۱۶٬۶۵۸
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
طبق برداشت از آیه، هرگونه عهدنامه یا تفاهم که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند، [[حرام]] است و مؤمنان باید با آن مقابله نمایند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۱؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۳۴۲.</ref> | طبق برداشت از آیه، هرگونه عهدنامه یا تفاهم که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند، [[حرام]] است و مؤمنان باید با آن مقابله نمایند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۱؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۳۴۲.</ref> | ||
===حکم | |||
== گستره نفی تسلط کافر بر مسلمان== | |||
برخی معتقدند که این حکم شامل تمام کافران میشود. عدهای علاوه بر کفار، منافقان را نیز مشمول آن میدانند؛<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶.</ref> البته برخی نیز دایره کفار در این آیه را محدود به یهود دانستهاند.<ref>دخیل، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۲.</ref> همچنین از نظر برخی مفسران، عمومیت آیه شامل هر نوع برتری مؤمنان بر کافران چه از نظر حجت و دلیل و چه از نظر فقهی و حقوقی و چه در دنیا و [[آخرت]] میشود.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۲؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> البته برخی این حکم را شامل دنیا و عدهای متعلق به [[قیامت|روز قیامت]] دانستهاند؛<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۷۲.</ref> یعقوب جعفری در [[تفسیر کوثر]]، اختصاص دادن به یک مورد را خلاف ظاهر آیه و بدون دلیل شمرده است.<ref> جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> با توجه به برداشت عموم از آیه، نفی تسلط تمامی جهات نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را شامل میشود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> | |||
==تشریعی بودن حکم نفی تسلط == | |||
حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطهای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است یعنی خداوند حکمی را که باعث تسلط کافر بر مؤمن باشد، تشریع نکرده است. از اینرو هر حکمی در عمومیت خود مستلزم تسلط کافر بر مؤمن باشد با این آیه تخصیص میخورد.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطهای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است یعنی خداوند حکمی را که باعث تسلط کافر بر مؤمن باشد، تشریع نکرده است. از اینرو هر حکمی در عمومیت خود مستلزم تسلط کافر بر مؤمن باشد با این آیه تخصیص میخورد.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | ||
گزارش نمونههایی از تسلط ظاهری کفار بر مسلمانان، موقتی و به علت کوتاهی است که ریشه در بعضی اعمال مؤمنان دارد<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۱و۴۳.</ref> و یا به دلیل سنت ابتلا، [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] و تأدیب [[مسلمانان]]، برای بازگشت کامل به دین است.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> همچنین گفتهاند برتری مؤمنان زمانی به وجود میآید که ملتزم به لوازم [[ایمان]] باشند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> و از همنشینی و معاشرت با بیگانگان خیانتپیشه<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> و از تفرقه و تنازع پرهیز کنند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> | گزارش نمونههایی از تسلط ظاهری کفار بر مسلمانان، موقتی و به علت کوتاهی است که ریشه در بعضی اعمال مؤمنان دارد<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۱و۴۳.</ref> و یا به دلیل سنت ابتلا، [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] و تأدیب [[مسلمانان]]، برای بازگشت کامل به دین است.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> همچنین گفتهاند برتری مؤمنان زمانی به وجود میآید که ملتزم به لوازم [[ایمان]] باشند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> و از همنشینی و معاشرت با بیگانگان خیانتپیشه<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> و از تفرقه و تنازع پرهیز کنند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> | ||
== مستند قاعده نفی سبیل == | == مستند قاعده نفی سبیل == | ||
{{اصلی| قاعده نفی سبیل}} | {{اصلی| قاعده نفی سبیل}} |
ویرایش