پرش به محتوا

غالیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳
خط ۶۳: خط ۶۳:
* '''شریعیه:''' پیروان شخصی به نام [[حسن شریعی|ابومحمد حسن شریعی]] از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]].<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۵.</ref> او را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از وفات امام حسن عسکری(ع) و در دوره غیبت صغری، به دروغ ادعا کرد که نائب حضرت حجت(ع) است.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۵؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> پس از آن [[توقیع|توقیعی]] از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ او صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و شیعیان از وی بیزاری جستند و او را لعن می‌کردند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref>
* '''شریعیه:''' پیروان شخصی به نام [[حسن شریعی|ابومحمد حسن شریعی]] از [[فهرست اصحاب امام هادی(ع)|اصحاب امام هادی(ع)]] و [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]].<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۵.</ref> او را نخستین کسی دانسته‌اند که پس از وفات امام حسن عسکری(ع) و در دوره غیبت صغری، به دروغ ادعا کرد که نائب حضرت حجت(ع) است.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۵؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> پس از آن [[توقیع|توقیعی]] از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ او صادر شد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و شیعیان از وی بیزاری جستند و او را لعن می‌کردند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref>
* '''نمیریه:''' پیروان شخصی به نام [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نصیر نُمَیری]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبة]] گفته است که او از اصحاب [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] بود که پس از وفات وی، مدعی وکالت و نیابت از سوی حضرت مهدی(ع) شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۳۹۸.</ref> به‌گزارش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] در [[المقالات و الفرق (کتاب)|المقالات و الفرق]]، محمد بن نصیر به الوهیت امام هادی(ع) قائل بود و خودش را نبی و فرستاده از سوی وی می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ص۱۰۰.</ref> همچنین گفته‌اند او [[لواط]] و سایر محرمات الهی را حلال و جایز می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ص۱۰۰.</ref>
* '''نمیریه:''' پیروان شخصی به نام [[محمد بن نصیر نمیری|محمد بن نصیر نُمَیری]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۳.</ref> [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|الغیبة]] گفته است که او از اصحاب [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] بود که پس از وفات وی، مدعی وکالت و نیابت از سوی حضرت مهدی(ع) شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۳۹۸.</ref> به‌گزارش [[سعد بن عبدالله اشعری قمی|سعد بن عبدالله اشعری]] در [[المقالات و الفرق (کتاب)|المقالات و الفرق]]، محمد بن نصیر به الوهیت امام هادی(ع) قائل بود و خودش را نبی و فرستاده از سوی وی می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ص۱۰۰.</ref> همچنین گفته‌اند او [[لواط]] و سایر محرمات الهی را حلال و جایز می‌دانست.<ref>اشعری، المقالات و الفرق، ص۱۰۰.</ref>
*'''شلمغانیه:''' پیروان [[محمد بن علی شلمغانی|ابوجعفر محمد بن علی شَلمَغانی]]، معروف به ابن ابی العزاقر، از اصحاب امام حسن عسکری(ع).<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> گفته می‌شود او در ابتدا از فقهای شیعه بود و پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، انتظار نیابت حضرت مهدی(ع) را داشت که این مقام به [[حسین بن روح]] واگذار شد و لذا بر علیه حسین به روح توطئه‌چینی کرد و گفتارهای ساختگی را به وی و سایر نواب نسبت می‌داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اعتقاد به حلول و [[تناسخ]] را به شلمغانی نسبت داده‌اند و گفته‌اند وی اعتقاد داشته است که روح خداوند در حضرت آدم حلول کرده و پس از او در سایر انبیاء و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> در توقیعی از حضرت حجت(ع) نقل شده است که وی شلمغانی را لعنت کرد و از او بیزاری جست و به ارتدادش حکم نمود.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>
*'''شلمغانیه:''' پیروان [[محمد بن علی شلمغانی|ابوجعفر محمد بن علی شَلمَغانی]]، معروف به ابن ابی العزاقر، از اصحاب امام حسن عسکری(ع).<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> گفته می‌شود او در ابتدا از فقهای شیعه بود و پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، انتظار نیابت حضرت مهدی(ع) را داشت که این مقام به [[حسین بن روح نوبختی|حسین بن روح]] واگذار شد و لذا بر علیه حسین بن روح توطئه‌چینی کرد و گفتارهای ساختگی را به وی و سایر نواب نسبت می‌داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اعتقاد به حلول و [[تناسخ]] را به شلمغانی نسبت داده‌اند و گفته‌اند وی اعتقاد داشته است که روح خداوند در حضرت آدم حلول کرده و پس از او در سایر انبیاء و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> در توقیعی از حضرت حجت(ع) نقل شده است که وی شلمغانی را لعنت کرد و از او بیزاری جست و به ارتدادش حکم نمود.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref>
* '''هلالیه:''' پیروان فردی به نام [[احمد بن هلال کرخی|احمد بن هلال عَبَرتایی]]،<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۶۷.</ref> از یاران امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع).<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۴۱۰ و ۴۲۸.</ref> به‌گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة، احمد بن هلال پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، وکالت و نیابت [[محمد بن عثمان]] را انکار کرد و پس از چندی در توقیعی از ناحیه حضرت مهدی(ع) مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۹۹.</ref>
* '''هلالیه:''' پیروان فردی به نام [[احمد بن هلال کرخی|احمد بن هلال عَبَرتایی]]،<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۶۷.</ref> از یاران امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع).<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۴۱۰ و ۴۲۸.</ref> به‌گزارش [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة (ابهام‌زدایی)|کتاب الغیبة]]، احمد بن هلال پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، وکالت و نیابت [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] را انکار کرد و پس از چندی در توقیعی از ناحیه حضرت مهدی(ع) مورد لعن واقع شد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۹۹.</ref>
*'''بلالیه:''' گروهی منتسب به [[ابوطاهر محمد بن علی بن بلال]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> گفته‌اند او در ابتدا از اصحاب امام حسن عسکری(ع)<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> و وکیل امام عصر(ع) در گرفتن وجوهات بود؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> اما پس از آن که محمد بن عثمان به نیابت از ناحیه امام عصر انتخاب شد، اموالی که نزدش بود را از وی مطالبه کرد و او با انکار نیابت محمد بن عثمان از پس دادن اموال امتناع کرد و خودش را نائب می‌دانست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۰.</ref>
*'''بلالیه:''' گروهی منتسب به [[ابوطاهر محمد بن علی بن بلال]].<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> گفته‌اند او در ابتدا از اصحاب امام حسن عسکری(ع)<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۳۵.</ref> و وکیل امام عصر(ع) در گرفتن وجوهات بود؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> اما پس از آن که [[محمد بن عثمان عمری|محمد بن عثمان]] به نیابت از ناحیه امام عصر انتخاب شد، اموالی که نزدش بود را از وی مطالبه کرد و او با انکار نیابت محمد بن عثمان از پس دادن اموال امتناع کرد و خودش را نائب دانست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۰.</ref>


==تأثیرات مخرب غالیان بر شیعه==
==تأثیرات مخرب غالیان بر شیعه==
گفته می‌شود [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و عالمان شیعه در راه مبارزه با غالیان همه همت و تلاش خود را برای نابودی اندیشه غلو و جلوگیری از اختلاط شیعیان با غالیان و همچنین جلوگیری از سرایت اندیشه آنان، به‌کار گرفته‌اند؛ با این حال غالیان با اندیشه‌های غبوآمیزشان، تأثیرات مخربی در جهت تخریب شیعه برجای گذاشتند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۹.</ref> آنان با دروغ بستن به امامان شیعه و منتسب کردن خود و عقاید انحرافی‌شان به امامان، علاوه بر تخریب وجهه آنان، موجب ایجاد دشمنی و کینه مردم نسبت به امامان شیعه و انزوای شیعه در جامعه اسلامی می‌شدند.<ref>رضازاده عسگری، «نقش غلات در تخریب چهره شیعه»، ص۱۶۹.</ref> غالیان همچنین با ساختن و جعل برخی عقاید خرافی و انحرافی و نسبت دادن این عقاید به اصحاب نزدیک امامان شیعه، موجب تخریب اصحاب و بالمآل تخریب وجهه امامان شیعه می‌شدند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۳-۳۱۵.</ref>  
گفته می‌شود [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و عالمان شیعه در راه مبارزه با غالیان همه همت و تلاش خود را برای نابودی اندیشه غلو و جلوگیری از اختلاط شیعیان با غالیان و همچنین جلوگیری از سرایت اندیشه آنان، به‌کار گرفته‌اند؛ با این حال غالیان با اندیشه‌های غلوآمیزشان، تأثیرات مخربی در جهت تخریب شیعه برجای گذاشتند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۹.</ref> آنان با دروغ بستن به امامان شیعه و منتسب کردن خود و عقاید انحرافی‌شان به امامان، علاوه بر تخریب وجهه آنان، موجب ایجاد دشمنی و کینه مردم نسبت به امامان شیعه و انزوای شیعه در جامعه اسلامی می‌شدند.<ref>رضازاده عسگری، «نقش غلات در تخریب چهره شیعه»، ص۱۶۹.</ref> غالیان همچنین با ساختن و جعل برخی عقاید خرافی و انحرافی و نسبت دادن این عقاید به اصحاب نزدیک امامان شیعه، موجب تخریب اصحاب و بالمآل تخریب وجهه امامان شیعه می‌شدند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۳-۳۱۵.</ref>  


غالیان در تخریب و بدنام کردن قیام‌های شیعی نیز نقش مخرب داشته‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵.</ref> به‌گفته صفری فروشانی، غالیان اگرچه به‌طور مستقیم نقش چندانی در قیام‌های شیعی نداشتند؛ اما دشمنان شیعه برای بدنام کردن چهره قیام، به رهبران قیام نسبت غلو داده و فرقه‌ای به نام آنان می‌ساختند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵.</ref> برخی غالیان نیز با انتساب خود به رهبران قیام، موجب بدنامی آنان و به انحراف کشاندن قیام می‌شدند. برای نمونه گروهی از غالیان فرقه مغیریه با ادعای طرفداری از [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، دست به ترور کور مخالفان خود زدند؛ به‌طوری که [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] این گونه اعمال را به محمد بن عبدلله نسبت می‌داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵-۳۱۶.</ref> به‌طور کلی غالیان و باورهای غلوآمیزشان دست‌آویزی شد تا دشمنان شیعه با مطرح کردن این عقاید برای مردم و انتساب آن به شیعه، چهره‌ای غلوآمیز و انحرافی از شیعه جلوه دهند؛ به‌گونه‌ای که عده‌ای از عالمان وهابی و نیز برخی مستشرقان، همچنان دسته‌ای از عقاید غلوآمیز گروهی از غالیان که امامان و عالمان شیعه آنان را ابطال کرده و از صاحبان آن باورها بیزاری جسته‌اند، را به شیعه امامیه نسبت می‌دهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح»؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۲۳-۳۲۵.
غالیان در تخریب و بدنام کردن قیام‌های شیعی نیز نقش مخرب داشته‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵.</ref> به‌گفته صفری فروشانی، غالیان اگرچه به‌طور مستقیم نقش چندانی در قیام‌های شیعی نداشتند؛ اما دشمنان شیعه برای بدنام کردن چهره قیام، به رهبران قیام، نسبت غلو داده و فرقه‌ای به نام آنان می‌ساختند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵.</ref> برخی غالیان نیز با انتساب خود به رهبران قیام، موجب بدنامی آنان و به انحراف کشاندن قیام می‌شدند. برای نمونه گروهی از غالیان فرقه مغیریه با ادعای طرفداری از [[محمد بن عبدالله بن حسن]]، دست به ترور کور مخالفان خود زدند؛ به‌طوری که [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] این گونه اعمال را به محمد بن عبدلله نسبت می‌داد.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱۵-۳۱۶.</ref> به‌طور کلی غالیان و باورهای غلوآمیزشان دست‌آویزی شد تا دشمنان شیعه با مطرح کردن این عقاید برای مردم و انتساب آن به شیعه، چهره‌ای غلوآمیز و انحرافی از شیعه جلوه دهند؛ به‌گونه‌ای که عده‌ای از عالمان وهابی و نیز برخی مستشرقان، همچنان دسته‌ای از عقاید غلوآمیز گروهی از غالیان که امامان و عالمان شیعه آنان را ابطال کرده و از صاحبان آن باورها بیزاری جسته‌اند، را به شیعه امامیه نسبت می‌دهند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمیصی، الصراع بین الاسلام و الوثنیة، ۱۴۰۲ق، ج۱، مقدمه، ص «ح»؛ صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۲۳-۳۲۵.
</ref>  
</ref>  


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷

ویرایش