پرش به محتوا

تحریف‌ناپذیری قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که بر قرآن موجود نزد مسلمانان چیزی افزوده نشده است؛ ولی درباره نقصان آن اختلاف نظر وجود دارد. عده اندکی از عالمان مسلمان بر این نظرند که در قرآن نقصان راه یافته است. مدرک آنان دسته‌ای از روایات است که در برخی منابع روایی [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده است. همین امر سبب شده است که برخی [[وهابیت|وهابیون]]، قول به تحریف قرآن را به همه شیعیان نسبت دهند.
همه مسلمانان اتفاق نظر دارند که بر قرآن موجود نزد مسلمانان چیزی افزوده نشده است؛ ولی درباره نقصان آن اختلاف نظر وجود دارد. عده اندکی از عالمان مسلمان بر این نظرند که در قرآن نقصان راه یافته است. مدرک آنان دسته‌ای از روایات است که در برخی منابع روایی [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده است. همین امر سبب شده است که برخی [[وهابیت|وهابیون]]، قول به تحریف قرآن را به همه شیعیان نسبت دهند.


دیدگاه مشهور نزد عالمان شیعه این است که هیچ‌گونه تحریفی از جهت زیادت و کاستی در قرآن راه نیافته و قرآن موجود نزد مسلمانان همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. آنان برای اثبات عدم تحریف قرآن به زیادت و کاستی، به [[آیه ذکر]]، [[حدیث ثقلین]] و برخی دیگر از روایات نقل‌شده از [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] و دلیل عقلی استناد کرده‌اند. عالمان شیعه همچنین روایات دلالت‌کننده بر نقصان که در برخی منابع اهل سنت و شیعه نقل شده را از جهت سند و دلالت مورد نقد و بررسی قرار داده و بر این نظرند که با استناد به این روایات نمی‌توان وقوع نقصان در قرآن را اثبات نمود.
دیدگاه مشهور نزد عالمان شیعه این است که هیچ‌گونه تحریفی از جهت زیادت و کاستی در قرآن راه نیافته و قرآن موجود نزد مسلمانان همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. آنان برای اثبات عدم تحریف قرآن به زیادت و کاستی، به [[آیه حفظ]]، [[حدیث ثقلین]] و برخی دیگر از روایات نقل‌شده از [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] و دلیل عقلی استناد کرده‌اند. عالمان شیعه همچنین روایات دلالت‌کننده بر نقصان که در برخی منابع اهل سنت و شیعه نقل شده را از جهت سند و دلالت مورد نقد و بررسی قرار داده و بر این نظرند که با استناد به این روایات نمی‌توان وقوع نقصان در قرآن را اثبات نمود.


آثار فراوانی در ردّ قول به تحریف قرآن از سوی مفسران، فقیهان و قرآن‌پژوهان شیعه تألیف شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از: [[برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن (کتاب)|برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن]] تألیف [[میرزا مهدی بروجردی]] و [[صیانة القرآن من التحریف (کتاب)|صیانة القرآن من التحریف]]، نوشته [[محمدهادی معرفت]].
آثار فراوانی در ردّ قول به تحریف قرآن از سوی مفسران، فقیهان و قرآن‌پژوهان شیعه تألیف شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از: [[برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن (کتاب)|برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن]] تألیف [[میرزا مهدی بروجردی]] و [[صیانة القرآن من التحریف (کتاب)|صیانة القرآن من التحریف]]، نوشته [[محمدهادی معرفت]].
خط ۴۴: خط ۴۴:
قائلان به عدم تحریف قرآن به زیادت و کاستی به ادله زیر استناد کرده‌اند:
قائلان به عدم تحریف قرآن به زیادت و کاستی به ادله زیر استناد کرده‌اند:
===آیه ذکر===
===آیه ذکر===
بنا به نظر مفسران، کلمه «ذکر» در آیه [[آیه ۹ سوره حجر|نَحنُ نَزَّلنا الذِّکْرَ و اِنّا لَهُ لَحافِظونَ]] به معنای قرآن است که خداوند آن را بر پیامبر(ص) نازل کرده و خودش عهده‌دار حفظ آن از تحریف به زیادت و کاستی است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۲۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۱۰۱؛ قرطبی، تفسیر القرطبی، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۸۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۰۵؛ ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۱ق، ج۱۳، ص۱۷.</ref>
بنا به نظر مفسران، کلمه «ذکر» در آیه [[آیه حفظ|نَحنُ نَزَّلنا الذِّکْرَ و اِنّا لَهُ لَحافِظونَ]] به معنای قرآن است که خداوند آن را بر پیامبر(ص) نازل کرده و خودش عهده‌دار حفظ آن از تحریف به زیادت و کاستی است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۲۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۱۰۱؛ قرطبی، تفسیر القرطبی، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۸۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۰۵؛ ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱۴۲۱ق، ج۱۳، ص۱۷.</ref>


===روایات===
===روایات===
در برخی روایات به عدم تحریف قرآن تصریح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷ و ج۲، ص۶۲۷.</ref> [[حدیث ثقلین]] از دیگر روایاتی است که برای اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن به آن استناد کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳-۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ص۲۱۶.</ref> برپایه این حدیث که از پیامبر(ص) نقل شده است،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref> امکان تمسک به قرآن در هر عصری وجود دارد؛ در حالی که اعتقاد به تحریف قرآن، مستلزم امکان نداشتن تمسک به آن است و اگر قرآن تحریف شده باشد، لزومی نداشت که پیامبر به تمسک به آن امر کرده باشد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳-۴؛ حیدری، قرآن و مصونیت از تحریف، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> همچنین در برخی روایات، یکی از راه‌های تشخیص روایات معتبر از روایات نامعتبر، عرضه کردن آنان بر قرآن است <ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۹.</ref> و اگر قرآن تحریف شده باشد، لزومی نداشت که به عرضه روایات بر آن دستور داده شود.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۴۷-۴۸.</ref>
در برخی روایات به عدم تحریف قرآن تصریح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷ و ج۲، ص۶۲۷.</ref> [[حدیث ثقلین]] از دیگر روایاتی است که برای اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن به آن استناد کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳-۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة إحیاء آثار الامام الخوئی، ص۲۱۶.</ref> برپایه این حدیث که از پیامبر(ص) نقل شده است،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴.</ref> امکان تمسک به قرآن در هر عصری وجود دارد؛ در حالی که اعتقاد به تحریف قرآن، مستلزم امکان نداشتن تمسک به آن است و اگر قرآن تحریف شده باشد، لزومی نداشت که پیامبر به تمسک به آن امر کرده باشد.<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳-۴؛ حیدری، قرآن و مصونیت از تحریف، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> همچنین در برخی روایات، یکی از راه‌های تشخیص روایات معتبر از روایات نامعتبر، عرضه کردن آنان بر قرآن است <ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۹.</ref> و اگر قرآن تحریف شده باشد، لزومی نداشت که به عرضه روایات بر آن دستور داده شود.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۴۷-۴۸.</ref>


به‌گفته شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات، روایاتی که از امامان معصوم(ع) درباره فضیلت سوره‌ها، ثواب قرائت قرآن و ثواب قرائت هر سوره از آن<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‌، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۰ و ص۱۲۵-۱۲۹.</ref> و همچنین روایات مربوط به ثواب ختم قرآن،<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‌، ۱۴۰۶ق، ص۹۹-۱۰۴.</ref> همه بر عدم تحریف قرآن دلالت می‌کنند.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۸۴.</ref>
به‌گفته شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات، روایاتی که از امامان معصوم(ع) درباره فضیلت سوره‌ها، ثواب قرائت قرآن و ثواب قرائت هر سوره از آن<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‌، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۰ و ص۱۲۵-۱۲۹.</ref> و همچنین روایات مربوط به ثواب [[ختم قرآن]]،<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‌، ۱۴۰۶ق، ص۹۹-۱۰۴.</ref> همه بر عدم تحریف قرآن دلالت می‌کنند.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۸۴.</ref>


===دلیل عقلی===
===دلیل عقلی===
به‌گفته میرزا مهدی بروجردی، پیامبر(ص) پس از بعثت سه ادعا مطرح نمود: ۱-آنکه او برای همه طوایف بشر مبعوث شده‌ است؛ ۲-همه شریعت‌های سابق منسوخ شده و باید به شریعت وی عمل شود؛ ۳-این که سِمتِ خاتمیت دارد و پس از وی فرستاده و پیامبری نخواهد آمد.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۲.</ref> با توجه به این مقدمات، عقل حکم می‌کند قرآن که خداوند بر آخرین فرستاده‌اش برای هدایت بشر تا قیامت نازل کرده است باید از هرگونه تحریف به زیادت و کاستی پیراسته باشد.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۳.</ref>
به‌گفته میرزا مهدی بروجردی، پیامبر(ص) پس از [[بعثت]] سه ادعا مطرح نمود: ۱-آنکه او برای همه طوایف بشر مبعوث شده‌ است؛ ۲-همه شریعت‌های سابق منسوخ شده و باید به شریعت وی عمل شود؛ ۳-این که سِمتِ [[خاتمیت]] دارد و پس از وی فرستاده و پیامبری نخواهد آمد.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۲.</ref> با توجه به این مقدمات، عقل حکم می‌کند قرآن که خداوند بر آخرین فرستاده‌اش برای هدایت بشر تا [[قیامت]] نازل کرده است باید از هرگونه تحریف به زیادت و کاستی پیراسته باشد.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۳.</ref>


برخی نیز با تمسک به [[قاعده لطف]] چنین استدلال کرده‌اند که فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌های آسمانی از سوی خداوند برای سعادت دنیوی و اخروی بشر، لطف محسوب می‌شود و کتاب قرآن که آخرین کتاب نازل‌شده برای هدایت بشر است، به‌مقتضای قاعده لطف باید از هرگونه زیادی و نقصان به دور باشد و اگر زیادت و کاستی در آن واقع شود، مخالف مقتضای لطف است.<ref>طاهری خرم‌آبادی، عدم تحریف قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۶.</ref>
برخی نیز با تمسک به [[قاعده لطف]] چنین استدلال کرده‌اند که فرستادن پیامبران و نازل کردن کتاب‌های آسمانی از سوی خداوند برای سعادت دنیوی و اخروی بشر، لطف محسوب می‌شود و کتاب قرآن که آخرین کتاب نازل‌شده برای هدایت بشر است، به‌مقتضای قاعده لطف باید از هرگونه زیادی و نقصان به دور باشد و اگر زیادت و کاستی در آن واقع شود، مخالف مقتضای لطف است.<ref>طاهری خرم‌آبادی، عدم تحریف قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۶.</ref>
===موضع اهل‌بیت(ع) در قبال قرآن موجود نزد مسلمانان===
===موضع اهل‌بیت(ع) در قبال قرآن موجود نزد مسلمانان===
اهل‌بیت(ع) برای حفظ و حمایت از قرآن موجود در دست مسلمانان و سنت پیامبر(ص) همه همت خود را مبذول داشتند.<ref>حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳.</ref> آن‌ها در برابر جریان‌های انحرافی مختلف که برای تأیید اهداف خود، از قرآن سوء استفاده می‌کردند، ایستادگی نمودند.<ref>حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳.</ref> برخی از این موارد عبارت بودند از: مبارزه با به‌کارگیری نصوص قرآنی برای اغراض سیاسی، مبارزه با سوء استفاده از نصوص قرآنی برای تآیید فرقه‌ها و گرایش‌های مذهبی و کلامی، مبارزه با جمود در تعامل با نصوص قرآنی مانند عقیده به تجسیم، تشبیه و عقیده به رؤیت، مبارزه با تأویلات باطنی فاسد و تفسیر به رأی آیات قرآن.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳-۱۴۳.</ref>
[[اهل‌بیت(ع)]] برای حفظ و حمایت از قرآن موجود در دست مسلمانان و [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] همه همت خود را مبذول داشتند.<ref>حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳.</ref> آن‌ها در برابر جریان‌های انحرافی مختلف که برای تأیید اهداف خود، از قرآن سوء استفاده می‌کردند، ایستادگی نمودند.<ref>حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳.</ref> برخی از این موارد عبارت بودند از: مبارزه با به‌کارگیری نصوص قرآنی برای اغراض سیاسی، مبارزه با سوء استفاده از نصوص قرآنی برای تأیید فرقه‌ها و گرایش‌های مذهبی و کلامی، مبارزه با جمود در تعامل با نصوص قرآنی مانند عقیده به تجسیم، [[تشبیه و تنزیه (کلامی و عرفانی)|تشبیه]] و عقیده به رؤیت خداوند در قیامت، مبارزه با تأویلات باطنی فاسد و تفسیر به رأی آیات قرآن.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حصینی موسوی، افسانه تحریف قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۳-۱۴۳.</ref>


==پیراستگی شیعه از قول به تحریف از نگاه عالمان اهل سنت==
==پیراستگی شیعه از قول به تحریف از نگاه عالمان اهل سنت==
برخی عالمان اهل سنت به پیراستگی شیعه از قول به تحریف قرآن تصریح کرده‌اند.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۷۳.</ref> برای نمونه [[ابوالحسن اشعری]] در [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین (کتاب)|مقالات الاسلامیین]]، قول به نقصان قرآن را تنها به فرقه‌ای از شیعه نسبت داده و گفته است برخی دیگر از شیعه که به امامت معتقدند (امامیه) بر این نظرند که در قرآن نه زیادت راه یافته است و نه نقصان.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷.</ref>  
برخی عالمان اهل سنت به پیراستگی شیعه از قول به تحریف قرآن تصریح کرده‌اند.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۷۳.</ref> برای نمونه [[ابوالحسن اشعری]] در [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین (کتاب)|مقالات الاسلامیین]]، قول به نقصان قرآن را تنها به فرقه‌ای از شیعه نسبت داده و گفته است برخی دیگر از شیعه که به [[امامت]] معتقدند (امامیه) بر این نظرند که در قرآن نه زیادت راه یافته است و نه نقصان.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷.</ref>  


رحمت‌الله دهلوی (درگذشت: ۱۳۰۸ق)، عالم اهل سنت و اهل هندوستان، در کتاب «اظهار الحق» گفته است قرآن نزد بیشتر علمای شیعه امامیه از هرگونه تغییر و تبدل محفوظ مانده و تنها عده اندگی سخن از کاستی به میان آورده‌اند که نظرشان نزد آنان مردود است.<ref>دهلوی، اظهار الحق، ۱۴۱۳ق، ص۳۵۴.</ref>
رحمت‌الله دهلوی (درگذشت: ۱۳۰۸ق)، عالم اهل سنت و اهل هندوستان، در کتاب «اظهار الحق» گفته است: قرآن نزد بیشتر علمای شیعه امامیه از هرگونه تغییر و تبدل محفوظ مانده و تنها عده اندکی سخن از کاستی به میان آورده‌اند که نظرشان نزد آنان مردود است.<ref>دهلوی، اظهار الحق، ۱۴۱۳ق، ص۳۵۴.</ref>


محمد عبدالله دَراز (درگذشت: ۱۳۳۷ش)، عالم و مفسر مصری، در کتابش با عنوان «مدخل الی القرآن الکریم» با ذکر دیدگاه شیخ صدوق در عدم تحریف قرآن، اظهار کرده است: امامیه بر این باورند که در قرآن موجود نزد مسلمانان هیچ تحریفی از جهت زیادت و کاستی واقع نشده است.<ref>دراز، مدخل الی القرآن الکریم، ۱۴۰۴ق، ص۳۹-۴۰.</ref> محمد محمد المدنی، عالم مصری و از اساتید دانشگاه الازهر، در ضمن مقاله‌ای که در مجله «رسالة الاسلام» چاپ شده، اظهار داشته است: از محققان شیعه امامیه و اهل سنت، کسی به تحریف قرآن معتقد نیست.<ref>المدنی، «رجة البعث فی کلیة الشریعة»، ص۳۸۱.</ref>
محمد عبدالله دَراز (درگذشت: ۱۳۳۷ش)، عالم و مفسر مصری، در کتابش با عنوان «مدخل الی القرآن الکریم» با ذکر دیدگاه شیخ صدوق در عدم تحریف قرآن، اظهار کرده است: امامیه بر این باورند که در قرآن موجود نزد مسلمانان هیچ تحریفی از جهت زیادت و کاستی واقع نشده است.<ref>دراز، مدخل الی القرآن الکریم، ۱۴۰۴ق، ص۳۹-۴۰.</ref> محمد محمد المدنی، عالم مصری و از اساتید [[الازهر|دانشگاه الازهر]]، در ضمن مقاله‌ای که در مجله «رسالة الاسلام» چاپ شده، اظهار داشته است: از محققان شیعه امامیه و اهل سنت، کسی به تحریف قرآن معتقد نیست.<ref>المدنی، «رجة البعث فی کلیة الشریعة»، ص۳۸۱.</ref>


==کتابشناسی==
==کتابشناسی==
«کتابشناسی عدم تحریف قرآن»، عنوان کتابی در ۲۷۵ صفحه و مشتمل بر بیش از ۵۰۰ عنوان اثر پیرامون موضوع عدم تحریف قرآن است که توسط کاظم استادی تنظیم شده و در سال ۱۳۹۲ش، از سوی سازمان حج و زیارت انتشار یافته است.<ref>استادی، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، سازمان حج و زیارت، ص۴۳.</ref> برخی از مهم‌ترین آثاری که از سوی عالمان شیعه در موضوع تحریف‌ناپذیری قرآن نگاشته شده به شرح زیر است:
«کتابشناسی عدم تحریف قرآن»، عنوان کتابی در ۲۷۵ صفحه و مشتمل بر بیش از ۵۰۰ عنوان اثر، پیرامون موضوع عدم تحریف قرآن است که توسط کاظم استادی تنظیم شده و در سال ۱۳۹۲ش، از سوی سازمان حج و زیارت انتشار یافته است.<ref>استادی، کتابشناسی عدم تحریف قرآن، سازمان حج و زیارت، ص۴۳.</ref> برخی از مهم‌ترین آثاری که از سوی عالمان شیعه در موضوع تحریف‌ناپذیری قرآن نگاشته شده به شرح زیر است:
*'''کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب:''' نوشته شیخ محمود تهرانی. گفته می‌شود اولین اثری است که پس از انتشار فصل الخطاب و در ردّ آن نوشته شد.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> [[آقابزرگ تهرانی]] گفته است وقتی مؤلف کتاب فصل الخطاب (میرزا حسین نوری) این اثر را مطالعه کرد، رساله‌ای به فارسی در ردّ آن نوشت و سفارش کرد که با کتاب فصل الخطاب چاپ شود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> او در این رساله گفته است منظورش از تحریف این نیست که به قرآن موجود نزد مسلمانان که در زمان [[عثمان]] گردآوری شده، چیزی اضافه یا کم شده است؛ بلکه منظور این است که قسمتی از وحی الهی که بر پیامبر(ص) نازل شده، ساقط گشته و در قرآن موجود ثبت نشده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>
*'''کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب:''' نوشته شیخ محمود تهرانی. گفته می‌شود اولین اثری است که پس از انتشار [[فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب (کتاب)|فصل الخطاب]] و در ردّ آن نوشته شد.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> [[آقابزرگ تهرانی]] گفته است وقتی مؤلف کتاب فصل الخطاب (میرزا حسین نوری) این اثر را مطالعه کرد، رساله‌ای به فارسی در ردّ آن نوشت و سفارش کرد که با کتاب فصل الخطاب چاپ شود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref> او در این رساله گفته است منظورش از تحریف این نیست که به قرآن موجود نزد مسلمانان که در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]] گردآوری شده، چیزی اضافه یا کم شده است؛ بلکه منظور این است که قسمتی از وحی الهی که بر پیامبر(ص) نازل شده، ساقط گشته و در قرآن موجود، ثبت نشده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی التصانیف الشیعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>
*'''برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن:''' تألیف میرزا مهدی بروجردی. نویسنده در این کتاب دلایلی بر ردّ تحریف قرآن ارائه کرده است.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۹-۱۲.</ref> او همچنین روایاتی که در کتاب فصل الخطاب برای اثبات نقصان قرآن به آن استناد شده را از لحاظ سند و دلالت مورد نقد و بررسی قرار داده است.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۵۳-۸۸.</ref> نویسنده دیدگاه بیش از ۴۰ نفر از مفسران، فقیهان و قرآن‌پژوهان شیعه را در رد تحریف قرآن به زیادت و کاستی را در این کتاب بیان کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۰۶-۱۶۰.</ref>
*'''برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن:''' تألیف میرزا مهدی بروجردی. نویسنده در این کتاب دلایلی بر ردّ تحریف قرآن ارائه کرده است.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۹-۱۲.</ref> او همچنین روایاتی که در کتاب فصل الخطاب برای اثبات نقصان قرآن به آن استناد شده را از لحاظ سند و دلالت مورد نقد و بررسی قرار داده است.<ref>بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۵۳-۸۸.</ref> نویسنده دیدگاه بیش از ۴۰ نفر از مفسران، فقیهان و قرآن‌پژوهان شیعه در ردّ تحریف قرآن به زیادت و کاستی را در این کتاب بیان کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بروجردی، برهان روشن؛ البرهان علی عدم تحریف القرآن، ۱۳۷۵ق، ص۱۰۶-۱۶۰.</ref>
*'''صیانة القرآن من التحریف:''' تألیف محمدهادی معرفت. این کتاب مشتمل بر هشت فصل و دربردارنده این مباحث است: تعریف لغوی و اصطلاحی «تحریف»، دلایل عدم تحریف قرآن، دیدگاه برخی عالمان شیعه در موافقت با عدم تحریف قرآن، گواهی برخی صاحب‌نظران اهل سنت به پیراستگی شیعه از قول به تحریف قرآن، تحریف در کتب عهدین، تحریف نزد فرقه حشویه، تحریف نزد اخباریان و نقد و بررسی دیدگاه صاحب فصل الخطاب.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۲۸۰.</ref> این کتاب توسط علی نصیری گیلانی به فارسی ترجمه شد و از سوی انتشارات سمتْ در تاریخ ۱۳۷۹ش، با عنوان «تحریف ناپذیری قرآن» چاپ گردید.<ref>معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۳-۱۴.</ref>
*'''صیانة القرآن من التحریف:''' تألیف محمدهادی معرفت. این کتاب مشتمل بر هشت فصل و دربردارنده این مباحث است: تعریف لغوی و اصطلاحی «تحریف»، دلایل عدم تحریف قرآن، دیدگاه برخی عالمان شیعه در موافقت با عدم تحریف قرآن، گواهی برخی صاحب‌نظران اهل سنت به پیراستگی شیعه از قول به تحریف قرآن، تحریف در کتب عهدین، تحریف نزد فرقه حشویه، تحریف نزد اخباریان و نقد و بررسی دیدگاه صاحب فصل الخطاب.<ref>معرفت، صیانة القرآن من التحریف، ۱۴۲۸ق، ص۲۸۰.</ref> این کتاب توسط علی نصیری گیلانی به فارسی ترجمه شد و از سوی انتشارات سمتْ در تاریخ ۱۳۷۹ش، با عنوان «تحریف ناپذیری قرآن» چاپ گردید.<ref>معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۳-۱۴.</ref>


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۵۲

ویرایش