Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بنابر تفاسیر روایی شیعی، منظور از امانت، ولایت و امامت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] است؛ اما مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] میگویند مراد از آن تکالیف دینی است. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است امانت همان ولایت الهی است که از بین موجودات، تنها انسان استحقاق آن را دارد؛ زیرا تنها، انسان استعداد آن را دارد که به بالاترین مرتبه کمال برسد. | بنابر تفاسیر روایی شیعی، منظور از امانت، ولایت و امامت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] است؛ اما مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] میگویند مراد از آن تکالیف دینی است. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است امانت همان ولایت الهی است که از بین موجودات، تنها انسان استحقاق آن را دارد؛ زیرا تنها، انسان استعداد آن را دارد که به بالاترین مرتبه کمال برسد. | ||
علت متصف شده انسان به ظلم و جهل در انتهای این آیه را به این دلیل دانستهاند که انسان میتواند بدون توجه به اهمیت این امانت، به خود ظلم کند و نمیداند در این صورت، چه عذاب بزرگی در انتظار اوست. اما معنای این سخن آن نیست که همهٔ انسانها اینگونهاند؛ بلکه این است که انسان، هم قابلیت علم و عدل را دارد و هم قابلیت ظلم و جهل را. آیه امانت در اشعار و ادبیات عرفانی شاعرانی چون [[حافظ شیرازی|حافظ]] و [[مولوی]] و خواجه عبدالله انصاری بکار رفته است. | |||
==شهرت آیه در فرهنگ اسلامی== | ==شهرت آیه در فرهنگ اسلامی== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
=== معنای حقیقی === | === معنای حقیقی === | ||
براساس روایتی که در تفسیرهای روایی شیعه به آن استناد شده، خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت محمد و [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]]، دوستان و اولیا و حجتهای من بر مردماند و هیچ مخلوقی نزد من محبوبتر از آنها نیست و ولایت آنها امانت من نزد مخلوقاتم است. کدامتان میخواهد این ولایت برای خودش باشد، نه آنان که من برگزیدهام؟ آنها ترسیدند که | براساس روایتی که در تفسیرهای روایی شیعه به آن استناد شده، خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت محمد و [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]]، دوستان و اولیا و حجتهای من بر مردماند و هیچ مخلوقی نزد من محبوبتر از آنها نیست و ولایت آنها امانت من نزد مخلوقاتم است. کدامتان میخواهد این ولایت برای خودش باشد، نه آنان که من برگزیدهام؟ آنها ترسیدند که چنین جایگاه بزرگی را بخواهند.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | ||
در برخی تفاسیر اهلسنت هم آمده خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت آیا میتوانید به این امانت (تکالیف شرعی) وفا کنید؟ آنها گفتند از این امانتداری چه نصیبمان میشود؟ خدا گفت اگر راه درست بروید، پاداش داده میشوید و اگر نادرست بروید، عذاب میبینید. آنها از ترس اینکه نتوانند به تکالیف شرعی عمل کنند نپذیرفتند، اما انسان پذیرفت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref> | در برخی تفاسیر اهلسنت هم آمده خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت آیا میتوانید به این امانت (تکالیف شرعی) وفا کنید؟ آنها گفتند از این امانتداری چه نصیبمان میشود؟ خدا گفت اگر راه درست بروید، پاداش داده میشوید و اگر نادرست بروید، عذاب میبینید. آنها از ترس اینکه نتوانند به تکالیف شرعی عمل کنند نپذیرفتند، اما انسان پذیرفت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
به باور آلوسی از مفسران اهلسنت هم، خدا در اینجا از تمثیل استفاده کرده تا هم اهمیت امانت الهی، یعنی تکالیف دینی و دشواری آنها را نشان دهد و هم بیان کند که انسان به اختیار خود، آن را پذیرفته است؛ زیرا همانطور که آسمانها و زمین و کوهها نپذیرفتند، او نیز میتوانست قبول نکند. طبق برداشت او، خدا با این تمثیل اهمیت امانت الهی را بیان کرده و گفته است انجام تکالیف شرعی چنان اهمیت دارد که اگر آسمانها و زمین و کوهها که مَثَل قدرتاند دارای درک و شعور بودند و به این کار امر میشدند، قبول نمیکردند.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref> | به باور آلوسی از مفسران اهلسنت هم، خدا در اینجا از تمثیل استفاده کرده تا هم اهمیت امانت الهی، یعنی تکالیف دینی و دشواری آنها را نشان دهد و هم بیان کند که انسان به اختیار خود، آن را پذیرفته است؛ زیرا همانطور که آسمانها و زمین و کوهها نپذیرفتند، او نیز میتوانست قبول نکند. طبق برداشت او، خدا با این تمثیل اهمیت امانت الهی را بیان کرده و گفته است انجام تکالیف شرعی چنان اهمیت دارد که اگر آسمانها و زمین و کوهها که مَثَل قدرتاند دارای درک و شعور بودند و به این کار امر میشدند، قبول نمیکردند.<ref>آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰.</ref> | ||
==چرا انسان «ظالم» و «نادان» توصیف شده است؟== | ==چرا انسان «ظالم» و «نادان» توصیف شده است؟== | ||
بهگفتهٔ علامه طباطبایی، خدا برای این از انسان با صفت ظلم و جهل یاد کرده که انسان میتواند بدون توجه به اهمیت این امانت، به خود ظلم کند و نمیداند در این صورت، چه عذاب بزرگی در انتظار اوست. اما معنای این سخن آن نیست که همهٔ انسانها اینگونهاند؛ بلکه این است که انسان، هم قابلیت علم و عدل را دارد و هم قابلیت ظلم و جهل را.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> یکی از احتمالاتی که فخرالدین رازی از مفسران اهلسنت مطرح کرده همین است.<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۸.</ref> | بهگفتهٔ علامه طباطبایی، خدا برای این از انسان با صفت ظلم و جهل یاد کرده که انسان میتواند بدون توجه به اهمیت این امانت، به خود ظلم کند و نمیداند در این صورت، چه عذاب بزرگی در انتظار اوست. اما معنای این سخن آن نیست که همهٔ انسانها اینگونهاند؛ بلکه این است که انسان، هم قابلیت علم و عدل را دارد و هم قابلیت ظلم و جهل را.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۵۰-۳۵۱.</ref> یکی از احتمالاتی که فخرالدین رازی از مفسران اهلسنت مطرح کرده همین است.<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۸.</ref> |