پرش به محتوا

اصول فقه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:
بر اساس شواهد تاریخی هستهٔ اولی تفکر اصولی در میان [[شیعه]]، به عصر امامت [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] برمی‌گردد. آن دو [[امام]] شیوه صحیح استنباط احکام الهی از [[قرآن]] و [[سنت]] را به شاگردان از طریق بیان قواعد و تشویق شاگردان به تطابق جزئیات با قواعد، آموزش می‌دادند.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۲۷؛ صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۶۵.</ref> [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «علینا القاء الاصول و علیکم ان تُفَرِّعوا: بر ماست که اصول کلّی را بیان کنیم و بر شما لازم است که فروعات را به آنها برگردانید [و احکامشان را بیابید]».<ref>[[شیخ عباس قمی]]، [[سفینة البحار]]، ج ۱، ص۲۲.</ref>{{یاد| در روایتی ازامام رضا(ع) این تعبیر آمده است:عَلَيْنَا إِلْقَاءُ اَلْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ اَلتَّفْرِيعُ. <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، الناشر
بر اساس شواهد تاریخی هستهٔ اولی تفکر اصولی در میان [[شیعه]]، به عصر امامت [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] برمی‌گردد. آن دو [[امام]] شیوه صحیح استنباط احکام الهی از [[قرآن]] و [[سنت]] را به شاگردان از طریق بیان قواعد و تشویق شاگردان به تطابق جزئیات با قواعد، آموزش می‌دادند.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۲۷؛ صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۶۵.</ref> [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «علینا القاء الاصول و علیکم ان تُفَرِّعوا: بر ماست که اصول کلّی را بیان کنیم و بر شما لازم است که فروعات را به آنها برگردانید [و احکامشان را بیابید]».<ref>[[شیخ عباس قمی]]، [[سفینة البحار]]، ج ۱، ص۲۲.</ref>{{یاد| در روایتی ازامام رضا(ع) این تعبیر آمده است:عَلَيْنَا إِلْقَاءُ اَلْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ اَلتَّفْرِيعُ. <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، الناشر
مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، ج۲۷، ص۶۲.</ref>}}
مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، ج۲۷، ص۶۲.</ref>}}
برخی از اصحاب [[ائمه(ع)|ائمه]] رساله‌هایی در مسایل علم اصول تألیف کرده‌اند. [[هشام بن حکم]] از اصحاب امام صادق(ع) رساله‌ای در باب الفاظ و پس از آن [[یونس بن عبد الرحمن]] شاگرد [[امام موسی کاظم(ع)]] کتاب ''اختلاف الحدیث'' را در بحث [[تعادل و تراجیح|تَعادُل و تَراجیح]] نوشت.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۲۷.</ref> <ref>صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۶۵.</ref>  
برخی از اصحاب [[ائمه(ع)|ائمه]] رساله‌هایی در مسایل علم اصول تألیف کرده‌اند. [[هشام بن حکم]] از اصحاب امام صادق(ع) رساله‌ای در باب الفاظ و پس از آن [[یونس بن عبد الرحمن]] شاگرد [[امام موسی کاظم(ع)]] کتاب ''اختلاف الحدیث'' را در بحث [[تعادل و تراجیح|تَعادُل و تَراجیح]] نوشت.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، الناشر : مطبوعات النجاح بالقاهرة‌، ص۷۸.</ref> <ref>صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۶۵.</ref>  


دوره تدوین علم اصول فقه به صورت یکی از شاخه‌های [[علوم اسلامی]] در میان [[فقیه|فقهای]] [[شیعه]] به اوایل قرن چهارم هجری و پایان [[غیبت صغری]] برمی‌گردد. در میان [[شیعه]]، [[شیخ مفید]] اولین کسی بود که در این علم، تألیف کرد. نجاشی کتابی با عنوان «اصول الفقه» برای شیخ مفید ذکر کرده است.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4545/32749/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%81%D9%82%D9%87-4 پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، «علم اصول فقه ۴»، ذیل التذکره باصول الفقه.]</ref> پس از آن، [[سید مرتضی علم الهدی]] به طور مفصل در علم اصول دست به تألیف زده است. معروف‌ترین کتاب وی [[الذریعه الی اصول الشریعه|الذریعه]] است.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۳۰؛ رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۷۲-۷۵</ref> اصول فقه شیعه در زمان [[شیخ طوسی]] بیشتر تکامل یافت. اما پس از شیخ طوسی به دلایل مختلف برای مدتی دچار رکود شد. پس از آن با تلاش‌های [[ابن ادریس حلی]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]] و [[حسن بن زین الدین|صاحب معالم]] رونقی دوباره یافت.<ref>رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۹۳-۹۷.</ref> در قرن یازدهم جریان [[اخباری‌گری]] به ریاست [[محمد امین استرابادی|محدث استرابادی]] باعث رکود دوباره پیشرفت اصول شد تا اینکه پس از دو قرن مکتب اصولی کربلا به خصوص تلاش‌های فراوان [[وحید بهبهانی]] توانست رویکرد اصولی را بار دیگر رونق بخشد و با ظهور [[شیخ انصاری]]، علم اصول به قله خویش رسید.<ref>رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۱-۱۰۷</ref>
دوره تدوین علم اصول فقه به صورت یکی از شاخه‌های [[علوم اسلامی]] در میان [[فقیه|فقهای]] [[شیعه]] به اوایل قرن چهارم هجری و پایان [[غیبت صغری]] برمی‌گردد. در میان [[شیعه]]، [[شیخ مفید]] اولین کسی بود که در این علم، تألیف کرد. نجاشی کتابی با عنوان «اصول الفقه» برای شیخ مفید ذکر کرده است.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4545/32749/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%81%D9%82%D9%87-4 پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، «علم اصول فقه ۴»، ذیل التذکره باصول الفقه.]</ref> پس از آن، [[سید مرتضی علم الهدی]] به طور مفصل در علم اصول دست به تألیف زده است. معروف‌ترین کتاب وی [[الذریعه الی اصول الشریعه|الذریعه]] است.<ref>سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۳۰؛ رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۷۲-۷۵</ref> اصول فقه شیعه در زمان [[شیخ طوسی]] بیشتر تکامل یافت. اما پس از شیخ طوسی به دلایل مختلف برای مدتی دچار رکود شد. پس از آن با تلاش‌های [[ابن ادریس حلی]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]] و [[حسن بن زین الدین|صاحب معالم]] رونقی دوباره یافت.<ref>رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۹۳-۹۷.</ref> در قرن یازدهم جریان [[اخباری‌گری]] به ریاست [[محمد امین استرابادی|محدث استرابادی]] باعث رکود دوباره پیشرفت اصول شد تا اینکه پس از دو قرن مکتب اصولی کربلا به خصوص تلاش‌های فراوان [[وحید بهبهانی]] توانست رویکرد اصولی را بار دیگر رونق بخشد و با ظهور [[شیخ انصاری]]، علم اصول به قله خویش رسید.<ref>رجوع شود به: صدر، المعالم الجدیده للاصول، ۱۴۲۱ق، ص۱۱۱-۱۰۷</ref>
۱۸٬۴۷۲

ویرایش