Automoderated users، confirmed
۴۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
}} | }} | ||
'''آیه ۹۶ سوره اعراف''' بیانگر [[سنت الهی]] در آثار و برکات [[ایمان]] و [[تقوا]] در حیطه اجتماعی است که مفسران قرآن، تحقق کامل آن را ناظر به دوران پس از [[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(عج)]] دانستهاند. همچنین این آیه | '''آیه ۹۶ سوره اعراف''' بیانگر [[سنت الهی]] در آثار و برکات [[ایمان]] و [[تقوا]] در حیطه اجتماعی است که مفسران قرآن، تحقق کامل آن را ناظر به دوران پس از [[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(عج)]] دانستهاند. همچنین این آیه افزونبر بیان آثار دنیوی اعمال، این حقیقت را نیز بیان میدارد که عمل اکثریت جامعه، چه خوب و چه بد، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. | ||
در اینکه [[برکت]] به چه معنا بوده و منظور از برکات آسمان و زمین در این [[آیه]] چیست، | در اینکه [[برکت]] به چه معنا بوده و منظور از برکات آسمان و زمین در این [[آیه]] چیست، گفتوگوهایی میان [[مفسر|مفسران]] شکل گرفته که نزول باران، [[استجابت دعا]] و برکات معنوی از مصادیق برکات آسمان دانسته شده و روییدن گیاهان، برآورده شدن حاجات و برکات مادی از برکات زمینی قلمداد شده است. | ||
در کتابهای [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] این سؤال مطرح شده است که چرا ملتهای غیرمسلمان | در کتابهای [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] این سؤال مطرح شده است که چرا ملتهای غیرمسلمان زندگی مرفهای دارند، در حالی که طبق مدلول آیه، این رفاه باید نصیب ملتهای مسلمان و باتقوا باشد؟ در پاسخ به این سؤال به مواردی چون تفاوت میان ثروت و برکت، زمینهسازی برای عذاب بهوسیله رفاه، بهرهمندی از اصول پیشرفت مانند [[نظم]] و [[مسئولیتپذیری]] اشاره شده است. | ||
==جایگاه آیه== | ==جایگاه آیه== | ||
به بیان [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، آیه ۹۶ [[سوره اعراف]]، در ادامه آیاتی است که سرگذشت اقوامی همچون [[قوم عاد|قوم هود]]، [[ثمود|صالح]]، شعیب، نوح و [[قوم لوط|لوط]] را بیان کرده و تأکیدی بر نتایج سرگذشت عبرتانگیز آنها بهحساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | به بیان [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، آیه ۹۶ [[سوره اعراف]]، در ادامه آیاتی است که سرگذشت اقوامی همچون [[قوم عاد|قوم هود]]، [[ثمود|صالح]]، شعیب، نوح و [[قوم لوط|لوط]] را بیان کرده و تأکیدی بر نتایج سرگذشت عبرتانگیز آنها بهحساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==بیان سنتهای الهی در آیه== | ==بیان سنتهای الهی در آیه== | ||
به گفته [[مفسر|مفسران قرآن]]، آیه ۹۶ سوره اعراف، دستکم دو سنت الهی را بیان میکند: | به گفته [[مفسر|مفسران قرآن]]، آیه ۹۶ سوره اعراف، دستکم دو سنت الهی را بیان میکند: | ||
*اول اینکه اعمال انسان، | *اول اینکه اعمال انسان، افزونبر آثار اخروی، آثار طبیعی و دنیوی داشته و موجبات صلاح و فساد دنیا را نیز فراهم میآورد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
*دوم اینکه هرگاه از اکثر افراد جامعه عملی خاص سر بزند، آثار خوب و بد آن عمل، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. بدان معنا که اگر اکثر جامعه، با ایمان و باتقوا شد، برکات فراوان مادی و معنوی نصیب ایشان شده و در جهت عکس این قضیه، مستحق [[عذاب الهی|عذاب خداوند]] خواهند شد، حتی اگر افراد معدودی در آن جامعه با ایمان و باتقوا باشند.<ref>نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۰۱؛ آقایی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/836103/اعجاز-اجتماعی-قران-با-تاکید-بر-قوانین-جامعه-شناسی?q=اعجاز%۲۰اجتماعی%۲۰قرآن%۲۰با%۲۰تأکید%۲۰بر%۲۰قوانین%۲۰جامعه%۲۰شناسی&scor اعجاز اجتماعی قرآن با تأکید بر قوانین جامعهشناسی].</ref> | *دوم اینکه هرگاه از اکثر افراد جامعه عملی خاص سر بزند، آثار خوب و بد آن عمل، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. بدان معنا که اگر اکثر جامعه، با ایمان و باتقوا شد، برکات فراوان مادی و معنوی نصیب ایشان شده و در جهت عکس این قضیه، مستحق [[عذاب الهی|عذاب خداوند]] خواهند شد، حتی اگر افراد معدودی در آن جامعه با ایمان و باتقوا باشند.<ref>نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۰۱؛ آقایی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/836103/اعجاز-اجتماعی-قران-با-تاکید-بر-قوانین-جامعه-شناسی?q=اعجاز%۲۰اجتماعی%۲۰قرآن%۲۰با%۲۰تأکید%۲۰بر%۲۰قوانین%۲۰جامعه%۲۰شناسی&scor اعجاز اجتماعی قرآن با تأکید بر قوانین جامعهشناسی].</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
*[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، تهران، ج۴، ص۶۹۸.</ref> | *[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، تهران، ج۴، ص۶۹۸.</ref> | ||
*برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | *برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | ||
برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین | برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین بهعنوان یک موضوع مستقل، خصوصیتی قائل نبوده و معتقدند که قید آسمان و زمین در اینجا نشان از فراگیر و همهجانبه بودن برکات است.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب [[تفسیر اثنیعشری (کتاب)|تفسیر اثناعشری]] نیز آسمان را بهمنزله «پدر» و زمین را به منزله «مادر» دانسته و بر این باور است که از این دو، به خلق و تدبیر الهی، جمیع منافع و خیرات حاصل میشود.<ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> | ||
==چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه دارند؟== | ==چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه دارند؟== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
*گاهی رفاه مادی نوعی قهر الهی است. به این معنا که گاهی خدا به [[کفر|کافران]] و گناهکاران همهٔ نعمتها را میدهد تا سرکشی کنند و زمینهٔ [[عذاب الهی]] را فراهم سازند. در نتیجه نمیتوان به آن عنوان [[برکت]]، داد. | *گاهی رفاه مادی نوعی قهر الهی است. به این معنا که گاهی خدا به [[کفر|کافران]] و گناهکاران همهٔ نعمتها را میدهد تا سرکشی کنند و زمینهٔ [[عذاب الهی]] را فراهم سازند. در نتیجه نمیتوان به آن عنوان [[برکت]]، داد. | ||
*گاهی ملتهای بیایمان همان اصول و تعلیمات اساسی دین، مثل نظم، مسئولیتپذیری و تلاش را به کار میبندند و از نتایج شیرین دنیایی آن بهرهمند میشوند، در حالی که برخی از ملتهای مسلمان، برخلاف آنها عمل میکنند و از ثمرات نعمتهای الهی محروم میشوند. | *گاهی ملتهای بیایمان همان اصول و تعلیمات اساسی دین، مثل نظم، مسئولیتپذیری و تلاش را به کار میبندند و از نتایج شیرین دنیایی آن بهرهمند میشوند، در حالی که برخی از ملتهای مسلمان، برخلاف آنها عمل میکنند و از ثمرات نعمتهای الهی محروم میشوند. | ||
*برخی از ملتها به ظاهر مسلماناند، اما اصول و آموزههای اسلامی را | *برخی از ملتها به ظاهر مسلماناند، اما اصول و آموزههای اسلامی را بهکار نمیبندند و حقیقت [[ایمان]] و [[تقوا]] در اعمال و شئون زندگی آنان نفوذ نکرده است؛ از همین رو جامعههایی عقبافتاده دارند.<ref>نگاه کنید به رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |