confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۰۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
مکان این [[مسجد]] در طول تاریخ به عنوان معبد استفاده میشد. در [[سال ۱۴ هجری قمری|سال چهاردهم]] یا [[سال ۱۷ هجری قمری|هفدهم هجری]] با فتح [[دمشق]] به وسیله [[مسلمانان]]، نیمی از آن بر اساس مصالحهای که صورت پذیرفته بود همچنان به صورت کلیسا باقی ماند و نیم دیگر به مسجد تبدیل شد. مساحت اولیه آن بر اساس آنچه که ابن جبیر نقل کرده است از شرق به غرب یعنی در طول دویست قدم (حدود ۱۵۰ متر) و از سمت جنوب به شمال یعنی در عرض ۱۳۵ قدم (حدود صد متر) بوده و در مجموع به ۱۵،۰۰۰ متر مربع میرسیده است.<ref>ابن جبیر، الجامع الاموی، تحقیق مطیع الحافظ، ص۱۳.</ref> وقتی [[معاویه]] در [[شام]] ولایت و حکومت یافت، تصمیم به الحاق نیمه باقیمانده از کلیسا به [[مسجد]] نمود ولی مسیحیان نپذیرفتند؛ پس از وی [[عبدالملک بن مروان]] مال فراوانی به آنان داد تا اجازه دهند این قسمت نیز به مسجد ملحق شود ولی ایشان نپذیرفتند؛ تا این که [[ولید بن عبدالملک]] مسیحیان را راضی کرد که نیمه باقیمانده نیز به مسجد اضافه شود.<ref>نعیمی، الدراس فی تاریخ المدارس، ج۲، ص۲۸۵؛ ابن بطوطه، الرحله «تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، ص۶۳.</ref> | مکان این [[مسجد]] در طول تاریخ به عنوان معبد استفاده میشد. در [[سال ۱۴ هجری قمری|سال چهاردهم]] یا [[سال ۱۷ هجری قمری|هفدهم هجری]] با فتح [[دمشق]] به وسیله [[مسلمانان]]، نیمی از آن بر اساس مصالحهای که صورت پذیرفته بود همچنان به صورت کلیسا باقی ماند و نیم دیگر به مسجد تبدیل شد. مساحت اولیه آن بر اساس آنچه که ابن جبیر نقل کرده است از شرق به غرب یعنی در طول دویست قدم (حدود ۱۵۰ متر) و از سمت جنوب به شمال یعنی در عرض ۱۳۵ قدم (حدود صد متر) بوده و در مجموع به ۱۵،۰۰۰ متر مربع میرسیده است.<ref>ابن جبیر، الجامع الاموی، تحقیق مطیع الحافظ، ص۱۳.</ref> وقتی [[معاویه]] در [[شام]] ولایت و حکومت یافت، تصمیم به الحاق نیمه باقیمانده از کلیسا به [[مسجد]] نمود ولی مسیحیان نپذیرفتند؛ پس از وی [[عبدالملک بن مروان]] مال فراوانی به آنان داد تا اجازه دهند این قسمت نیز به مسجد ملحق شود ولی ایشان نپذیرفتند؛ تا این که [[ولید بن عبدالملک]] مسیحیان را راضی کرد که نیمه باقیمانده نیز به مسجد اضافه شود.<ref>نعیمی، الدراس فی تاریخ المدارس، ج۲، ص۲۸۵؛ ابن بطوطه، الرحله «تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار، ص۶۳.</ref> | ||
به طور دقیق نمیتوان گفت که ولید از بنای مسیحی قدیم چه مقدار در مسجد خویش باقی گذاشت ولی دو مناره جنوبی همان برجهایی است که به کلیسای قدیم پیوسته بود.<ref>فیلیپ حتی، تاریخ عرب، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۰.</ref> مسلمانان برجهای کهن رومی در گوشههای مسجد دمشق را تبدیل به مناره کرده و از فراز آن اذان میگفتند.<ref>پرایس، تاریخ هنر اسلامی، تهران، ص۱۴.</ref> ساختن مناره پیش از دوره اموی معمول نبود و ابتکار آن از روی برجهایی است که به عبادتگاههای سوریه وابسته بود و در دروۀ معاویه به مصر انتقال یافت.<ref>علام، هنرهای خاورمیانه در دوران اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref> | به طور دقیق نمیتوان گفت که ولید از بنای مسیحی قدیم چه مقدار در مسجد خویش باقی گذاشت ولی دو [[مناره]] جنوبی همان برجهایی است که به کلیسای قدیم پیوسته بود.<ref>فیلیپ حتی، تاریخ عرب، ۱۳۸۰ش، ص۳۴۰.</ref> مسلمانان برجهای کهن رومی در گوشههای مسجد دمشق را تبدیل به مناره کرده و از فراز آن اذان میگفتند.<ref>پرایس، تاریخ هنر اسلامی، تهران، ص۱۴.</ref> ساختن مناره پیش از دوره اموی معمول نبود و ابتکار آن از روی برجهایی است که به عبادتگاههای سوریه وابسته بود و در دروۀ معاویه به مصر انتقال یافت.<ref>علام، هنرهای خاورمیانه در دوران اسلامی، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref> | ||
در ساخت این مسجد از مهندسان رومی، [[ایران|ایرانی]]، [[هند|هندی]] و [[مراکش|مغربی]] کمک گرفته شد. ولید بن عبدالملک عایدی چند سال سوریه و نیز بار ۱۸ کشتی طلا و نقره حمل شده از قبرس را علاوه بر ابزار و مکعبهای موزائیکی که پادشاه رومیها به عنوان هدیه فرستاده بود صرف آن کرد.<ref>مقدسی، احسن التقاسیم، ۱۳۶۱ش، ص۲۲۲.</ref> | در ساخت این مسجد از مهندسان رومی، [[ایران|ایرانی]]، [[هند|هندی]] و [[مراکش|مغربی]] کمک گرفته شد. ولید بن عبدالملک عایدی چند سال سوریه و نیز بار ۱۸ کشتی طلا و نقره حمل شده از قبرس را علاوه بر ابزار و مکعبهای موزائیکی که پادشاه رومیها به عنوان هدیه فرستاده بود صرف آن کرد.<ref>مقدسی، احسن التقاسیم، ۱۳۶۱ش، ص۲۲۲.</ref> |