Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۵۲
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
آیه وضو ششمین آیه از آیات [[سوره مائده]] است که فقهای مسلمان برای اثبات وجوب [[وضو]] جهت خواندن [[نماز]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به | آیه وضو ششمین آیه از آیات [[سوره مائده]] است که فقهای مسلمان برای اثبات وجوب [[وضو]] جهت خواندن [[نماز]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۲۳۱.</ref> و چگونگی انجام وضو، به آن استناد کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، المکتبة المرتضویة لاِحیاء الآثار الجعفریه، ص۱۵-۱۸.</ref> همچنین به این آیه برای اثبات این مسئله استناد کردهاند که آب باعث پاکی از [[حدث اصغر]] میشود.<ref>ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الاحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۴۸.</ref> این آیه از [[آیات الاحکام|آیاتالاحکام]] است که علاوه بر مفسران،<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۴۷.</ref> فقیهان هم در کتابهای مربوط به آیاتالاحکام از آن بحث میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، المکتبة المرتضویة لاحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۴؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۶.</ref> | ||
==دلالت آیه بر وجوب وضو برای نماز== | ==دلالت آیه بر وجوب وضو برای نماز== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==شستن صورت و دستها== | ==شستن صورت و دستها== | ||
طبق فتوای فقیهان شیعه و سنی، بنا بر آیه، صورت اولین عضوی است که در وضو، واجب است شسته شود؛ چون ابتدا آمده است: «فَاغْسِلُوا وُجوهَکُم.»<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶.</ref> واژه «وُجُوه» جمع «وَجه» و به معنای چهره و صورت است.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه «وجه».</ref> همچنین بنا به اجماع فقهای مسلمان، با توجه به آنچه در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ؛ صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید.»، شستن دستها در وضو واجب است.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶؛ مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶.</ref> البته در اینکه چه مقداری از دست واجب است شسته شود و جهت شستوشوی دستها به چه صورت است، میان فقهای امامیه و [[اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد:<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۲-۴۳.</ref> | طبق فتوای فقیهان شیعه و سنی، بنا بر آیه، صورت اولین عضوی است که در وضو، واجب است شسته شود؛ چون ابتدا آمده است: «فَاغْسِلُوا وُجوهَکُم.»<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶.</ref> واژه «وُجُوه» جمع «وَجه» و به معنای چهره و صورت است.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه «وجه».</ref> همچنین بنا به اجماع فقهای مسلمان، با توجه به آنچه در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ؛ صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید.»، شستن دستها در وضو واجب است.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶؛ مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶.</ref> البته در اینکه چه مقداری از دست واجب است شسته شود و جهت شستوشوی دستها به چه صورت است، میان فقهای امامیه و [[اهل سنت]] اختلافنظر وجود دارد:<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۲-۴۳.</ref> | ||
*فقهای امامیه اجماع دارند بر اینکه واجب است در وضو آرنج نیز شسته شود و همچنین واجب است که جهتِ شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان باشد؛<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۵۰-۴۵۱؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲، ص۳۳۳.</ref> چرا که اولاً بنا به نظر برخی، کلمه «إلی» در «اِلی المرافق» بهمعنای «مع»، یعنی همراهی است و بدین معناست که در وضو، شستن آرنج نیز لازم است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸؛ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۱.</ref> ثانیاً چه در وضو و چه در غیر وضو، شستن دست بهطور طبیعی از بالا به پایین است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۱.</ref> ثالثاً از [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و [[سنت|امامان معصوم(ع)]]، وجوب شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان و همچنین شستن خود آرنج فهمیده میشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۷ و ۳۹۳؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ | *فقهای امامیه اجماع دارند بر اینکه واجب است در وضو آرنج نیز شسته شود و همچنین واجب است که جهتِ شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان باشد؛<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۵۰-۴۵۱؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲، ص۳۳۳.</ref> چرا که اولاً بنا به نظر برخی، کلمه «إلی» در «اِلی المرافق» بهمعنای «مع»، یعنی همراهی است و بدین معناست که در وضو، شستن آرنج نیز لازم است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸؛ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۱.</ref> ثانیاً چه در وضو و چه در غیر وضو، شستن دست بهطور طبیعی از بالا به پایین است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۱.</ref> ثالثاً از [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و [[سنت|امامان معصوم(ع)]]، وجوب شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان و همچنین شستن خود آرنج فهمیده میشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۷ و ۳۹۳؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۸۱.</ref> | ||
*از نظر بیشتر فقهای اهل سنت شستن آرنج در وضو واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۳؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۳۷، ص۳۰.</ref> برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند از آیه چنین برداشت میشود که جهت شستن دستها باید از نوک انگشتان به سمت آرنج باشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳.</ref> بهگفته [[فخر رازی]] از نظر بیشتر فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان، خللی در صحت وضو وارد نمیکند؛ ولی بهتر آن است که از نوک انگشتان به سمت آرنج شسته شود.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴.</ref> | *از نظر بیشتر فقهای اهل سنت شستن آرنج در وضو واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۳؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۳۷، ص۳۰.</ref> برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند از آیه چنین برداشت میشود که جهت شستن دستها باید از نوک انگشتان به سمت آرنج باشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳.</ref> بهگفته [[فخر رازی]] از نظر بیشتر فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان، خللی در صحت وضو وارد نمیکند؛ ولی بهتر آن است که از نوک انگشتان به سمت آرنج شسته شود.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴.</ref> | ||
==مسح== | ==مسح== | ||
از نظر همه فقهای مسلمان با توجه به این بخش از آیه: «وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى [هر دو پا] مسح كنيد»، مسح سر و پا در وضو واجب است؛<ref>ابنقدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۹۲؛ | از نظر همه فقهای مسلمان با توجه به این بخش از آیه: «وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى [هر دو پا] مسح كنيد»، مسح سر و پا در وضو واجب است؛<ref>ابنقدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۹۲؛ خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۰۸.</ref> اما در چگونگی انجام مسح و محدوده آن، بین فقهای امامیه و اهلسنت، اختلافنظر هست.<ref>ابنقدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۹۳؛ خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۰۸.</ref> | ||
===مسح سر=== | ===مسح سر=== | ||
[[امامیه]] و شافعیه معتقدند مسحِ قسمتی از سر، بهاندازهای که به آن مسح گفته شود، کافی است.<ref>فاضل مقداد، کنزل العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> از نظر آنها حرف «باء» در «بِرُءُوسِكُمْ» به معنای «بعضی» است و منظور از آن کشیدن مسح روی قسمتی از سر است، نه همه آن.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> البته امامیه با استناد به برخی [[حدیث|روایات]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اجماع]]<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۷.</ref> بر این باورند که آن جزء سر، باید جلوی سر باشد<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> و شافعیه بر این نظرند که در آیه تعیین نکرده است که کدام قسمتی از سر باشد و لذا هرجای سر را مسح بکشند جایز است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴-۴۰۵.</ref> همچنین از نظر شافعیه، شستن یا پاشیدن آب بر روی سر به جای مسح نیز جایز است؛ ولی امامیه آن را جایز نمیدانند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | [[امامیه]] و شافعیه معتقدند مسحِ قسمتی از سر، بهاندازهای که به آن مسح گفته شود، کافی است.<ref>فاضل مقداد، کنزل العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> از نظر آنها حرف «باء» در «بِرُءُوسِكُمْ» به معنای «بعضی» است و منظور از آن کشیدن مسح روی قسمتی از سر است، نه همه آن.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> البته امامیه با استناد به برخی [[حدیث|روایات]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اجماع]]<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۷.</ref> بر این باورند که آن جزء سر، باید جلوی سر باشد<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> و شافعیه بر این نظرند که در آیه تعیین نکرده است که کدام قسمتی از سر باشد و لذا هرجای سر را مسح بکشند جایز است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴-۴۰۵.</ref> همچنین از نظر شافعیه، شستن یا پاشیدن آب بر روی سر به جای مسح نیز جایز است؛ ولی امامیه آن را جایز نمیدانند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> |