صلح امام حسن(ع): تفاوت میان نسخهها
←آیا امام از آغاز در اندیشه صلح بود؟
(←منابع) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
برخی از گزارشهای تاریخی، از تمایل امام حسن(ع) به صلح از همان آغاز امر خلافت خبر دادهاند و امام حسن(ع) را فردی صلح جو معرفی میکنند که تمایلی به جنگ با معاویه نداشته است. گزارش مذکور در کتاب تاریخ طبری نقل شده و مستند به روایات [[ابن شهاب زهری]] تاریخ نگار متمایل به [[بنیامیه |امویان]] است. بر اساس این گزارش مردم عراق مایل به جنگ با معاویه بودند و امام حسن مجبور شد به خواسته آنان تن دهد در حالی که خود تمایلی به جنگ نداشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸.</ref> بر اساس گزارشی دیگر امام حسن از همان آغاز با گروهی از یارانش که طرفدار جنگ با معاویه بودند مخالف بود. به نقل از طبری نخستین کسی که با حسن بن علی(ع) بیعت کرد، [[قیس بن سعد بن عباده]] بود. او دست پیش آورد و گفت با تو بر قرآن و سنت و جنگ با منحرفان بیعت میکنم. امام حسن(ع) به او گفت: بیعت کن بر قرآن و سنت که همه چیز در همین دو است [و تلویحاً شرط بعدی قیس را نپذیرفت]. قیس بیعت کرد و دیگر هیچ نگفت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸</ref> بر پایه این گزارش، امام در جهت عملی کردن نیت خود فرماندهی سپاه عراق را به [[عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب| عبیدالله بن عباس]] سپرد و نه به [[قیس بن سعد بن عباده]] که به شدت با معاویه دشمنی داشت و بر جنگ با او راسخ بود.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸</ref> | برخی از گزارشهای تاریخی، از تمایل امام حسن(ع) به صلح از همان آغاز امر خلافت خبر دادهاند و امام حسن(ع) را فردی صلح جو معرفی میکنند که تمایلی به جنگ با معاویه نداشته است. گزارش مذکور در کتاب تاریخ طبری نقل شده و مستند به روایات [[ابن شهاب زهری]] تاریخ نگار متمایل به [[بنیامیه |امویان]] است. بر اساس این گزارش مردم عراق مایل به جنگ با معاویه بودند و امام حسن مجبور شد به خواسته آنان تن دهد در حالی که خود تمایلی به جنگ نداشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸.</ref> بر اساس گزارشی دیگر امام حسن از همان آغاز با گروهی از یارانش که طرفدار جنگ با معاویه بودند مخالف بود. به نقل از طبری نخستین کسی که با حسن بن علی(ع) بیعت کرد، [[قیس بن سعد بن عباده]] بود. او دست پیش آورد و گفت با تو بر قرآن و سنت و جنگ با منحرفان بیعت میکنم. امام حسن(ع) به او گفت: بیعت کن بر قرآن و سنت که همه چیز در همین دو است [و تلویحاً شرط بعدی قیس را نپذیرفت]. قیس بیعت کرد و دیگر هیچ نگفت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸</ref> بر پایه این گزارش، امام در جهت عملی کردن نیت خود فرماندهی سپاه عراق را به [[عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب| عبیدالله بن عباس]] سپرد و نه به [[قیس بن سعد بن عباده]] که به شدت با معاویه دشمنی داشت و بر جنگ با او راسخ بود.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۵۸</ref> | ||
در برابر، گزارشهای دیگری که بیشتر مورد تایید شیعیان است، از تصمیم امام برای جنگ با معاویه خبر میدهد و علت پذیرش صلح از سوی آن حضرت را نه تمایل خود آن حضرت بلکه سستی مردم عراق در جنگ و توطئه معاویه در تطمیع سران سپاه میداند. نقل است که امام در اجتماعی مردم عراق را برای جنگ با سپاه معاویه که به سوی عراق پیشروی میکرد فراخواند، اما کسی پاسخ او را نداد تا اینکه با سخنان برخی از وفاداران به آن حضرت مانند عدی بن حاتم و بزرگان قبیله طی و قیس بن سعد بن عباده دوازده هزار تن از عراقیان برای نبرد آماده شدند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۷۰؛ جعفریان، تاریخ خلفا، ص۳۷۴.</ref> | در برابر، گزارشهای دیگری که بیشتر مورد تایید شیعیان است، از تصمیم امام برای جنگ با معاویه خبر میدهد و علت پذیرش صلح از سوی آن حضرت را نه تمایل خود آن حضرت بلکه سستی مردم عراق در جنگ و توطئه معاویه در تطمیع سران سپاه میداند. نقل است که امام در اجتماعی مردم عراق را برای جنگ با سپاه معاویه که به سوی عراق پیشروی میکرد فراخواند، اما کسی پاسخ او را نداد تا اینکه با سخنان برخی از وفاداران به آن حضرت مانند عدی بن حاتم و بزرگان قبیله طی و قیس بن سعد بن عباده دوازده هزار تن از عراقیان برای نبرد آماده شدند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۷۰؛ جعفریان، تاریخ خلفا، ص۳۷۴.</ref>[[سید علی حسینی خامنهای|آیت الله خامنهای]] تاریخ پژوه و محقق براین باور است که در نظر عموم، «صلح» در جملهى «صلح امام حسن»، به معناى تسلیم و سازش است ولیکن مسئله اینجور نیست؛ صلح امام حسن به معناى متارکهى موقّت جنگ است براى آمادگى جهت ضربت زدن قاطعتر.<ref>https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=43833</ref> وی همچنین معتقد است که هر کس - حتّی خود [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] - هم اگر به جای امام حسن مجتبی(ع) بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کرد. هیچکس نمیتواند بگوید که امام حسن، فلان گوشهی کارش سؤالبرانگیز است. کار آن بزرگوار، صددرصد بر استدلال منطقىِ غیر قابل تخلف منطبق بود.<ref>https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2291 | ||
</ref> | |||
===اعزام سپاه به مسکین=== | ===اعزام سپاه به مسکین=== |