پرش به محتوا

ابن‌سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۶۱: خط ۶۱:
برخی نیز اشاره کرده‌اند ابن‌سینا مطالبی درباره [[امام علی علیه‌السلام |امام علی (ع)]] و لزوم انتصاب{{یادداشت| بوعلی سینا در بحث شرایط حاکم و امام و اشاره به چگونگی انتخاب حاکم در جمله‌ای تصریح می‌کند که جانشینی از راه نص درست‌ترین و صواب‌ترین شیوه است وعلتش را پیشگیری از اختلافات دانسته است (و الاستخلاف بالنص أصوب فإن ذلک لا یؤدی إلی التشعب و التشاغب و الاختلاف) این جمله می‌تواند تأییدی بر گرایش شیعی بوعلی سینا باشد. الهیات شفا، ص۴۵۲}} او از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر اکرم (ص)]] و ویژگی‌های امام مطرح کرده و از [[اسماعیلیه|مذهب اسماعیلیه]] تبری جسته است.<ref>نگاه کنید به: بهشتی، «[https://jpht.ut.ac.ir/article_18327.html مذهب اعتقادی بوعلی سینا]»، ص۶–۱۶.</ref> برخی شیعه بودن او را پذیرفته‌اند؛ اما براین باورند با توجه به احترام ابن‌سینا به [[ابوبکر بن ابی‌قحافه |ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب |عمر]] و عاقل‌تر دانستن عمر از امام علی (ع)، او شیعه امامیه نمی‌تواند باشد؛{{یادداشت|ابوعلی سینا در کتاب الهیات شفاء در فصل ۵ از مقاله دهم [فصل فی الخلیفة و الإمام و وجوب طاعتهما، و الإشارة إلی السیاسات و المعاملات و الأخلاق] در بحث خلیفه و امام به پاره ای از شرایط و ویژگی‌های مهم خلیفه (حاکم) پرداخته است و عقل و تدبیر (مدیریت نیکو) را از شرایط مهم برشمرده است و این دو ویژگی را بر علم مقدم داشته است و تصریح کرده که اگر دو نفر هر دو عالم و عاقل بودند ولی یکی اعقل (عاقل‌تر) و مدیرتر و دیگری اعلم (داناتر) است؛ اعلم باید به اعقل کمک کند و مشاوره دهد و اعقل نیز از اعلم استمداد و طلب یاری کند. چنان‌که عمر و علی (ع) انجام دادند. فیلزم أعلمهما أن یشارک أعقلهما، و یعاضده، و یلزم أعقلهما أن یعتضد به و یرجع إلیه، مثل ما فعل عمر و علی. ابن‌سینا، الهیات شفا، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۲.}} اما اینکه او شیعه زیدیه بوده یا اسماعیلیه، قضاوت دراین باره سخت است.<ref>نگاه کنید به: «[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=44&lid=0&mid=394638&catid=27795 مذهب ابن‌سینا]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.</ref> کتابی با عنوان «توفیق التطبیق: فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیة الإثنی عشریة» توسط علی بن فضل‌الله جیلانی (گیلانی)، از عالمان شیعی در قرن یازدهم قمری، در اثبات تشیع امامیه ابن‌سینا نگارش و چاپ شده است.<ref>نگاه کنید به: جیلانی، [https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=590093 توفیق التطبیق فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الامامیة الاثنی عشریة].</ref>
برخی نیز اشاره کرده‌اند ابن‌سینا مطالبی درباره [[امام علی علیه‌السلام |امام علی (ع)]] و لزوم انتصاب{{یادداشت| بوعلی سینا در بحث شرایط حاکم و امام و اشاره به چگونگی انتخاب حاکم در جمله‌ای تصریح می‌کند که جانشینی از راه نص درست‌ترین و صواب‌ترین شیوه است وعلتش را پیشگیری از اختلافات دانسته است (و الاستخلاف بالنص أصوب فإن ذلک لا یؤدی إلی التشعب و التشاغب و الاختلاف) این جمله می‌تواند تأییدی بر گرایش شیعی بوعلی سینا باشد. الهیات شفا، ص۴۵۲}} او از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر اکرم (ص)]] و ویژگی‌های امام مطرح کرده و از [[اسماعیلیه|مذهب اسماعیلیه]] تبری جسته است.<ref>نگاه کنید به: بهشتی، «[https://jpht.ut.ac.ir/article_18327.html مذهب اعتقادی بوعلی سینا]»، ص۶–۱۶.</ref> برخی شیعه بودن او را پذیرفته‌اند؛ اما براین باورند با توجه به احترام ابن‌سینا به [[ابوبکر بن ابی‌قحافه |ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب |عمر]] و عاقل‌تر دانستن عمر از امام علی (ع)، او شیعه امامیه نمی‌تواند باشد؛{{یادداشت|ابوعلی سینا در کتاب الهیات شفاء در فصل ۵ از مقاله دهم [فصل فی الخلیفة و الإمام و وجوب طاعتهما، و الإشارة إلی السیاسات و المعاملات و الأخلاق] در بحث خلیفه و امام به پاره ای از شرایط و ویژگی‌های مهم خلیفه (حاکم) پرداخته است و عقل و تدبیر (مدیریت نیکو) را از شرایط مهم برشمرده است و این دو ویژگی را بر علم مقدم داشته است و تصریح کرده که اگر دو نفر هر دو عالم و عاقل بودند ولی یکی اعقل (عاقل‌تر) و مدیرتر و دیگری اعلم (داناتر) است؛ اعلم باید به اعقل کمک کند و مشاوره دهد و اعقل نیز از اعلم استمداد و طلب یاری کند. چنان‌که عمر و علی (ع) انجام دادند. فیلزم أعلمهما أن یشارک أعقلهما، و یعاضده، و یلزم أعقلهما أن یعتضد به و یرجع إلیه، مثل ما فعل عمر و علی. ابن‌سینا، الهیات شفا، ۱۴۰۴ق، ص۴۵۲.}} اما اینکه او شیعه زیدیه بوده یا اسماعیلیه، قضاوت دراین باره سخت است.<ref>نگاه کنید به: «[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=44&lid=0&mid=394638&catid=27795 مذهب ابن‌سینا]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.</ref> کتابی با عنوان «توفیق التطبیق: فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الإمامیة الإثنی عشریة» توسط علی بن فضل‌الله جیلانی (گیلانی)، از عالمان شیعی در قرن یازدهم قمری، در اثبات تشیع امامیه ابن‌سینا نگارش و چاپ شده است.<ref>نگاه کنید به: جیلانی، [https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=590093 توفیق التطبیق فی اثبات أن الشیخ الرئیس من الامامیة الاثنی عشریة].</ref>


== فعالیت و ارتباط با حکومت ==
== ارتباط با حکومت ==
زندگی ابن‌سینا با حکومت‌های کلان و خرد متعددی هم‌زمان بود. او از [[غزنویان]] دوری می‌کرد و با حاکمانی از [[سامانیان]]، [[خوارزمشاهیان]]، [[آل زیار]]، [[آل بویه]] و [[آل‌کاکویه |آل کاکویه]] همکاری داشت و آنان نیز از توانایی‌های او استفاده می‌کردند. ابن سینا یکبار توانست نوح بن منصور (حکومت: ۳۶۵–۳۸۷ق) را درمان کند و از آن پس در شمار نزدیکان وی درآمد و اجازه گرفت به کتابخانه بزرگ و مشهور نوح راه یابد ولی پس از چندی آن کتابخانه آتش گرفت و همه کتاب‌ها سوخته شد.<ref>درباره این کتابخانه و آتش گرفتن آن نک: مقاله ماکس و ایزوایلر۱، «ابن‌سینا و کتابخانه‌های ایرانی زمان وی» در «یادنامه ابن‌سینا»، ۶۳–۴۸، به ویژه ۵۶، که نویسنده حدس می‌زند کتابخانه در ذی القعده ۳۸۹ق/ اکتبر۹۹۹م آتش گرفته است.</ref> حسین پس از فوت پدرش، برخی کارهای وی را در حکومت عبدالملک بن نوح (حکومت: ۳۸۹–۳۹۰ق)، آخرین حاکم سامانی را برعهده گرفت.<ref>بیهقی، علی، ۴۴</ref> با سرنگونی این سلسله، ابن‌سینا در ۳۹۲ق به گُرگانْج (اورگَنج ـ جُرجانیه)، مرکز حکومت آل مأمون (خوارزمشاهیان اولیه) رفت.{{سخ}}در این هنگام ابوالحسین سهیلی، وزیر حاکم حقوق ماهیانه‌ای برای ابن‌سینا مقرر گردید. پس از چندی، به گفته ابن‌سینا، بار دیگر «ضرورت وی را بر آن داشت» که گرگانج را ترک کند. وی درباره چگونگی این ضرورت چیزی نمی‌گوید، اما [[نظامی عروضی]]<ref>ص ۷۷</ref> گفته [[سلطان محمود غزنوی]] (حکومت: ۳۸۸–۴۲۱ق/۹۹۸–۱۰۳۰م) از این امیر درخواست کرد که چند تن از دانشمندان دربار خود، از جمله ابن‌سینا را به دربار وی گسیل دارد. [[ابوریحان بیرونی]] و چندی دیگر به این سفر رضایت دادند، اما ابن‌سینا و دانشمند دیگری به نام ابوسَهل مسیحی از رفتن سر باز زدند و ناگزیر شدند که گرگانج را ترک گویند.{{سخ}}در ۴۰۴ق ابن‌سینا به سمت [[ری]] رفت. وی در آنجا به خدمت همسر علی فخرالدوله [[آل بویه]] (درگذشت:۳۸۷ق) و مادر ابوطاهر شمس‌الدین، پسر فخرالدوله درآمد که پس از مرگ پدرش، فرمانروای [[همدان]] و قَرمیسَن (کرمانشاه) شده بود. در گزارشی از [[خواندمیر]] آمده که با حمله محمود غزنوی به [[عراق عجم]] ابن‌سینا از [[ری]] به [[قزوین]] و از قزوین به [[همدان]] شتافت.<ref>ص ۱۲۸–۱۲۹</ref> چندی پس از مرگ شمس الدوله، همدان زیر فرمانروایی علاءالدوله محمد کاکویه (حکومت: ۳۹۸–۴۴۳ق) قرار گرفت.<ref>همو، حوادث سال ۴۲۱ق؛ جوزجانی، ص۲.</ref> با ارتباط بین ابن‌سینا و علاءالدوله، او به اصفهان رفت.<ref>ابن‌اثیر، حوادث سال ۴۱۱ق</ref>
زندگی ابن‌سینا با حکومت‌های کلان و خرد متعددی هم‌زمان بود. او از [[غزنویان]] دوری می‌کرد و با حاکمانی از [[سامانیان]]، [[خوارزمشاهیان]]، [[آل زیار]]، [[آل بویه]] و [[آل‌کاکویه |آل کاکویه]] همکاری داشت و آنان نیز از توانایی‌های او استفاده می‌کردند. ابن سینا یکبار توانست نوح بن منصور (حکومت: ۳۶۵–۳۸۷ق) را درمان کند و از آن پس در شمار نزدیکان وی درآمد. حسین پس از فوت پدرش، برخی کارهای وی را در حکومت عبدالملک بن نوح (حکومت: ۳۸۹–۳۹۰ق)، آخرین حاکم سامانی را برعهده گرفت.<ref>بیهقی، علی، ۴۴</ref>
 
با سرنگونی سامانیان، ابن‌سینا در ۳۹۲ق به گُرگانْج (اورگَنج ـ جُرجانیه)، مرکز حکومت آل مأمون (خوارزمشاهیان اولیه) رفت. پس از آن در ری و همدان و اصفهان به دربار پادشاهان آل بویه درآمد و مدتی وزارت شمس الدوله دیلمی را به عهده داشت و سرانجام به خدمت علاءالدوله کاکویه که از خویشاوندان آل‌بویه بود و سالها به استقلال بر اصفهان و همدان حکومت داشت راه یافت. ابن سینا بنا به علائق ملی، همه عمر را در خدمت سلاطین ایرانی‌الاصل گذراند.<ref>فرزام، «ابن سینا فیلسوف بزرگ ایرانی»، ص۱۰.</ref>{{سخ}}


== آثار ==
== آثار ==
confirmed، templateeditor
۵٬۷۱۹

ویرایش