حدیث یوم الدار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←لید) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==شرح ماجرا== | ==شرح ماجرا== | ||
به نقل منابع تاریخ اسلام و [[تفسیر قرآن]]، با نزول [[آیه انذار]] در سال سوم [[بعثت]]، پیامبر(ص) به [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] دستور داد غذایی فراهم کند و فرزندان [[عبدالمطلب]] را به میهمانی فرابخواند تا در این جلسه فرمان الهی را اجرا و آنان را به [[اسلام]] دعوت کند. حدود ۴۰ نفر از جمله [[ابوطالب]]، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] و [[ابولهب]] به میهمانی آمدند. گفتهاند که غذا به ظاهر اندک بود و برای آن جمعیت کافی نبود؛ اما همگی خوردند و سیر شدند و چیزی از آن کم نشد. بدینرو، ابولهب گفت: «محمد جادو کرده است.» سخنان [[ابولهب]]، مجلس را از طرح دعوت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] خارج کرد و پیامبر(ص) از طرح موضوع منصرف شد و جلسه بدون اخذ نتیجه پایان یافت. با دستور پیامبر(ص) بار دیگر امام علی(ع) مأموریت یافت که با همان ترتیب قبلی غذا تهیه و از خویشاوندان پیامبر(ص) دعوت کند. بار دوم و یا سوم پیامبر(ص) پس از صرف غذا فرمود: | به نقل منابع تاریخ اسلام و [[تفسیر قرآن]]، با نزول [[آیه انذار]] در سال سوم [[بعثت]]، پیامبر(ص) به [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] دستور داد غذایی فراهم کند و فرزندان [[عبدالمطلب]] را به میهمانی فرابخواند تا در این جلسه فرمان الهی را اجرا و آنان را به [[اسلام]] دعوت کند. حدود ۴۰ نفر از جمله [[ابوطالب]]، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] و [[ابولهب]] به میهمانی آمدند. گفتهاند که غذا به ظاهر اندک بود و برای آن جمعیت کافی نبود؛ اما همگی خوردند و سیر شدند و چیزی از آن کم نشد. بدینرو، ابولهب گفت: «محمد [[سحر|جادو]] کرده است.» سخنان [[ابولهب]]، مجلس را از طرح دعوت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] خارج کرد و پیامبر(ص) از طرح موضوع منصرف شد و جلسه بدون اخذ نتیجه پایان یافت. با دستور پیامبر(ص) بار دیگر امام علی(ع) مأموریت یافت که با همان ترتیب قبلی غذا تهیه و از خویشاوندان پیامبر(ص) دعوت کند. بار دوم و یا سوم پیامبر(ص) پس از صرف غذا فرمود: | ||
::::«یا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ إِنِّی وَاللهِ مَا أَعْلَمُ شَابّاً فِی الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ إِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِخَیرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ قَدْ أَمَرَنِی اللهُ تَعَالَی أَنْ أَدْعُوَکُمْ اِلَیهِ فَأَیُّکُمْ یؤَازِرُنِی عَلَی هَذا الْأَمْرِ عَلَی أَنْ یکُونَ أَخِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُم؟ | ::::«یا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ إِنِّی وَاللهِ مَا أَعْلَمُ شَابّاً فِی الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلَ مِمَّا جِئْتُکُمْ بِهِ إِنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِخَیرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ قَدْ أَمَرَنِی اللهُ تَعَالَی أَنْ أَدْعُوَکُمْ اِلَیهِ فَأَیُّکُمْ یؤَازِرُنِی عَلَی هَذا الْأَمْرِ عَلَی أَنْ یکُونَ أَخِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُم؟ | ||
::::ای فرزندان [[عبدالمطلب]]! به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد. من خیر دنیا و [[آخرت]] را برای شما آوردهام. خدا به من فرمان داده است تا شما را بهسوی او فراخوانم، اکنون کدامیک از شما مرا یاری میکند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟» | ::::ای فرزندان [[عبدالمطلب]]! به خدا قسم در میان عرب، جوانی را سراغ ندارم که چیزی بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد. من خیر دنیا و [[آخرت]] را برای شما آوردهام. خدا به من فرمان داده است تا شما را بهسوی او فراخوانم، اکنون کدامیک از شما مرا یاری میکند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟» |