پرش به محتوا

اسپانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ نوامبر ۲۰۲۳
ویکی سازی
(ویکی سازی)
(ویکی سازی)
خط ۸۵: خط ۸۵:
===دولت شیعی حمودیان===
===دولت شیعی حمودیان===
{{اصلی|حکومت بنی‌حمود}}
{{اصلی|حکومت بنی‌حمود}}
خلافت امویان قرطبه در سال ۴۰۷ق. به دست علی بن حمود (از نوادگان [[امام حسن(ع)]]) سقوط کرد<ref>آندلس، دکتر محمدابراهیم، آیتی، ص ۱۱۵</ref> و تمام کوشش‌ها در برگرداندن آن بی‌نتیجه ماند. در این زمان زمینه تبلیغات شیعی که سال‌ها در اندلس سابقه داشت، فراهم گردید و علویان با استفاده از این فرصت، به تشکیل نخستین دولت شیعی اقدام کردند که در اندلس به نام آن خطبه خوانده شد. این دولت، دولتِ حمودی بود که تنها نیم قرن دوام آورد. حمود‌یان از نظر خاندانی، به ادریس بن حسن علوی منسوب بودند که در سال ۱۷۲ق نخستین دولت علوی ([[ادریسیان]]) را در غرب اسلامی پدید آورد.
خلافت امویان قرطبه در سال ۴۰۷ق. به دست علی بن حمود (از نوادگان [[امام حسن(ع)]]) سقوط کرد<ref>آندلس، دکتر محمدابراهیم، آیتی، ص ۱۱۵</ref> و تمام کوشش‌ها در برگرداندن آن بی‌نتیجه ماند. در این زمان زمینه تبلیغات شیعی که سال‌ها در اندلس سابقه داشت، فراهم گردید و علویان با استفاده از این فرصت، به تشکیل نخستین دولت شیعی اقدام کردند که در اندلس به نام آن خطبه خوانده شد. این دولت، دولتِ حمودی بود که تنها نیم قرن دوام آورد. حمود‌یان از نظر خاندانی، به ادریس بن حسن علوی منسوب بودند که در [[سال ۱۷۲ هجری قمری|سال ۱۷۲ق]] نخستین دولت علوی ([[ادریسیان]]) را در غرب اسلامی پدید آورد.


علی بن حمود نخستین خلیفه حمودی، با این که اصالتا عرب بود، بیشتر وقت‌ها به زبان بربری صحبت می‌کرد. امیرنشین‌های مستقل بربری نیز دعوت دولت حمودی را پذیرفتند، از جمله دولت بنی‌زیری صنهاجی در غرناطه که گرایش شیعی آنها تا پایان دولت‌شان بر جای ماند.
[[علی بن حمود]] نخستین خلیفه حمودی، با این که اصالتا عرب بود، بیشتر وقت‌ها به زبان بربری صحبت می‌کرد. امیرنشین‌های مستقل بربری نیز دعوت دولت حمودی را پذیرفتند، از جمله دولت بنی‌زیری صنهاجی در غرناطه که گرایش شیعی آنها تا پایان دولت‌شان بر جای ماند.


در این دوره شاهد نوعی آزادی اندیشه هستیم که در تمامی دوران خلافت امویان از آن خبری نبود. این آزادی سبب شد تا بسیاری از باورهای شیعی آشکار شود بدون آن که نیروی حکومتی خاصی آن را تحت فشار قرار دهد. در سایه این آزادی اندیشه، گونه‌ها و اقسام فرهنگ‌های شرقی در اندلس رواج یافت.این درحالی بود که در خلافت امویان، در این زمینه رقابت سختی وجود داشت. امویان تنها آن چه را که موافق و هم آهنگ با روحیۀ حاکم بر اندلس بود اجازه می‌دادند.<ref>مقالات تاریخی، رسول جعفریان، دفتر سوم، صص ۲۵۱ ۲۵۳.</ref> در یک جمع بندی کلی می‌توان گفت که با وجود موانع بسیار، از آنجا که فرهنگ شیعی دارای مواضع [[عدالت]] خواهانه و حق طلبانه بود و هم چنین مبانی اصولی و منطقی داشت، توانست درجامعه اندلس جای پایی برای خود باز کند و حتی به ابراز وجود سیاسی چند ساله نیز موفق شد، ولی آن چه مسلم است این که فرهنگ اصیل شیعه [[دوازده امامی]]، هیچ گاه در اندلس بروز جدّی نیافت.
در این دوره شاهد نوعی آزادی اندیشه هستیم که در تمامی دوران خلافت امویان از آن خبری نبود. این آزادی سبب شد تا بسیاری از باورهای شیعی آشکار شود بدون آن که نیروی حکومتی خاصی آن را تحت فشار قرار دهد. در سایه این آزادی اندیشه، گونه‌ها و اقسام فرهنگ‌های شرقی در اندلس رواج یافت.این درحالی بود که در خلافت امویان، در این زمینه رقابت سختی وجود داشت. امویان تنها آن چه را که موافق و هم آهنگ با روحیۀ حاکم بر اندلس بود اجازه می‌دادند.<ref>مقالات تاریخی، رسول جعفریان، دفتر سوم، صص ۲۵۱ ۲۵۳.</ref> در یک جمع بندی کلی می‌توان گفت که با وجود موانع بسیار، از آنجا که فرهنگ شیعی دارای مواضع [[عدالت]] خواهانه و حق طلبانه بود و هم چنین مبانی اصولی و منطقی داشت، توانست درجامعه اندلس جای پایی برای خود باز کند و حتی به ابراز وجود سیاسی چند ساله نیز موفق شد، ولی آن چه مسلم است این که فرهنگ اصیل شیعه [[دوازده امامی]]، هیچ گاه در اندلس بروز جدّی نیافت.


واقعیت این است که حمودی‌ها تاحد زیادی شیعیان معتدل بودند، به طوری که دولت آنها رنگ مذهبی قوی نداشت و آنها، مذهبی که از هر جهت ابعاد آن روشن باشد و فلسفه‌ای که بر پایه‌های ثابتی بنا شده باشد و [[فقه|فقهی]] که آنها را از دیگران متمایز کند نداشتند، آن‌گونه که دولت [[فاطمیان]] یا دولت [[آل بویه]] در ایران چنین بودند. حمودی‌ها به درستی به بعضی از مبانی عمومی تشیع باور داشتند، اما فقط آنچه در راستای مطامع سیاسی‌شان دنبال می‌کردند.<ref>[http://www.zamane.info/1390/08/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7-2/ نشریه زمانه]</ref>
واقعیت این است که حمودی‌ها تاحد زیادی شیعیان معتدل بودند، به طوری که دولت آنها رنگ مذهبی قوی نداشت و آنها، مذهبی که از هر جهت ابعاد آن روشن باشد و فلسفه‌ای که بر پایه‌های ثابتی بنا شده باشد و [[فقه|فقهی]] که آنها را از دیگران متمایز کند نداشتند، آن‌گونه که دولت [[فاطمیان]] یا دولت [[آل بویه]] در [[ایران]] چنین بودند. حمودی‌ها به درستی به بعضی از مبانی عمومی تشیع باور داشتند، اما فقط آنچه در راستای مطامع سیاسی‌شان دنبال می‌کردند.<ref>[http://www.zamane.info/1390/08/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7-2/ نشریه زمانه]</ref>


===دولت بنی عمار===
===دولت بنی عمار===
confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹

ویرایش