پرش به محتوا

برهان نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۰: خط ۹۰:


====نزد فلاسفه مسلمان====
====نزد فلاسفه مسلمان====
بر خلاف متکلمان، [[فلسفه اسلامی|فلاسفه مسلمان]] در [[اثبات خدا|اثبات وجود خداوند]]، از این برهان کمتر بهره گرفته‌اند، هرچند مسئله نظم جهان را در مسئله [[علم الهی|علم]] و [[حکمت الهی|حکمت]] الهی و در بیان آموزه‌هایی چون عنایت و نظام احسن به کار برده‌اند.<ref>ابن سینا، المبدأ، ص۸۸ -۹۰</ref><ref> صدرالدین، الاسفار، ج۷، ص۱۰۶</ref><ref>صدرالدین، المبدأ، ص۱۲۴</ref> اما این اندیشه در فلسفه کِندی و ابن رُشد برای اثبات وجود خدا به کار گرفته شده است. بر اساس نظر فلاسفه اسلامی مخالف این برهان، برهان نظم را می‌توان تکمیل کننده برهان‌هایی چون [[برهان وجوب و امکان|وجوب و امکان]] برای اثبات وجود خدا دانست و از آن برای شناخت [[صفات خداوند|صفات]] [[خدا| واجب متعال]] بهره گرفت.{{مدرک}}
بر خلاف متکلمان، [[فلسفه اسلامی|فلاسفه مسلمان]] در [[اثبات خدا|اثبات وجود خداوند]]، از این برهان کمتر بهره گرفته‌اند، هرچند مسئله نظم جهان را در مسئله [[علم الهی|علم]] و [[حکمت الهی|حکمت]] الهی و در بیان آموزه‌هایی چون عنایت و نظام احسن به کار برده‌اند.<ref>ابن سینا، المبدأ و المعاد، ناشر: موسسه مطالعات اسلامى‌ص۸۸ -۹۰</ref><ref> صدرالدین، الاسفار، ۱۹۸۱م، ج۷، ص۱۰۶</ref><ref>صدرالدین، المبدأ والمعاد، ۱۳۵۴ش، ص۱۲۴</ref> اما این اندیشه در فلسفه کِندی و ابن رُشد برای اثبات وجود خدا به کار گرفته شده است. بر اساس نظر فلاسفه اسلامیِ مخالفِ این برهان، برهان نظم را می‌توان تکمیل کننده برهان‌هایی چون [[برهان وجوب و امکان|وجوب و امکان]] برای اثبات وجود خدا دانست و از آن برای شناخت [[صفات خداوند|صفات]] [[خدا| واجب متعال]] بهره گرفت.{{مدرک}}


برخی نیز چون [[عبدالله جوادی آملی]] در کتاب ''تبیین براهین اثبات خدا'' چند اشکال به این برهان وارد کرده، ارزش برهانی آن را زیر سؤال می‌برد. البته وی در پایان ارزش جدلی آن را می‌پذیرد.<ref>جوادی آملی عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، صص ۲۲۷ - ۲۴۳</ref>
برخی نیز چون [[عبدالله جوادی آملی]] در کتاب ''تبیین براهین اثبات خدا'' چند اشکال به این برهان وارد کرده، ارزش برهانی آن را زیر سؤال می‌برد. البته وی در پایان ارزش جدلی آن را می‌پذیرد.<ref>جوادی آملی عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، صص ۲۲۷ - ۲۴۳</ref>
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
مقدمه۱. همه موجودات جهان با هستی و وجود انسان سازگار هستند؛
مقدمه۱. همه موجودات جهان با هستی و وجود انسان سازگار هستند؛


مقدمه۲. این سازگاری کامل و دقیق، نمی‌تواند در اثر یک اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده است.
مقدمه۲. این سازگاری کامل و دقیق، نمی‌تواند در اثرِ یک اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده است.


شناخت ما از جهان و انسان هرچه بیشتر باشد، این حقیقت بر ما آشکارتر می‌شود که اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند.<ref>الکشف، ص۶۵ -۶۶</ref>
شناخت ما از جهان و انسان هرچه بیشتر باشد، این حقیقت بر ما آشکارتر می‌شود که اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند.<ref>الکشف، ص۶۵ -۶۶</ref>
۱۸٬۴۲۹

ویرایش