Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
*شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و اراده خداوند است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | *شفاعت مستلزم دگرگونی و تغییر در علم و اراده خداوند است؛ بدین بیان که شفاعتکننده موجب میشود که خدا برخلاف آنچه در اول اراده کرده و به آن حکم نموده، کاری انجام دهد، اما تغییر در علم و اراده خداوند، مستلزم تغییر ذات بوده و محال است، بنابراین شفاعت نیز محال است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵؛ قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۳۶۲.</ref> در پاسخ گفتهاند که قبول شفاعت از سوی خداوند به معنای تغییر در اراده او و یا دگرگونی علم او نیست؛ بلکه خداوند علم دارد که مثلاً فلان انسان در آینده حالتهای مختلفی به خود میگیرد و این علم به تغییر، به معنای تغییر در علم نیست و لذا اراده خداوند به آن حالتها تعلق میگیرد، بدین معنا که آن انسان در یک زمان با توجه به اسباب و شرایطی یک حالت دارد و در آن حال، خداوند درباره او اراده میکند و در زمان دیگری با توجه به اسباب و شرایط دیگری، حالت دیگری به خود میگیرد و خدا نیز اراده دیگری درباره او میکند و این امور مستلزم تغییر در علم و اراده خداوند نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۶۴-۱۶۵؛ حیدری، الشفاعة، ۱۴۲۵ق، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | ||
===انکار شفاعت در قیامت=== | ===انکار شفاعت در قیامت=== | ||
برخی با استناد به آیه «[[آیه ۲۵۴ سوره بقره|یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ...]]؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> | برخی با استناد به آیه «[[آیه ۲۵۴ سوره بقره|یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ...]]؛<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> روزی فرار رسد که در آن، نه خرید و فروشی هست و نه دوستی سودی دارد و نه شفاعتی شامل حالتان میشود...»<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن کریم، ۱۳۸۰ش، ص۴۲.</ref> و برخی دیگر از آیات قرآن،<ref>سوره دخان، آیه ۴۱.</ref> شفاعت را فقط منحصر در عالم دنیا دانسته و آن را در قیامت انکار کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قلمداران، راه نجات از شر غلات، ص۲۹۴-۲۹۵؛ رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۵۵.</ref> | ||
با این حال گفته میشود این آیه، مطلق شفاعت در قیامت را انکار نمیکند؛ بلکه با توجه به جمله «لا خُلة»، تنها شفاعت باطل را رد میکند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۱۰.</ref> در شفاعت باطل، درخواستکننده شفاعت، بدون آنکه به وظایف و اعمال دینی خود عمل کرده باشد، به صرف دوستی و نسبتش با شفاعتکننده، مانند آنچه در دنیا اتفاق میافتد، از او طلب شفاعت میکند.<ref>مدرسی، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۹۱.</ref> واژه «خُلة» بنا به آنچه در [[تفسیر الکاشف]] آمده بهمعنای «دوستی به همراه تساهل و تسامح» است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، دار الانوار، ج۱، ص۳۹۰.</ref> برخی مفسران نیز بر این نظرند که این آیه مطلق شفاعت در قیامت را انکار نکرده؛ بلکه شفاعت برای غیر مؤمنان را رد میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۲، ص۳۰۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۵۶.</ref> در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنت نیز روایاتی نقل شده که شفاعتِ شفاعتکنندگان را در قیامت بیان کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۸، ص۳۴-۳۷؛ مسلم، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۸۸-۱۹۱.</ref> | با این حال گفته میشود این آیه، مطلق شفاعت در قیامت را انکار نمیکند؛ بلکه با توجه به جمله «لا خُلة»، تنها شفاعت باطل را رد میکند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۱۰.</ref> در شفاعت باطل، درخواستکننده شفاعت، بدون آنکه به وظایف و اعمال دینی خود عمل کرده باشد، به صرف دوستی و نسبتش با شفاعتکننده، مانند آنچه در دنیا اتفاق میافتد، از او طلب شفاعت میکند.<ref>مدرسی، تفسیر هدایت، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۹۱.</ref> واژه «خُلة» بنا به آنچه در [[تفسیر الکاشف]] آمده بهمعنای «دوستی به همراه تساهل و تسامح» است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، دار الانوار، ج۱، ص۳۹۰.</ref> برخی مفسران نیز بر این نظرند که این آیه مطلق شفاعت در قیامت را انکار نکرده؛ بلکه شفاعت برای غیر مؤمنان را رد میکند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۲، ص۳۰۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۵۶.</ref> در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنت نیز روایاتی نقل شده که شفاعتِ شفاعتکنندگان را در قیامت بیان کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۸، ص۳۴-۳۷؛ مسلم، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۸۸-۱۹۱.</ref> | ||