confirmed، protected، templateeditor
۱٬۶۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شیعه}} | {{شیعه}} | ||
{{درباره ۲|اجتهاد در برابر نص|آشنایی با کتاب اجتهاد در برابر نص مدخلِ|النص و الاجتهاد (کتاب)| }} | {{درباره ۲|اجتهاد در برابر نص|آشنایی با کتاب اجتهاد در برابر نص مدخلِ|النص و الاجتهاد (کتاب)| }} | ||
'''اجتهاد در مقابل نَصّ''' اصطلاحی در [[فقه]] و [[کلام | '''اجتهاد در مقابل نَصّ''' اصطلاحی در [[فقه امامیه|فقه]] و [[کلام امامیه|کلام شیعه]]. این اصطلاح به معنای مقدم داشتن نظر شخصی، بر کلام صریح و روشن [[قرآن]] یا [[چهارده معصوم|معصومین]] است. | ||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
نص به کلام معتبر و صریح و آشکاری گفته میشود که بیش از یک معنا نداشته باشد.<ref>. فرهنگ فارسی، ج۳، ص۲۳۹۹.</ref> مقصود عالمان فقه و | نص به کلام معتبر و صریح و آشکاری گفته میشود که بیش از یک معنا نداشته باشد.<ref>. فرهنگ فارسی، ج۳، ص۲۳۹۹.</ref> مقصود عالمان فقه و [[اصول فقه|اصول]] از اصطلاح اجتهاد در مقابل نص، مقدم داشتن نظر شخصی [[مجتهد]] در برابر فرمان [[خدا]]، یا [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا دیگر [[چهارده معصوم|معصومان]] دانسته شده است.<ref>یوسفی مقدم، درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، ۱۳۸۷ش، ص ۲۷۶.</ref> | ||
==نظر فقیهان== | ==نظر فقیهان== | ||
[[مجتهد|فقیهان شیعه]]<ref>. جواهر الکلام، ج۳۰، ص۱۴۱؛ ینابیع الاحکام، ص۵۰۱؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۱۵ و النص و الاجتهاد، ص۱۹.</ref> و بیشتر فقیهان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند که اجتهاد در برابر دلیل قطعی، صحیح نیست.<ref>. حاشیه البنائی، ج۲، ص۳۸۷.</ref> برخی [[صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] نیز در اجتهادهای خود تقدیم نص بر [[اجتهاد]] را مراعات کرده و هیچ گاه در برابر نص، اجتهاد نمیکردهاند.<ref>. اعلام الموقعین، ج۱، ص۲۹ و ۳۰. به نقل از درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، صفحه ۲۷۷</ref> | |||
دلیل اینان، علاوه بر عقل، آیات [[قرآن]] و [[روایات]] شیعه و اهل سنت است: | دلیل اینان، علاوه بر عقل، آیات [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] شیعه و اهل سنت است: | ||
* آیه ۱۱۶ [[سوره نحل]]: {{عربی|وَ لاتَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللّهِ الکَذِبَ، إِنَّ الَّذِینَ یفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الکَذِبَ لایفْلِحُونَ |ترجمه=و با دروغی که بر زبانتان میرود مگویید:این حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بندید.همانا کسانی که بر خدا دروغ بندند، رستگار نخواهند شد}}. در این آیه خداوند از دروغ بستن به خدا و پیامبر، و حلال و حرام کردن چیزی که خدا و رسول به آن فرمان دادهاند نهی کرده و چنین افرادی را عاقبت به خیر نمیداند. | * آیه ۱۱۶ [[سوره نحل]]: {{عربی|وَ لاتَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الکَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللّهِ الکَذِبَ، إِنَّ الَّذِینَ یفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الکَذِبَ لایفْلِحُونَ |ترجمه=و با دروغی که بر زبانتان میرود مگویید:این حلال است و آن حرام، تا بر خدا دروغ بندید.همانا کسانی که بر خدا دروغ بندند، رستگار نخواهند شد}}. در این آیه خداوند از دروغ بستن به خدا و پیامبر، و حلال و حرام کردن چیزی که خدا و رسول به آن فرمان دادهاند نهی کرده و چنین افرادی را عاقبت به خیر نمیداند. | ||
* آیه ۶۵ [[سوره نساء]] است: {{عربی|فَلا وَرَبِّکَ لایؤْمِنُونَ حَتّی یحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لایجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلِیماً|ترجمه=به پروردگارت سوگند که ایمان ندارند مگر تو را در آن چه میانشان اختلاف است داور کنند و آن گاه از آنچه داوری کردهای دلتنگ نبوده و به راستی بر آن گردن نهند.}} | * آیه ۶۵ [[سوره نساء]] است: {{عربی|فَلا وَرَبِّکَ لایؤْمِنُونَ حَتّی یحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لایجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَیتَ وَ یسَلِّمُوا تَسْلِیماً|ترجمه=به پروردگارت سوگند که ایمان ندارند مگر تو را در آن چه میانشان اختلاف است داور کنند و آن گاه از آنچه داوری کردهای دلتنگ نبوده و به راستی بر آن گردن نهند.}} | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
عدهای از فقیهان اهل سنت از اصل عدم جواز اجتهاد در برابر نص تخطی کرده و رأی اجتهادی خود رابر نص مقدم داشتند،<ref>تاریخ التشریع الاسلامی، ص۸۹ ۹۰.</ref> برخی مانند طوفی میگویند در سیاسات و معاملات اگر مصالح با نصوص معارض بود و جمع آن دو امکان نداشت، میتوان مصالح را بر نصوص مقدم کرد.<ref>الاصول العامه، ص۳۸۴ ۳۸۵ و انوار الاصول، ج۳، ص۶۰۲. به نقل از: درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، صفحه ۲۷۸</ref> | عدهای از فقیهان اهل سنت از اصل عدم جواز اجتهاد در برابر نص تخطی کرده و رأی اجتهادی خود رابر نص مقدم داشتند،<ref>تاریخ التشریع الاسلامی، ص۸۹ ۹۰.</ref> برخی مانند طوفی میگویند در سیاسات و معاملات اگر مصالح با نصوص معارض بود و جمع آن دو امکان نداشت، میتوان مصالح را بر نصوص مقدم کرد.<ref>الاصول العامه، ص۳۸۴ ۳۸۵ و انوار الاصول، ج۳، ص۶۰۲. به نقل از: درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، صفحه ۲۷۸</ref> | ||
==اجتهادهای در برابر نص | ==اجتهادهای صحابه در برابر نص == | ||
به رغم آن كه برخی [[صحابه]] از اجتهاد در برابر نص خودداری میکردند، تاریخ برای برخی دیگر از صحابه موارد فراوانی از اجتهاد مقابل نص را ثبت کرده است که به صورت صریح در مقابل نص [[فتوا]] دادهاند.<ref>. النص و الاجتهاد، ص۴۳.</ref> [[شرف الدین عاملی]] در کتاب معروف [[النص و الاجتهاد (کتاب)|النص و الاجتهاد]] برخی از این اجتهادات را نقل کرده است. به عقیده وی، [[خلیفه دوم]] اولین کسی است که اجتهاد برابر نص را در جریان معروف [[ازدواج موقت]] و [[متعه حج]] انجام داده است.<ref> موسوعة العقاد الاسلامیه، ج۵، ص۴۵ - ۴۶، ۹۲۷ - ۹۲۸. به نقل از: درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، صفحه ۲۸۵ </ref> | به رغم آن كه برخی [[صحابه]] از اجتهاد در برابر نص خودداری میکردند، تاریخ برای برخی دیگر از صحابه موارد فراوانی از اجتهاد مقابل نص را ثبت کرده است که به صورت صریح در مقابل نص [[فتوا]] دادهاند.<ref>. النص و الاجتهاد، ص۴۳.</ref> [[سید عبدالحسین شرفالدین|شرف الدین عاملی]] در کتاب معروف [[النص و الاجتهاد (کتاب)|النص و الاجتهاد]] برخی از این اجتهادات را نقل کرده است. به عقیده وی، [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] اولین کسی است که اجتهاد برابر نص را در جریان معروف [[ازدواج موقت]] و [[متعة الحج|متعه حج]] انجام داده است.<ref> موسوعة العقاد الاسلامیه، ج۵، ص۴۵ - ۴۶، ۹۲۷ - ۹۲۸. به نقل از: درآمدی بر اجتهاد از منظر قرآن، صفحه ۲۸۵ </ref> | ||
وی در هشت فصل این کتاب حدود صد مورد اجتهاد در مقابل نص (اعمال نظر شخصی در مقابل کلام صریح پیامبر) را که خلفا، حاکمان و برخی از بستگان آنان، در زمان رسول خدا یا بعد از رحلت آن حضرت مرتکب شدند را براساس کتابهای معتبر اهل سنت برمیشمارد و بدون اینکه بخواهد قضاوتی درباره انگیزه آنان داشته باشد در مورد هر یک، نظرات علمی، تحقیقی و منتقدانه خود را بیان میکند.<ref> النص و الاجتهاد، شرف الدین، ص۱۳۲۱۳۷ </ref> برخی از این موارد عبارتند از: | وی در هشت فصل این کتاب حدود صد مورد اجتهاد در مقابل نص (اعمال نظر شخصی در مقابل کلام صریح پیامبر) را که خلفا، حاکمان و برخی از بستگان آنان، در زمان رسول خدا یا بعد از رحلت آن حضرت مرتکب شدند را براساس کتابهای معتبر اهل سنت برمیشمارد و بدون اینکه بخواهد قضاوتی درباره انگیزه آنان داشته باشد در مورد هر یک، نظرات علمی، تحقیقی و منتقدانه خود را بیان میکند.<ref> النص و الاجتهاد، شرف الدین، ص۱۳۲۱۳۷ </ref> برخی از این موارد عبارتند از: |