|
|
خط ۱۴۴: |
خط ۱۴۴: |
|
| |
|
|
| |
|
|
| |
| ===آثار و لوازم تقوا===
| |
| از مهمترین مفاهیم خویشاوند و همردیف با تقوا در قرآن، [[ایمان]] است. همنشینی این دو واژه در بسیاری از آیات،<ref> از جمله در سورههای بقره: ۱۰۳؛ اعراف: ۹۶؛ محمد: ۳۶.</ref> از استلزام میان این دو مفهوم حکایت میکند و نشان میدهد که تقوا از لوازم ایمان است. برخی از [[مفسران]] نیز ایمان را یکی از معانی تقوا در [[قرآن]] دانستهاند.<ref> فخررازی، ج ۲، ص۲۱؛ صدرالدین شیرازی، ج ۱، ص۲۱۷.</ref>
| |
|
| |
| بخشیده شدن گناهان، امان یافتن از آتش [[دوزخ]] و رهایی از خوف و حزن از آثار تقوا در حیات اخروی است.<ref> اعراف: ۳۵؛ انفال: ۲۹؛ مائده: ۶۵ </ref> همچنین وعده رهایی و رستگاری برای متقین بارها و بارها در قرآن آمده است: «وَ یُنَجِّی اللّهُ الَّذینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لایمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»<ref> خدا پرهیزگاران را به سبب راه رستگاری که در پیش گرفته بودند میرهاند. به آنها هیچ بدی نرسد و از اندوه دور باشند؛ زمر: ۶۱ </ref>؛ «اِنَّ لِلْمُتَّقینَ مَفازًا».<ref> پرهیزگاران را جایی است در امان از هر آسیب؛ نبأ: ۳۱؛ نیز رجوع کنیدبه بقره: ۵؛ آل عمران: ۱۳۰؛ مائده: ۱۰۰ </ref>
| |
|
| |
| از مهمترین آثار دنیوی تقوا، هدایت یابی (اهتداء) است.<ref> بقره: ۲ </ref> [[علامه طباطبایی]]<ref> ج ۱، ص۴۴ </ref> درباره نسبت هدایت و تقوا مینویسد که متقین مشمول دو گونه هدایتاند: هدایت قبل از تقوا که محصول [[فطرت]] سلیم است و بر اثر آن انسان به تقوا روی میآورد و هدایت بعد از تقوا که هدایتی است به واسطه تبعیت از قرآن و وعده خداوند و پاداشی از جانب او.
| |
|
| |
| برخی دیگر از آثار تقوا در حیات دنیوی انسان عبارتاند از: نجات از عذاب الاهی،<ref> فصّلت: ۱۸ </ref> یافتن بصیرت در برابر وسوسههای [[شیطان]] و در پی آن اجتناب از گناه،<ref> فراء، ج ۱، ص۴۰۲؛ طبرسی، ج ۴، ص۷۹۰، ذیل اعراف: ۲۰۱ </ref> کسب قوه تشخیص و تمیز حق از باطل،<ref> طبرسی، ج ۴، ص۸۲۵، ذیل انفال: ۲۹ </ref> باز شدن گره مشکلات زندگی و کسب روزی از جایی که گمانش نمیرود،<ref> طباطبائی، ج ۱۹، ص۳۱۴، ذیل طلاق: ۲ـ۳ </ref> و آسان شدن امور.<ref> طلاق: ۴ </ref>
| |
|
| |
| علامه طباطبایی<ref> ج ۵، ص۲۶۹ـ۲۷۰ </ref> تقوا را شرط تفکر صواب دانسته و معتقد است که توفیق انسان در کسب معارف حقیقی و علوم نافع در گرو اصلاح اخلاق و کسب فضایل انسانی، یعنی همان تقواست.
| |
|
| |
| توصیه به تقوا در آیات بسیاری از قرآن کریم تکرار شده است، اما دو آیه از نظر تأکید و وسعت و شمول حکم، از اهمیت ویژهای برخوردارند: آیه ۱۰۲ [[سوره آل عمران]]، مؤمنان را به تقوای خداوند، آنگونه که حقِ تقوای اوست، توصیه کرده است: «... اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِه»، و آیه ۱۶ [[سوره تغابن]]، به مؤمنان امر کرده تا جایی که میتوانند تقوا بورزند: «فَـاتَّقُوا اللّهَ مَااسْتَطَعْتُمْ».
| |
|
| |
| در مجموع، مفهوم تقوا اهمیت و منزلت ویژهای در قرآن کریم دارد. در آیۀ ۱۳ [[سوره حجرات]] آمده که گرامیترین شما نزد پروردگار، باتقواترین شماست و بدین ترتیب، تقوا موجب برتری انسانی بر انسان دیگر نزد خداست. خداوند، متقین را دوست دارد<ref> آل عمران: ۷۶؛ توبه: ۴، ۷ </ref> و یار و مددرسان آنهاست.<ref> جاثیه: ۱۹ </ref> [[پیامبر|پیامبران]] همواره دو چیز را از مردمان خواستهاند: تقوا نسبت به خداوند و تبعیت از رسول او.<ref> شعراء: ۱۰۸، ۱۱۰؛ زُخرُف: ۶۳ </ref>
| |
| {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =[[ مرتضی مطهری]] الاهی دان و متفکر شیعه :{{سخ}}
| |
| اگر انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزادمرد است، زیر بار ذلت نمیرود، زیر بار بردگی نمیرود و آزادی خودش را در اجتماع حفظ میکند، از نظر [[اخلاق]] و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد، یعنی وجدان و [[عقل]] خودش را آزاد نگه داشته باشد. این آزادی همان است که در زبان دین «[[تزکیه|تزکیه نفس]]» و «تقوا» گفته میشود.
| |
|
| |
| | منبع = '''منبع''': مطهری، آزادی معنوی، ص۱۷| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}}
| |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |