بیشتر از ارزشِ تلاش در راه کسب روزی برای خانواده نیست.<ref>السرائر، ج۲، ص ۲۲۸.</ref>در روایتی از امام صادق(ع) است که امام علی(ع) هزار برده را با تلاش و کار و دسترنج خویش آزاد کرد. <ref>الشيخ الكليني، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۷۴.</ref> | در شرح نهج البلاغه آمده است که امیر المومنین(ع) با دستانش کار میکرد، زمین را آماده میکرد، درخت خرما میکاشت، آبیاری میکرد و همه اینها را خود انجام میداد.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص ۱۴۷.</ref> از دیدگاه امام علی(ع) ارزشِ حرکت برای جهاد در راه خدا، بیشتر از ارزشِ تلاش در راه کسب روزی برای خانواده نیست.<ref>السرائر، ج۲، ص ۲۲۸.</ref>در روایتی از امام صادق(ع) است که امام علی(ع) هزار برده را با تلاش و کار و دسترنج خویش آزاد کرد. <ref>الشيخ الكليني، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۷۴.</ref> | ||
خط ۴۰۶: | خط ۴۰۶: | ||
در زمان حیات امام علی(ع)، مردم سخنان، خطبهها و برخی از اشعار وی را به خاطر سپردند و سینه به سینه نقل کردند و بعدها برخی از عالمان مسلمان، چه شیعه و چه سنی، به گردآوری آنها اقدام نموده و مجموعههایی از این گفتارها را به صورت کتاب درآوردند.<ref>حسینی، مصادر نهج البلاغه و أسانیده، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۳.</ref> | در زمان حیات امام علی(ع)، مردم سخنان، خطبهها و برخی از اشعار وی را به خاطر سپردند و سینه به سینه نقل کردند و بعدها برخی از عالمان مسلمان، چه شیعه و چه سنی، به گردآوری آنها اقدام نموده و مجموعههایی از این گفتارها را به صورت کتاب درآوردند.<ref>حسینی، مصادر نهج البلاغه و أسانیده، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۳.</ref> | ||
==== نهج البلاغه ==== | ====نهج البلاغه==== | ||
[[پرونده:تصویر نسخه قرن6 نهج البلاغه.gif|250px|بندانگشتی|تصویری از نسخه قدیمی نهج البلاغه نگاشته شده در سال ۵۴۴ق.]] | [[پرونده:تصویر نسخه قرن6 نهج البلاغه.gif|250px|بندانگشتی|تصویری از نسخه قدیمی نهج البلاغه نگاشته شده در سال ۵۴۴ق.]] | ||
مشهورترین اثر گردآوری شده از سخنان و نوشتههای امام علی(ع)، کتاب [[نهج البلاغه]] است که [[سید رضی]] از علمای [[قرن چهارم هجری]] آنها را جمعآوری کرده است. نهج البلاغه، پس از [[قرآن]]، مقدسترین متن دینی [[شیعه]] و برجستهترین متن ادبی عرب است.<ref>«[https://hawzah.net/fa/Article/View/45467/سر-دلبران گنجینه معارف سر دلبران]»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> این کتاب در سه بخش خطبهها و نامهها و گزیدهای از سخنان کوتاه امام علی(ع) است که در موقعیتهای گوناگون بیان فرموده یا برای افراد مختلف نوشته شده است: | مشهورترین اثر گردآوری شده از سخنان و نوشتههای امام علی(ع)، کتاب [[نهج البلاغه]] است که [[سید رضی]] از علمای [[قرن چهارم هجری]] آنها را جمعآوری کرده است. نهج البلاغه، پس از [[قرآن]]، مقدسترین متن دینی [[شیعه]] و برجستهترین متن ادبی عرب است.<ref>«[https://hawzah.net/fa/Article/View/45467/سر-دلبران گنجینه معارف سر دلبران]»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> این کتاب در سه بخش خطبهها و نامهها و گزیدهای از سخنان کوتاه امام علی(ع) است که در موقعیتهای گوناگون بیان فرموده یا برای افراد مختلف نوشته شده است: | ||
# خطبهها، شامل ۲۳۹ خطبه است. | #خطبهها، شامل ۲۳۹ خطبه است. | ||
# نامهها، شامل ۷۹ نامه است و تقریباً تمام آنها در زمان خلافت نوشته شدهاند. | #نامهها، شامل ۷۹ نامه است و تقریباً تمام آنها در زمان خلافت نوشته شدهاند. | ||
# کلمات قصار یا قصار الحکم، شامل ۴۸۰ کلام است. | #کلمات قصار یا قصار الحکم، شامل ۴۸۰ کلام است. | ||
برخی از شرحهای نهج البلاغه، عبارتند از: [[مصباح السالکین (کتاب)|شرح ابن میثم بحرانی]]، [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح ابن ابی الحدید معتزلی]]، [[شرح محمد عبده]]، [[شرح محمدتقی جعفری]]، [[شرح فخر رازی]]، [[منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی)|منهاج البراعه]] [[خویی]] و شرح نهج البلاغه از محمدباقر نواب لاهیجانی.<ref>ضمیری، ص۳۶۵-۳۶۷.</ref> با توجه به اینکه «نهج البلاغه»، برگزیده سخنان امام(ع) است و نه همه آنها، ازاینرو، برخی از محققان در پی گردآوری همه سخنان وی برآمدهاند که این کتابها اصطلاحاً [[نهج البلاغه#مستدرکات|مستدرکات نهج البلاغه]] نامیده میشوند. | برخی از شرحهای نهج البلاغه، عبارتند از: [[مصباح السالکین (کتاب)|شرح ابن میثم بحرانی]]، [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح ابن ابی الحدید معتزلی]]، [[شرح محمد عبده]]، [[شرح محمدتقی جعفری]]، [[شرح فخر رازی]]، [[منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی)|منهاج البراعه]] [[خویی]] و شرح نهج البلاغه از محمدباقر نواب لاهیجانی.<ref>ضمیری، ص۳۶۵-۳۶۷.</ref> با توجه به اینکه «نهج البلاغه»، برگزیده سخنان امام(ع) است و نه همه آنها، ازاینرو، برخی از محققان در پی گردآوری همه سخنان وی برآمدهاند که این کتابها اصطلاحاً [[نهج البلاغه#مستدرکات|مستدرکات نهج البلاغه]] نامیده میشوند. | ||
==== غرر الحکم و درر الکلم ==== | ====غرر الحکم و درر الکلم==== | ||
[[غرر الحکم و درر الکلم]] به همت عبدالواحد بن محمد تمیمی آمِدی، از علمای [[قرن پنجم هجری]] جمعآوری شده است. در غرر الحکم بیش از ده هزار سخن از امام(ع) به صورت الفبایی در موضوعات اعتقادی، عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، گرد آمده است.<ref>ضمیری، ص۳۷۵.</ref> | [[غرر الحکم و درر الکلم]] به همت عبدالواحد بن محمد تمیمی آمِدی، از علمای [[قرن پنجم هجری]] جمعآوری شده است. در غرر الحکم بیش از ده هزار سخن از امام(ع) به صورت الفبایی در موضوعات اعتقادی، عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، گرد آمده است.<ref>ضمیری، ص۳۷۵.</ref> | ||
خط ۴۲۲: | خط ۴۲۲: | ||
برخی دیگر از تألیفاتی که کلام امام علی(ع) در آنها گرد آمده است، عبارتند از: | برخی دیگر از تألیفاتی که کلام امام علی(ع) در آنها گرد آمده است، عبارتند از: | ||
* نثر اللآلی، نوشته ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] | *نثر اللآلی، نوشته ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] | ||
* مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، انتخاب جاحظ، شرح رشید وطواط | *مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)، انتخاب جاحظ، شرح رشید وطواط | ||
* قلائد الحکم و فرائد الکلم، گردآوری شده توسط قاضی ابویوسف یعقوب بن سلیمان اسفراینی | *قلائد الحکم و فرائد الکلم، گردآوری شده توسط قاضی ابویوسف یعقوب بن سلیمان اسفراینی | ||
* امثال الامام علی بن ابیطالب، سخنان و نامههای امام علی(ع) در کتاب صفین، نوشته نصر بن مزاحم. | *امثال الامام علی بن ابیطالب، سخنان و نامههای امام علی(ع) در کتاب صفین، نوشته نصر بن مزاحم. | ||
==== دیوان اشعار ==== | ====دیوان اشعار==== | ||
{{اصلی|دیوان امام علی(ع)}} | {{اصلی|دیوان امام علی(ع)}} | ||
اشعار منسوب به امام علی(ع) در یک دیوان گردآوری شده که بارها توسط ناشران مختلف منتشر شده است.<ref>رجوع کنید به: [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران].</ref> | اشعار منسوب به امام علی(ع) در یک دیوان گردآوری شده که بارها توسط ناشران مختلف منتشر شده است.<ref>رجوع کنید به: [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران].</ref> | ||
خط ۴۳۴: | خط ۴۳۴: | ||
در منابع شیعه و برخی از منابع اهل سنت، به نوشتههایی از امام علی(ع) اشاره شده است: | در منابع شیعه و برخی از منابع اهل سنت، به نوشتههایی از امام علی(ع) اشاره شده است: | ||
==== جَفْر و جامعه ==== | ====جَفْر و جامعه==== | ||
[[جفر و جامعه|جَفْر و جامعه]]، عنوان دو کتاب حدیثی به املای پیامبر اکرم(ص) و نگارش حضرت علی(ع) است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۲-۱۴۶.</ref> این دو کتاب از [[ودایع امامت]] و از منابع علم امام به شمار آمده است.<ref>عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ص۱۲۵-۱۳۳.</ref> محتوای کتاب جفر، ذکر حوادث آینده تا روز [[قیامت]] است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲۲۰.</ref> بنا بر روایتی از [[امام کاظم]](ع)، جز [[نبی]] و وصی نبی، کسی نمیتواند در آن بنگرد و نگریستن در آن از امتیازات اوصیای پیامبر(ص) است.<ref>صفار قمی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref> کتاب جامعه نیز دربردارنده اخبار گذشته و آینده تا روز قیامت و تأویل همه آیات و همچنین نام اوصیا از خاندان پیامبر(ص) است و آنچه بر آنها میگذرد. کتاب جامعه را افرادی دیدهاند.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹.</ref> | [[جفر و جامعه|جَفْر و جامعه]]، عنوان دو کتاب حدیثی به املای پیامبر اکرم(ص) و نگارش حضرت علی(ع) است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۳۹؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۲-۱۴۶.</ref> این دو کتاب از [[ودایع امامت]] و از منابع علم امام به شمار آمده است.<ref>عاملی، حقیقة الجفرعند الشیعة، ص۱۲۵-۱۳۳.</ref> محتوای کتاب جفر، ذکر حوادث آینده تا روز [[قیامت]] است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۲۲۰.</ref> بنا بر روایتی از [[امام کاظم]](ع)، جز [[نبی]] و وصی نبی، کسی نمیتواند در آن بنگرد و نگریستن در آن از امتیازات اوصیای پیامبر(ص) است.<ref>صفار قمی، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref> کتاب جامعه نیز دربردارنده اخبار گذشته و آینده تا روز قیامت و تأویل همه آیات و همچنین نام اوصیا از خاندان پیامبر(ص) است و آنچه بر آنها میگذرد. کتاب جامعه را افرادی دیدهاند.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹.</ref> | ||
==== مصحف امام علی(ع) ==== | ====مصحف امام علی(ع)==== | ||
[[مصحف علی]] یا مصحف امام علی(ع)، نخستین [[مصحف|نسخه جمعآوریشده]] [[قرآن]] است که پس از درگذشت [[پیامبر (ص)]]، توسط [[امام علی(ع)]] آماده شد.<ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۳؛ السجستانی، کتاب المصاحف، ۱۴۰۵ق، ص۱۶؛ سیوطی، الاتقان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۶۱.</ref> این مصحف امروزه در دسترس نیست و بنابر روایات، به دستخط [[امام علی(ع)]] و بر اساس ترتیب نزول سورهها گردآوری شده بود. بر اساس برخی روایات، [[شأن نزول]] آیات و همچنین آیات [[ناسخ و منسوخ]]، در حاشیه این مصحف آمده بود.<ref>ایازی، مصحف امام علی(ع)، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref> به باور شیعیان، مصحف [[امام علی(ع)]] در دست ائمه معصومین بوده و هماکنون نزد امام دوازدهم است.<ref>عاملی، حقائق هامّة، ص۱۶۰، به نقل از: خرمشاهی، قرآنپژوهی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۴۶۹.</ref> | [[مصحف علی]] یا مصحف امام علی(ع)، نخستین [[مصحف|نسخه جمعآوریشده]] [[قرآن]] است که پس از درگذشت [[پیامبر (ص)]]، توسط [[امام علی(ع)]] آماده شد.<ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۳؛ السجستانی، کتاب المصاحف، ۱۴۰۵ق، ص۱۶؛ سیوطی، الاتقان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۶۱.</ref> این مصحف امروزه در دسترس نیست و بنابر روایات، به دستخط [[امام علی(ع)]] و بر اساس ترتیب نزول سورهها گردآوری شده بود. بر اساس برخی روایات، [[شأن نزول]] آیات و همچنین آیات [[ناسخ و منسوخ]]، در حاشیه این مصحف آمده بود.<ref>ایازی، مصحف امام علی(ع)، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref> به باور شیعیان، مصحف [[امام علی(ع)]] در دست ائمه معصومین بوده و هماکنون نزد امام دوازدهم است.<ref>عاملی، حقائق هامّة، ص۱۶۰، به نقل از: خرمشاهی، قرآنپژوهی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۴۶۹.</ref> | ||
==== مصحف فاطمه (س) ==== | ====مصحف فاطمه (س)==== | ||
[[مصحف فاطمه(س)|مُصْحَف فاطمه(س)]]، کتابی است که فرشته الهی، مطالب آن را برای [[حضرت فاطمه(س)]] بیان کرده و [[امام علی(ع)]] آنها را نوشته است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۲.</ref> مطالب این کتاب، شامل جایگاه [[پیامبر(ص)]] در [[بهشت]] و اخبار و رویدادهای آینده است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۶- ۱۵۷.</ref> این کتاب نزد [[امامان شیعه]] بوده و بین آنان دست به دست میشده است و دیگران بدین کتاب دسترسی نداشته و ندارند. این کتاب اکنون در دست [[امام زمان(عج)]] است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۲۱، ص۱۲۶؛ مهدوی راد، مصحف فاطمه، ص۸۳-۸۴.</ref> | [[مصحف فاطمه(س)|مُصْحَف فاطمه(س)]]، کتابی است که فرشته الهی، مطالب آن را برای [[حضرت فاطمه(س)]] بیان کرده و [[امام علی(ع)]] آنها را نوشته است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۲.</ref> مطالب این کتاب، شامل جایگاه [[پیامبر(ص)]] در [[بهشت]] و اخبار و رویدادهای آینده است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۵۶- ۱۵۷.</ref> این کتاب نزد [[امامان شیعه]] بوده و بین آنان دست به دست میشده است و دیگران بدین کتاب دسترسی نداشته و ندارند. این کتاب اکنون در دست [[امام زمان(عج)]] است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۲۱، ص۱۲۶؛ مهدوی راد، مصحف فاطمه، ص۸۳-۸۴.</ref> | ||
== اصحاب == | ==اصحاب== | ||
{{اصلی|فهرست اصحاب امام علی}} | {{اصلی|فهرست اصحاب امام علی}} | ||
* [[سلمان فارسی]] از برترین یاران [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) است. [[احادیث]] فراوانی از [[معصومین(ع)]] درباره وی رسیده است؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۴۳.</ref> از جمله اینکه رسول خدا(ص) فرمود: «سلمان از ما [[اهل بیت]] است».<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۷۰.</ref> | *[[سلمان فارسی]] از برترین یاران [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) است. [[احادیث]] فراوانی از [[معصومین(ع)]] درباره وی رسیده است؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۴۳.</ref> از جمله اینکه رسول خدا(ص) فرمود: «سلمان از ما [[اهل بیت]] است».<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۷۰.</ref> | ||
* جندب بن جناده، مشهور به [[ابوذر غفاری]]، چهارمین شخصی است که به پیامبر(ص) [[ایمان]] آورد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲۴.</ref> وی در دفاع از حق امام علی(ع)، در آغاز از [[بیعت]] با [[ابوبکر]] سر باز زد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، ج۱، ص۵۲۴.</ref> | *جندب بن جناده، مشهور به [[ابوذر غفاری]]، چهارمین شخصی است که به پیامبر(ص) [[ایمان]] آورد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲۴.</ref> وی در دفاع از حق امام علی(ع)، در آغاز از [[بیعت]] با [[ابوبکر]] سر باز زد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، ج۱، ص۵۲۴.</ref> | ||
* [[مقداد بن عمرو]]، از جمله هفت نفری است که در ابتدای [[بعثت]] [[رسول خدا(ص)]] به او ایمان آورد و [[مسلمان]] شد. پس از رحلت رسول خدا(ص) مقداد از جمله کسانی بود که با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و در طول ۲۵ سال سکوت امام علی(ع)، همواره همراه وی بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۵۲۴.</ref> | *[[مقداد بن عمرو]]، از جمله هفت نفری است که در ابتدای [[بعثت]] [[رسول خدا(ص)]] به او ایمان آورد و [[مسلمان]] شد. پس از رحلت رسول خدا(ص) مقداد از جمله کسانی بود که با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و در طول ۲۵ سال سکوت امام علی(ع)، همواره همراه وی بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۵۲۴.</ref> | ||
* [[عمار یاسر]] از اولین کسانی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد و همراه اولین گروه از مسلمانان به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد و پس از هجرت رسول خدا(ص) به [[مدینه]]، به او پیوست. عمار پس از رحلت پیامبر(ص) همچنان در راه دفاع از [[اهل بیت]] و امام علی(ع) استوار ماند و در دوران حکومت [[عمر بن خطاب]]، مدتی امارت [[کوفه]] را عهدهدار بود؛ ولی چون فرد عادل و سادهزیستی بود، عدهای زمینه برکناری او را فراهم آوردند. وی سپس به مدینه برگشت و در کنار علی(ع) ماند و از او بهره برد.<ref>کمپانی، علی کیست، ص۴۱۲.</ref> | *[[عمار یاسر]] از اولین کسانی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد و همراه اولین گروه از مسلمانان به [[حبشه]] [[هجرت]] کرد و پس از هجرت رسول خدا(ص) به [[مدینه]]، به او پیوست. عمار پس از رحلت پیامبر(ص) همچنان در راه دفاع از [[اهل بیت]] و امام علی(ع) استوار ماند و در دوران حکومت [[عمر بن خطاب]]، مدتی امارت [[کوفه]] را عهدهدار بود؛ ولی چون فرد عادل و سادهزیستی بود، عدهای زمینه برکناری او را فراهم آوردند. وی سپس به مدینه برگشت و در کنار علی(ع) ماند و از او بهره برد.<ref>کمپانی، علی کیست، ص۴۱۲.</ref> | ||
* مالک بن حارث عبد یغوث نخعی، مشهور به [[مالک اشتر نخعی]]، در [[یمن]] به دنیا آمد و اولین کسی بود که با امام علی(ع) [[بیعت]] کرد. در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] از فرماندهان علی(ع) بود.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۵۶۵.</ref> | *مالک بن حارث عبد یغوث نخعی، مشهور به [[مالک اشتر نخعی]]، در [[یمن]] به دنیا آمد و اولین کسی بود که با امام علی(ع) [[بیعت]] کرد. در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] از فرماندهان علی(ع) بود.<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۵۶۵.</ref> | ||
* [[عبدالله بن عباس]]، معروف به ابن عباس، پسرعموی [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) است. او احادیث بسیاری از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref>مفید، امالی، ص۱۴۰.</ref> ابنعباس در دوران خلفا، همواره علی(ع) را شایسته مقام خلافت میدانست و در دوران حکومت امام علی(ع) در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حاضر بود و از طرف امام علی(ع) استاندار [[بصره]] بود.<ref>مفید، جمل، ص۲۶۵؛ ابن مزاحم، ص۴۱۰؛ ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۳ و ج۶، ص۲۹۳.</ref> | *[[عبدالله بن عباس]]، معروف به ابن عباس، پسرعموی [[پیامبر(ص)]] و امام علی(ع) است. او احادیث بسیاری از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref>مفید، امالی، ص۱۴۰.</ref> ابنعباس در دوران خلفا، همواره علی(ع) را شایسته مقام خلافت میدانست و در دوران حکومت امام علی(ع) در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حاضر بود و از طرف امام علی(ع) استاندار [[بصره]] بود.<ref>مفید، جمل، ص۲۶۵؛ ابن مزاحم، ص۴۱۰؛ ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۷۳ و ج۶، ص۲۹۳.</ref> | ||
* [[ابوالهیثم بن تیهان]]، از نخستین افراد از [[انصار]] که [[اسلام]] آوردند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۹۰.</ref>؛ وی یکی از ۱۲ نفری بود که در زمان [[ابوبکر]] بر حق [[خلافت امام علی(ع)]] و اینکه پیامبر او را به جانشینی خود برگزید شهادت دادند.<ref>شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۶۲.</ref> او در [[صفین]] پس از شهادت عمار به شهادت رسید<ref>انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> و از کسانی است که امام علی(ع) به خاطر از دست دادنشان ابراز تأسف کرد و فرمود: أین عمار؟ أین ابن تیهان؟...<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، خطبه ۱۸۲، ص۲۶۴.</ref> | *[[ابوالهیثم بن تیهان]]، از نخستین افراد از [[انصار]] که [[اسلام]] آوردند<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۹۰.</ref>؛ وی یکی از ۱۲ نفری بود که در زمان [[ابوبکر]] بر حق [[خلافت امام علی(ع)]] و اینکه پیامبر او را به جانشینی خود برگزید شهادت دادند.<ref>شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۶۲.</ref> او در [[صفین]] پس از شهادت عمار به شهادت رسید<ref>انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> و از کسانی است که امام علی(ع) به خاطر از دست دادنشان ابراز تأسف کرد و فرمود: أین عمار؟ أین ابن تیهان؟...<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، ۱۴۱۴ق، خطبه ۱۸۲، ص۲۶۴.</ref> | ||
* [[صعصعه بن صوحان]]، او در زمان پیامبر مسلمان شد اما آن حضرت را ندید.<ref>ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> وی در جنگهای سهگانه [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت. امام علی(ع) او را سخنرانی زبردست،<ref>نهجالبلاغة، ترتیب صبحی صالح. حکمت ۲۵۹.</ref> و [[معاویه]] زبان او را آهنین توصیف کردهاند.<ref> ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> او از سخنوری خود در دفاع از امام علی(ع) استفاده میکرد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref> | *[[صعصعه بن صوحان]]، او در زمان پیامبر مسلمان شد اما آن حضرت را ندید.<ref>ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> وی در جنگهای سهگانه [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] حضور داشت. امام علی(ع) او را سخنرانی زبردست،<ref>نهجالبلاغة، ترتیب صبحی صالح. حکمت ۲۵۹.</ref> و [[معاویه]] زبان او را آهنین توصیف کردهاند.<ref> ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> او از سخنوری خود در دفاع از امام علی(ع) استفاده میکرد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref> | ||
* [[کمیل بن زیاد]]، از [[تابعین]] اصحاب رسول خدا(ص) و از یاران خاص امام علی(ع) و [[امام حسن(ع)]] بود.<ref>قطب راوندی، منهاج البراعه، ج۲۱، ص۲۱۹؛ مفید، اختصاص، ص۷.</ref> او از جمله [[شیعیان]]ی است که در روزهای اول خلافت حضرت علی(ع) با او بیعت کرد و در جنگهای امام علی(ع) علیه دشمنان جنگید.<ref>مفید، اختصاص، ص۱۰۸.</ref> | *[[کمیل بن زیاد]]، از [[تابعین]] اصحاب رسول خدا(ص) و از یاران خاص امام علی(ع) و [[امام حسن(ع)]] بود.<ref>قطب راوندی، منهاج البراعه، ج۲۱، ص۲۱۹؛ مفید، اختصاص، ص۷.</ref> او از جمله [[شیعیان]]ی است که در روزهای اول خلافت حضرت علی(ع) با او بیعت کرد و در جنگهای امام علی(ع) علیه دشمنان جنگید.<ref>مفید، اختصاص، ص۱۰۸.</ref> | ||
* [[محمد بن ابی بکر]]، فرزند [[خلیفه اول]] در [[سال دهم هجری]] به دنیا آمد. او از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که اعتقاد داشت خلفای پیشین، حق علی(ع) را پایمال کرده و معتقد بود کسی سزاوارتر از علی بن ابیطالب برای احراز مقام [[خلافت]] نیست.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۷، ص۴۹۵.</ref> محمد در دوران خلافت امام علی(ع) در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] امام علی(ع) را یاری کرد. او در [[رمضان]] [[سال ۳۶ هجری]] حاکم [[مصر]] شد و در [[صفر]] [[سال ۳۸ هجری]] توسط سپاه [[معاویه]] کشته شد.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۴ و ۲۸۵؛ زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۲۰.</ref> | *[[محمد بن ابی بکر]]، فرزند [[خلیفه اول]] در [[سال دهم هجری]] به دنیا آمد. او از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که اعتقاد داشت خلفای پیشین، حق علی(ع) را پایمال کرده و معتقد بود کسی سزاوارتر از علی بن ابیطالب برای احراز مقام [[خلافت]] نیست.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۷، ص۴۹۵.</ref> محمد در دوران خلافت امام علی(ع) در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] امام علی(ع) را یاری کرد. او در [[رمضان]] [[سال ۳۶ هجری]] حاکم [[مصر]] شد و در [[صفر]] [[سال ۳۸ هجری]] توسط سپاه [[معاویه]] کشته شد.<ref>ثقفی، الغارات، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲۴ و ۲۸۵؛ زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۲۰.</ref> | ||
* [[میثم تمار]]، مشهور به میثم تمار، از اصحاب خاص امام علی(ع) و [[حسنین(ع)]] است. او جزء [[شرطة الخمیس]] بود.<ref>برقی، رجال برقی، ص۳.</ref> | *[[میثم تمار]]، مشهور به میثم تمار، از اصحاب خاص امام علی(ع) و [[حسنین(ع)]] است. او جزء [[شرطة الخمیس]] بود.<ref>برقی، رجال برقی، ص۳.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | ==مطالعه بیشتر== | ||
* [[نهج البلاغه]]، ترجمه [[سیدجعفر شهیدی]]، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸. | *[[نهج البلاغه]]، ترجمه [[سیدجعفر شهیدی]]، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸. | ||
* علی از زبان علی یا زندگانی امیر مؤمنان علی علیهالسلام، نوشته سید جعفر شهیدی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۹. | *علی از زبان علی یا زندگانی امیر مؤمنان علی علیهالسلام، نوشته سید جعفر شهیدی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۹. | ||
== جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته== | ||
{{ستون|۳}} | {{ستون|۳}} | ||
* [[فزت و رب الکعبه]] | * [[فزت و رب الکعبه]] | ||
خط ۴۸۰: | خط ۴۸۰: | ||
* [[فضائل امام علی(ع)]] | * [[فضائل امام علی(ع)]] | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{چندستونه|۲}} | {{چندستونه|۲}} | ||
خط ۶۷۷: | خط ۶۷۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [http://www.imamali-a.com سایت حرم مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام] | *[http://www.imamali-a.com سایت حرم مطهر امیرالمؤمنین علیهالسلام] | ||
{{جعبه توالی | {{جعبه توالی | ||
| قبل = - | | قبل = - |