پرش به محتوا

امام علی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
[[ابوبکر]] در وصیت خود که توسط [[عثمان]] نوشته شد، مردم را به پیروی از عمر فراخواند و اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۷.</ref> امام علی(ع) در مقابل این اقدام سکوت کرد، اما سال‌ها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست و این کار را چنین توصیف کرد: «جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را درخواست می نمود (از آنجایی که می‌گفت مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم)، ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم می‌کرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر)، پستان‌های شتر خلافت را به‌سختی دوشیدند! در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، به‌قدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچ‌کس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قله دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدت طولانی با شدت اندوه، صبر کردم».<ref>نهج البلاغه خطبه شقشقیه.</ref>
[[ابوبکر]] در وصیت خود که توسط [[عثمان]] نوشته شد، مردم را به پیروی از عمر فراخواند و اعلام کرد: «من عمر بن خطّاب را به عنوان حاکم بر شما منصوب کردم. به او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۷.</ref> امام علی(ع) در مقابل این اقدام سکوت کرد، اما سال‌ها بعد، این انتصاب را مذموم و ناحق دانست و این کار را چنین توصیف کرد: «جای بسی شگفتی و حیرت است که ابوبکر در زمان حیاتش، فسخ بیعت مردم را درخواست می نمود (از آنجایی که می‌گفت مرا رها کنید که بهترینِ شما نیستم)، ولی بندهای خلافت را برای بعد از مرگش به سوی دیگری محکم می‌کرد. این دو نفر (ابوبکر و عمر)، پستان‌های شتر خلافت را به‌سختی دوشیدند! در صورتی که برجستگی من نسبت به آن اشخاص، به‌قدری است که من مانند رودی هستم که از آن، سیل خِرد جاری است و هیچ‌کس را یارای آن نیست که بتواند خود را به قله دانایی من برساند... و من شجاعانه در این مدت طولانی با شدت اندوه، صبر کردم».<ref>نهج البلاغه خطبه شقشقیه.</ref>


;عملکرد امام در زمان خلافت عمر
==== عملکرد امام در زمان خلافت عمر ====
خلافت عمر ده سال طول کشید و امام علی(ع) همان‌طور که در زمان ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ اما به‌عنوان یک مشاور در کنار عمر بود و بارها عمر را با راهنمایی‌های خود یاری کرد؛<ref>ابن حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییز الصحابه، ۱۳۲۸ق، ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۳۲۸ق، ج ۳، ص ۳۹.</ref> چنانکه مورّخان [[اهل سنت]] گفته‌اند، عمر کاری را بدون مشورت علی انجام نمی‌داد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دین‌داری او معتقد بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref> در مواردی بسیاری که حکم شرعی مسأله ای روشن نبود از امیرالمؤمنین(ع) کمک می خواست ونظر او را جویا می شد و امام هم بدون مسامحه و مماشات حکم را بیان می کردند به عنوان نمونه در  روایتی [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] گزارش کرده که در زمان حکومت عمر (خلیفه دوّم) در شهر مدینه، زن بدکاره‌ای بود که به فساد شهرت داشت، خبر به عمر رسید، دستور داد مامورین او را به نزد وی بیاورند، زن ترسید و به خانه‌های اطراف فرار کرد و بر او درد زایمان عارض گردید و بچّه‌ای که در رحم داشت، زنده سقط شد و بعد از چند لحظه  مُرد. عمر از این قضیه(ترس مادر و مرگ فرزندش) ناراحت شد، افراد حاضر در جلسه او را دلداری می دادند که مقصر نیست و گناهی  مرتکب نشده است  عمر گفت: از اباالحسن( امیرالمؤمنین)  سؤال کنید، حکم مساله چیست و چه باید کرد؟ آن حضرت به آنها فرمود اگر کارتان از روی [[اجتهاد]] بوده که به واقع نرسیده اید واگر از روی رأی خودتان بوده که خطا کرده اید آنگاه به عمر فرمود: [[دیه]] این کودک برعهده توست. «قَالَ عَلَیْکَ دِیَةُ الصَّبِیِّ». <ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۱۲.</ref>  على بن ابى‌طالب در برابر فتوحات اين دوران‌، همان موضعى را اتخاذ كرد كه در دوران‌ خليفه اوّل در پيش گرفته بود؛ اما چون در اين عصر، فتوحات دامنه گسترده‌ترى‌ داشت‌، نقش على‌(ع) نسبت به دوران ابوبكر در اين باره‌، ملموس‌تر و چشمگيرتر بود. در هيچ‌یک از مآخذ تاريخى و حديثى‌، شركت على‌(ع) در فتوحات اين دوران گزارش نشده است. در هیچ یک از منابع این دوره، دیده نشده است که عُمَر از علی بن ابی‌طالب(ع) نظر مشورتى بخواهد، و امام علی(ع) امتناع کند؛ بلكه‌ بنابر روايتى از [[امام باقر(ع)]]، عمر امور حكومت را كه از مهمترين آنها مسئله فتوحات بود، با نظرخواهى از على‌(ع) به سامان مى‌رساند.<ref>صدوق‌، الخصال‌، ج‌۲، ص‌۴۲۴؛ مفید، الاختصاص‌، تصحيح و تعليق على‌اكبر غفارى‌، ص‌۱۷۳.</ref> از سویی دیگر، اصحاب و پيروان على(ع) در فتوحات دوران عمر، نقش بسزايى‌ داشتند.<ref>برای نمونه ر.ک: واقدى‌، المغازی، ج‌۲، ص‌۲۵۱؛ طبرى‌، تاریخ طبری، ج‌۳، ص‌۱۲۱-۱۲۴؛ دينورى‌، اخبار الطوال، ص‌۱۲۶؛ رافعى قزوينى‌، التدوين فى اخبار قزوين‌، ج‌۱، ص‌۷۸؛ ذهبى‌، العبر فى خَبَر من عَبَرَ، ج‌۱، ص‌۲۶؛ مَقْدِسى‌، البدء و التاريخ‌، ج‌۵، ص‌۱۸۲. .</ref>
خلافت عمر ده سال طول کشید و امام علی(ع) همان‌طور که در زمان ابوبکر، مسندی را بر عهده نگرفت، در زمان عمر نیز از پذیرش هرگونه مسئولیتی خودداری کرد؛ اما به‌عنوان یک مشاور در کنار عمر بود و بارها عمر را با راهنمایی‌های خود یاری کرد؛<ref>ابن حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییز الصحابه، ۱۳۲۸ق، ج ۲، ص ۵۰۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۳۲۸ق، ج ۳، ص ۳۹.</ref> چنانکه مورّخان [[اهل سنت]] گفته‌اند، عمر کاری را بدون مشورت علی انجام نمی‌داد؛ زیرا به خردمندی و دقّت نظر و دین‌داری او معتقد بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref> در مواردی بسیاری که حکم شرعی مسأله ای روشن نبود از امیرالمؤمنین(ع) کمک می خواست ونظر او را جویا می شد و امام هم بدون مسامحه و مماشات حکم را بیان می کردند به عنوان نمونه در  روایتی [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] گزارش کرده که در زمان حکومت عمر (خلیفه دوّم) در شهر مدینه، زن بدکاره‌ای بود که به فساد شهرت داشت، خبر به عمر رسید، دستور داد مامورین او را به نزد وی بیاورند، زن ترسید و به خانه‌های اطراف فرار کرد و بر او درد زایمان عارض گردید و بچّه‌ای که در رحم داشت، زنده سقط شد و بعد از چند لحظه  مُرد. عمر از این قضیه(ترس مادر و مرگ فرزندش) ناراحت شد، افراد حاضر در جلسه او را دلداری می دادند که مقصر نیست و گناهی  مرتکب نشده است  عمر گفت: از اباالحسن( امیرالمؤمنین)  سؤال کنید، حکم مساله چیست و چه باید کرد؟ آن حضرت به آنها فرمود اگر کارتان از روی [[اجتهاد]] بوده که به واقع نرسیده اید واگر از روی رأی خودتان بوده که خطا کرده اید آنگاه به عمر فرمود: [[دیه]] این کودک برعهده توست. «قَالَ عَلَیْکَ دِیَةُ الصَّبِیِّ». <ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۳۱۲.</ref>  على بن ابى‌طالب در برابر فتوحات اين دوران‌، همان موضعى را اتخاذ كرد كه در دوران‌ خليفه اوّل در پيش گرفته بود؛ اما چون در اين عصر، فتوحات دامنه گسترده‌ترى‌ داشت‌، نقش على‌(ع) نسبت به دوران ابوبكر در اين باره‌، ملموس‌تر و چشمگيرتر بود. در هيچ‌یک از مآخذ تاريخى و حديثى‌، شركت على‌(ع) در فتوحات اين دوران گزارش نشده است. در هیچ یک از منابع این دوره، دیده نشده است که عُمَر از علی بن ابی‌طالب(ع) نظر مشورتى بخواهد، و امام علی(ع) امتناع کند؛ بلكه‌ بنابر روايتى از [[امام باقر(ع)]]، عمر امور حكومت را كه از مهمترين آنها مسئله فتوحات بود، با نظرخواهى از على‌(ع) به سامان مى‌رساند.<ref>صدوق‌، الخصال‌، ج‌۲، ص‌۴۲۴؛ مفید، الاختصاص‌، تصحيح و تعليق على‌اكبر غفارى‌، ص‌۱۷۳.</ref> از سویی دیگر، اصحاب و پيروان على(ع) در فتوحات دوران عمر، نقش بسزايى‌ داشتند.<ref>برای نمونه ر.ک: واقدى‌، المغازی، ج‌۲، ص‌۲۵۱؛ طبرى‌، تاریخ طبری، ج‌۳، ص‌۱۲۱-۱۲۴؛ دينورى‌، اخبار الطوال، ص‌۱۲۶؛ رافعى قزوينى‌، التدوين فى اخبار قزوين‌، ج‌۱، ص‌۷۸؛ ذهبى‌، العبر فى خَبَر من عَبَرَ، ج‌۱، ص‌۲۶؛ مَقْدِسى‌، البدء و التاريخ‌، ج‌۵، ص‌۱۸۲. .</ref>