|
|
خط ۷۶: |
خط ۷۶: |
|
| |
|
| ==آثار هنری== | | ==آثار هنری== |
|
| |
| ==ساختار بسمله==
| |
| بسمله مرکب از پنج جزء است که از جنبههای گوناگون بررسی شده است. بسمله از یک جار و مجرور تشکیل شده و فعل یا مبتدا و خبر در آن نیست. فعل آن به صور مختلف در تقدیر گرفته شده است. اسماء به کار رفته در آیه چهار اسمند که سه اسم از آن از اسمای حسنای الهی است و یک گروه سه تایی اسمی را تشکیل میدهد.
| |
|
| |
|
| |
| ====اسم====
| |
| درباره ریشه اسم دو قول عمده وجود دارد:
| |
| # اشتقاق از ریشه سُمُوّ که جمع آن اسماء است. سمو به معنی بلندی است. <ref>طریحی، ۲/۸۸۸</ref>
| |
| # اشتقاق از ریشه وَسم به معنای نشانه گذاری.<ref> زبیدی، ۸/۳۵۰؛ ۱۰/۱۸۳</ref>
| |
|
| |
| ====الله====
| |
| لفظ جلاله و مستجمع نام های الهی در قرآن. مقدسی درباره ریشه لفظ جلاله پنج قول ذکر کرده است.<ref> ص۶۴۵</ref> در تفسیر پرتویی از قرآن به ایجاز اینگونه گفته : فعل اله به معنای عبد، تحیر، تضرع، سکن آمده. اله نام معبود است چه حق و چه باطل. الله با حذف همزه و اضافه الف و لام نام همان معبود به حق است و الله نام جامع صفات خداوندی است.<ref> طالقانی، ۱/۲۴</ref>
| |
| این نام مشتقات فراوان در زبانهای مختلف سامی است و ریشه آن به ادیان کهن بازمیگردد. سابقه پرستش الله در میان اقوام سامی بسیار بوده و این نام برای آنان به ویژه در دو سه قرن پیش از [[اسلام]] در [[عربستان]] شناخته شده بود و حتی نام برخی اشخاص عبدالله بوده است. عرب علاوه بر خدایان متعدد، به وجود خدایی مقتدر در آسمانها که خالق است عقیده داشتند. بابلیان او را «ال» میخواندند. نَبطیان به نام «هلا» میشناختند. هرودت میگوید نبطیان خدایی را به نام «آلیلاه» میپرستیدهاند. این واژه در زبان آرامی به صورت Eloi و در زبان اکدی نیز به صورت Allatu به معنای الهه قدیم عرب آمده است. <ref>رک: مرکاتانت، ۱۶۱/IV؛ طباطبایی، ۱۹/۳۸؛ مشکور، ج۱/۳۲-۳۳؛ جفری، ۱۲۵؛ واعظ زاده خراسانی، ج۲، ص۶۲۷-۶۲۹ و ۶۳۵</ref> قُرطُبی برگرفتن اسم لات از لفظ الله را از برخی مفسران نقل میکند.<ref> قرطبی، ۱۷/۱۰</ref>
| |
|
| |
|
| ==منزلت بسمله== | | ==منزلت بسمله== |