ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه: تفاوت میان نسخهها
←خواستگاری خدیجه از پیامبر(ص)
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بنا به روایتی، [[ابوطالب]] به پیامبر(ص) پیشنهاد داد تا برای تجارت نزد خدیجه برود که زنی تاجر بود.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۹۳. </ref> طبق همین روایت، خدیجه از این پیشنهاد مطلع شده و خود به پیامبر(ص) پیشنهاد تجارت داد و گفت دو برابر دیگران حقالزحمه میدهم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۴ و ۱۰۵. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> برخی نیز گفتهاند خدیجه چون از درستکاری و امانتداری<ref>أیوب، زوجات النبی، دار الهادی، ص۳۹؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۲ش، ص۴۲.</ref> محمد(ص) با خبر بود، به او پیشنهاد همکاری در سفر شام نمود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، قاهره، ج۱، ص۱۲۱؛ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام محمد، ۱۳۹۱ش، ص۵۵.</ref> در این سفر، مَیسَره غلام خدیجه نیز همراه محمد(ص) بود و خدیجه به میسره توصیه کرد که هیچگونه مخالفتی با دستور و نظرات محمد نداشته باشد. <ref>الحلبی، السیرة الحلبیه، الناشر : دار الكتب العلمية، ج۱، ص۱۹۳.</ref> این سفر موفقیتآمیز بود و میسره در بازگشت از سفر از حُسن رفتار و امانتداری پیامبر برای خدیجه تعریف کرد و خدیجه به او علاقهمند شد. خدیجه به وسیله کسانی نظر پیامبر را درباره این ازدواج پرسید و چون پیامبر پذیرفت، عموهای پیامبر، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] و ابوطالب، خدیجه را از عمویش عمرو بن اَسَد خواستگاری کردند و این ازدواج صورت گرفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۴ و ۱۰۵. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | بنا به روایتی، [[ابوطالب]] به پیامبر(ص) پیشنهاد داد تا برای تجارت نزد خدیجه برود که زنی تاجر بود.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۹۳. </ref> طبق همین روایت، خدیجه از این پیشنهاد مطلع شده و خود به پیامبر(ص) پیشنهاد تجارت داد و گفت دو برابر دیگران حقالزحمه میدهم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۴ و ۱۰۵. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> برخی نیز گفتهاند خدیجه چون از درستکاری و امانتداری<ref>أیوب، زوجات النبی، دار الهادی، ص۳۹؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۲ش، ص۴۲.</ref> محمد(ص) با خبر بود، به او پیشنهاد همکاری در سفر شام نمود.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، قاهره، ج۱، ص۱۲۱؛ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام محمد، ۱۳۹۱ش، ص۵۵.</ref> در این سفر، مَیسَره غلام خدیجه نیز همراه محمد(ص) بود و خدیجه به میسره توصیه کرد که هیچگونه مخالفتی با دستور و نظرات محمد نداشته باشد. <ref>الحلبی، السیرة الحلبیه، الناشر : دار الكتب العلمية، ج۱، ص۱۹۳.</ref> این سفر موفقیتآمیز بود و میسره در بازگشت از سفر از حُسن رفتار و امانتداری پیامبر برای خدیجه تعریف کرد و خدیجه به او علاقهمند شد. خدیجه به وسیله کسانی نظر پیامبر را درباره این ازدواج پرسید و چون پیامبر پذیرفت، عموهای پیامبر، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] و ابوطالب، خدیجه را از عمویش عمرو بن اَسَد خواستگاری کردند و این ازدواج صورت گرفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۳ و ۱۰۴ و ۱۰۵. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | ||
به روایتی خدیجه پس از سفر شام خود به پیامبر(ص) پیشنهاد ازدواج داد و گفت که به سبب خویشاوندی، امانتداری، خوشاخلاقی و راستگویی محمد(ص) خواهان او شده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، قاهره، ج۱، ص۱۲۲.</ref> بر اساس روایتی دیگر، او به وساطت زنی به نام نفیسه دختر مُنیه از پیامبر(ص) خواستگاری کرد.<ref> | به روایتی خدیجه پس از سفر شام خود به پیامبر(ص) پیشنهاد ازدواج داد و گفت که به سبب خویشاوندی، امانتداری، خوشاخلاقی و راستگویی محمد(ص) خواهان او شده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، قاهره، ج۱، ص۱۲۲.</ref> بر اساس روایتی دیگر، او به وساطت زنی به نام نفیسه دختر مُنیه <ref>مرادی، «خدیجه»، ج۲۲، ذیل مدخل.</ref> یا منیه خواهر یعلی بن منبه از پیامبر(ص) خواستگاری کرد.<ref>حلبی، السیرة الحلبیه، الناشر : دار الكتب العلمية، ج ۱، ص۱۹۹.</ref> برخی گفتهاند خدیجه به پدر خود خُویلد شراب داد و او را مست کرد و او در عالم مستی به ازدواج دخترش با محمد رضایت داد.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۹۳. </ref> محققان این روایت را جعلی میدانند و گفتهاند اگر این روایت درست باشد، میبایست در همان زمان حکم به بطلان این ازدواج شود.<ref>زریاب خویی، سیره حضرت رسول، ۱۳۸۸ش، ص۹۶.</ref> احتمال دادهاند این روایات را دشمنان [[بنی فاطمه|بنیفاطمه]] جعل کرده باشند، زیرا فاطمه(س) و [[امامان شیعه]] حاصل این ازدواج هستند.<ref>زریاب خویی، سیره حضرت رسول، ۱۳۸۸ش، ص۹۶.</ref> | ||
=== مهریه === | === مهریه === |