Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۷۶
ویرایش
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
فقها بحث مستقلی درباره احکام غلو مطرح نکردهاند و احکام آن را ذیل بحث از [[کفر]] و احکام کافر بیان کردهاند.<ref>رضایی، «تأملی در معنای غلو»، ص۱۰۴.</ref> غلو بهمعنای باور به خدایی و ربوبیت امام علی یا یکی از امامان، از آنجا که به انکار خداوند منجر میشود،<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۴، ص۱۹۹.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه کفر است<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و کسی که چنین باوری دارد، کافر و محکوم به نجاست است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۸۰؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵.</ref> | فقها بحث مستقلی درباره احکام غلو مطرح نکردهاند و احکام آن را ذیل بحث از [[کفر]] و احکام کافر بیان کردهاند.<ref>رضایی، «تأملی در معنای غلو»، ص۱۰۴.</ref> غلو بهمعنای باور به خدایی و ربوبیت امام علی یا یکی از امامان، از آنجا که به انکار خداوند منجر میشود،<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۴، ص۱۹۹.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه کفر است<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و کسی که چنین باوری دارد، کافر و محکوم به نجاست است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۸۰؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵.</ref> | ||
فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو بهمعنای باور به تفویض (تفویض به معنای واگذاری امور از سوی خداوند به پیامبر و امامان و اختیار آنان برای انجام هر کاری بدون اراده الهی)، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آنها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند میانجامد را از مصادیق کفر به شمار آوردهاند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> بهگفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر و برتر بودن آن شخص | فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو بهمعنای باور به تفویض (تفویض به معنای واگذاری امور از سوی خداوند به پیامبر و امامان و اختیار آنان برای انجام هر کاری بدون اراده الهی)، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آنها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند میانجامد را از مصادیق کفر به شمار آوردهاند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> بهگفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر(ص) و یا برتر بودن آن شخصی که در حق او غلو شده از پیامبر یا مساوی بودن مرتبه آن شخص با پیامبر بهگونهای که رسالت پیامبر شامل آن شخص نشود، از آن جهت که با [[شهادتین|شهادت دوم]] منافات دارد، نیز کفر به شمار میرود.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> | ||
فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس، اعتقاد به حلول و زیادهروی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده میشود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل، چنانچه به انکار ضروری دین بینجامد، در حکم کفر است.<ref>حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> | فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس، اعتقاد به حلول و زیادهروی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده میشود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل، چنانچه به انکار ضروری دین بینجامد، در حکم کفر است.<ref>حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> |