عبدالکریم حائری یزدی: تفاوت میان نسخهها
←بازگشت به ایران
(ویکی سازی) |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برخی از شاگردان او از جمله [[سید روحالله موسوی خمینی|سید روح الله خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|محمد علی اراکی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سید احمد خوانساری]] در سالهای بعد به مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسیدند. حائری در امور اجتماعی نیز فعال بود و از جمله کارهای عامالمنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود. | برخی از شاگردان او از جمله [[سید روحالله موسوی خمینی|سید روح الله خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|محمد علی اراکی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سید احمد خوانساری]] در سالهای بعد به مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسیدند. حائری در امور اجتماعی نیز فعال بود و از جمله کارهای عامالمنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود. | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
عبدالکریم حائری در خانوادهای مذهبی در مِهرجِرد [[میبد]] در سال [[سال ۱۲۷۶ قمری|۱۲۷۶ق]]<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کردهاند.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۱۳–۱۴.</ref> | عبدالکریم حائری در خانوادهای مذهبی در مِهرجِرد [[میبد]] در سال [[سال ۱۲۷۶ قمری|۱۲۷۶ق]]<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کردهاند.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۱۳–۱۴.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
«لدی الکریم حل ضیفا عبده» }}{{پایان شعر}} <ref>شبیری، جرعه ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۴۲۳</ref>{{یاد| مولایش او را فراخواند و در پیشگاه خدای کریم بندهاش(عبدالکریم) میهمان شد.این مصرع «لدی الکریم حلَّ ضیفاً عبدُه» به [[حروف ابجد|حساب ابجد]] می شود ۱۳۵۵ که سال وفات حائری به سالهای قمری است.}} این اشعار دور سنگ قبر حائری نوشته شده است.<ref>https://erfan.ir/farsi/55799.html</ref> | «لدی الکریم حل ضیفا عبده» }}{{پایان شعر}} <ref>شبیری، جرعه ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۴۲۳</ref>{{یاد| مولایش او را فراخواند و در پیشگاه خدای کریم بندهاش(عبدالکریم) میهمان شد.این مصرع «لدی الکریم حلَّ ضیفاً عبدُه» به [[حروف ابجد|حساب ابجد]] می شود ۱۳۵۵ که سال وفات حائری به سالهای قمری است.}} این اشعار دور سنگ قبر حائری نوشته شده است.<ref>https://erfan.ir/farsi/55799.html</ref> | ||
== تحصیل == | ==تحصیل== | ||
عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخالهاش میرابوجعفر به [[اردکان]] رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از فوت پدرش، نزد مادرش در مهرجرد رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۰–۲۱.</ref> | عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخالهاش میرابوجعفر به [[اردکان]] رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از فوت پدرش، نزد مادرش در مهرجرد رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۰–۲۱.</ref> | ||
پس از مدتی به [[یزد]] رفت و در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، [[ادبیات عرب]] را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به [[مجتهد یزدی]] فرا گرفت.<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹.</ref> | پس از مدتی به [[یزد]] رفت و در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، [[ادبیات عرب]] را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به [[مجتهد یزدی]] فرا گرفت.<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹.</ref> | ||
=== عراق === | ===عراق=== | ||
او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی [[عراق]] شد. نخست به [[کربلا]] رفت و حدود دو سال زیر نظر [[محمدحسین فاضل اردکانی|فاضل اردکانی]] به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در آنجا آموخت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۳–۲۴.</ref> سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت.<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰–۸۲.</ref> | او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی [[عراق]] شد. نخست به [[کربلا]] رفت و حدود دو سال زیر نظر [[محمدحسین فاضل اردکانی|فاضل اردکانی]] به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در آنجا آموخت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۳–۲۴.</ref> سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت.<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰–۸۲.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] (۱۳۱۲ ق) از سامرا به [[نجف]] نقل مکان کردند.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳–۲۸۴.</ref> حائری در نجف در درس فشارکی و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱.</ref> شرکت میکرد و در ماههای آخر عمرِ فشارکی، از او مراقبت هم میکرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷–۸۸.</ref> | سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] (۱۳۱۲ ق) از سامرا به [[نجف]] نقل مکان کردند.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳–۲۸۴.</ref> حائری در نجف در درس فشارکی و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱.</ref> شرکت میکرد و در ماههای آخر عمرِ فشارکی، از او مراقبت هم میکرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷–۸۸.</ref> | ||
=== بازگشت به ایران === | ===بازگشت به ایران=== | ||
حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در | حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطانآباد ([[اراک]] کنونی) حوزه درس دایر کرد.<ref>استادی، ص۴۴–۵۱.</ref> | ||
== سفر دوباره به عراق == | ==سفر دوباره به عراق== | ||
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و برهم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳–۴۴؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶–۴۷.</ref> به نجف بازگشت.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> دوباره به حلقه درس [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] پیوست و در درس [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به [[کربلا]] رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵.</ref> | شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و برهم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳–۴۴؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶–۴۷.</ref> به نجف بازگشت.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> دوباره به حلقه درس [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] پیوست و در درس [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به [[کربلا]] رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵.</ref> | ||
حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به''حائری'' ملقب شد.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref> او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بیطرفی خود در صف آراییهای مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref> | حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به''حائری'' ملقب شد.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref> او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بیطرفی خود در صف آراییهای مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref> | ||
== بازگشت به ایران == | ==بازگشت به ایران== | ||
در دوره اقامت حائری در [[کربلا]]، از او برای بازگشت به [[اراک]] درخواستهای زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش،<ref>صفوت تبریزی، «زندگینامه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳.</ref> به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت. | در دوره اقامت حائری در [[کربلا]]، از او برای بازگشت به [[اراک]] درخواستهای زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش،<ref>صفوت تبریزی، «زندگینامه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳.</ref> به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت. | ||
عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه [[محمدتقی شیرازی|میرزامحمدتقی شیرازی]]، پس از فوت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سیدمحمدکاظم یزدی]] (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای [[مرجع تقلید|مرجعیت شیعه]] مهیا سازد، اقامت در [[ایران]] را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷–۱۸.</ref> | عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه [[محمدتقی شیرازی|میرزامحمدتقی شیرازی]]، پس از فوت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سیدمحمدکاظم یزدی]] (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای [[مرجع تقلید|مرجعیت شیعه]] مهیا سازد، اقامت در [[ایران]] را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷–۱۸.</ref> | ||
== تأسیس حوزه علمیه قم == | ==تأسیس حوزه علمیه قم== | ||
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد [[زیارت]] [[حرم امام رضا(ع)]] عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و [[حوزه علمیه]] آن آشنا شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹–۶۰.</ref> | حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد [[زیارت]] [[حرم امام رضا(ع)]] عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و [[حوزه علمیه]] آن آشنا شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹–۶۰.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
حائری با توجه به آشنایی با حوزههای بزرگ شیعی [[سامرا]]، [[نجف]] و [[کربلا]]، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعفها و قوّتهای پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه [[اراک]]، بیش از هر چیز به برنامهریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه میاندیشید. تحول در روشهای آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و بهطور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامههای او بود.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷–۶۸، ۸۷–۸۸، ۹۲.</ref> | حائری با توجه به آشنایی با حوزههای بزرگ شیعی [[سامرا]]، [[نجف]] و [[کربلا]]، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعفها و قوّتهای پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه [[اراک]]، بیش از هر چیز به برنامهریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه میاندیشید. تحول در روشهای آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و بهطور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامههای او بود.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷–۶۸، ۸۷–۸۸، ۹۲.</ref> | ||
=== مرجعیت === | ===مرجعیت=== | ||
هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] قرار نداد و حتی با ترک [[حوزه علمیه]] [[عراق]]، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی |سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[فتحالله غروی اصفهانی |شیخ الشریعه اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی| میرزا محمد تقی شیرازی]]، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ق. که حائری هنوز در اراک به سر میبرد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب [[مرجع تقلید]] بودند، به او رجوع کردند. | هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] قرار نداد و حتی با ترک [[حوزه علمیه]] [[عراق]]، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی |سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[فتحالله غروی اصفهانی |شیخ الشریعه اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی| میرزا محمد تقی شیرازی]]، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ق. که حائری هنوز در اراک به سر میبرد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب [[مرجع تقلید]] بودند، به او رجوع کردند. | ||
پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله [[عراق]] و [[لبنان]]، از مقلدان او شدند.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶.</ref> | پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله [[عراق]] و [[لبنان]]، از مقلدان او شدند.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶.</ref> | ||
== شیوه تدریس == | ==شیوه تدریس== | ||
عبدالکریم حائری به روش مکتب [[سامرا]] و با الهام از [[سید محمدحسن شیرازی| | عبدالکریم حائری به روش مکتب [[سامرا]] و با الهام از [[سید محمدحسن شیرازی| | ||
میرزای شیرازی]] درس میداد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاههای گوناگون و دلایل هر یک بیان میشد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمعبندی آرا میپرداخت، آنگاه نظر خود را میگفت و در پایان اجازه میداد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند.<ref>https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/عبدالکریم-حائری-یزدی</ref> | میرزای شیرازی]] درس میداد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاههای گوناگون و دلایل هر یک بیان میشد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمعبندی آرا میپرداخت، آنگاه نظر خود را میگفت و در پایان اجازه میداد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند.<ref>https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/عبدالکریم-حائری-یزدی</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
</ref> [[مرتضی مطهری|مطهری]] از اشراقی واعظ معروف قم نقل کرده که او یک بار در حضور مرحوم آیت الله حائری روضه حضرت قاسم را- که متن تاریخ و عین مقتل است و یک کلمه کم و زیاد در آن نیست- خوانده و به قدری مرحوم حاج شیخ گریه کرد که بی تاب شد و بعد به او گفت: فلانی! خواهش میکنم بعد از این در هر مجلسی که من هستم این قسمت را نخوان که من تاب شنیدنش را ندارم.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/63/حماسه%20حسینی،%20ج%201?page=355</ref> | </ref> [[مرتضی مطهری|مطهری]] از اشراقی واعظ معروف قم نقل کرده که او یک بار در حضور مرحوم آیت الله حائری روضه حضرت قاسم را- که متن تاریخ و عین مقتل است و یک کلمه کم و زیاد در آن نیست- خوانده و به قدری مرحوم حاج شیخ گریه کرد که بی تاب شد و بعد به او گفت: فلانی! خواهش میکنم بعد از این در هر مجلسی که من هستم این قسمت را نخوان که من تاب شنیدنش را ندارم.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/63/حماسه%20حسینی،%20ج%201?page=355</ref> | ||
== استادان == | ==استادان== | ||
شیخ عبدالکریم حائری در طول زندگی خود از محضر اساتید نامداری استفاده کرد. برخی از اساتید وی عبارتند از: | شیخ عبدالکریم حائری در طول زندگی خود از محضر اساتید نامداری استفاده کرد. برخی از اساتید وی عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|۳}} | {{ستون-شروع|۳}} | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== شاگردان == | ==شاگردان== | ||
از حوزه درس حائری، عالمانی تربیت شدند که برخی در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. از جمله شاگردان او: | از حوزه درس حائری، عالمانی تربیت شدند که برخی در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. از جمله شاگردان او: | ||
{{ستون-شروع|۴}} | {{ستون-شروع|۴}} | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== اوصاف == | ==اوصاف== | ||
=== روحیات شخصی و کارهای عامالمنفعه === | ===روحیات شخصی و کارهای عامالمنفعه=== | ||
شیخ عبدالکریم حائری فردی خوشاخلاق، شوخطبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و [[ریا|ریاکاری]] بود. در مصرف [[وجوهات شرعی]]، بسیار احتیاط میکرد و بر زندگیاش [[زهد]] و سادهزیستی حاکم بود.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۲–۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷–۴۸.</ref> | شیخ عبدالکریم حائری فردی خوشاخلاق، شوخطبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و [[ریا|ریاکاری]] بود. در مصرف [[وجوهات شرعی]]، بسیار احتیاط میکرد و بر زندگیاش [[زهد]] و سادهزیستی حاکم بود.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۲–۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷–۴۸.</ref> | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
او به [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهل بیت (ع)]] بسیار علاقهمند بود و در جوانی در [[سامرا]] نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در [[ایام فاطمیه]] دوم ([[۱ جمادیالثانی|اول]] تا [[۳ جمادیالثانی]]) را در [[ایران]] مرسوم کرد. به جای مراسم [[تعزیهخوانی (آیین)|تعزیه]] و شبیه خوانی، مجالس [[روضهخوانی (آیین)|روضه خوانی]] را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبتهای مذهبی کوشید.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۸–۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱–۱۵۴.</ref> | او به [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهل بیت (ع)]] بسیار علاقهمند بود و در جوانی در [[سامرا]] نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در [[ایام فاطمیه]] دوم ([[۱ جمادیالثانی|اول]] تا [[۳ جمادیالثانی]]) را در [[ایران]] مرسوم کرد. به جای مراسم [[تعزیهخوانی (آیین)|تعزیه]] و شبیه خوانی، مجالس [[روضهخوانی (آیین)|روضه خوانی]] را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبتهای مذهبی کوشید.<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۸–۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱–۱۵۴.</ref> | ||
=== در عرصه سیاست === | ===در عرصه سیاست=== | ||
شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آنها میتوان شخصیت حائری را اساساً غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر میرسد که کنارهگیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت،<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۶۱–۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱–۱۶۲.</ref> بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی میشده است. | شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آنها میتوان شخصیت حائری را اساساً غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر میرسد که کنارهگیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت،<ref>کریمی جهرمی، آیتالله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۶۱–۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱–۱۶۲.</ref> بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی میشده است. | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
البته برخی اهتمام او را به حفظ [[حوزه علمیه قم]] مهمترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانستهاند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمیشد، زیرا بر این باور بود که موضعگیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجهای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و [[مذهب]] را در [[ایران]] استمرار بخشید.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹–۳۰، ۵۳–۵۴؛ امینی، اهتمام…، ص۱۹۸.</ref> | البته برخی اهتمام او را به حفظ [[حوزه علمیه قم]] مهمترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانستهاند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمیشد، زیرا بر این باور بود که موضعگیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجهای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و [[مذهب]] را در [[ایران]] استمرار بخشید.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹–۳۰، ۵۳–۵۴؛ امینی، اهتمام…، ص۱۹۸.</ref> | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
مهمترین اثر وی، [[درر الفوائد (کتاب)|درر الفوائد]] است که ''دُرَرُ الاصول'' هم نامیده شدهاست. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی [[سید محمد فشارکی]] دارد و از سوی دیگر از آرای مهم [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در قلمرو اصول فقه برآمده است. | مهمترین اثر وی، [[درر الفوائد (کتاب)|درر الفوائد]] است که ''دُرَرُ الاصول'' هم نامیده شدهاست. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی [[سید محمد فشارکی]] دارد و از سوی دیگر از آرای مهم [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در قلمرو اصول فقه برآمده است. | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل میباشند.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵–۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref> | مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل میباشند.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵–۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref> | ||
== نگارخانه == | ==نگارخانه== | ||
{{وسطچین}} | {{وسطچین}} | ||
<gallery> | <gallery> | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[آقابزرگ طهرانی]]، ''[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]''، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳. | * [[آقابزرگ طهرانی]]، ''[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]''، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳. | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9405 دانشنامه جهان اسلام] | *منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9405 دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226880/حائری،-حاج-شیخ-عبدالکریم دایرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/226880/حائری،-حاج-شیخ-عبدالکریم دایرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
{{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}} | {{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}} | ||
{{مراجع تقلید شیعه}} | {{مراجع تقلید شیعه}} |