پرش به محتوا

دجال: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ اوت ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
دجال از دشمنان بزرگ [[حضرت مهدی|امام مهدى]] (ع) است. در [[حدیث|روايات]] اسلامی آمده كه دجال فرد يا حكومتى فريبكار است، هنگام سختى و قحطى خروج مى‌كند و جمعى را مى‌فريبد و به سوى خود مى‌كشاند. او سرانجام به دست حضرت مهدى (ع) از ميان مى‌رود.<ref>بحار الانوار،ج 52ص 194 و 308.</ref>
دجال از دشمنان بزرگ [[امام مهدى]](عج) است. در [[حدیث|روايات]] اسلامی آمده كه دجال فرد يا حكومتى فريبكار است، هنگام سختى و قحطى خروج مى‌كند و جمعى را مى‌فريبد و به سوى خود مى‌كشاند. او سرانجام به دست حضرت مهدى (ع) از ميان مى‌رود.<ref>بحار الانوار،ج 52ص 194 و 308.</ref>


== معنای لغوی ==
== معنای لغوی ==
دجال در زبان عربی از ریشه «دجل» به معنای دروغگوی حیله گر است .<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج11ص236 </ref>
دجال در زبان عربی از ریشه «دجل» به معنای فردی بسیار دروغگو و حیله‌گر است .<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج11ص236 </ref>


== دجال در زبان عبری ==
== دجال در زبان عبری ==
واژه ی دجال در زبان عبری و در آموزه های [[یهود]] به معنی «دشمن خدا» است که از ترکیب دو واژه «دج» یعنی دشمن، ضد و «ال» یعنی خدا، پدید می آید. (در زبان عبری “ال” و “ایل” به معنی خداست، مثل [[اسرائیل]] به معنی دوست خداست و به تفسیر یهودیان غلبه کننده بر خدا می باشد.) <ref>اعلام قرآن، ص 479; پرتوی آملی، مهدی،به نقل از ریشه های تاریخی امثال وحکم ، ج 1،ص 436.</ref>
واژه‌ی دجال در زبان عِبری و در آموزه‌های [[یهود]] به معنی «دشمن خدا» است که از ترکیب دو واژه «دج» یعنی دشمن، ضد و «ال» یعنی خدا، پدید می‌آید. (در زبان عبری “ال” و “ایل” به معنی خداست، مثل [[اسرائیل]] به معنی دوست خداست و به تفسیر یهودیان به معنای غلبه کننده بر خدا می‌باشد.) <ref>اعلام قرآن، ص 479; پرتوی آملی، مهدی،به نقل از ریشه های تاریخی امثال وحکم ، ج 1،ص 436.</ref>


== دجال در کتابهای مقدس ==
== دجال در کتابهای مقدس ==
داستان دجال در کتابهای مقدس [[مسیح]]یان تنها در نامه های [[یوحنّا]] وجود دارد. بنا بر روایتی از [[پیامبر]] اکرم ذکر دجال در پیشینیان بوده ولی وجودش در آیندگان است؛ از آن جمله این روایت است: … الدَّجَّالَ‏ اسْمُهُ فِی الْأَوَّلِینَ وَ یَخْرُجُ فِی الْآخِرِینَ … <ref>شیخ صدوق، الخصال،ج ‏۲،صص ۴۵۷ – ۴۵۸ ، ح ۲٫  </ref>
داستان دجال در کتابهای مقدس [[مسیح]]یان تنها در نامه‌های [[یوحنّا]] وجود دارد. بنا بر روایتی از [[پیامبر]] اکرم ذکر دجال در پیشینیان بوده ولی وجودش در آیندگان است؛ از آن جمله این روایت است: … الدَّجَّالَ‏ اسْمُهُ فِی الْأَوَّلِینَ وَ یَخْرُجُ فِی الْآخِرِینَ … <ref>شیخ صدوق، الخصال،ج ‏۲،صص ۴۵۷ – ۴۵۸ ، ح ۲٫  </ref>


در[[انجیل]] این واژه تنها در نامه های یوحنّا وجود دارد و از کسانی که حضرت مسیح و یا «پدر و پسر» را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسی کتابهای مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست [Anti christ] (= ضد مسیح) که معادل یونانی آن [antichristos] می باشد، به کار رفته است. چنان که در نامه اوّل یوحنّا باب دوم آیه ۱۸ می خوانیم:
در [[انجیل]] این واژه تنها در نامه‌های یوحنّا وجود دارد و از کسانی که حضرت مسیح و یا «پدر و پسر» را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسی کتابهای مقدس مسیحی، واژه آنتی کریست [Anti christ] (= ضد مسیح) که معادل یونانی آن [antichristos] می‌باشد، به کار رفته است. چنان که در نامه اوّل یوحنّا باب دوم آیه ۱۸ می‌خوانیم:


«ای بچّه ها این ساعت آخر است و چنان که شنیده اید که دجّال می آید الحال هم دجّالان بسیار ظاهر شده اند و این را می دانم که ساعت آخر است.» و نیز در همین رساله در آیات ۲۲ و ۲۳ می خوانیم : «دروغگو کیست جز آن که مسیح بودن (یعنی نجات دهنده بودن) [[عیسی]] را انکار کند و آن دجّال است که پدر و پسر را انکار می نماید.»
«ای بچّه‌ها این ساعت آخر است و چنان که شنیده اید که دجّال می آید الحال هم دجّالان بسیار ظاهر شده اند و این را می دانم که ساعت آخر است.» و نیز در همین رساله در آیات ۲۲ و ۲۳ می خوانیم : «دروغگو کیست جز آن که مسیح بودن (یعنی نجات دهنده بودن) [[عیسی]] را انکار کند و آن دجّال است که پدر و پسر را انکار می نماید.»


== دجال درروایات اهل سنت ==
== دجال درروایات اهل سنت ==
در روایات زیادی از [[اهل سنت]] ، خروج دجال از نشانه های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است. قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد بن حنبل» در کتاب «مسند» و «ترمدی» در «صحیح» خود و «ابن ماجه» در «سنن» و «مسلم» در «صحیح» و «ابن اثیر» در «النهایه» از عبدالله بن عمر و [[ابو سعید خدری|ابوسعید خدری]] و [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبد الله انصاری]] نقل کرده‌اند. <ref>ترمذی،سنن ترمذی، ج ۴، ص ۵۰۷ – ۵۱۹٫</ref>
در روایات زیادی از [[اهل سنت]]، خروج دجال از نشانه‌های برپایی [[قیامت]] دانسته شده است. قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد بن حنبل» در کتاب «مسند» و «ترمذی» در «صحیح» خود و «ابن ماجه» در «سنن» و «مسلم» در «[[صحیح مسلم]]» و «ابن اثیر» در «النهایه» از [[عبدالله بن عمر]] و [[ابو سعید خدری|ابوسعید خُدری]] و [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله انصاری]] نقل کرده‌اند. <ref>ترمذی،سنن ترمذی، ج ۴، ص ۵۰۷ – ۵۱۹٫</ref>


== دجال در منابع شیعی ==
== دجال در منابع شیعی ==
در کتابهای روایی [[شیعه]] اشاره ای به خروج دجال و فتنه های قبل از [[ظهور]] ندارد و تنها اشاره دارد که دجال به دست [[امام زمان]](ع) کشته می شود و در روایت دیگری اشاره دارد به دست حضرت عیسی کشته می شود. در این روایات هیچ اشاره ای به مباحث طرح شده در روایات عامه(اهل سنت) از فتنه های دجال، قیافه او، مردمان پیرو او و … ندارد.
کتابهای روایی [[شیعه]] اشاره ای به خروج دجال و فتنه های قبل از [[ظهور]] ندارد و تنها اشاره دارد که دجال به دست [[امام زمان]](ع) کشته می شود و در روایت دیگری اشاره دارد به دست حضرت عیسی کشته می شود. در این روایات هیچ اشاره ای به مباحث طرح شده در روایات اهل سنت، از فتنه های دجال، قیافه او، مردمان پیرو او و … ندارد.


اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بی تردید بسیاری از ویژگی هایی که برای آن بیان شده، افسانه به نظر می رسد. روایتی را [[قطب الدین راوندی]] و از طرق عامه از پیامبر خدا نقل کرده اند و این روایت را نیز [[علامه مجلسی|مجلسی]] از این منبع نقل می کند که [[عبد الله بن عمر]] از پیامبر خدا نقل کرده است که آن حضرت فرمودند: <ref>بحارلانوارج ۵۲ ص۱۹۵ و الخرائج ج ۳ص ۱۱۳۸ </ref>
اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بی تردید بسیاری از ویژگی هایی که برای آن بیان شده، افسانه به نظر می رسد. روایتی را [[قطب الدین راوندی]] و از طرق عامه از پیامبر خدا نقل کرده اند و این روایت را نیز [[علامه مجلسی|مجلسی]] از این منبع نقل می کند که [[عبد الله بن عمر]] از پیامبر خدا نقل کرده است که آن حضرت فرمودند: <ref>بحارلانوارج ۵۲ ص۱۹۵ و الخرائج ج ۳ص ۱۱۳۸ </ref>


«هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت.» با توجه به معنای لغوی “دجال”، به نظر می رسد مقصود از آن نام شخص معینی نباشد، بلکه هر کسی که با ادّعاهای پوچ و بی اساس و با تمسّک به انواع اسباب حیله گری و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، او دجال است.
«هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت.» با توجه به معنای لغوی “دجال”، به نظر می رسد مقصود از آن نام شخص معینی نباشد، بلکه هر کسی که با ادّعاهای پوچ و بی‌اساس و با تمسّک به انواع اسباب حیله گری و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است.


بر این اساس، می توان به وجود دجال ها متعدد قائل شد که در دوره های گوناگون ظاهر شده و به فتنه گری هایی پرداخته و مردم سست ایمان را دچار حیرت کرده باشند. وجود روایاتی که در آن سخن از دجال های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می کند.
بر این اساس، می توان به وجود دجال ها متعدد قائل شد که در دوره های گوناگون ظاهر شده و به فتنه‌گری هایی پرداخته و مردم سست ایمان را دچار حیرت کرده باشند. وجود روایاتی که در آن سخن از دجال های متعدد رفته است، این احتمال را تقویت می کند،از جمله روایتی که از پیامبر اسلام نقل شده است:  پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد . <ref>متقی هندی کنزالعمال ، ج۱۴ص۲۰۰</ref>


روایتی که از پیامبر اسلام نقل شده:  پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد . <ref>متقی هندی کنزالعمال ، ج۱۴ص۲۰۰</ref>
از این رو قضیه دجّال بیانگر این مطلب است که در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام، فردی حیله گر برای نگه داشتن فرهنگ و نظام [[جاهلی]]، همه تلاش خود را به کار می گیرد تا با تزویر و حیله گری مردم را نسبت به اصالت و تحقّق آن قیام آسمانی و استواری رهبریش، دچار تردید سازد.  در مورد دجّال تحلیل های ذوقی زیادی عرضه شده است؛ ولی هیچ یک مستند روشن و قطعی ندارد و تنها بر اساس احتمالات و گمانه زنی سخن گفتن است.
 
از این رو قضیه دجّال بیانگر این مطلب است که در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام فردی حیله گر برای نگه داشتن فرهنگ و نظام [[جاهلی]]، همه تلاش خود را به کار می گیرد تا با تزویر و حیله گری مردم را نسبت به اصالت و تحقّق آن قیام آسمانی و استواری رهبریش، دچار تردید سازد.  در مورد دجّال تحلیل های ذوقی زیادی عرضه شده است؛ ولی هیچ یک مستند روشن و قطعی ندارد و تنها بر اساس احتمالات و گمانه زنی سخن گفتن است.


== داستان دجال در منابع مسلمانان ==
== داستان دجال در منابع مسلمانان ==
در روایات زیادی از اهل سنت ، خروج دجال از نشانه های برپایی قیامت دانسته شده است . در کتابهای روایی شیعه ، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکی از [[علائم ظهور]] حضرت مهدی ( عج ) آمده است که از نظر سند ، معتبر و قابل قبولی نیستند . بحار الانوار ، جلد 52 ، ص 193
در روایات زیادی از اهل سنت ، خروج دجال از نشانه های برپایی قیامت دانسته شده است . در کتابهای روایی شیعه ، تنها چند روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکی از [[علائم ظهور]] حضرت مهدی (عج) آمده است که از نظر سند ، معتبر و قابل قبولی نیستند. <ref> بحار الانوار ، جلد 52 ، ص 193 </ref>


== زمان خروج ==
== زمان خروج ==
در حدیثی آمده است : هنگامی که غنایم [[قسطنطنیه]] را نقسیم می کنند ، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش می رسد.<ref>معجم احادیث الامام مهدی (عج)،ج 2 ص 50 </ref>
در حدیثی آمده است : هنگامی که غنایم [[قسطنطنیه]] را تقسیم می کنند ، خبر خروج دجال به حضرت و یارانش می رسد. <ref> معجم احادیث الامام مهدی (عج)،ج 2 ص 50 </ref>


در آستانه ي ظهور حضرت مهدي (عج) نشانه هاي بسياري بروز مي کند که يکي از آنها، خروج «دجّال» است. <ref>اثباة الهداة، ج 7، ص 397</ref>
در آستانه ظهور حضرت مهدي (عج) نشانه هاي بسياري بروز مي کند که يکي از آنها، خروج «دجّال» است. <ref>اثباة الهداة، ج 7، ص 397</ref>


== محل تولد ==
== محل تولد ==
اصل دجّال را از [[اصفهان]] <ref>بحار الانوار، ج 52، ص 194</ref> يا [[بجستان]]  <ref>منتخب الاثر»، ص 425</ref> و يا [[خراسان]]  <ref>الملاحم و الفتن، ص 126</ref> نشان داده اند. او يک طاغوت حيله گر مانند [[سفياني]] است.
دربرخی روایات غیر قطعی، زادگاه دجّال [[اصفهان]] <ref>بحار الانوار، ج 52، ص 194</ref> يا [[بجستان]]  <ref>منتخب الاثر»، ص 425</ref> و يا [[خراسان]]  <ref>الملاحم و الفتن، ص 126</ref> معرفی کرده شده است.  




== ویژه گی ها،عقاید وافکار ==
== ویژه گی‌ها،عقاید و افکار ==
در روايات آمده که دجال ادّعاي الوهيّت کرده و به وجود او خونريزي و فتنه در عالم واقع مي شود. از اخبار چنين بر مي آيد که يک چشم او ماليده و ممسوح است و چشم چپ او در ميان پيشاني اش واقع شده و مانند ستاره مي درخشد و تکّه ي خوني در ميان چشم او واقع است. بسيار بزرگ و تنومند و داراي شکل عجيب و غريب و بسيار ماهر در سِحْر است. در پيش او کوه سياهي قرار دارد که به نظر مردم مي آيد، کوه نان است و در پشت سرش کوه سفيدي که از سِحْر به نظر مردم آبهاي صاف جاري مي آيد. او فرياد مي کند:
در روايات (که ریشه اکثر آنها منابع اهل سنت هستند) آمده که دجال ادّعاي الوهيّت کرده و به وجود او خونريزي و فتنه در عالم واقع مي شود. از اخبار چنين بر مي آيد که يک چشم او ماليده و ممسوح است و چشم چپ او در ميان پيشاني اش واقع شده و مانند ستاره مي درخشد و تکّه خوني در ميان چشم او واقع است. بسيار بزرگ و تنومند و داراي شکل عجيب و غريب و بسيار ماهر در سِحْر است. در پيش او کوه سياهي قرار دارد که به نظر مردم مي آيد، کوه نان است و در پشت سرش کوه سفيدي که از سِحْر به نظر مردم آبهاي صاف جاري مي آيد. او فرياد مي کند:


بندگانم من پروردگار بزرگ و والاي شما هستم». <ref>محدث قمی،منتهي الآمال، باب 14، فصل 7</ref>
بندگانم من پروردگار بزرگ و والاي شما هستم». <ref>محدث قمی،منتهي الآمال، باب 14، فصل 7</ref>
خط ۵۱: خط ۴۹:
بيشتر پيروان او افراد يهودي زنازاده عربهاي بياباني هستند که تاج بر سر دارند. <ref>عقد الدّرر، ص 274</ref>
بيشتر پيروان او افراد يهودي زنازاده عربهاي بياباني هستند که تاج بر سر دارند. <ref>عقد الدّرر، ص 274</ref>


رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلّم درباره ي دجّال فرمود: «هر مؤمني که دجّال را ببيند آب دهان خود را به روي او بيندازد و سوره ي مبارکه [[حمد]] را بخواند براي اينکه سحر آن ملعون را دفع کند». <ref>محدث قمی،منتهي الآمال، باب 14، فصل 7</ref>
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلّم درباره دجّال فرمود: «هر مؤمني که دجّال را ببيند آب دهان خود را به روي او بيندازد و سوره ي مبارکه [[حمد]] را بخواند براي اينکه سحر آن ملعون را دفع کند». <ref>محدث قمی،منتهي الآمال، باب 14، فصل 7</ref>


طبق نقل امام صادق عليه السلام، امير مؤمنان [[علی]] عليه السلام در ضمن [[خطبه]] ي طولاني فرمود: «حضرت مهدي (عج) با يارانش از مکّه به بيت المقدّس مي آيند و در آنجا بين آن حضرت و دجّال و ارتش دجّال جنگ واقع مي شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست مي خورند، به طوري که از اوّل تا آخر آنها به هلاکت مي رسند و دنيا آباد مي شود». <ref>اثباة الهداة، ج 7، ص 176</ref>
طبق نقل امام صادق عليه السلام، امير مؤمنان [[علی]] عليه السلام در ضمن [[خطبه]]‌اي طولاني فرمود: «حضرت مهدي (عج) با يارانش از مکّه به بيت المقدّس مي آيند و در آنجا بين آن حضرت و دجّال و ارتش دجّال جنگ واقع مي شود، دجال و ارتش او مفتضحانه شکست مي خورند، به طوري که از اوّل تا آخر آنها به هلاکت مي رسند و دنيا آباد مي شود». <ref>اثباة الهداة، ج 7، ص 176</ref>


بالاخره دجال به دست مبارک حجّت عليه السلام با به دست [[عيسی بن مریم]] عليه السلام کشته می شود. طبق روايتي، آن حضرت دجّال را در کُناسه [[کوفه]] به دار می زند. و بر روايتی ديگر در [[فلسطين]] در کنار دروازه لد نزديک بيت المقدّس کشته می شود.<ref>الزام الناصب، ج1ص307</ref> و در جاي ديگر ذکر کرده اند که در عقبه افيق [[شام]] به هلاک خواهد شد.<ref>نجم الثّاقب، ص 189</ref>
بالاخره دجال به دست [[امام مهدی]](عج) با به دست [[حضرت عیسی]] کشته می شود. طبق روايتي، آن حضرت دجّال را در کُناسه [[کوفه]] به دار می زند. و در روايتی ديگر در [[فلسطين]] در کنار دروازه لد نزديک بيت المقدّس کشته می شود.<ref>الزام الناصب، ج1ص307</ref> و در جاي ديگر ذکر کرده اند که در عقبه افيق [[شام]] به هلاک خواهد شد.<ref>نجم الثّاقب، ص 189</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
کاربر ناشناس