پرش به محتوا

فهرست اصطلاحات فقهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
# استبراء [[ حیوان نجاست‌خوار|حیوان نجاستخوار]] یعنی باز داشتن آن از خوردن نجاست انسان تا وقتی که به خوراک طبیعی خود عادت کند.
# استبراء [[ حیوان نجاست‌خوار|حیوان نجاستخوار]] یعنی باز داشتن آن از خوردن نجاست انسان تا وقتی که به خوراک طبیعی خود عادت کند.
#استبراء از خون حیض یعنی وارسی فرج پس از قطع خون حیض در عادت ماهانه  قبل از ده روز  و وجود این احتمال که خون در رحم باقی مانده است. در این حالت زن باید پنبه‌ای داخل فرج خود کند،سپس آن را بیرون بیاورد و اگر پنبه به خون آلوده نشده باشد از حیض پاک است، در غیر این صورت باید صبر کند تا پاک شود.
#استبراء از خون حیض یعنی وارسی فرج پس از قطع خون حیض در عادت ماهانه  قبل از ده روز  و وجود این احتمال که خون در رحم باقی مانده است. در این حالت زن باید پنبه‌ای داخل فرج خود کند،سپس آن را بیرون بیاورد و اگر پنبه به خون آلوده نشده باشد از حیض پاک است، در غیر این صورت باید صبر کند تا پاک شود.
#ستبراء رحم برای طمینان از باردار نبودن کنیزان است. فروشنده کنیز قبل از فروش باید به مدت یک حیض از آمیزش با او خودداری کند و اگر کنیز از زنانی باشد که خون حیض نمی‌بیند، مدت استبراء ۴۵ روز است.
#استبراء رحم برای طمینان از باردار نبودن کنیزان است. فروشنده کنیز قبل از فروش باید به مدت یک حیض از آمیزش با او خودداری کند و اگر کنیز از زنانی باشد که خون حیض نمی‌بیند، مدت استبراء ۴۵ روز است.
; [[استحاضه]]
; [[استحاضه]]
: خونی که از بانوان در غیر حالت [[حیض]] یا زایمان خارج می‌شود، این خون اگر زیاد باشد [[استحاضه کثیره]] و اگر کم باشد [[استحاضه قلیله]] و در غیر این دو صورت [[استحاضه متوسطه]] نامیده می‌شود.
: خونی که از بانوان در غیر حالت [[حیض]] یا زایمان خارج می‌شود، این خون اگر زیاد باشد [[استحاضه کثیره]] و اگر کم باشد [[استحاضه قلیله]] و در غیر این دو صورت [[استحاضه متوسطه]] نامیده می‌شود.
خط ۶۷: خط ۶۷:
: یکی از [[مطهرات]] است و به دگرگونی شیء به صورتی که به حقیقت دیگری مبدل شود. مانند چوب نجسی که بسوزد و خاکستر شود یا سگی که در نمکزار فرو رفته و تبدیل به نمک شود که با این گونه استحاله شدن پاک می‌شوند بر خلاف جایی که حقیقت آن عوض نشود مثل آرد شدن گندم نجس.
: یکی از [[مطهرات]] است و به دگرگونی شیء به صورتی که به حقیقت دیگری مبدل شود. مانند چوب نجسی که بسوزد و خاکستر شود یا سگی که در نمکزار فرو رفته و تبدیل به نمک شود که با این گونه استحاله شدن پاک می‌شوند بر خلاف جایی که حقیقت آن عوض نشود مثل آرد شدن گندم نجس.
; [[فتوا #استفتاء|اِستفتاء]]
; [[فتوا #استفتاء|اِستفتاء]]
: [[فتوا]] خواستن، سؤال کردن و کسب نظر [[مجتهد]] درباره حکم شرعی یک مسأله.
: [[فتوا]] خواستن( درخواستِ فتوا)، سؤال کردن و کسب نظر [[مجتهد]] درباره [[احکام شرعی|حکم شرعی]] یک مسأله.
; [[استطاعت (حج)|اِستطاعت]]
; [[استطاعت (حج)|اِستطاعت]]
: توانایی انجام فریضه [[حج]] از لحاظ بدن، مال و راه.
: توانایی انجام فریضه [[حج]] از لحاظ بدن، مال و راه.
۱۸٬۳۳۸

ویرایش