۱۶٬۵۸۰
ویرایش
(←اهداف) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
برخی از اهداف مأمون از این اقدام را چنین شمردهاند: ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او، خاموش کردن انقلاب [[علویان|علویها]]، استفاده از امام برای مشروعیت بخشیدن به خلافت خود و راضی کردن اهل [[خراسان بزرگ|خراسان]]. در مقابل، برخی معتقدند [[فضل بن سهل|فضل بن سَهل]] نقشه ولیعهدی امام را طراحی کرد تا به وسیله آن به پادشاهی [[ایران]] برسد. با این حال میگویند امام(ع) توانست با سیاستها و فعالیتهای خود، آنان را از دستیابی به اهدافشان ناکام گذارد. | برخی از اهداف مأمون از این اقدام را چنین شمردهاند: ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او، خاموش کردن انقلاب [[علویان|علویها]]، استفاده از امام برای مشروعیت بخشیدن به خلافت خود و راضی کردن اهل [[خراسان بزرگ|خراسان]]. در مقابل، برخی معتقدند [[فضل بن سهل|فضل بن سَهل]] نقشه ولیعهدی امام را طراحی کرد تا به وسیله آن به پادشاهی [[ایران]] برسد. با این حال میگویند امام(ع) توانست با سیاستها و فعالیتهای خود، آنان را از دستیابی به اهدافشان ناکام گذارد. | ||
به دستور مأمون، امام رضا در آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] از [[مدینه]] به خراسان حرکت داده شد. مأمون مسیر حرکت را به صورتی انتخاب کرد که از شهرهای شیعهنشین نباشد. امام رضا در مسیر حرکت، [[حدیث سلسلةالذهب|حدیث سِلْسِلَةُ الذَّهَب]] را در [[نیشابور]] بیان کرد. مأمون در [[رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی امام را برگزار کرد. بدین ترتیب، مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند. از آن پس، به دستور مأمون، [[خطبه|خطبهها]] را به نام امام خواندند و به نامش سکه زدند. | به دستور مأمون، امام رضا در آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] از [[مدینه]] به خراسان حرکت داده شد. مأمون [[مسیر حرکت امام رضا از مدینه به مرو|مسیر حرکت]] را به صورتی انتخاب کرد که از شهرهای شیعهنشین نباشد. امام رضا در مسیر حرکت، [[حدیث سلسلةالذهب|حدیث سِلْسِلَةُ الذَّهَب]] را در [[نیشابور]] بیان کرد. مأمون در [[رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی امام را برگزار کرد. بدین ترتیب، مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند. از آن پس، به دستور مأمون، [[خطبه|خطبهها]] را به نام امام خواندند و به نامش سکه زدند. | ||
با اعلام ولایتعهدی امام، افرادی مانند علی بن ابیعمران، ابویونس و حاکم [[بصره]] به مخالفت برخاستند. مردم [[بغداد]] هم که از کم شدن نفوذشان در حکومت بیم داشتند، دست به شورش زدند و با ابراهیم بن مهدی بیعت کردند. به گزارش منابع شیعی، امام رضا(ع) توانست از موقعیت پیشآمده به نفع شیعه استفاده کند. او بسیاری از معارف [[اهلبیت(ع)]] را برای عموم مردم بیان کرد و با سران مذاهب مختلف به مناظره نشست. به گفته برخی پژوهشگران با ولایتعهدی امام رضا، زمینه | با اعلام ولایتعهدی امام، افرادی مانند علی بن ابیعمران، ابویونس و حاکم [[بصره]] به مخالفت برخاستند. مردم [[بغداد]] هم که از کم شدن نفوذشان در حکومت بیم داشتند، دست به شورش زدند و با ابراهیم بن مهدی بیعت کردند. به گزارش منابع شیعی، امام رضا(ع) توانست از موقعیت پیشآمده به نفع شیعه استفاده کند. او بسیاری از معارف [[اهلبیت(ع)]] را برای عموم مردم بیان کرد و با سران مذاهب مختلف به مناظره نشست. به گفته برخی پژوهشگران با ولایتعهدی امام رضا، زمینه شیعهشدن ایرانیها فراهم شد. | ||
== اهمیت ولایتعهدی امام رضا در اسلام == | ==اهمیت ولایتعهدی امام رضا در اسلام== | ||
ماجرای ولایتعهدی امام رضا یکی از مسائل بحثبرانگیز در تاریخ اسلام است<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۱.</ref> که هم از نظر سیاسی و هم از نظر [[کلام امامیه|کلامی]] ( | ماجرای ولایتعهدی امام رضا یکی از مسائل بحثبرانگیز در تاریخ اسلام است<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۱.</ref> که هم از نظر سیاسی و هم از نظر [[کلام امامیه|کلامی]] (منافاتداشتن پذیرش ولایتعهدی با [[عصمت امامان|عصمت امام]])<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیا(ع)، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۹؛ شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۲۰۶.</ref> اهمیت دارد.<ref>باغستانی، «الرضا، امام (ولایتعهدی)»، ص۸۳.</ref> دوران ولایتعهدی امام رضا را مهمترین دوران زندگی سیاسی او دانستهاند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۰؛ افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref> | ||
به نظر برخی محققان، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در دوران حساس خلافت [[مأمون عباسی|مأمون]]، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیتهایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، [[بنیعباس|خلافت عباسی]] اوضاع نابسامانی داشت و قیامهای متعدد [[علویان]] و وجود برخی فرقههای ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.<ref>اکبری، و براتی، «نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی»، ص۴۵.</ref> | به نظر برخی محققان، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در دوران حساس خلافت [[مأمون عباسی|مأمون]]، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیتهایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، [[بنیعباس|خلافت عباسی]] اوضاع نابسامانی داشت و قیامهای متعدد [[علویان]] و وجود برخی فرقههای ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.<ref>اکبری، و براتی، «نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی»، ص۴۵.</ref> | ||
== پیشنهاد ولایتعهدی == | ==پیشنهاد ولایتعهدی== | ||
به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] و [[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]]، ولایتعهدی امام رضا به خواست مأمون انجام شد؛ چراکه او قسم خورده بود هنگامی که بر برادرش [[امین عباسی|امین]] پیروز شود، [[خلافت]] را به امام رضا بسپارد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۴۵۴؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> با کشته شدن امین و به خلافت رسیدن مأمون، [[فضل بن سهل]] وزیر مأمون، عهد او با خدا را یادآوری کرد و مأمون اقدامات لازم برای آن کار را انجام داد.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] و [[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]]، ولایتعهدی امام رضا به خواست مأمون انجام شد؛ چراکه او قسم خورده بود هنگامی که بر برادرش [[امین عباسی|امین]] پیروز شود، [[خلافت]] را به امام رضا بسپارد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۴۵۴؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> با کشته شدن امین و به خلافت رسیدن مأمون، [[فضل بن سهل]] وزیر مأمون، عهد او با خدا را یادآوری کرد و مأمون اقدامات لازم برای آن کار را انجام داد.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ||
در مقابل، برخی بر این باورند که پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا از سوی فضل بن سهل مطرح شده است.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۵؛ الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> گفته شده فضل با این کار میخواست پس از امام، خود به پادشاهی [[ایران]] برسد.<ref>جهشیاری، الوزراء و الکتاب، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۳.</ref> مأمور شدن [[رجاء بن ابیضحاک|رجاء بن ابیضحّاک]] از خویشاوندان فضل بن سهل برای انتقال امام رضا از [[مدینه]] | در مقابل، برخی بر این باورند که پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا از سوی فضل بن سهل مطرح شده است.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۵؛ الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> گفته شده فضل با این کار میخواست پس از امام، خود به پادشاهی [[ایران]] برسد.<ref>جهشیاری، الوزراء و الکتاب، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۳.</ref> مأمور شدن [[رجاء بن ابیضحاک|رجاء بن ابیضحّاک]] از خویشاوندان فضل بن سهل برای انتقال امام رضا از [[مدینه]] به [[مرو]]، هشدار برخی سیاستمداران به مأمون در خصوص نقشه سهل و گزارشهای تاریخی دیگر از شواهد این مدعا دانسته شده است.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> | ||
== اهداف == | ==اهداف== | ||
برخی مستشرقان و بعضی از نویسندگان شیعه مانند [[سید حسن امین|حسن امین]]، نویسنده | برخی مستشرقان و بعضی از نویسندگان شیعه مانند [[سید حسن امین|حسن امین]]، نویسنده لبنانی، بر این باورند که مأمون در ولیعهد کردن امام، صداقت داشته و آن کار را خالصانه انجام داده است.<ref>فوزی، بحوث فی التاریخ العباسی، ۱۹۷۷م، ص۱۳۵؛ امین، الرضا و المأمون و ولایة العهد، ۱۹۹۵م، ص۱۲۳-۱۲۶.</ref> اما محققان بسیاری معتقدند مأمون با ولیعهد کردن امام در پی اهداف زیر بوده است: | ||
* ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او: مأمون که از فعالیتهای امام در [[مدینه]] بیمناک بود، با دعوت امام به مرو و ولیعهد کردن او میخواست از خطر او برای حکومتش آسوده شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | *ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او: مأمون که از فعالیتهای امام در [[مدینه]] بیمناک بود، با دعوت امام به مرو و ولیعهد کردن او میخواست از خطر او برای حکومتش آسوده شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
* خاموش کردن انقلاب علویان: مأمون با ولیعهد کردن امام توانست انقلابهای [[علویان]] را ساکت کند؛ بهگونهای که بعد از ولیعهد شدن امام، هیچ انقلابی (مگر حرکتی که در [[یمن]] شکل گرفت و به زودی خاموش شد) از علویها رخ نداد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref> | *خاموش کردن انقلاب علویان: مأمون با ولیعهد کردن امام توانست انقلابهای [[علویان]] را ساکت کند؛ بهگونهای که بعد از ولیعهد شدن امام، هیچ انقلابی (مگر حرکتی که در [[یمن]] شکل گرفت و به زودی خاموش شد) از علویها رخ نداد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref> | ||
* بدبین کردن شیعیان به امام: مطابق روایتی که از [[اباصلت هروی| | *بدبین کردن شیعیان به امام: مطابق روایتی که از [[اباصلت هروی|اباصَلْت]] (از یاران امام رضا) نقل شده، مأمون میخواست با ولیعهد کردن امام، او را فردی طالب دنیا معرفی کند تا از منزلت او نزد شیعیان بکاهد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۳۹.</ref> | ||
* استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت مأمون: مأمون که میدانست امام رضا در مدینه مردم را به سوی خود دعوت میکند، با ولیعهد کردن امام میخواست دعوتهای امام را وسیلهای برای مشروعیت [[خلافت]] خود قرار دهد تا ضمن حقانیت امام، خلافت خودش نیز مشروع دانسته شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | *استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت مأمون: مأمون که میدانست امام رضا در مدینه مردم را به سوی خود دعوت میکند، با ولیعهد کردن امام میخواست دعوتهای امام را وسیلهای برای مشروعیت [[خلافت]] خود قرار دهد تا ضمن حقانیت امام، خلافت خودش نیز مشروع دانسته شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
* راضی کردن اهل خراسان: خراسانیها که بعد از تأیید [[بنیعباس|خلافت بنیعباس]]، از ستم آنها سرخورده شده بودند، به امام رضا روی آورده بودند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> | *راضی کردن اهل خراسان: خراسانیها که بعد از تأیید [[بنیعباس|خلافت بنیعباس]]، از ستم آنها سرخورده شده بودند، به امام رضا روی آورده بودند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> مأمون با ولیعهد کردن امام رضا، در صدد راضی کردن آنها بود.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳.</ref> | ||
* شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]]: شیعیان که همیشه به صورت مخفی زندگی میکردند، با ولیعهد شدن امام از زندگانی مخفیانه دست میکشیدند و در نتیجه از سوی حکومت بنیعباس شناسایی میشدند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref> | *شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]]: شیعیان که همیشه به صورت مخفی زندگی میکردند، با ولیعهد شدن امام از زندگانی مخفیانه دست میکشیدند و در نتیجه از سوی حکومت بنیعباس شناسایی میشدند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref> | ||
* بیشتر شدن قدرت مأمون: بنیعباس همواره مأمون را به این دلیل که مادرش کنیز قصر بود و تمام کارها را به فردی ایرانی (فضل بن سهل) سپرده بود، تحقیر میکردند. ازاینرو تصمیم گرفت با ولیعهد کردن شخصیت بزرگی چون [[امام رضا علیهالسلام|علی بن موسی]]، جایگاه خود را تقویت کند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۲.</ref> | *بیشتر شدن قدرت مأمون: بنیعباس همواره مأمون را به این دلیل که مادرش کنیز قصر بود و تمام کارها را به فردی ایرانی (فضل بن سهل) سپرده بود، تحقیر میکردند. ازاینرو تصمیم گرفت با ولیعهد کردن شخصیت بزرگی چون [[امام رضا علیهالسلام|علی بن موسی]]، جایگاه خود را تقویت کند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۲.</ref> | ||
برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کردهاند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰.</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، تاریخپژوه شیعه معتقد است با توجه به مشکلاتی که مأمون در حکومت با آنها روبهرو بود، انتخاب امام به ولیعهدی بر نبوغ سیاسی و آگاهی وی از مشکلات حکومت دلالت دارد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۷.</ref> با این حال، می گویند امام رضا(ع) با سیاستها و موضعگیریهایش، مأمون را از دستیابی به اهدافش ناکام گذاشت.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref> | برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کردهاند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰.</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، تاریخپژوه شیعه معتقد است با توجه به مشکلاتی که مأمون در حکومت با آنها روبهرو بود، انتخاب امام به ولیعهدی بر نبوغ سیاسی و آگاهی وی از مشکلات حکومت دلالت دارد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۷.</ref> با این حال، می گویند امام رضا(ع) با سیاستها و موضعگیریهایش، مأمون را از دستیابی به اهدافش ناکام گذاشت.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref> | ||
==رویکرد امام رضا== | |||
== رویکرد امام رضا == | |||
به گفته سید جعفر مرتضی عاملی، گزارشهایی که بر رضایت نداشتن امام به ولایتعهدی دلالت دارد، [[تواتر|متواتر]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۶.</ref> مطابق آنچه در [[مناقب آل ابیطالب (کتاب)|کتاب مناقب]] ذکر شده، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] از بینتیجه بودن ولایتعهدی خود خبر داده است.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> بر اساس این گزارش، پس از پذیرش ولایتعهدی، امام در حضور [[مأمون عباسی|مأمون]] و فضل بن سهل، سندی را بر ولایتعهدی خود نوشت و از جمله مسائلی که در آن بیان کرد، این بود که [[جفر|جَفْر]] و [[کتاب علی(ع)|جامعه]] برخلاف ولایتعهدیاش دلالت دارند.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> | به گفته سید جعفر مرتضی عاملی، گزارشهایی که بر رضایت نداشتن امام به ولایتعهدی دلالت دارد، [[تواتر|متواتر]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۶.</ref> مطابق آنچه در [[مناقب آل ابیطالب (کتاب)|کتاب مناقب]] ذکر شده، [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] از بینتیجه بودن ولایتعهدی خود خبر داده است.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> بر اساس این گزارش، پس از پذیرش ولایتعهدی، امام در حضور [[مأمون عباسی|مأمون]] و فضل بن سهل، سندی را بر ولایتعهدی خود نوشت و از جمله مسائلی که در آن بیان کرد، این بود که [[جفر|جَفْر]] و [[کتاب علی(ع)|جامعه]] برخلاف ولایتعهدیاش دلالت دارند.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۳۸: | ||
امام رضا(ع) برای ناکام گذاشتن مأمون در طرح ولایتعهدی او، در موقعیتهای مختلفی با آن مقابله کرد.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> از جمله کارهای امام میتوان به این موارد اشاره کرد: دستور امام به گریه کردن خانواده هنگام خداحافظیاش در مدینه،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۱.</ref> وداع با قبر پیامبر،<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> دخالت نکردن در هیچ کار حکومتی، تبدیل کردن مرکز حکومت به پایگاه تبلیغ [[شیعه]] و مناظره کردن با سران ادیان و مذاهب مختلف.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳-۱۰۶.</ref> | امام رضا(ع) برای ناکام گذاشتن مأمون در طرح ولایتعهدی او، در موقعیتهای مختلفی با آن مقابله کرد.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> از جمله کارهای امام میتوان به این موارد اشاره کرد: دستور امام به گریه کردن خانواده هنگام خداحافظیاش در مدینه،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۱.</ref> وداع با قبر پیامبر،<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> دخالت نکردن در هیچ کار حکومتی، تبدیل کردن مرکز حکومت به پایگاه تبلیغ [[شیعه]] و مناظره کردن با سران ادیان و مذاهب مختلف.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳-۱۰۶.</ref> | ||
== حرکت امام از مدینه به مرو == | ==حرکت امام از مدینه به مرو== | ||
{{مسیر حرکت امام رضا}} | {{مسیر حرکت امام رضا}} | ||
بهگزارش [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]]، به دستور مأمون، [[رجاء بن ابیضحاک|رجاء بن ابیضَحّاک]] (خویشاوند [[فضل بن سهل]]) مأمور شد امام رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان بزرگ|خراسان]] آورد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> البته به باور [[شیخ مفید]]، فرستاده مأمون [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی جَلودی]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند؛ زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> او به طور خاص دستور داد امام را از مسیر [[کوفه]] نبرند؛ بلکه از راه [[بصره]] و [[خوزستان]] و [[فارس]]، به [[نیشابور]] منتقل کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> مسیر حرکت، طبق کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، چنین بوده است: [[مدینه]]، [[نقره]]، [[هوسجه]]، [[نباج]]، [[حفر ابوموسی]]، [[بصره]]، [[اهواز]]، [[بهبهان|بِهبهان]]، [[اصطخر]]، [[ابرقوه]]، [[دهشیر]] (فراشاه)، [[یزد]]، [[خرانق]]، [[رباط پشت بام]]، [[نیشابور]]، [[قدمگاه]]، [[دهسرخ]]، [[طوس]]، [[سرخس]]، [[مرو|مَرْو]].<ref>جعفریان، اطلس الشیعه، ۲۰۱۵م، ص۱۰۲.</ref> گفته شده زمان حرکت امام آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۷؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۹۵.</ref> میگویند مهمترین و مستندترین حادثه در طول مسیر، در [[نیشابور]] اتفاق افتاد که امام رضا(ع) در آنجا [[حدیث]] معروف به [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلَةُ الذَّهَب]] را ایراد کرد.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref> | بهگزارش [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]]، به دستور مأمون، [[رجاء بن ابیضحاک|رجاء بن ابیضَحّاک]] (خویشاوند [[فضل بن سهل]]) مأمور شد امام رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان بزرگ|خراسان]] آورد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> البته به باور [[شیخ مفید]]، فرستاده مأمون [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی جَلودی]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند؛ زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> او به طور خاص دستور داد امام را از مسیر [[کوفه]] نبرند؛ بلکه از راه [[بصره]] و [[خوزستان]] و [[فارس]]، به [[نیشابور]] منتقل کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> مسیر حرکت، طبق کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، چنین بوده است: [[مدینه]]، [[نقره]]، [[هوسجه]]، [[نباج]]، [[حفر ابوموسی]]، [[بصره]]، [[اهواز]]، [[بهبهان|بِهبهان]]، [[اصطخر]]، [[ابرقوه]]، [[دهشیر]] (فراشاه)، [[یزد]]، [[خرانق]]، [[رباط پشت بام]]، [[نیشابور]]، [[قدمگاه]]، [[دهسرخ]]، [[طوس]]، [[سرخس]]، [[مرو|مَرْو]].<ref>جعفریان، اطلس الشیعه، ۲۰۱۵م، ص۱۰۲.</ref> گفته شده زمان حرکت امام آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۷؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۹۵.</ref> میگویند مهمترین و مستندترین حادثه در طول مسیر، در [[نیشابور]] اتفاق افتاد که امام رضا(ع) در آنجا [[حدیث]] معروف به [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلَةُ الذَّهَب]] را ایراد کرد.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref> | ||
== مراسم ولایتعهدی == | ==مراسم ولایتعهدی== | ||
[[پرونده:سکه ولایتعهدی امام رضا.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|<small>سکه ولایتعهدی [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] که به دستور [[مأمون]] ضرب شد. بر روی سکه عبارت زیر به [[خط کوفی]] درج شده است:</small> «لله، محمدرسول الله، المأمون خلیفة الله، مما أمر به الأمیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابی طالب، ذوالریاستین.]] | [[پرونده:سکه ولایتعهدی امام رضا.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|<small>سکه ولایتعهدی [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] که به دستور [[مأمون]] ضرب شد. بر روی سکه عبارت زیر به [[خط کوفی]] درج شده است:</small> «لله، محمدرسول الله، المأمون خلیفة الله، مما أمر به الأمیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابی طالب، ذوالریاستین.]] | ||
مأمون دوشنبه [[۷ رمضان|هفتم]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> یا پنجم<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> یا دوم رمضانِ<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۵۴.</ref> [[سال ۲۰۱ هجری قمری]] از مردم، برای ولیعهدی امام رضا(ع) بیعت گرفت و مردم را به جای لباس سیاه که نشانه [[بنیعباس|عباسیان]] بود<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> سبزپوش کرد (رنگ سبز نماد [[علویان|علویها]] بود)<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> و فرمان آن را به نواحی مختلف نوشت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> | مأمون دوشنبه [[۷ رمضان|هفتم]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> یا پنجم<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> یا دوم رمضانِ<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۵۴.</ref> [[سال ۲۰۱ هجری قمری]] از مردم، برای ولیعهدی امام رضا(ع) بیعت گرفت و مردم را به جای لباس سیاه که نشانه [[بنیعباس|عباسیان]] بود<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> سبزپوش کرد (رنگ سبز نماد [[علویان|علویها]] بود)<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> و فرمان آن را به نواحی مختلف نوشت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۲: | ||
حکم ولایتعهدی امام، به خط مأمون، در سندی نوشته شد و امام نیز در پشت آن سند، مطالبی نوشت.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> [[علی بن عیسی اربلی|علی بن عیسی اِربِلی]]، مؤلف [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کتاب کَشْفُ الغُمّه]] در سال ۶۷۰ق آن عهدنامه را با خط مأمون و امام دیده و آن را در کتاب خود، کشف الغمه ثبت کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> | حکم ولایتعهدی امام، به خط مأمون، در سندی نوشته شد و امام نیز در پشت آن سند، مطالبی نوشت.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> [[علی بن عیسی اربلی|علی بن عیسی اِربِلی]]، مؤلف [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کتاب کَشْفُ الغُمّه]] در سال ۶۷۰ق آن عهدنامه را با خط مأمون و امام دیده و آن را در کتاب خود، کشف الغمه ثبت کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> | ||
== مخالفان ولایتعهدی امام رضا == | ==مخالفان ولایتعهدی امام رضا== | ||
به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]]، [[اسماعیل بن جعفر بن سلیمان]] که از سوی مأمون حاکم [[بصره]] شده بود، از بیعت با امام رضا(ع) سر باز زد و مأمون، [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی بن یزید جَلودی]] را به سوی او روانه کرد و او از بصره گریخت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸-۴۴۹.</ref> او نوشته است عیسی بن یزید جلودی، از طرف مأمون، مأمور رساندن فرمان بیعت به [[مکه]] بود.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> وی با پارچههای سبز وارد مکه شد و از مردم برای امام رضا(ع) بیعت گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> [[شیخ صدوق]] گزارش کرده که عیسی جلودی، بعدها از مخالفان سرسخت ولایتعهدی امام رضا(ع) شد و مأمون او را بهدلیل بیعتنکردن با امام رضا(ع) به زندان انداخت.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> علی بن ابیعمران و ابویونس از دیگران مخالفان ولایتعهدی امام رضا شمرده شدهاند.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]]، [[اسماعیل بن جعفر بن سلیمان]] که از سوی مأمون حاکم [[بصره]] شده بود، از بیعت با امام رضا(ع) سر باز زد و مأمون، [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی بن یزید جَلودی]] را به سوی او روانه کرد و او از بصره گریخت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸-۴۴۹.</ref> او نوشته است عیسی بن یزید جلودی، از طرف مأمون، مأمور رساندن فرمان بیعت به [[مکه]] بود.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> وی با پارچههای سبز وارد مکه شد و از مردم برای امام رضا(ع) بیعت گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> [[شیخ صدوق]] گزارش کرده که عیسی جلودی، بعدها از مخالفان سرسخت ولایتعهدی امام رضا(ع) شد و مأمون او را بهدلیل بیعتنکردن با امام رضا(ع) به زندان انداخت.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> علی بن ابیعمران و ابویونس از دیگران مخالفان ولایتعهدی امام رضا شمرده شدهاند.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | ||
== پیامدها == | ==پیامدها== | ||
برخی از پیامدهای ولایتعهدی امام رضا چنین بیان شده است: | برخی از پیامدهای ولایتعهدی امام رضا چنین بیان شده است: | ||
* شورش مردم [[بغداد]]: مردم بغداد که میترسیدند نفوذشان در حکومت کمرنگ شود، ولایتعهدی امام رضا را نپذیرفتند و حاکم مأمون را از بغداد بیرون کردند و به بیعت ابراهیم بن مهدی درآمدند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | *شورش مردم [[بغداد]]: مردم بغداد که میترسیدند نفوذشان در حکومت کمرنگ شود، ولایتعهدی امام رضا را نپذیرفتند و حاکم مأمون را از بغداد بیرون کردند و به بیعت ابراهیم بن مهدی درآمدند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۵۰.</ref> | ||
* بیعت برخی [[علویان|علویها]] با مأمون: اگرچه ولایتعهدی امام رضا، همه [[شیعه|شیعیان]] را به مأمون نزدیک نکرد، برخی از شیعیان از مأمون راضی شدند و با او بیعت کردند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | *بیعت برخی [[علویان|علویها]] با مأمون: اگرچه ولایتعهدی امام رضا، همه [[شیعه|شیعیان]] را به مأمون نزدیک نکرد، برخی از شیعیان از مأمون راضی شدند و با او بیعت کردند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | ||
* بهرهبرداری امام از ولایتعهدی: هرچند امام رضا ولیعهدی مأمون را با اکراه پذیرفت، توانست با استفاده از این منصب، معارف بسیاری را که تنها به یاران و شیعیان گفته میشد، به صورت علنی برای همگان بیان کند و با دانشمندان مذاهب مختلف مناظره کند.<ref>رفیعی، زندگانی امام رضا(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> | *بهرهبرداری امام از ولایتعهدی: هرچند امام رضا ولیعهدی مأمون را با اکراه پذیرفت، توانست با استفاده از این منصب، معارف بسیاری را که تنها به یاران و شیعیان گفته میشد، به صورت علنی برای همگان بیان کند و با دانشمندان مذاهب مختلف مناظره کند.<ref>رفیعی، زندگانی امام رضا(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> | ||
* زمینهسازی تشیع در [[ایران]]: به گفته [[سید علیاکبر قرشی]] نویسنده [[تفسیر احسن الحدیث (کتاب)|تفسیر اَحسنُ الْحدیث]] ولایتعهدی امام رضا زمینه شیعهشدن ایرانیها را فراهم ساخت؛ چراکه با بودن امام رضا در ایران، سادات علوی به ایران آمدند و مکتب شیعه را ترویج کردند.<ref>قرشی، خاندان وحی، ۱۳۸۶ش، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref> | *زمینهسازی تشیع در [[ایران]]: به گفته [[سید علیاکبر قرشی]] نویسنده [[تفسیر احسن الحدیث (کتاب)|تفسیر اَحسنُ الْحدیث]] ولایتعهدی امام رضا زمینه شیعهشدن ایرانیها را فراهم ساخت؛ چراکه با بودن امام رضا در ایران، سادات علوی به ایران آمدند و مکتب شیعه را ترویج کردند.<ref>قرشی، خاندان وحی، ۱۳۸۶ش، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref> | ||
== تکنگاریها == | ==تکنگاریها== | ||
[[پرونده:ولایتعهدی.jpg|200px|بندانگشتی|کتاب «امام رضا(ع) مأمون و موضوع ولایتعهدی» به قلم سید غنی افتخاری]] | [[پرونده:ولایتعهدی.jpg|200px|بندانگشتی|کتاب «امام رضا(ع) مأمون و موضوع ولایتعهدی» به قلم سید غنی افتخاری]] | ||
درباره ولایتعهدی امام رضا(ع) کتابهای مستقلی نگارش شده که برخی به این شرح است: | درباره ولایتعهدی امام رضا(ع) کتابهای مستقلی نگارش شده که برخی به این شرح است: | ||
* امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، تألیف سید غنی افتخاری: نویسنده در این اثر، علاوه بر بررسی دوران ولایتعهدی امام رضا، اوضاع سیاسیاجتماعی دوران خلافت بنیعباس (پیش از مأمون) را نیز بررسی کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> این کتاب را انتشارات بهنشر در سال ۱۳۹۸ش در ۱۵۲ صفحه منتشر کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> | *امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، تألیف سید غنی افتخاری: نویسنده در این اثر، علاوه بر بررسی دوران ولایتعهدی امام رضا، اوضاع سیاسیاجتماعی دوران خلافت بنیعباس (پیش از مأمون) را نیز بررسی کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> این کتاب را انتشارات بهنشر در سال ۱۳۹۸ش در ۱۵۲ صفحه منتشر کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> | ||
* ولایتعهدی امام رضا(ع)، نوشته محمد مرتضوی: مؤلف در این اثر میکوشد اهداف پنهانی مأمون از ولایتعهدی امام رضا و عکسالعمل امام در رویارویی با این رویداد را با استناد به مدارک تاریخی بیان کند.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۹.</ref> چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۸۶ش به کوشش بنیاد پژوهشهای اسلامی در ۱۲۷ صفحه منتشر شده است.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش.</ref> | *ولایتعهدی امام رضا(ع)، نوشته محمد مرتضوی: مؤلف در این اثر میکوشد اهداف پنهانی مأمون از ولایتعهدی امام رضا و عکسالعمل امام در رویارویی با این رویداد را با استناد به مدارک تاریخی بیان کند.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۹.</ref> چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۸۶ش به کوشش بنیاد پژوهشهای اسلامی در ۱۲۷ صفحه منتشر شده است.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش.</ref> | ||
* نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا(ع)، به قلم محمدعلی امینی: مباحث این کتاب در سه فصل و ۱۳۰ صفحه تنظیم شده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> این اثر را انتشارات بهنشر در سال ۱۳۹۵ش منتشر کرده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> | *نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا(ع)، به قلم محمدعلی امینی: مباحث این کتاب در سه فصل و ۱۳۰ صفحه تنظیم شده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> این اثر را انتشارات بهنشر در سال ۱۳۹۵ش منتشر کرده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش. | * اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1615653 بازتاب ولایتعهدی امام رضا(ع) در متون شیعی و سنی تا قرن پنجم هجری] | *[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1615653 بازتاب ولایتعهدی امام رضا(ع) در متون شیعی و سنی تا قرن پنجم هجری] | ||
* [https://ensani.ir/file/download/article/1543661397-10168-10.pdf تحلیلی بر چرایی اصرار مأمون و انکار امام رضا(ع) در ماجرای ولایتعهدی] | *[https://ensani.ir/file/download/article/1543661397-10168-10.pdf تحلیلی بر چرایی اصرار مأمون و انکار امام رضا(ع) در ماجرای ولایتعهدی] | ||
{{امام رضا}} | {{امام رضا}} |
ویرایش