پرش به محتوا

هشام بن حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۳: خط ۶۳:
== موقعیت و جایگاه علمی ==
== موقعیت و جایگاه علمی ==
هشام بن حکم از برجسته‌ترین چهره‌های علمی عصر خویش و مشهورترین دانشمند [[شیعه|شیعی]] قرن دوم است که از بسیاری علوم عصر خویش آگاه بوده است.  
هشام بن حکم از برجسته‌ترین چهره‌های علمی عصر خویش و مشهورترین دانشمند [[شیعه|شیعی]] قرن دوم است که از بسیاری علوم عصر خویش آگاه بوده است.  
[[ابن ندیم]] او را از [[کلام امامیه|متکلمان]] [[شیعه]] شمرده که در علم کلام و مناظره مهارت داشته است<ref>ص۲۲۳</ref>. [[علی بن اسماعیل میثمی]] وقتی شنید که [[هارون عباسی|هارون الرشید]] در تعقیب هشام است، گفت: انّا لله و انّا الیه راجعون، بر سر علم چه خواهد آمد، اگر هشام کشته شود. او بازوی ما، استاد ما و مورد توجه در میان ما بود<ref>کشی، ص۲۶۳؛ مجلسی، ج ۴۸، ص۱۹۳؛ مامقانی، ج ۳، ص۲۹۶</ref>.
[[ابن ندیم]] او را از [[کلام امامیه|متکلمان]] [[شیعه]] شمرده که در علم کلام و مناظره مهارت داشته است<ref>ص۲۲۳</ref>. [[علی بن اسماعیل میثمی]] وقتی شنید که [[هارون عباسی|هارون الرشید]] در تعقیب هشام است، گفت: [[آیه استرجاع| انّا لله و انّا الیه راجعون]]، بر سر علم چه خواهد آمد، اگر هشام کشته شود. او بازوی ما، استاد ما و مورد توجه در میان ما بود<ref>کشی، ص۲۶۳؛ مجلسی، ج ۴۸، ص۱۹۳؛ مامقانی، ج ۳، ص۲۹۶</ref>.


علاوه بر بزرگان شیعه، بسیاری از اهل سنت هم هشام بن حکم را ستوده‌اند؛ حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور مناظره دیگران، و دریافت جوایز متعدد از هارون، گواه این مدعاست<ref>مفید، ۱۴۰۵، ص۹ ۱۰؛ ابن شهر آشوب، ۱۳۸۵ش، ج ۱، ص۳۲۹</ref>. وقتی پادشاه صَفَد از هارون خواست شخصی را به آن سرزمین بفرستد تا دین را به آنان بیاموزد، یحیی بن خالد برمکی، تنها ۲ نفر را شایسته این کار دانست؛ هشام بن حکم و ضرار<ref>راغب اصفهانی، ج ۱، ص۳۷ ۳۸</ref>. شهرستانی نیز در صحت انتساب برخی اتهام‌ها به وی، تردید کرده و نوشته که هشام در اصول و مبانی، صاحب اندیشه‌ای عمیق بود و هرگز نمی‌توان از مباحثاتش با [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] چشم پوشید<ref>ج ۱، ص۳۱۱</ref>.
علاوه بر بزرگان شیعه، بسیاری از اهل سنت هم هشام بن حکم را ستوده‌اند؛ حضور هشام در جلسات علمی [[یحیی بن خالد برمکی]] به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور مناظره دیگران، و دریافت جوایز متعدد از هارون، گواه این مدعاست<ref>مفید، ۱۴۰۵، ص۹ ۱۰؛ ابن شهر آشوب، ۱۳۸۵ش، ج ۱، ص۳۲۹</ref>. وقتی پادشاه صَفَد از هارون خواست شخصی را به آن سرزمین بفرستد تا دین را به آنان بیاموزد، یحیی بن خالد برمکی، تنها ۲ نفر را شایسته این کار دانست؛ هشام بن حکم و ضرار<ref>راغب اصفهانی، ج ۱، ص۳۷ ۳۸</ref>. شهرستانی نیز در صحت انتساب برخی اتهام‌ها به وی، تردید کرده و نوشته که هشام در اصول و مبانی، صاحب اندیشه‌ای عمیق بود و هرگز نمی‌توان از مباحثاتش با [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] چشم پوشید<ref>ج ۱، ص۳۱۱</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:


هشام در فن مناظره نیز چیره دست بود. او با بزرگانی از [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] مناظره کرده است، از جمله با [[عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری|ابوعثمان عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری]] (متوفی ۱۴۴)، دومین رهبر معتزله، [[عبدالرحمان بن کیسان]] (ابوبکر اصم بصری) (متوفی ۲۰۰)، [[ابوالهذیل علاف]] (متوفی ۲۳۵)، و نظّام (متوفی ۲۳۱).<ref>رجوع کنید به: مسعودی، ج۵، ص۲۱ ۲۲؛ کشّی، ص۲۷۴ ۲۷۵؛ شهرستانی، ج۱، ص۳۰۸؛ اسعدی، ص۴۹، ۲۵۱ ۳۰۳</ref>
هشام در فن مناظره نیز چیره دست بود. او با بزرگانی از [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] مناظره کرده است، از جمله با [[عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری|ابوعثمان عمرو بن عبید عبدالتمیمی بصری]] (متوفی ۱۴۴)، دومین رهبر معتزله، [[عبدالرحمان بن کیسان]] (ابوبکر اصم بصری) (متوفی ۲۰۰)، [[ابوالهذیل علاف]] (متوفی ۲۳۵)، و نظّام (متوفی ۲۳۱).<ref>رجوع کنید به: مسعودی، ج۵، ص۲۱ ۲۲؛ کشّی، ص۲۷۴ ۲۷۵؛ شهرستانی، ج۱، ص۳۰۸؛ اسعدی، ص۴۹، ۲۵۱ ۳۰۳</ref>


== استادان و شاگردان ==
== استادان و شاگردان ==
۱۸٬۴۲۵

ویرایش