Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۴۴
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==نسبتدادن عقیده تحریف قرآن به شیعه== | ==نسبتدادن عقیده تحریف قرآن به شیعه== | ||
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمعالبیان]] گفته است برخی شیعیان و جمعی از [[حشویه]] (فرقهای از | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمعالبیان]] گفته است برخی شیعیان و جمعی از [[حشویه|حَشْویه]] (فرقهای از اهلسنت که ظواهر روایات را ملاک قرار میدهند)، روایاتی ذکر کردهاند که براساس آنها، نقصان در قرآن راه یافته است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰.</ref> قائلان به تحریف و نقصان در آیات قرآن، به روایاتی استناد کردهاند که در منابع حدیثی شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۳۷ و ج۲، ص۶۳۳-۶۳۴؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۲۹۳.</ref> و اهلسنت<ref>برای نمونه نگاه کنید به احمد بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۱۶ق، ج۳۵، ص۱۳۳-۱۳۴ و ۳۰۵ و ۵۰۱؛ ابنماجه، سنن ابنماجه، دار احیاء الکتب العربیة، ج۱، ص۶۲۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۱۴ق، ج۶، ۵۵۹-۵۶۰.</ref> نقل شدهاند.<ref>حیدری، قرآن و مصونیت از تحریف، ۱۳۹۲ش، ص۵۶.</ref> گفته میشود عده اندکی از [[اخباریان]] شیعه<ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۵-۲۶.</ref> با تکیه به همین روایات قائل شدهاند که در قرآن نقصان راه یافته و قرآن موجود نزد مسلمانان، همه آن چیزی نیست که بر پیامبر(ص) نازل شده است.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۱۷۱.</ref> همین امر سبب شده است تا برخی [[وهابیت|وهابیون]] باور به عقیده تحریف را به همه شیعه نسبت دهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به [https://alhesn.net/play/11548 «عقیدة الشیعة الإمامیة فی القرآن الكریم»، سایت مشروع الحصن.]</ref> | ||
این اتهامات بهویژه پس از انتشار کتاب [[فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)| | این اتهامات بهویژه پس از انتشار کتاب [[فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)|فصلالخطاب]] تألیف [[میرزا حسین نوری]] در سال ۱۲۹۲ق، بیشتر شد<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ۱۰۲؛ مؤدب، حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریفنما در کتاب کافی»، ص۳۲.</ref> و تا امروز (قرن پانزدهم هجری) نیز از منابعی به شمار میرود که با استناد به آن، به شیعه نسبت تحریف میدهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به القفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة (عرض و نقد)، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۴ و ۲۳۴.</ref> برای نمونه، احسان الهی ظهیر، نویسنده وهابی اهل پاکستان، در کتابش با عنوان «الشیعه و القرآن»، پس از اشاره به کتاب فصلالخطاب، دیدگاه تحریف، حتی تحریف به زیادت را به همه عالمان شیعه نسبت داده و گفته است میرزا حسین نوری در باور به تحریف قرآن تنها نیست و او پرده از عقیدهای برداشته که سایر عالمان شیعه بدان باور دارند و از روی [[تقیه]] پنهان میکنند.<ref>ظهیر، الشیعه و القرآن، ادارة ترجمان السنة، ص۱۱۱.</ref> | ||
===پاسخ عالمان شیعه=== | ===پاسخ عالمان شیعه=== | ||
بهگفته [[میرزا مهدی بروجردی]]، فقیه شیعه و از شاگردان [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] در کتاب [[برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن (کتاب)|برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن]]، | بهگفته [[میرزا مهدی بروجردی]]، فقیه شیعه و از شاگردان [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] در کتاب [[برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن (کتاب)|برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن]]، بیشترِ روایاتِ تحریفِ قرآن، از جمله ۱۸۸ روایت از روایاتی که در کتاب [[فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)|فصلالخطابِ]] میرزا حسین نوری آمده، از کتاب [[احمد بن محمد سیاری]] بوده است.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۷۰.</ref> ابوالقاسم خویی گفته است علمای [[علم رجال]]، سیاری را کذّاب معرفی کرده و بر فساد عقیدهاش اتفاقنظر دارند.<ref>خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ص۲۲۶.</ref> | ||
بهگفته [[آقابزرگ تهرانی]] در [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعه]]، کتاب فصلالخطاب، از همان ابتدای تألیف، مورد مخالفت عالمان شیعه قرار گرفت؛<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> بهطوری که گفته میشود [[محمدحسین کاشفالغطاء]] که معاصر نویسنده کتاب بود، پس از مطالعه کتاب، به حرمت چاپ آن [[فتوا]] صادر کرد<ref>مؤدب، حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریفنما در کتاب کافی»، ص۳۲.</ref> و آثار زیادی چه بهطور مستقل<ref>برای نمونه نگاه کنید به استادی، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۱۹-۲۰.</ref> و چه در ضمن مباحث و آثار مربوط به تفسیر قرآن<ref>برای نمونه نگاه کنید به بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۵-۲۹؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ص۲۲۰-۲۵۹.</ref> از سوی فقیهان، مفسران و قرآنپژوهان شیعه، در ردّ این کتاب نگاشته شد. | بهگفته [[آقابزرگ تهرانی]] در [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعه]]، کتاب فصلالخطاب، از همان ابتدای تألیف، مورد مخالفت عالمان شیعه قرار گرفت؛<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> بهطوری که گفته میشود [[محمدحسین کاشفالغطاء]] که معاصر نویسنده کتاب بود، پس از مطالعه کتاب، به حرمت چاپ آن [[فتوا]] صادر کرد<ref>مؤدب، حدادیان، «بررسی دلالی روایات تحریفنما در کتاب کافی»، ص۳۲.</ref> و آثار زیادی چه بهطور مستقل<ref>برای نمونه نگاه کنید به استادی، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، ۱۳۹۲ش، ص۱۹-۲۰.</ref> و چه در ضمن مباحث و آثار مربوط به تفسیر قرآن<ref>برای نمونه نگاه کنید به بلاغی، آلاء الرحمن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۵-۲۹؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ص۲۲۰-۲۵۹.</ref> از سوی فقیهان، مفسران و قرآنپژوهان شیعه، در ردّ این کتاب نگاشته شد. | ||
[[سید کمال حیدری]] در کتابی با عنوان «قرآن و مصونیت از تحریف»، ۳۲ تن از مفسران، فقیهان و قرآنپژوهان مشهور شیعه را نام میبرد که هرگونه تحریف به زیادت و کاستی از قرآن را | [[سید کمال حیدری]] در کتابی با عنوان «قرآن و مصونیت از تحریف»، ۳۲ تن از مفسران، فقیهان و قرآنپژوهان مشهور شیعه را نام میبرد که هرگونه تحریف به زیادت و کاستی از قرآن را رد کردهاند.<ref>حیدری، قرآن و مصونیت از تحریف، ۱۳۹۲ش، ص۱۷-۲۲.</ref> در مقالهای با عنوان «غالیان و اندیشه تحریف قرآن» نیز چنین ادعا شده است که از مجموع روایاتی که در باب تحریف قرآن وارد شده، تعداد زیادی (نزدیک به دوسوم) آنها از طریق غالیان نقل شده است.<ref>احمدی، ««غالیان و اندیشه تحریف قرآن»، ص۲۲۰.</ref> | ||
==دلایل تحریفناپذیری قرآن== | ==دلایل تحریفناپذیری قرآن== |