پرش به محتوا

تناسخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آذر]]|روز=[[۱۵]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=H.shamloo  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آذر]]|روز=[[۱۵]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=H.shamloo  }}
{{معاد-عمودی}}
{{معاد-عمودی}}
'''تناسخ''' یا بازپیدایی را به‌معنای انتقال روح انسان از جسمی به جسم دیگر دانسته‌اند. گفته شده که در فرایند تناسخ زندگی گذشتۀ فرد چگونگی جسم جدید او را تعیین می‌کند. هسته اصلی مفهوم تناسخ را حضور روح پس از مرگ در جهان جسمانی برشمرده‌اند.
'''تناسخ''' یا بازپیدایی را به‌معنای انتقال [[روح انسان]] از جسمی به جسم دیگر دانسته‌اند. گفته شده که در فرایند تناسخ زندگی گذشتۀ فرد چگونگی جسم جدید او را تعیین می‌کند. هسته اصلی مفهوم تناسخ را حضور روح پس از [[مرگ]] در جهان جسمانی برشمرده‌اند.


از نظر محققان، باور به تناسخ در عقاید اکثریت مسلمانان، از جمله شیعیان، جایی نداشته است. در میان شیعیان، باور به تناسخ باطل و اعتقاد به آن، به‌دلیل انکار معاد، کفر دانسته شده است. روایاتی از [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] در رد بر تناسخ وارد شده است. برخی از عالمان اهل‌سنت، تناسخ را با عقیده [[رجعت]] در باور شیعه یکی دانسته‌اند و به همین دلیل آنان را از معتقدان به تناسخ دانسته‌اند. عالمان شیعه با تلاش برای روشن‌کردن تفاوت میان رجعت و تناسخ این باور را رد کرده‌اند. مفسران و متکلمان شیعه نیز با ارائه استدلال‌هایی تناسخ را باطل دانسته‌اند.
از نظر محققان، باور به تناسخ در عقاید اکثریت [[مسلمان|مسلمانان]]، از جمله [[شیعه|شیعیان]]، جایی نداشته است. در میان شیعیان، باور به تناسخ باطل و اعتقاد به آن، به‌دلیل انکار [[معاد]]، کفر دانسته شده است. روایاتی از [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] در رد تناسخ وارد شده است. برخی از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، تناسخ را با عقیده [[رجعت]] در باور شیعه یکی دانسته‌اند و به همین دلیل آنان را از معتقدان به تناسخ دانسته‌اند. عالمان شیعه با تلاش برای روشن‌کردن تفاوت میان رجعت و تناسخ این باور را رد کرده‌اند. [[تفسیر قرآن|مفسران]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه نیز با ارائه استدلال‌هایی تناسخ را باطل دانسته‌اند.


مواجهه مسلمانان با تمدن‌ها و ادیان دیگر را از عوامل گرایش برخی مسلمان به تناسخ قلمداد کرده‌اند. [[غالیان|غلات]] را از اولین معتقدان به تناسخ به‌شمار برده‌اند. از نظر محققان، برخی فرقه‌شناسان اسلامی از سر تسامح عقیده برخی فرقه‌های غالی شیعه، مانند [[کیسانیه]]، در حلول روح الهی در روح [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] را با عقیده تناسخ یکسان دانسته‌اند.  
مواجهه مسلمانان با تمدن‌ها و ادیان دیگر را از عوامل گرایش برخی از آنان به تناسخ قلمداد کرده‌اند. [[غالیان|غلات]] را از اولین معتقدان به تناسخ به‌شمار برده‌اند. از نظر محققان، برخی فرقه‌شناسان اسلامی از سر تسامح عقیده برخی فرقه‌های غالی شیعه، در حلول روح الهی در روح [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] را با عقیده تناسخ یکسان دانسته‌اند.  


محمد بن زکریای رازی را نخستین فیلسوف اسلامی معتقد به تناسخ دانسته‌اند. در میان دیگر فیلسوفان اسلامی، اخوان الصفاء و فارابی را نیز دارای گرایش به تناسخ، با تفسیری خاص، به‌شمار برده‌اند. ابن‌سینا نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به رد تناسخ پرداخته است. از نظر برخی محققان، [[ملاصدرا]]، بر مبناى نظریه حرکت جوهرى، نحوه ایجاد و بقاى نفس را به‌گونه‌اى تعریف می‌کند که اثبات تناسخ ناممکن می‌شود.
محمد بن زکریای رازی را نخستین فیلسوف اسلامی معتقد به تناسخ دانسته‌اند. [[ابن‌سینا]] نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به رد تناسخ پرداخته است. از نظر برخی محققان، [[ملاصدرا]]، بر مبناى نظریه حرکت جوهرى، نحوه ایجاد و بقاى [[نفس]] را به‌گونه‌اى تعریف می‌کند که اثبات تناسخ ناممکن می‌شود.


برخی محققان معتقدند که مبانی عرفان اسلامی، از جمله شوق عارفان به ترک کامل دنیا نمی‌تواند با تناسخ سازگار باشد. این عدم سازگاری از نظر آنان به دلیل آن است که تناسخ خود نوعی بازگشت روح به بدنِ دنیوی است. حضور بنیادهای عقیدتی اسلامی، مانند عقیده معاد، در اندیشه عارفان و صوفیان اسلامی را نیز از جمله دلایل رد تناسخ توسط آنان دانسته‌اند. گفته شده که اعتقاد برخی صوفیان اسلامی به حلول موجب متهم‌شدن آنان به تناسخ شده است. امری که تلاش آنان
برخی محققان معتقدند که مبانی عرفان اسلامی، از جمله شوق عارفان به ترک کامل دنیا نمی‌تواند با تناسخ سازگار باشد، چون تناسخ خود نوعی بازگشت روح به بدنِ دنیوی است. حضور بنیادهای عقیدتی اسلامی، مانند عقیده [[معاد]]، در اندیشه عارفان و صوفیان اسلامی را نیز از جمله دلایل رد تناسخ توسط آنان دانسته‌اند. گفته شده که اعتقاد برخی صوفیان اسلامی به [[حلولیه|حلول]] و تجلی (ظهور الهی در موجودات) موجب متهم‌شدن آنان به تناسخ شده است. امری که تلاش سایر عارفان و صوفیان اسلامی را برای نفی آن در پی داشته است.


== تعریف و جایگاه ==
== تعریف و جایگاه ==
خط ۴۱: خط ۴۱:
در منابع، از دیگر معتقدان به تناسخ به افراد و گروه‌های دیگری نیز اشاره شده است؛ از جمله [[ابن‌ ابی‌العوجاء|ابن ابی‌العوجاء]]،<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، قاهره، ص۱۱۵.</ref> برخی عالمان معتزلی،<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۴۰۸ق، ص۲۶۱-۲۶۲؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص۶۰-۶۲</ref> [[علویان (سوریه)|نُصَیریه]]<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref>، [[دروزیه]]،<ref>نویسنده ناشناس، کتاب النقط و الدوایر، ۱۹۰۲ق، ص۳۰-۳۲.</ref> [[اهل حق]]،<ref>خواجه‌الدین، سرسپردگان، ۱۳۴۹ش، ص۱۴.</ref>، راوندیه،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۸۱.</ref> سپیدجامگان،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> خرمدینیّه،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۷۰.</ref> و برخی فرقه‌های التقاطی مانند، یزیدیان، آذر کیوانیان، نقطویان و پسیخانیان.<ref>ذکاوتی قراگوزلو، «تناسخ و نحله‌های شعوبی متأخر»، ص۶۲-۷۳.</ref>
در منابع، از دیگر معتقدان به تناسخ به افراد و گروه‌های دیگری نیز اشاره شده است؛ از جمله [[ابن‌ ابی‌العوجاء|ابن ابی‌العوجاء]]،<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، قاهره، ص۱۱۵.</ref> برخی عالمان معتزلی،<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۴۰۸ق، ص۲۶۱-۲۶۲؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص۶۰-۶۲</ref> [[علویان (سوریه)|نُصَیریه]]<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref>، [[دروزیه]]،<ref>نویسنده ناشناس، کتاب النقط و الدوایر، ۱۹۰۲ق، ص۳۰-۳۲.</ref> [[اهل حق]]،<ref>خواجه‌الدین، سرسپردگان، ۱۳۴۹ش، ص۱۴.</ref>، راوندیه،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۸۱.</ref> سپیدجامگان،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> خرمدینیّه،<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۲۷۰.</ref> و برخی فرقه‌های التقاطی مانند، یزیدیان، آذر کیوانیان، نقطویان و پسیخانیان.<ref>ذکاوتی قراگوزلو، «تناسخ و نحله‌های شعوبی متأخر»، ص۶۲-۷۳.</ref>
==تناسخ در فلسفه اسلامی==
==تناسخ در فلسفه اسلامی==
{{اصلی|تناسخ در فلسفه و عرفان}}برخی محققان معتقدند که در تاریخ فلسفه اسلامی وجود فیلسوفان معتقد یا متمایل به تناسخ موجب عمیق‌تر شدن ادله موافقان تناسخ و به تبع آن ادله مخالفان آن شده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص</ref> محمد بن زکریای رازی را نخستین فیلسوف اسلامی معتقد به تناسخ دانسته‌اند.<ref>؟</ref> در میان دیگر فیلسوفان اسلامی، اخوان الصفاء و فارابی را نیز دارای گرایش به تناسخ با تفسیری خاص به‌شمار برده‌اند.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص</ref>  
{{اصلی|تناسخ در فلسفه و عرفان}}برخی محققان معتقدند که در تاریخ فلسفه اسلامی وجود فیلسوفان معتقد یا متمایل به تناسخ موجب عمیق‌تر شدن ادله موافقان تناسخ و به تبع آن ادله مخالفان آن شده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص</ref> محمد بن زکریای رازی (۲۵۱ـ۳۱۳ق) را نخستین فیلسوف اسلامی معتقد به تناسخ دانسته‌اند.<ref>؟</ref> در میان دیگر فیلسوفان اسلامی، اخوان الصفاء و فارابی را نیز دارای گرایش به تناسخ با تفسیری خاص به‌شمار برده‌اند.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص</ref>  


ابن‌سینا نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به تناسخ پرداخته است.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص</ref> گفته شده که در میان فیلسوفان اسلامی، ابن‌سینا و پیروان او، با فرض اینکه اساس تناسخ اعتقاد به قدیم‌بودن نفس انسانی است، برای رد تناسخ تلاش کردند؛ تلاشی که معطوف به نفى قدیم‌بودن و اثبات حادث‌بودن نفس انسانی بوده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> ابن‌سینا طی استدلالی تلاش می‌کند تا نشان دهد که لازمه تناسخ تعلق دو نفس به یک بدن خواهد بود و از محال‌بودن این نتیجه بطلان تناسخ را اثبات کند.<ref>ابن‌سینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> به گزارش برخی محققان، این استدلال ابن‌سینا از سوی سایر فیلسوفان مشائی مورد استقبال قرار گرفت و در آثارشان تکرار شد.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref>
ابن‌سینا نخستین فیلسوف اسلامی دانسته شده که به تفصیل به تناسخ پرداخته است.<ref>ذهبی، «تناسخ در جهان اسلام»، ص</ref> گفته شده که در میان فیلسوفان اسلامی، ابن‌سینا و پیروان او، با فرض اینکه اساس تناسخ اعتقاد به قدیم‌بودن نفس انسانی است، برای رد تناسخ تلاش کردند؛ تلاشی که معطوف به نفى قدیم‌بودن و اثبات حادث‌بودن نفس انسانی بوده است.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref> ابن‌سینا طی استدلالی تلاش می‌کند تا نشان دهد که لازمه تناسخ تعلق دو نفس به یک بدن خواهد بود و از محال‌بودن این نتیجه بطلان تناسخ را اثبات کند.<ref>ابن‌سینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> به گزارش برخی محققان، این استدلال ابن‌سینا از سوی سایر فیلسوفان مشائی مورد استقبال قرار گرفت و در آثارشان تکرار شد.<ref>مینایی، «تناسخ»، ص۹۳.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۶٬۱۴۴

ویرایش