۱۷٬۵۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اشتباه نشود|حزب جمهوری اسلامی|روزنامه جمهوری اسلامی}} | {{اشتباه نشود|حزب جمهوری اسلامی|روزنامه جمهوری اسلامی}} | ||
{{درباره ۲|نسبت جمهوریت و اسلام|آشنایی با نظام سیاسی حاکم بر کشور ایران|نظام جمهوری اسلامی ایران}} | {{درباره ۲|نسبت جمهوریت و اسلام|آشنایی با نظام سیاسی حاکم بر کشور ایران|نظام جمهوری اسلامی ایران}} | ||
'''جمهوری اسلامی''' نوعی نظام حکومتی مبتنی بر دو عنصر مردم و [[اسلام]] است. به عقیده [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[مرتضی مطهری]]، در این نوع حکومت مراد از «جمهوری» شکل حکومت و «اسلامی» محتوای آن است. جمهوری اسلامی به معنای دخالت دادن خواست و اراده مردم در چارچوب قوانین اسلام در حکومتداری است. این ساختار سیاسی را اولین تجربه حکمرانی بر اساس نظریه ولایت فقیه دانستهاند. ولی فقیه دارای مشروعیت الهی است، اما به صورت غیر مستقیم منتخب مردم بوده و بر شرایط آن نظارت میشود. | '''جمهوری اسلامی''' نوعی نظام حکومتی مبتنی بر دو عنصر مردم و [[اسلام]] است. به عقیده [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[مرتضی مطهری]]، در این نوع حکومت مراد از «جمهوری» شکل حکومت و «اسلامی» محتوای آن است. جمهوری اسلامی به معنای دخالت دادن خواست و اراده مردم در چارچوب قوانین اسلام در حکومتداری است. این ساختار سیاسی را اولین تجربه حکمرانی بر اساس [[ولایت فقیه|نظریه ولایت فقیه]] دانستهاند. ولی فقیه دارای مشروعیت الهی است، اما به صورت غیر مستقیم منتخب مردم بوده و بر شرایط آن نظارت میشود. | ||
به عقیده برخی جمهوری | به عقیده برخی جمهوری و اسلامی بودن با یکدیگر سازگار نیستند. اما مرتضی مطهری بر این عقیده است که جمهوریت به این معنا نیست که مردم نمیتوانند خواستار اجرای قوانین ایدئولوژی مورد قبول خودشان در جامعه باشند. [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]] نیز اسلامی بودن را به معنای مشروعیت الهی داشتن حاکمان حکومت با جمهوری به معنای مقبولیت مردمی حاکمان قابل جمع میداند. [[سید علی حسینی خامنهای|سید علی خامنهای]] در تحلیل جمهوری اسلامی از عبارت [[مردمسالاری دینی]] بهره میبرد که به معنای دخالت و تأثیر مردم در تمام شئون حاکمیت در چارچوب ضوابط اسلامی است. | ||
جمهوری اسلامی به عنوان نوعی حکومت برای نخستین بار در تاریخ سیاسی جهان در ترکستان شرقی مطرح شده است. ترکهای اویغور مسلمان این منطقه در سال ۱۹۳۳م قیامی را علیه حکومت مرکزی چین ترتیب داده و جمهوری اسلامی ترکستان شرقی را بنا نهادند که یک سال بیشتر دوام نداشت. همچنین در [[موریتانی|کشور آفریقایی موریتانی]] پس از استقلال از [[فرانسه]] در سال ۱۹۶۰م جمهوری اسلامی به عنوان نظام حاکم مستقر است. [[پاکستان]] نیز در سال ۱۹۷۳م با تصویب قانون اساسی خود نظام سیاسی جمهوری اسلامی را برای حکومت خود اعلام کرد. [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ش با برگزاری همهپرسی از مردم ایران تاسیس شد. جمهوری اسلامی افغانستان در سال ۱۳۸۰ش پس از سقوط حکومت طالبان شکل گرفت و در سال ۱۴۰۰ش با بازگشت دوباره طالبان به قدرت و تشکیل امارت اسلامی از میان رفت. | جمهوری اسلامی به عنوان نوعی حکومت برای نخستین بار در تاریخ سیاسی جهان در ترکستان شرقی مطرح شده است. ترکهای اویغور مسلمان این منطقه در سال ۱۹۳۳م قیامی را علیه حکومت مرکزی چین ترتیب داده و جمهوری اسلامی ترکستان شرقی را بنا نهادند که یک سال بیشتر دوام نداشت. همچنین در [[موریتانی|کشور آفریقایی موریتانی]] پس از استقلال از [[فرانسه]] در سال ۱۹۶۰م جمهوری اسلامی به عنوان نظام حاکم مستقر است. [[پاکستان]] نیز در سال ۱۹۷۳م با تصویب قانون اساسی خود نظام سیاسی جمهوری اسلامی را برای حکومت خود اعلام کرد. [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی ایران]] پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، در سال ۱۳۵۸ش با برگزاری همهپرسی از مردم ایران تاسیس شد. جمهوری اسلامی افغانستان در سال ۱۳۸۰ش پس از سقوط حکومت طالبان شکل گرفت و در سال ۱۴۰۰ش با بازگشت دوباره طالبان به قدرت و تشکیل امارت اسلامی از میان رفت. رئیسجمهور [[گامبیا|کشور آفریقایی گامبیا]] در سال ۱۳۹۴ش حکومت این کشور را جمهوری اسلامی اعلام کرد. حدود یکسال بعد رئیس جمهور بعدی این کشور قید اسلامی را حذف کرده و به این عنوان پایان داد. | ||
==معرفی و جایگاه== | ==معرفی و جایگاه== | ||
جمهوری اسلامی نوعی ساختار سیاسی اعمال حاکمیت مبتنی بر دو عنصر جمهوریت و اسلامیت است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۲۹-۳۳۰.</ref> [[علیاکبر دهخدا]] حکومت جمهوری را نوع حکومتی معرفی میکند که رئیس آن | جمهوری اسلامی نوعی ساختار سیاسی اعمال حاکمیت مبتنی بر دو عنصر جمهوریت و اسلامیت است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۲۹-۳۳۰.</ref> [[علیاکبر دهخدا]] حکومت جمهوری را نوع حکومتی معرفی میکند که رئیس آن از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود.<ref>[https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/dictionary/detail/106551?title=%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C «معنی "جمهوری" در "لغتنامۀ دهخدا"»]، موسسه لغتنامه دهخدا.</ref> [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] ([[سال ۱۲۸۱ هجری شمسی|۱۲۸۱]]-[[سال ۱۳۶۸ هجری شمسی|۱۳۶۸ش]]) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حکومت پادشاهی را به دلیل موروثی بودن منطقی ندانسته و حکومت جمهوری را به دلیل این که برآمده از خواست و اراده مردم است منطقی و صحیح قلمداد میکند.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۹، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | ||
امام خمینی و [[مرتضی مطهری]] (درگذشت: ۱۳۵۸ش)، در تبیین نظام جمهوری اسلامی، شکل و قالب آن را جمهوری دانستهاند که محتوای درونی آن برآمده از اسلام است.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۹۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۲۹-۳۳۰.</ref> [[سید محمد حسینی بهشتی]] (درگذشت: ۱۳۶۰ش) در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، نظام جمهوری اسلامی را تشریح کرده است. وی نظامهای سیاسی موجود در دنیا را به دو دسته تقسیم میکند. دسته نخست نظامهایی هستند که تنها بر یک اصل استوار هستند و آن آراء مردم است. این نظامها به عنوان نظامهای دموکراتیک خوانده شده و مبتنی ایدئولوژی خاصی نیستند. دسته دوم نظامهایی هستند که مبتنی بر ایدئولوژی خاصی هستند. در این نوع نظامها خواست و نظر مردم در چارچوب آن ایدئولوژی مورد قبول مردم معنا پیدا میکند. جمهوری اسلامی از این سنخ نظامها بوده و به عنوان یک نظام ایدئولوژیک یا مکتبی شناخته میشود.<ref>حسینی بهشتی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۸۰.</ref> به باور مطهری و بهشتی، جمهوری اسلامی به معنای حکومت قشر روحانیت جامعه نیست بلکه به معنای تحقق روح اسلام و اجرای قوانین مکتب اسلام در جامعه است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۳۱؛ حسینی بهشتی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۸۱.</ref> این نوع حکمرانی را به دلیل بهرهگیری از مردم و قوانین الهی اسلام دارای ظرفیت کارآمدی بالا قلمداد کردهاند. جمهوری اسلامی میتواند با تکیه بر پشتوانه مردمی خود ارزشهای الهی را در جامعه حاکم سازد و با احیای کرامت | امام خمینی و [[مرتضی مطهری]] (درگذشت: ۱۳۵۸ش)، در تبیین نظام جمهوری اسلامی، شکل و قالب آن را جمهوری دانستهاند که محتوای درونی آن برآمده از اسلام است.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۳۹۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۲۹-۳۳۰.</ref> [[سید محمد حسینی بهشتی|سید محمد بهشتی]] (درگذشت: ۱۳۶۰ش) در [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]، نظام جمهوری اسلامی را تشریح کرده است. وی نظامهای سیاسی موجود در دنیا را به دو دسته تقسیم میکند. دسته نخست نظامهایی هستند که تنها بر یک اصل استوار هستند و آن آراء مردم است. این نظامها به عنوان نظامهای دموکراتیک خوانده شده و مبتنی ایدئولوژی خاصی نیستند. دسته دوم نظامهایی هستند که مبتنی بر ایدئولوژی خاصی هستند. در این نوع نظامها خواست و نظر مردم در چارچوب آن ایدئولوژی مورد قبول مردم معنا پیدا میکند. جمهوری اسلامی از این سنخ نظامها بوده و به عنوان یک نظام ایدئولوژیک یا مکتبی شناخته میشود.<ref>حسینی بهشتی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۸۰.</ref> به باور مطهری و بهشتی، جمهوری اسلامی به معنای حکومت قشر روحانیت جامعه نیست بلکه به معنای تحقق روح اسلام و اجرای قوانین مکتب اسلام در جامعه است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۴ش، ج۲۴، ص۳۳۱؛ حسینی بهشتی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۳۸۱.</ref> این نوع حکمرانی را به دلیل بهرهگیری از مردم و قوانین الهی اسلام دارای ظرفیت کارآمدی بالا قلمداد کردهاند. جمهوری اسلامی میتواند با تکیه بر پشتوانه مردمی خود ارزشهای الهی را در جامعه حاکم سازد و با احیای [[کرامت انسانی]]، نتایج مثبتی را در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و صنعتی به بار بیاورد.<ref>شباننیا، فلسفه سیاست، ۱۳۹۸ش، ص۲۵۵-۲۷۲.</ref> | ||
===ولایت فقیه و جمهوری اسلامی=== | ===ولایت فقیه و جمهوری اسلامی=== | ||
{{اصلی|ولایت فقیه}} | {{اصلی|ولایت فقیه}} | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]] ([[سال ۱۳۱۳ هجری شمسی|۱۳۱۳]]-[[سال ۱۳۹۹ هجری شمسی|۱۳۹۹ش]]) از اندیشمندان فقه سیاسی شیعه بر این باور است که با وجود طرح | [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]] ([[سال ۱۳۱۳ هجری شمسی|۱۳۱۳]]-[[سال ۱۳۹۹ هجری شمسی|۱۳۹۹ش]]) از اندیشمندان فقه سیاسی شیعه بر این باور است که با وجود طرح نظریه ولایت فقیه در [[فقه امامیه|فقه شیعه]] از آغاز [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]]، جمهوری اسلامی اولین تجربه حکمرانی بر اساس این نظریه محسوب میشود.<ref>مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت، ۱۳۹۴ش، ص۳۳۱.</ref> به عقیده وی، در نظام جمهوری اسلامی با توجه به جمهوری بودن آن مردم نقش مستقیم در اعمال حاکمیت دارند.<ref>مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت، ۱۳۹۴ش، ص۳۳۳.</ref> ولی فقیه در این حکومت با این که مشروعیت الهی دارد اما با وجود ساختاری همچون مجلس خبرگان رهبری، به صورت غیر مستقیم توسط مردم انتخاب شده و تحت نظارت آنها قرار دارد.<ref>مصباح یزدی، حکیمانهترین حکومت، ۱۳۹۴ش، ص۳۴۱.</ref> | ||
==سازگاری جمهوریت و اسلامیت== | ==سازگاری جمهوریت و اسلامیت== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
*[[مردمسالاری دینی]] | *[[مردمسالاری دینی]] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش