Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==استفاده در اثبات حجیت فتوای مجتهد== | ==استفاده در اثبات حجیت فتوای مجتهد== | ||
به این آیه برای اثبات وجوب [[تقلید]] از [[مجتهد]] یا حجیت فتوای وی استدلال شده است؛ یعنی کسانی که احکام فقهی نمیدانند به مجتهدانی که به احکام فقه آشنایند، مراجعه کنند.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، | به این آیه برای اثبات وجوب [[تقلید]] از [[مجتهد]] یا حجیت فتوای وی استدلال شده است؛ یعنی کسانی که احکام فقهی نمیدانند به مجتهدانی که به احکام فقه آشنایند، مراجعه کنند.<ref>شیخ انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۹۰-۲۹۱؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۶؛ خویی، التنقیح، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> برخی اشکال کردهاند که منظور از اهلالذکر در این آیه امامان شیعه است و لذا سؤال از فقیهان و مراجعه به آنان را شامل نمیشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۴۰۹ق، ص۸۹-۹۰.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]] در پاسخ به این اشکال گفته است که اهلذکر، عنوان عامی است که در موارد مختلف، مصادیق مختلفی میپذیرد؛ در زمان حضور ائمه(ع)، آنان مصادیق اهلذکرند و باید از آنان سؤال شود و به آنان رجوع شود و در زمان [[غیبت]]، فقها نسبت به مردم، مصداق اهلذکرند و مردم باید به آنان مراجعه کنند.<ref>واعظ حسینی بهسودی، مصباح الاصول (تقریرات درس اصول فقه آیتالله خویی)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۲۰.</ref> | ||
== استفاده در اثبات حجیت خبر واحد== | == استفاده در اثبات حجیت خبر واحد== | ||
در [[اصول فقه]]، برخی برای اثبات حجیت [[خبر واحد]] به آیه اهلالذکر استناد کردهاند؛ با این استدلال که وقتی در آیه پرسیدن از اهلذکر واجب شمرده شده، لزوماً قبول سخن آنها هم واجب میشود؛ وگرنه وجوب پرسیدن لغو خواهد بود.<ref>انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۲؛ آخوند خراسانی، کفایةالاصول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۰.</ref> اشکالاتی به این استدلال مطرح کردهاند. از جمله [[شیخ مرتضی انصاری]] گفته است بنا بر روایات، مراد از اهلالذکر [[امامان]] است، نه راویانِ احادیث آنها.<ref>انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> | در [[اصول فقه]]، برخی برای اثبات حجیت [[خبر واحد]] به آیه اهلالذکر استناد کردهاند؛ با این استدلال که وقتی در آیه پرسیدن از اهلذکر واجب شمرده شده، لزوماً قبول سخن آنها هم واجب میشود؛ وگرنه وجوب پرسیدن لغو خواهد بود.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۲؛ آخوند خراسانی، کفایةالاصول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۰.</ref> اشکالاتی به این استدلال مطرح کردهاند. از جمله [[شیخ مرتضی انصاری]] گفته است بنا بر روایات، مراد از اهلالذکر [[امامان]] است، نه راویانِ احادیث آنها.<ref>شیخ | ||
انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
* آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق. | * آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق. | ||
* اصغرپور قراملکی، محسن، «اهلالذکر»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش. | * اصغرپور قراملکی، محسن، «اهلالذکر»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش. | ||
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، | * شیخ انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق. | ||
* بشوی، محمدیعقوب، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، در مجله پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، قم، جامعة المصطفی العالمیة، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۲ش. | * بشوی، محمدیعقوب، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، در مجله پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، قم، جامعة المصطفی العالمیة، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۲ش. | ||
* حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق. | * حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق. |