مرتضی مطهری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←ایجاد تحول در نوشتههای مذهبی: اصلاح نشانی وب) |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مرتضی مطهری در [[۱۳ بهمن]] ۱۲۹۸ش، [[۱۲ جمادیالاول]] ۱۳۳۸ق، در [[فریمان]] از توابع [[مشهد]] به دنیا آمد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> | مرتضی مطهری در [[۱۳ بهمن]] ۱۲۹۸ش، [[۱۲ جمادیالاول]] ۱۳۳۸ق، در [[فریمان]] از توابع [[مشهد]] به دنیا آمد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> | ||
محمدحسین | محمدحسین مطهری (درگذشته ۱۳۵۰ش)، پدر شهید مطهری روحانی مورد احترام مردم در فریمان <ref>گلی زواره، «قله پارسایی (شرح حال شیخ محمد حسین مطهری، پدر شهید مطهری)»، ص۱۰۸.</ref> و از شاگردان [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] بود.<ref>نصری، حاصل عمر: سیری در اندیشههای استاد مطهری، ۱۳۸۶ش، ج۱ ٬ صص۶-۵۴.</ref> مطهری گفته است اولین بار ایمان و تقوا و عمل صالح و راستی «معظّم له» مرا به راه راست آشنا ساخت.<ref>مطهری٬ داستان راستان٬ ج۱ ٬ ص۶ (صفحه تقدیم کتاب) </ref> | ||
شهید مطهری مقدمات را نزد پدرش فراگرفت<ref>گلی زواره، «قله پارسایی (شرح حال شیخ محمد حسین مطهری، پدر شهید مطهری)»، ص۱۱۴</ref> و از ۱۳ سالگی (سال ۱۳۱۱ش) در [[حوزه علمیه خراسان|حوزه علمیه مشهد]] مشغول به تحصیل شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> در سال ۱۳۱۶ش او به قم رفت و حدود ۱۵ سال در آنجا اقامت نموده از درس اساتید آنجا همچون [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت الله بروجردی]]، [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] استفاده نمود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> پس از آن چنانکه همسرش تصریح کرده، به دلایل معیشتی، [[قم]] را ترک کرده و به [[تهران]] مهاجرت کرد.<ref>«مطهری در قامت همسر: هر کس احساس میکرد تنها فرد زندگی آقاست»، ص۵۰.</ref> | شهید مطهری مقدمات را نزد پدرش فراگرفت<ref>گلی زواره، «قله پارسایی (شرح حال شیخ محمد حسین مطهری، پدر شهید مطهری)»، ص۱۱۴</ref> و از ۱۳ سالگی (سال ۱۳۱۱ش) در [[حوزه علمیه خراسان|حوزه علمیه مشهد]] مشغول به تحصیل شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> در سال ۱۳۱۶ش او به قم رفت و حدود ۱۵ سال در آنجا اقامت نموده از درس اساتید آنجا همچون [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت الله بروجردی]]، [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] استفاده نمود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، مقدمه، ص نُه.</ref> پس از آن چنانکه همسرش تصریح کرده، به دلایل معیشتی، [[قم]] را ترک کرده و به [[تهران]] مهاجرت کرد.<ref>«مطهری در قامت همسر: هر کس احساس میکرد تنها فرد زندگی آقاست»، ص۵۰.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۳: | ||
'''میرزا علی آقای شیرازی''': به گفته مطهری، واسطه آشنایی او با [[نهج البلاغه]]، [[میرزا علیآقا شیرازی| میرزا علی آقای شیرازی]] بوده است.<ref>نگاه کنید به: مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref> مطهری در سفری تابستانی به [[اصفهان]]، و به پیشنهاد هممباحثهاش، [[حسینعلی منتظری]]، در درس نهج البلاغه او حضور یافته<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و در بخشی از کتاب عدل الهی، میرزا علی آقای شیرازی را نهج البلاغهٔ مجسم خوانده<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و تاکید کرده که میرزا علی آقای شیرازی که با نهج البلاغه همدم بود و نبضش با نهج البلاغه میزد، دست او را گرفته و اندکی وارد دنیای نهج البلاغه کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۳۲، به نقل از مطهری، سیری در نهج البلاغه.</ref> مطهری مدتی نیز از شاگردان آیت الله [[سید رضا بهاءالدینی]] بوه است. | '''میرزا علی آقای شیرازی''': به گفته مطهری، واسطه آشنایی او با [[نهج البلاغه]]، [[میرزا علیآقا شیرازی| میرزا علی آقای شیرازی]] بوده است.<ref>نگاه کنید به: مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref> مطهری در سفری تابستانی به [[اصفهان]]، و به پیشنهاد هممباحثهاش، [[حسینعلی منتظری]]، در درس نهج البلاغه او حضور یافته<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و در بخشی از کتاب عدل الهی، میرزا علی آقای شیرازی را نهج البلاغهٔ مجسم خوانده<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و تاکید کرده که میرزا علی آقای شیرازی که با نهج البلاغه همدم بود و نبضش با نهج البلاغه میزد، دست او را گرفته و اندکی وارد دنیای نهج البلاغه کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۳۲، به نقل از مطهری، سیری در نهج البلاغه.</ref> مطهری مدتی نیز از شاگردان آیت الله [[سید رضا بهاءالدینی]] بوه است. | ||
{{اصلی|سید محمدحسین حسینی تهرانی}} | {{اصلی|سید محمدحسین حسینی تهرانی}} | ||
'''سید محمدحسین حسینی تهرانی''': مطهری هشت سال پایانی عمر خویش را بر اساس توصیه | '''سید محمدحسین حسینی تهرانی''': مطهری هشت سال پایانی عمر خویش را بر اساس توصیه و ارشاد استادش [[سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] تحت تربیت اخلاقی [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] قرار گرفته بود و دستورات سلوکی و اخلاقی را از او دریافت میکرده است.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری</ref> او همچنین برخی از دروس حوزههای علمیه مانند [[شرح المنظومه (کتاب)|شرح منظومه]]، شرح مطالع الانوار فی المنطق، شرح تجرید در کلام و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]] را تدریس کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۴۵.</ref> | ||
او همچنین برخی از دروس حوزههای علمیه مانند [[شرح المنظومه (کتاب)|شرح منظومه]]، شرح مطالع الانوار فی المنطق، شرح تجرید در کلام و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]] را تدریس کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۴۵.</ref> | |||
==فعالیتهای دینی و اجتماعی== | ==فعالیتهای دینی و اجتماعی== | ||
خط ۸۰: | خط ۷۷: | ||
مطهری در طول سالهای دهه [[سال ۱۳۵۰ هجری شمسی|۱۳۵۰ شمسی]]، به توصیه امام خمینی هفتهای دو روز به [[قم]] عزیمت کرده و به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] میپرداخت و همزمان در [[تهران]] نیز سلسله جلسات درسی در منزل و غیره تشکیل میداد. مطهری در سالهای ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش در مسجد الجواد، مسجد جاوید و [[مسجد ارک تهران|مسجد ارک]] و دیگر مراکز دینی تهران سخنرانی میکرد تا این که در سال ۱۳۵۴ش ممنوع المنبر شد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۸۷.</ref> | مطهری در طول سالهای دهه [[سال ۱۳۵۰ هجری شمسی|۱۳۵۰ شمسی]]، به توصیه امام خمینی هفتهای دو روز به [[قم]] عزیمت کرده و به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] میپرداخت و همزمان در [[تهران]] نیز سلسله جلسات درسی در منزل و غیره تشکیل میداد. مطهری در سالهای ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش در مسجد الجواد، مسجد جاوید و [[مسجد ارک تهران|مسجد ارک]] و دیگر مراکز دینی تهران سخنرانی میکرد تا این که در سال ۱۳۵۴ش ممنوع المنبر شد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۸۷.</ref> | ||
[[پرونده:ورود امام خمینی به ایران.jpg|بندانگشتی|مطهری در کنار [[امام خمینی]] هنگام بازگشت از پاریس]] | [[پرونده:ورود امام خمینی به ایران.jpg|بندانگشتی|مطهری در کنار [[امام خمینی]] هنگام بازگشت از پاریس]] | ||
رژیم شاه در سال ۱۳۵۵ش مطهری را (به بهانه درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات) از دانشکده الهیات بازنشسته کرد.<ref>رجوع کنید به: سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۱-۹۴.</ref> وی در همین سال با همکاری چند تن از روحانیان تهران، [[جامعه روحانیت مبارز|جامعه روحانیت مبارز تهران]] را بنیانگذاری کرد. همچنین با سفر به [[نجف]] اشرف، با [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] دیدار کرد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۳-۱۱۲.</ref> او همچنین برخی از دروس حوزههای علمیه مانند [[شرح المنظومه (کتاب)|شرح منظومه]]، شرح مطالع الانوار فی المنطق، [[شرح تجرید]] در کلام و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را تدریس کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۴۵.</ref> | رژیم شاه در سال ۱۳۵۵ش مطهری را (به بهانه درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات) از دانشکده الهیات بازنشسته کرد.<ref>رجوع کنید به: سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۱-۹۴.</ref> وی در همین سال با همکاری چند تن از روحانیان تهران، [[جامعه روحانیت مبارز|جامعه روحانیت مبارز تهران]] را بنیانگذاری کرد. همچنین با سفر به [[نجف]] اشرف، با [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] دیدار کرد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۳-۱۱۲.</ref> او همچنین برخی از دروس حوزههای علمیه مانند [[شرح المنظومه (کتاب)|شرح منظومه]]، شرح مطالع الانوار فی المنطق، [[شرح تجرید]] در کلام و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را تدریس کرده است.<ref>واعظزاده خراسانی، «سیری در زندگی علمی و انقلابی استاد شهید مرتضی مطهری»، ص۳۴۵.</ref> | ||
===نقشآفرینی در انقلاب اسلامی=== | ===نقشآفرینی در انقلاب اسلامی=== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۶: | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
مرتضی مطهری شامگاه [[۱۱ اردیبهشت]] [[سال ۱۳۵۸ هجری شمسی|۱۳۵۸ش]]، زمانی که از شرکت در جلسهای در منزل [[یدالله سحابی]] بازمیگشت، به دست محمدعلی بصیری، از اعضای [[گروه فرقان]] [[ترور]] شده و به [[شهادت]] رسید.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳.</ref> | مرتضی مطهری شامگاه [[۱۱ اردیبهشت]] [[سال ۱۳۵۸ هجری شمسی|۱۳۵۸ش]]، زمانی که از شرکت در جلسهای در منزل [[یدالله سحابی]] بازمیگشت، به دست محمدعلی بصیری، از اعضای [[گروه فرقان]] [[ترور]] شده و به [[شهادت]] رسید.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳.</ref> | ||
پیکر مطهری در صبح [[پنج شنبه (روز)|پنجشنبه]] [[۱۳ اردیبهشت]] و پس از تشییع در [[تهران]] به [[قم]] منتقل شده و [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]] | پیکر مطهری در صبح [[پنج شنبه (روز)|پنجشنبه]] [[۱۳ اردیبهشت]] و پس از تشییع در [[تهران]] به [[قم]] منتقل شده و [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]] بر جناره وی [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>https://www.fardanews.com/بخش-جامعه-80/415013-چرا-دونماز-بر-بدن-مطهری</ref> | ||
و در مسجد بالا سر [[حرم حضرت معصومه(س)]] نزدیک مرقد آیات عظام [[عبدالکریم حائری یزدی|حائری]]، [[سید صدرالدین صدر|صدر]]، [[سید محمدتقی خوانساری|خوانساری]]، [[دفن]] شد.<ref>شفیعی دارابی، یادواره شهید مطهری، ۱۳۶۰ش٬ ص۹۷.</ref> [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] به مناسبت شهادت ایشان پیامی صادر کرد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۸.</ref> | و در مسجد بالا سر [[حرم حضرت معصومه(س)]] نزدیک مرقد آیات عظام [[عبدالکریم حائری یزدی|حائری]]، [[سید صدرالدین صدر|صدر]]، [[سید محمدتقی خوانساری|خوانساری]]، [[دفن]] شد.<ref>شفیعی دارابی، یادواره شهید مطهری، ۱۳۶۰ش٬ ص۹۷.</ref> [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] به مناسبت شهادت ایشان پیامی صادر کرد.<ref>سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۸.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۲: | ||
مطهری برای تبیین اندیشهها و آموزههای [[شیعه]] تلاش فراوانی کرد و آثار متعددی پدید آورد. او در این زمینه دیدگاههای خاص خود را نیز مطرح میکرد که گاه با باورهای رایج در فضای مذهبی [[شیعیان]] ایران همخوانی نداشت و برخی از علمای سنتی نظریات او را نمیپسندیدند. | مطهری برای تبیین اندیشهها و آموزههای [[شیعه]] تلاش فراوانی کرد و آثار متعددی پدید آورد. او در این زمینه دیدگاههای خاص خود را نیز مطرح میکرد که گاه با باورهای رایج در فضای مذهبی [[شیعیان]] ایران همخوانی نداشت و برخی از علمای سنتی نظریات او را نمیپسندیدند. | ||
===[[ولایت فقیه]]=== | ===[[ولایت فقیه]]=== | ||
از دیدگاه شهید مطهری در عصر غیبت [[ مجتهد|فقیهان]] واجد شرایط از سوی [[امامان شیعه| امام معصوم]] به ولایت نصب شده و نایبان آنان به شمار | از دیدگاه شهید مطهری در عصر غیبت [[ مجتهد|فقیهان]] واجد شرایط از سوی [[امامان شیعه| امام معصوم]] به ولایت نصب شده و نایبان آنان به شمار میروند. او معتقد بود در عصر [[غیبت امام مهدی(عج) |غیبت]] که حاکمیت به عنوان «فقیه جامع شرایط» واگذار شده، مردم مصادیق این عنوان را شناسایی کرده و از میان آنان یک نفر را انتخاب میکنند؛ بدین ترتیب بر اساس آموزههای دینی منطبق با نیاز روزِ جامعه، نظامی با هویت و اصالت دینی و برخاسته از خواست و اراده مردم مؤمن شکل میگیرد. چنانکه وی در تفسیر فرمان امام به نخست وزیر [[دولت موقت ایران| دولت موقت]] که نوشته بودند: «بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که ... نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است،... جنابعالی را... مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم»،<ref>رک:امام خمینی، صحیفه امام، ج۶ ٬ ص۵۴</ref> مینویسد: «ولایت فقیه، یک ولایت ایدئولوژیکی است و اساساً فقیه را خود مردم انتخاب میکنند و این امر عین دموکراسی است. اگر انتخاب فقیه انتصابی بود و هر فقیهی٬ فقیه بعد از خود را تعیین میکرد، جا داشت که بگوییم این امر خلاف [[دموکراسی]] است.» <ref>مطهری٬ پیرامون انقلاب اسلامی، صدار٬ ص۸۶.</ref> | ||
شهید مطهری معتقد است [[ولایت فقیه| ولی فقیه]] مانند رییس جمهور یا نخست وزیر رییس دولت نیست؛ بلکه به عنوان یک ایدئولوگ از بالا جریانات را هدایت و کنترل | شهید مطهری معتقد است [[ولایت فقیه| ولی فقیه]] مانند رییس جمهور یا نخست وزیر رییس دولت نیست؛ بلکه به عنوان یک ایدئولوگ از بالا جریانات را هدایت و کنترل میکند و بر آنها نظارت دارد: «ولایت فقیه به این معنا نیست که فقیه خود در راس دولت قرار بگیرد و عملا [[حکومت]] کند. نقش فقیه در یک کشور اسلامی؛ یعنی، کشوری که در آن مردم، [[اسلام]] را به عنوان یک ایدیولوژی پذیرفته و به آن ملتزم و متعهد هستند، نقش یک ایدیولوگ است، نه نقش یک حاکم. وظیفه ایدئولوگ این است که بر اجرای درست و صحیح ایدئولوژی نظارت داشته باشد. او صلاحیت مجری قانون و کسی را که می خواهد رییس دولت بشود و کارها را در کادر ایدیولوژی اسلام به انجام برساند، مورد نظارت و بررسی قرار دهد».<ref>مطهری٬ پیرامون انقلاب اسلامی، صدار٬ ص۸۵. (جهت آگاهی و مطالعه بیشتر رک : کتاب اندیشه سیاسی آیت الله مطهری نوشته نجف لک زایی. )</ref> | ||
=== تحریفات عاشورا=== | === تحریفات عاشورا=== | ||
[[پرونده:سخنرانی در مسجد ارشاد.jpg|250px|بندانگشتی|سخنرانی در [[حسینیه ارشاد]]]] | [[پرونده:سخنرانی در مسجد ارشاد.jpg|250px|بندانگشتی|سخنرانی در [[حسینیه ارشاد]]]] | ||
مطهری کتاب [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]] را با نگاهی انتقادی به باورهای رایج درباره عاشورا و [[سوگواری|عزاداریها]] و حتی تاریخ عاشورا منتشر کرد. او در کتاب خود برخی از نقلهای تاریخی معروف مثل [[عروسی قاسم| عروسی قاسم بن حسن]] در [[کربلا]] را نفی | مطهری کتاب [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]] را با نگاهی انتقادی به باورهای رایج درباره عاشورا و [[سوگواری|عزاداریها]] و حتی تاریخ عاشورا منتشر کرد. او در کتاب خود برخی از نقلهای تاریخی معروف مثل [[عروسی قاسم| عروسی قاسم بن حسن]] در [[کربلا]] را نفی کرد؛<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج١٧ ص٩١.</ref> و نیز وجود دختری به نام [[رقیه دختر امام حسین(ع)|رقیه]] را تحریف شمرد.<ref>مطهرى، يادداشتهاى استاد مطهرى، ١٣٧٨ش، ج٢، ص٨٠.</ref> | ||
او معتقد بود که باور مردم نسبت به [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]] گرفتار تحریف معنوی شده و بیشتر مردم به جای الگوگیری از [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] معتقد شدهاند که امام حسین فدا شده تا آنها به بهشت بروند. | او معتقد بود که باور مردم نسبت به [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]] گرفتار تحریف معنوی شده و بیشتر مردم به جای الگوگیری از [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] معتقد شدهاند که امام حسین فدا شده تا آنها به بهشت بروند. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۶: | ||
=== نقد روحانیت === | === نقد روحانیت === | ||
مطهری معتقد بود که روحانیت [[شیعه]] | مطهری معتقد بود که روحانیت [[شیعه]] عوامزده شده است. وی علت این اشکال را وابسته بودن معیشت روحانیون به مردم میدانست و بر این نظر بود که برای جبران این معضل باید ساختار مالی [[حوزه علمیه]] تغییر کند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج٢٤ ص٤٩٨.</ref>وی همچنان تز «اسلام منهای روحانیت» را همواره یک تز استعماری دانسته و معتقد است هیچ چیز نمیتواند جانشین روحانیت بشود. <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۴، ص۵۰۹.</ref> | ||
===اختلاف با شریعتی=== | ===اختلاف با شریعتی=== | ||
{{همچنین ببینید|علی شریعتی}} | {{همچنین ببینید|علی شریعتی}} | ||
[[پرونده:مطهری، شریعتی.jpg|200px|بندانگشتی|مطهری و [[شریعتی]](نفر سوم از چپ)]] | [[پرونده:مطهری، شریعتی.jpg|200px|بندانگشتی|مطهری و [[شریعتی]](نفر سوم از چپ)]] | ||
شهید مطهری اولین کسی بود که به هنرمندی و قدرت بیان دکتر شریعتی پی برد و او و پدرش [[محمدتقی شریعتی]] را برای همکاری در [[حسینیه ارشاد]] دعوت کرد. دیدگاه شهید مطهری درباره دکتر شریعتی سیر نزولی داشت؛ یعنی پس از تحولات حسینیه ارشاد و انتشار آثار دکتر شریعتی، از | شهید مطهری اولین کسی بود که به هنرمندی و قدرت بیان دکتر شریعتی پی برد و او و پدرش [[محمدتقی شریعتی]] را برای همکاری در [[حسینیه ارشاد]] دعوت کرد. دیدگاه شهید مطهری درباره دکتر شریعتی سیر نزولی داشت؛ یعنی پس از تحولات حسینیه ارشاد و انتشار آثار دکتر شریعتی، از خوشبینی و امیدواری به آینده او، به بدبینی و ناامیدی تنازل کرد. ولی شهید مطهری به خاطر اینکه رژیم شاه بهرهبرداری نکند، هیچگاه علنا اظهار نظر نمیکرد بلکه امیدوار بود که وی را به اصلاح آثارش ترغیب کند و تا حدی نیز موفق شد؛ حتی دکتر شریعتی قول اصلاح آثار خود را داده بود. بعد از اینکه شریعتی در [[۲۹ خرداد]] ۱۳۵۶ در لندن از دنیا رفت به دنبال بحثهایی که در مورد آثار او در جامعه مطرح بود، در [[آذر]] ۱۳۵۶ اعلامیهای با امضای مطهری و [[مهدی بازرگان|مهندس بازرگان]] منتشر شد که در آن ضمن اشاره به نقاط مثبت آثار او، نقاط منفی آثار وی نیز تذکر داده شده بود.<ref>رجوع کنید به: سیری در زندگانی استاد مطهری، ۱۳۷۶ش، ص۲۲۹ـ۲۰۸.</ref> | ||
== آثار مکتوب == | == آثار مکتوب == | ||
{{اصلی|فهرست آثار مرتضی مطهری}} | {{اصلی|فهرست آثار مرتضی مطهری}} | ||
[[پرونده:آثار شهید مطهری.jpg|بندانگشتی|300px]] | [[پرونده:آثار شهید مطهری.jpg|بندانگشتی|300px]] | ||
مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. او در مورد نوشتههای خود گفته است من در ابتدای جوانی تا حال، | مرتضی مطهری، از سال ۱۳۲۵ش آغاز به تألیف آثاری در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و تاریخی کرد و بیش از ۷۰ اثر از او انتشار یافته است. او در مورد نوشتههای خود گفته است من در ابتدای جوانی تا حال، حتی یک سطر هم ننوشتهام که بعداً ببینم که غلط بود. بحمدالله هر چه از همان روزهای اول تا حالا نوشتهام و اندیشیدهام، هنوز هم بر همان عقیدهام. ... من این را یکی از الطاف بزرگ الاهی به خودم میدانم.<ref>سیدناصری و ستوده، پارهای از خورشید (گفتهها و ناگفتهها از زندگی استاد مطهری)٬ ۱۳۷۷ش٬ ص۳۶۰</ref> | ||
برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط انتشارات صدرا چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «[[مجموعه آثار مرتضی مطهری| مجموعه آثار شهید مطهری]]»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از: | برخی از آثار او در زمان حیات و برخی دیگر پس از درگذشت وی توسط [[انتشارات صدرا]] چاپ شده است. سخنرانیها و درسهای مطهری هم در مجلدهای مختلف چاپ و منتشر شده است. علاوه بر موارد ذکر شده، نزدیک به سی هزار برگ یادداشت و فیش تحقیقی نیز از مطهری باقی مانده است. «[[مجموعه آثار مرتضی مطهری|مجموعه آثار شهید مطهری]]»، مجموعهای ۲۸ جلدی حاوی تمامی آثار منتشر شده از وی است که کتابهای با موضوعات مشابه، در مجلدات پیاپی جمعآوری شده است. این آثار به تفکیک موضوع عبارتند از: | ||
[[پرونده:مجموعه آثار مطهری.jpg|بندانگشتی|تصویر روی جلد اول از [[مجموعه آثار شهید مطهری]]]] | [[پرونده:مجموعه آثار مطهری.jpg|بندانگشتی|تصویر روی جلد اول از [[مجموعه آثار شهید مطهری]]]] | ||
*'''اصول عقاید'''، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند عدل | *'''اصول عقاید'''، از جلد یک تا چهار: حاوی آثاری مانند [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، [[علل گرایش به مادیگری (کتاب)|علل گرایش به مادیگری]]، جهانبینی توحیدی، جامعه و تاریخ، ولاها و ولایتها، مدیریت و رهبری در اسلام، و توحید. | ||
*'''فلسفه'''، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، اصول فلسفه و روش | *'''فلسفه'''، از جلد پنج تا ۱۳: حاوی آثاری مانند سیر فلسفه در اسلام، شرح منظومه، [[اصول فلسفه و روش رئالیسم (کتاب)|اصول فلسفه و روش رئالیسم]]، مسئله شناخت، و نقدی بر مارکسیسم. | ||
*'''تاریخ'''، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی [[ خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران]]، و همچنین فلسفه تاریخ. | *'''تاریخ'''، جلد ۱۴ و ۱۵: حاوی [[ خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران]]، و همچنین فلسفه تاریخ. | ||
*'''سیره معصومین'''، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی(ع)، [[سیری در نهجالبلاغه (کتاب)| سیری در نهجالبلاغه]]، صلح امام حسن(ع)، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، و داستان راستان. | *'''سیره معصومین'''، از جلد ۱۶ تا ۱۸: حاوی آثاری از جمله سیری در سیره نبوی، [[جاذبه و دافعه علی(ع) (کتاب)|جاذبه و دافعه علی(ع)]]، [[سیری در نهجالبلاغه (کتاب)| سیری در نهجالبلاغه]]، صلح امام حسن(ع)، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، و [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]]. | ||
*'''فقه و حقوق'''، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان. | *'''فقه و حقوق'''، از جلد ۱۹ تا ۲۱: حاوی آثاری از جمله نظام حقوق زن در اسلام، مسئله حجاب، اخلاق جنسی، امر به معروف و نهی از منکر، نظری به نظام اقتصادی اسلام، و اسلام و نیازهای زمان. | ||
*'''اخلاق و عرفان'''، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا. | *'''اخلاق و عرفان'''، جلد ۲۲ و ۲۳: حاوی آثاری از جمله حکمت عملی، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام، آزادی معنوی، احترام حقوق و تحقیر دنیا، و دعا. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۰: | ||
*'''تفسیر'''، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن. | *'''تفسیر'''، جلد ۲۶ تا ۲۸: حاوی کتاب آشنایی با قرآن. | ||
===ایجاد تحول در نوشتههای مذهبی=== | ===ایجاد تحول در نوشتههای مذهبی=== | ||
پیش از وقوع [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در [[ایران]]، نویسندگان مذهبی، اندک بودند و آنان نیز به سبک قدیم و با بیانی پیچیده و دور از سلیقه و فهم مخاطبان جدید مینوشتند. غالب این نویسندگان نیز چندان نگاهی به نیازهای روز مخاطبان خود نداشتند. همچنین، نوشتن در موضوعات مذهبی با قلم ساده، روان و محسوس دور از | پیش از وقوع [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در [[ایران]]، نویسندگان مذهبی، اندک بودند و آنان نیز به سبک قدیم و با بیانی پیچیده و دور از سلیقه و فهم مخاطبان جدید مینوشتند. غالب این نویسندگان نیز چندان نگاهی به نیازهای روز مخاطبان خود نداشتند. همچنین، نوشتن در موضوعات مذهبی با قلم ساده، روان و محسوس دور از شأن علمای دینی محسوب میشد. مطهری، با شناختی که بخشی از آن ناشی از حضور او در جامعه و فضای دانشگاهها بود، کوشید تا فضایی نو در عرصه نویسندگی مذهبی بگشاید. | ||
او با نوشتن کتاب هایی مثل «[[داستان راستان]]»، روایات اخلاقی و دینی را در قالب داستانهای فارسی پرجاذبهای در اختیار مخاطبان قرار داد. از سوی دیگر، علوم اسلامی مانند [[فقه]]، [[عرفان]] و [[فلسفه اسلامی]] را به زبان ساده و همهفهم، در | او با نوشتن کتاب هایی مثل «[[داستان راستان]]»، روایات اخلاقی و دینی را در قالب داستانهای فارسی پرجاذبهای در اختیار مخاطبان قرار داد. از سوی دیگر، علوم اسلامی مانند [[فقه]]، [[عرفان]] و [[فلسفه اسلامی]] را به زبان ساده و همهفهم، در کتابهایی مانند «آشنایی با علوم اسلامی»{{یاد| مجموعهای از درس گفته های مرتضی مطهری است، این سلسه دروس ، در اصل ، تقریرات درسهای آن استاد برای دانشجویان سالهای اول و دوم دانشکده " الهیات و معارف اسلامی "است که در زمان حیات استاد و با اجازه ایشان ، به دفعات متعدد در دانشگاه صنعتی شریف تدریس میشده است . استاد شهید قصد داشت این سلسه دروس را قبل از انتشار مورد بازبینی قرار دهد و در آن جرح و تعدیل و نظم و ترتیب تازهای اعمال کند ... ولی با شهادت وی این فرصت از دست رفت ...شاگردان آن شهید با آنکه از قصد و نیت او برای تجدید نظر در این نوشتهها آگاه بودند ، پس از شهادت استاد ، بهتر آن دانستند که این مجموعه را بی هیج تغییر و تبدیل وتقریبا به همان صورت که بود ، منتشر سازند . مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، ج۱، مقدمه کتاب، ص۱۰. }} در اختیار قشر تحصیلکرده و دانشپژوه نهاد. | ||
کتاب «داستان راستان» مطهری، با شمارگان بالا منتشر میشد و این نشان داد که روایات دینی و تاریخی را میتوان به زبان روز جامعه و ساده و دور از پیچیدگیهای مصطلح بازنوشت و با استقبال نیز رو به رو شد. سبک سادهنویسی مطهری در موضوعات مذهبی و تبیین آموزههای دینی به زبان فارسی و آسانیاب، الگویی برای نویسندگان پس از انقلاب گشت. | کتاب «داستان راستان» مطهری، با شمارگان بالا منتشر میشد و این نشان داد که روایات دینی و تاریخی را میتوان به زبان روز جامعه و ساده و دور از پیچیدگیهای مصطلح بازنوشت و با استقبال نیز رو به رو شد. سبک سادهنویسی مطهری در موضوعات مذهبی و تبیین آموزههای دینی به زبان فارسی و آسانیاب، الگویی برای نویسندگان پس از انقلاب گشت. | ||
**نمازی که انسان به استقبالش میرود؛ اول ظهر که میشود با آرامش کامل میرود وضو میگیرد، وضوی با آدابی، بعد میآید در مصلّای خود اذان و اقامه میگوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمیرود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقیب میخواند و ذکر خدا میگوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد. | **نمازی که انسان به استقبالش میرود؛ اول ظهر که میشود با آرامش کامل میرود وضو میگیرد، وضوی با آدابی، بعد میآید در مصلّای خود اذان و اقامه میگوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمیرود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب تعقیب میخواند و ذکر خدا میگوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد. | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[مرتضی مطهری]] درباره اهمیت دادن به نماز:{{سخ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[مرتضی مطهری]] درباره اهمیت دادن به نماز:{{سخ}} | ||
نمازی که انسان به استقبالش میرود؛ اول ظهر که میشود با آرامش کامل میرود وضو میگیرد، وضوی با آدابی، بعد میآید در مصلّای خود [[اذان]] و [[اقامه]] میگوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمیرود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب [[تعقیبات|تعقیب]] میخواند و [[ذکر]] خدا میگوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد. | نمازی که انسان به استقبالش میرود؛ اول ظهر که میشود با آرامش کامل میرود وضو میگیرد، وضوی با آدابی، بعد میآید در مصلّای خود [[اذان]] و [[اقامه]] میگوید و با خیال راحت و فراغ خاطر نماز میخواند. «السّلام علیکم» را که گفت فوراً در نمیرود، مدتی بعد از نمازْ با آرامش قلب [[تعقیبات|تعقیب]] میخواند و [[ذکر]] خدا میگوید. این علامت این است که نماز در این خانه احترام دارد. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۴۷: | ||
شخصیتهایی مانند [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[سید علی حسینی خامنهای|آیت الله خامنهای]]، از شخصیت مرتضی مطهری تجلیل کردهاند. برخی از این موارد عبارتند از: | شخصیتهایی مانند [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[سید علی حسینی خامنهای|آیت الله خامنهای]]، از شخصیت مرتضی مطهری تجلیل کردهاند. برخی از این موارد عبارتند از: | ||
[[سید روحالله موسوی خمینی| امام خمینی]] مطهری را پشتوانهای محکم | [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] مطهری را پشتوانهای محکم و درختی ثمربخش برای حوزههای دینی، علمی و اسلامی خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور دانسته که در عمر کوتاه خود آثار جاویدی که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق او به مکتب بود به یادگار گذاشت. | ||
[[سید علی حسینی خامنهای| آیت الله سید علی خامنهای]] معتقد است که کمتر کسی و کمتر اندیشمندی را مانند استاد شهید مطهری میتوان یافت که با این ظرفیت فکری و روحی مشغول به کار باشد. وی همچنان هر سخنرانیِ شهید مطهری را یک کار تخصصی و پرمایه و آثار او را از مبانی فکری [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] برشمرده است. | [[سید علی حسینی خامنهای|آیت الله سید علی خامنهای]] معتقد است که کمتر کسی و کمتر اندیشمندی را مانند استاد شهید مطهری میتوان یافت که با این ظرفیت فکری و روحی مشغول به کار باشد. وی همچنان هر سخنرانیِ شهید مطهری را یک کار تخصصی و پرمایه و آثار او را از مبانی فکری [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] برشمرده است. | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی| علامه طباطبائی]] مطهری را افزون بر برخورداری از [[تقوا]] و انسانیت و جهات اخلاقی، بهرهمند از هوشی فوق العادهای دانسته که هیچ حرفی که به او گفته میشد ضایع نمیشد و هدر نمیرفت. | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مطهری را افزون بر برخورداری از [[تقوا]] و انسانیت و جهات اخلاقی، بهرهمند از هوشی فوق العادهای دانسته که هیچ حرفی که به او گفته میشد ضایع نمیشد و هدر نمیرفت. | ||
[[سید محمدحسین حسینی تهرانی| علامه طهرانی]] | [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]] مطهرى را کسی دانسته که پس از يک عمر درس و بحث و تدریس و خطابه و کتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيّه... چند ساله آخر عمر چون شمعى که دائما بسوزد و آب شود، یا پروانهاى كه خود را به آتش زند، و همانند [[ایمان|مؤمن]] متعهّدى شوریدهوار و دلباخته، پای در میدان اتصال به باطن و ارتباط با خدای منان و اِشراب دل از فیوضات ربانیه نهاد وی بیدارى شبهاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغّل در [[ذکر]] و فکر و ممارست درس [[قرآن]] و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان، و پيوستن به اهل الله و اولیاى خدا را نشانه سیر و سلوک مطهری برشمرده است. <ref>حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، رساله لب اللباب، ص۱۷.</ref> | ||
[[اکبر هاشمی رفسنجانی]] براین باور است که اگر استاد مطهری زنده بود میتوانستیم بزرگترین دانشگاه تاریخ اسلام را در دنیا به وجود بیاوریم. | [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] براین باور است که اگر استاد مطهری زنده بود میتوانستیم بزرگترین دانشگاه تاریخ اسلام را در دنیا به وجود بیاوریم. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۲: | ||
===کتابها=== | ===کتابها=== | ||
[[پرونده:چلچراغ حکمت.jpg|بندانگشتی|150px|مجموعه چلچراغ حکمت]] | [[پرونده:چلچراغ حکمت.jpg|بندانگشتی|150px|مجموعه چلچراغ حکمت]] | ||
انتشار کتاب درباره مطهری و آثار او | انتشار کتاب درباره مطهری و آثار او همچنان در فضای فکری و علمی ایران ادامه دارد. بنابر این تهیه فهرست کاملی از این آثار کاری است مشکل. در کتابی که با نام کتابشناسی توصیفی استاد شهید مطهری منتشر شده است، ۲۱۴ کتاب معرفی شده است. این کتاب در سال ۱۳۸۳ ه.ش منتشر شده است. در سالهای بعد نیز کتابهای متعددی منتشر شده است.<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/ArticleView.html?ArticleID=78418&SubjectID=79404 پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری].</ref> | ||
مجموعه چهل جلدی «چلچراغ حکمت» تلاش کرده است تفکرات مطهری را به صورت موضوعی و تفکیک شده ارائه کند. | مجموعه چهل جلدی «چلچراغ حکمت» تلاش کرده است تفکرات مطهری را به صورت موضوعی و تفکیک شده ارائه کند. | ||
===پایاننامهها=== | ===پایاننامهها=== | ||
در [http://www.mortezamotahari.com/fa/thesisalphabet.html پایگاه جامع استاد شهید مطهری] حدود ۱۲۰ | در [http://www.mortezamotahari.com/fa/thesisalphabet.html پایگاه جامع استاد شهید مطهری] حدود ۱۲۰ پایاننامه با موضوع بررسی افکار شهید مطهری ثبت شده است. | ||
=== مقالهها=== | === مقالهها=== | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۷۶: | ||
===موزه=== | ===موزه=== | ||
شهید مطهری در [[ سال ۱۳۴۶ هجری شمسی |سال ۱۳۴۶ش]] برای نزدیکی به [[حسینیه ارشاد]]، به خانهای در محله قلهک نقل مکان کرد و ۹ سال در آن خانه سکونت کرد و بیشترین آثار خود را در این خانه تالیف کرد. این خانه در [[سال ۱۳۸۶ هجری شمسی|سال ۱۳۸۶ شمسی]] تبدیل به موزه شهید مطهری شده است. خانه دو طبقه دارد. در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم که | شهید مطهری در [[ سال ۱۳۴۶ هجری شمسی |سال ۱۳۴۶ش]] برای نزدیکی به [[حسینیه ارشاد]]، به خانهای در محله قلهک نقل مکان کرد و ۹ سال در آن خانه سکونت کرد و بیشترین آثار خود را در این خانه تالیف کرد. این خانه در [[سال ۱۳۸۶ هجری شمسی|سال ۱۳۸۶ شمسی]] تبدیل به موزه شهید مطهری شده است. خانه دو طبقه دارد. در طبقه اول دستنوشتهها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم که قرائتخانهای هم دارد، کتابهای آن شهید به نمایش درآمده است. شناسایی، گردآوری، ساماندهی، معرفی و نگهداری از آثار استاد شهید از اصلیترین اهداف این خانه تاریخی است. فضای مناسبی هم برای پژوهشگرانی که قصد مطالعه آثار استاد مطهری را دارند، در آنجا مهیاست. برگزاری سمینارها و نشستهایی با موضوع آثار استاد نیز از مهمترین برنامههای گروهی این خانه موزه است. <ref>[https://www.isna.ir/news/95112215129/%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D8%B5-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%84%D8%A8-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA خانه موزه شهید مطهری].</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |