پرش به محتوا

جامع الاسرار و منبع الانوار (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''جامِعُ الْاَسْرار وَ مَنْبَعُ الْاَنْوار'''، کتابی در عرفان به عربی، تألیف [[سید حیدر آملی|سید رکن الدین حیدربن علی بن حیدر حسینی آملی]]، عارف و [[تفسیر|مفسر]] [[شیعی]] قرن هشتم. جامع الاسرار در سه اصل تدوین شده است و دربارهٔ توحید، اسرار توحید و اسرار شریعت‌ است. سید حیدر آملی در این اثر تلاش کرده سازگاری‌های شیعه و صوفیه را اثبات کند. این اثر را جامع الانوار، مجمع الاسرار و منبع الانوار، نیز نامیده‌اند و به زبان فارسی هم ترجمه شده است.<ref>رجوع کنید به آملی، ۱۳۵۳ش، ج ۱، ص۹؛ کحّاله، ج ۴، ص۹۱؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۵، ص۳۹، ۴۳.</ref>
'''جامِعُ الْاَسْرار وَ مَنْبَعُ الْاَنْوار'''، کتابی در عرفان به عربی، تألیف [[سید حیدر آملی|سید رکن الدین حیدربن علی بن حیدر حسینی آملی]]، عارف و مفسر [[شیعه|شیعی]] قرن هشتم. جامع الاسرار در سه اصل تدوین شده است و دربارهٔ توحید، اسرار توحید و اسرار شریعت‌ است. سید حیدر آملی در این اثر تلاش کرده سازگاری‌های شیعه و صوفیه را اثبات کند. این اثر را جامع الانوار، مجمع الاسرار و منبع الانوار، نیز نامیده‌اند و به زبان فارسی هم ترجمه شده است.<ref>رجوع کنید به آملی، ۱۳۵۳ش، ج ۱، ص۹؛ کحّاله، ج ۴، ص۹۱؛ آقابزرگ طهرانی، ج ۵، ص۳۹، ۴۳.</ref>


==درباره مؤلف==
==درباره مؤلف==
{{اصلی|سید حیدر آملی}}
{{اصلی|سید حیدر آملی}}
سید حیدر آملی، عارف [[شیعه|شیعی]] قرن ۸ق است. بر اساس نوشته‌های خود او می‌توان تاریخ تولدش را ۷۱۹ یا ۷۲۰ق دانست.<ref>کربن، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهان‌شناسی، ص۱۸-۱۹</ref> وی ابتدا در [[آمل]]، [[خراسان]]، [[استرآباد]] و [[اصفهان]] به تحصیل علوم عقلی و نقلی پرداخت و به زادگاه خود بازگشت. در بازگشت، حاکم طبرستان وی را وزیر خود ساخت. پس از چندی، از مقام وزارت و همۀ بهره‌مندی‌های دنیوی کناره جست و پس از زیارت [[مکه]]  مدینه به [[عراق]] رفته، در آنجا مقیم شد.<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ ق‏، ج۱، ص۵۳۰ -۵۳۱</ref> او در آنجا کتب عرفانی را در نجف نزد عارفى گمنام به نام عبدالرحمن بن احمد مقدسى خواند<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ ق‏، ج۱، ص۵۳۱</ref> و خود کتاب‌ها و رساله‌های متعددی با موضوعات عرفانی تالیف نمود که کتاب جامع الاسرار و شرح [[فصوص الحکم]] [[ابن عربی]] با عنوان [[نص النصوص]] از آنهاست.<ref>استادی، «کتابشناسى سید حیدر آملى(ره)»، ص۱۲۲</ref>
سید حیدر آملی، عارف [[شیعه|شیعی]] قرن ۸ق است. بر اساس نوشته‌های خود او می‌توان تاریخ تولدش را ۷۱۹ یا ۷۲۰ق دانست.<ref>کربن، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهان‌شناسی، ص۱۸-۱۹</ref> وی ابتدا در [[آمل]]، خراسان، [[استرآباد]] و [[اصفهان]] به تحصیل علوم عقلی و نقلی پرداخت و به زادگاه خود بازگشت. در بازگشت، حاکم طبرستان وی را وزیر خود ساخت. پس از چندی، از مقام وزارت و همۀ بهره‌مندی‌های دنیوی کناره جست و پس از زیارت [[مکه]]  مدینه به [[عراق]] رفته، در آنجا مقیم شد.<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ ق‏، ج۱، ص۵۳۰ -۵۳۱</ref> او در آنجا کتب عرفانی را در نجف نزد عارفى گمنام به نام عبدالرحمن بن احمد مقدسى خواند<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ۱۴۲۲ ق‏، ج۱، ص۵۳۱</ref> و خود کتاب‌ها و رساله‌های متعددی با موضوعات عرفانی تالیف نمود که کتاب جامع الاسرار و شرح [[فصوص الحکم (کتاب)|فصوص الحکم]] نوشته [[ابن‌عربی|ابن عربی]] با عنوان نص النصوص از آنهاست.<ref>استادی، «کتابشناسى سید حیدر آملى(ره)»، ص۱۲۲</ref>


==سال نگارش==
==سال نگارش==
خط ۳۸: خط ۳۸:


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
مؤلف در مقدمهٔ جامع الاسرار <ref>آملی، ۱۳۶۸ش، مقدمة کوربن، ص۳.</ref> انگیزهٔ تألیف کتاب را درخواست جماعتی از برادران صالح و سالک ذکر کرده است مبنی بر اینکه وی کتاب جامعی مشتمل بر اسرار انبیا و اولیا و به ویژه اسرار توحید و اقسام و توابع و لوازم آن بنویسد و از حقایق، دقایق، نکته‌ها و رموز توحید پرده بردارد و بر اساس قاعدهٔ موحدان و محققانِ اهل الله و [[صوفیه|صوفیان]] و موافق با اصول و قواعد مذهب [[شیعه دوازده امامی|شیعۀ دوازده امامی]]، اصول و فروع و شعب و شبهات و شکوک و مغالطه‌های آن اسرار را بررسی کند، به نحوی که تنازع صوفیه و شیعه از میان برخیزد و در رفع اختلاف آنان، به کتاب دیگری احتیاج نباشد.وی هم‌چنین تصریح کرده که افشای این اسرار جز برای اهلش مجاز نیست (لا اذن لاحد في كشفها و إظهارها الا عند أهلها، و لا اجازة) و تصریح کرده که افشای آنها ضرر دنیوی و اخروی را در پی خواهد داشت.<ref>آملی، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۹.</ref>
مؤلف در مقدمهٔ جامع الاسرار <ref>آملی، ۱۳۶۸ش، مقدمة کوربن، ص۳.</ref> انگیزهٔ تألیف کتاب را درخواست جماعتی از برادران صالح و سالک ذکر کرده است مبنی بر اینکه وی کتاب جامعی مشتمل بر اسرار انبیا و اولیا و به ویژه اسرار توحید و اقسام و توابع و لوازم آن بنویسد و از حقایق، دقایق، نکته‌ها و رموز توحید پرده بردارد و بر اساس قاعدهٔ موحدان و محققانِ اهل الله و [[تصوف|صوفیان]] و موافق با اصول و قواعد مذهب [[امامیه|شیعۀ دوازده امامی]]، اصول و فروع و شعب و شبهات و شکوک و مغالطه‌های آن اسرار را بررسی کند، به نحوی که تنازع صوفیه و شیعه از میان برخیزد و در رفع اختلاف آنان، به کتاب دیگری احتیاج نباشد.وی هم‌چنین تصریح کرده که افشای این اسرار جز برای اهلش مجاز نیست (لا اذن لاحد في كشفها و إظهارها الا عند أهلها، و لا اجازة) و تصریح کرده که افشای آنها ضرر دنیوی و اخروی را در پی خواهد داشت.<ref>آملی، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۹.</ref>


به گفتۀ وی،<ref>آملی، ۱۳۶۸ش، ص۶۱۰، ۶۱۲، ۶۱۶.</ref> جامع الاسرار تکرار لفظی و معنایی ندارد و جامعِ اسرار انبیا و اولیا به حسب ظاهر و باطن و متصف به مقام محمدی است و هدف اصلی آن تبیین توحید است و بهره برداری از آن منوط به توجه تام و صفای ذهن و خلوصِ اعتقاد و تسلیم کامل و یا با مدد گرفتن از عارف کامل محقق است.
به گفتۀ وی،<ref>آملی، ۱۳۶۸ش، ص۶۱۰، ۶۱۲، ۶۱۶.</ref> جامع الاسرار تکرار لفظی و معنایی ندارد و جامعِ اسرار انبیا و اولیا به حسب ظاهر و باطن و متصف به مقام محمدی است و هدف اصلی آن تبیین توحید است و بهره برداری از آن منوط به توجه تام و صفای ذهن و خلوصِ اعتقاد و تسلیم کامل و یا با مدد گرفتن از عارف کامل محقق است.


==ویژگی‌های کتاب==
==ویژگی‌های کتاب==
از ویژگی‌های جامع الاسرار تنوع در روش است، چنانکه مؤلف در آن از دلایل نقلی ([[آیه|آیات]] و [[روایات]])، دلایل عقلی، و مواهب شهودی و مکاشفات خود و سایر مشایخ استفاده کرده و گاهی نیز در اثبات مسائلی چون عصمت امامان، از مباحث کلامی بهره گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به آملی، ص۲۴۴ـ۲۵۳، ۴۰۰ـ۴۱۳، ۴۳۶ـ۴۴۶.</ref>
از ویژگی‌های جامع الاسرار تنوع در روش است، چنانکه مؤلف در آن از دلایل نقلی ([[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]])، دلایل عقلی، و مواهب شهودی و مکاشفات خود و سایر مشایخ استفاده کرده و گاهی نیز در اثبات مسائلی چون عصمت امامان، از مباحث کلامی بهره گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به آملی، ص۲۴۴ـ۲۵۳، ۴۰۰ـ۴۱۳، ۴۳۶ـ۴۴۶.</ref>


==محتویات==
==محتویات==
جامع الاسرار شامل سه اصل و هر اصل آن شامل چهار قاعده است. بزرگ‌ترین اصل آن، یعنی اصل اول، در باب [[توحید]] و اقسام آن است و چهار قاعدۀ آن عبارت‌اند از: در بیان فضیلت توحید، در تعریف توحید، در تقسیم توحید، و در بیان چگونگی توحید.
جامع الاسرار شامل سه اصل و هر اصل آن شامل چهار قاعده است. بزرگ‌ترین اصل آن، یعنی اصل اول، در باب [[توحید]] و اقسام آن است و چهار قاعدۀ آن عبارت‌اند از: در بیان فضیلت توحید، در تعریف توحید، در تقسیم توحید، و در بیان چگونگی توحید.


سیدحیدر در اصل دوم، با تکیه بر آیات [[قرآن|قرآنی]] و احادیث نبوی و روایات وَلَوی(روایات امام علی ) و سخنان مشایخ، به تحلیل حقیقت توحید پرداخته و در قاعدهٔ اول این اصل به کلام الله، در قاعدۀ دوم به کلام انبیا، در قاعدۀ سوم به کلام اولیاءالله و در قاعدۀ چهارم به گفتار مشایخ عرفان استشهاد کرده است. گفتنی است که در قاعدۀ دوم به گفتار [[پیامبر اکرم(ص)]] ، در قاعدهٔ سوم به کلام [[حضرت علی(ع)]] و در قاعدۀ چهارم به سخنان [[خواجه عبدالله انصاری]] در منازل السائرین اکتفا کرده است.<ref>رجوع کنید به آملی، ص۲۸۱ـ۳۲۶.</ref>
سیدحیدر در اصل دوم، با تکیه بر آیات [[قرآن|قرآنی]] و احادیث نبوی و روایات وَلَوی(روایات امام علی ) و سخنان مشایخ، به تحلیل حقیقت توحید پرداخته و در قاعدهٔ اول این اصل به کلام الله، در قاعدۀ دوم به کلام انبیا، در قاعدۀ سوم به کلام اولیاءالله و در قاعدۀ چهارم به گفتار مشایخ عرفان استشهاد کرده است. گفتنی است که در قاعدۀ دوم به گفتار [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]]، در قاعدهٔ سوم به کلام [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و در قاعدۀ چهارم به سخنان [[خواجه عبدالله انصاری]] در منازل السائرین اکتفا کرده است.<ref>رجوع کنید به آملی، ص۲۸۱ـ۳۲۶.</ref>


اصل سوم در باب توابع و لواحق اسرار شریعت‌های الاهی است که همۀ قواعد این اصل بر سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی بنا شده است: قاعدۀ اول به بیان شریعت، [[طریقت]] و حقیقت اختصاص دارد. قاعدۀ دوم در باب اسرار نبوت، رسالت و ولایت، و مشتمل بر دو بحث است : تعیین خاتم اولیای مطلق و تعیین خاتم اولیای مقید. در قاعدۀ سوم، علاوه بر بحث از وحی و الهام و کشف، از تفاوت علوم کسبی و علوم ارثی و کیفیت تحصیل علوم رسمی و علوم حقیقی سخن گفته و قاعدهٔ چهارم را به بیان اسلام و ایمان و ایقان اختصاص داده است.
اصل سوم در باب توابع و لواحق اسرار شریعت‌های الاهی است که همۀ قواعد این اصل بر سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی بنا شده است: قاعدۀ اول به بیان شریعت، [[طریقت]] و حقیقت اختصاص دارد. قاعدۀ دوم در باب اسرار نبوت، رسالت و ولایت، و مشتمل بر دو بحث است: تعیین خاتم اولیای مطلق و تعیین خاتم اولیای مقید. در قاعدۀ سوم، علاوه بر بحث از وحی و الهام و کشف، از تفاوت علوم کسبی و علوم ارثی و کیفیت تحصیل علوم رسمی و علوم حقیقی سخن گفته و قاعدهٔ چهارم را به بیان اسلام و ایمان و ایقان اختصاص داده است.


مؤلف در موارد متعددی از این اثر، آرای دیگران را، بدون تصرف، نقل کرده و سپس به بررسی و نقد و تصحیح آنها پرداخته و در صورت لزوم، مطالب تکمیلی بر آنها افزوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به آملی، ص۳۹۰ـ۴۵۳.</ref>
مؤلف در موارد متعددی از این اثر، آرای دیگران را، بدون تصرف، نقل کرده و سپس به بررسی و نقد و تصحیح آنها پرداخته و در صورت لزوم، مطالب تکمیلی بر آنها افزوده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به آملی، ص۳۹۰ـ۴۵۳.</ref>


==منابع مورد استفاده==
==منابع مورد استفاده==
سیدحیدر در تألیف جامع الاسرار از این آثار استفاده کرده است :
سیدحیدر در تألیف جامع الاسرار از این آثار استفاده کرده است:
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|2}}
# احیاء علوم الدین غزالی،
# احیاء علوم الدین غزالی،
خط ۷۱: خط ۷۱:
==مباحث کتاب==
==مباحث کتاب==
===شیعیان واقعی===
===شیعیان واقعی===
اساسی‌ترین بحث جامع الاسرار این است که [[شیعیان]] حقیقی، صوفیان‌اند و صوفیان حقیقی شیعیان‌اند. در این کتاب بی‌بهره بودن صوفیه از اسرار الاهی و انحصار این اسرار به [[امامان معصوم(ع)]] رد شده است. از طرف دیگر، مؤلف نفی فضائل عرفانی را از امامان توسط صوفیه نپذیرفته و آن را از جهل صوفیه دانسته است و نیز بیان کرده که تنها فرقهٔ حقهٔ صوفیه، فرقه‌ای است که از اسرار الاهی بهره‌مند است و به امامان معصوم ایمان ظاهری و باطنی دارد. به عقیدهٔ وی، امامان منبع علوم و معدن اسرارند و صوفیه نیز سرّ ولایت را از امامان دریافت کرده‌اند و تنها فرقۀ حقۀ شیعه، شیعۀ دوازده امامی است.<ref>آملی، ص۹، ۳۶، ۴۱، ۲۲۴ـ ۲۲۵، ۶۱۵.</ref>
اساسی‌ترین بحث جامع الاسرار این است که [[شیعه|شیعیان]] حقیقی، صوفیان‌اند و صوفیان حقیقی شیعیان‌اند. در این کتاب بی‌بهره بودن صوفیه از اسرار الاهی و انحصار این اسرار به [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] رد شده است. از طرف دیگر، مؤلف نفی فضائل عرفانی را از امامان توسط صوفیه نپذیرفته و آن را از جهل صوفیه دانسته است و نیز بیان کرده که تنها فرقهٔ حقهٔ صوفیه، فرقه‌ای است که از اسرار الاهی بهره‌مند است و به امامان معصوم ایمان ظاهری و باطنی دارد. به عقیدهٔ وی، امامان منبع علوم و معدن اسرارند و صوفیه نیز سرّ ولایت را از امامان دریافت کرده‌اند و تنها فرقۀ حقۀ شیعه، شیعۀ دوازده امامی است.<ref>آملی، ص۹، ۳۶، ۴۱، ۲۲۴ـ ۲۲۵، ۶۱۵.</ref>


===ولایت===
===ولایت===
سیدحیدر در بحث تعیین خاتم [[ولایت]]، برخی از آموزه‌های اصلی ابن عربی و شارحان او، به ویژه قیصری، را دگرگون ساخته و بر خلاف ابن عربی و برخی مریدانش ــ که حضرت [[عیسی (ع)]] را خاتم اولیای مطلق و ابن عربی را خاتم اولیای مقید معرفی می‌کنند ــ خاتم اولیای مطلق را [[حضرت علی]] (ع) و خاتم اولیای مقید را [[حضرت مهدی(ع)]] معرفی کرده و سبب اشتباه ابن عربی و قیصری را در این مسئله پیروی آنان از مذهب تسنن و [[تعصب]] داشتن به آن دانسته است.<ref>رجوع کنید به آملی، ص۳۹۵ـ ۴۴۸؛ نیز رجوع کنید به جهانگیری، ص۵۳۴ ـ ۵۳۵.</ref> به نظر [[هانری کربن]]<ref>آملی، ۱۳۶۸ش، مقدمه، ص چهارده.</ref> با این تغییر یا اصلاح، آموزه‌های ابن عربی تا به امروز در حکمت شیعی ادغام شده است.
سیدحیدر در بحث تعیین خاتم [[ولایت]]، برخی از آموزه‌های اصلی [[ابن‌عربی|ابن عربی]] و شارحان او، به ویژه قیصری، را دگرگون ساخته و بر خلاف ابن عربی و برخی مریدانش ــ که حضرت [[عیسی (پیامبر)|عیسی(ع)]] را خاتم اولیای مطلق و ابن عربی را خاتم اولیای مقید معرفی می‌کنند ــ خاتم اولیای مطلق را [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و خاتم اولیای مقید را [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(ع)]] معرفی کرده و سبب اشتباه [[ابن‌عربی|ابن عربی]] و قیصری را در این مسئله پیروی آنان از مذهب تسنن و [[تعصب]] داشتن به آن دانسته است.<ref>رجوع کنید به آملی، ص۳۹۵ـ ۴۴۸؛ نیز رجوع کنید به جهانگیری، ص۵۳۴ ـ ۵۳۵.</ref> به نظر [[هانری کربن]]<ref>آملی، ۱۳۶۸ش، مقدمه، ص چهارده.</ref> با این تغییر یا اصلاح، آموزه‌های ابن عربی تا به امروز در حکمت شیعی ادغام شده است.


===ابتکارات مؤلف===
===ابتکارات مؤلف===
خط ۸۵: خط ۸۵:


===رد آراء گروه‌های دیگر===
===رد آراء گروه‌های دیگر===
در جامع الاسرار،<ref>آملی، جامع الاسرار، ص ۳۴۴، ۳۴۶ـ۳۴۷.</ref> [[شریعت]] و [[طریقت]] و حقیقت، به عنوان حقیقت واحدی که دارای اعتبارات گوناگون‌اند، معرفی می‌شود. همچنین مؤلف، [[الحاد]] [[اسماعیلیه]] را در نفهمیدن چگونگی برتری ولایت بر [[نبوت]]، و الحاد [[نصیریه|نُصَیرِیه]] (فرقه‌ای از غالیان در نواحی [[شام]]) را در نفهمیدن حقیقت ولایت و خواص آن بیان می‌کند.<ref>آملی، ص۳۸۷ـ ۳۸۸.</ref>
در جامع الاسرار،<ref>آملی، جامع الاسرار، ص ۳۴۴، ۳۴۶ـ۳۴۷.</ref> [[شریعت]] و [[طریقت]] و حقیقت، به عنوان حقیقت واحدی که دارای اعتبارات گوناگون‌اند، معرفی می‌شود. همچنین مؤلف، [[الحاد]] [[اسماعیلیه]] را در نفهمیدن چگونگی برتری ولایت بر [[نبوت]]، و الحاد [[نصیرِیه|نُصَیرِیه]] (فرقه‌ای از غالیان در نواحی [[شام]]) را در نفهمیدن حقیقت ولایت و خواص آن بیان می‌کند.<ref>آملی، ص۳۸۷ـ ۳۸۸.</ref>


سیدحیدر از آرای فلاسفه در باب قاعده الواحد (نفی صدور کثیر از واحد) و نفی علم حق به جزئیات، و آرای [[معتزله]] و [[اشاعره]] در باب وجود و ذات حق و عینیت یا زیادت صفات حق انتقاد کرده و معتقد است که با تحصیل علوم رسمی و کسبی (= علم کلام و فلسفه) نه تنها معرفت الله حاصل نمی‌شود بلکه شکوک و شبهه‌های انسان افزایش می‌یابد.<ref>آملی، ص۴۷۴ـ ۴۷۸، ۴۸۱ـ ۴۸۸.</ref>
سیدحیدر از آرای فلاسفه در باب قاعده الواحد (نفی صدور کثیر از واحد) و نفی علم حق به جزئیات، و آرای [[معتزله]] و [[اشاعره]] در باب وجود و ذات حق و عینیت یا زیادت صفات حق انتقاد کرده و معتقد است که با تحصیل علوم رسمی و کسبی (= علم کلام و فلسفه) نه تنها معرفت الله حاصل نمی‌شود بلکه شکوک و شبهه‌های انسان افزایش می‌یابد.<ref>آملی، ص۴۷۴ـ ۴۷۸، ۴۸۱ـ ۴۸۸.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۴۶

ویرایش