۱۷٬۸۲۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|مفهوم محاربه|آشنایی با افساد فیالارض، مدخل |مفسد فی الارض|}} | {{درباره ۲|مفهوم محاربه|آشنایی با افساد فیالارض، مدخل |مفسد فی الارض|}} | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
'''مُحاربه''' سلاحکشیدن بهانگیزه ایجاد ترس در مردم. [[فقیهان]] کسی را که بهوسیله سلاح، آشکارا مال مردم را میدزدد یا آنان را به اسارت میبرد، محارِب میدانند و نیز با استناد به [[آیه محاربه|آیه ۳۳ سوره مائده]] معتقدند مجازات محارِب عبارت است از کشتن، صَلْب (بستن به چیزی شبیه صلیب)، قطع دست و پای مخالفِ هم، و [[نفی بلد]] (تبعید). | '''مُحاربه''' سلاحکشیدن بهانگیزه ایجاد ترس در مردم. [[مجتهد|فقیهان]] کسی را که بهوسیله سلاح، آشکارا مال مردم را میدزدد یا آنان را به اسارت میبرد، محارِب میدانند و نیز با استناد به [[آیه محاربه|آیه ۳۳ سوره مائده]] معتقدند مجازات محارِب عبارت است از کشتن، صَلْب (بستن به چیزی شبیه صلیب)، قطع دست و پای مخالفِ هم، و [[نفی بلد]] (تبعید). | ||
[[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]] و گروهی دیگر، برآنند که | [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]] و گروهی دیگر، برآنند که قاضی میتواند هر یک از این مجازاتها را بر محارِب اِعمال کند، اما گروهی دیگر از جمله [[شیخ طوسی]] و [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، میگویند بسته به نوع جرمی که محارِب انجام داده است، یک یا چند مورد از چهار مجازات اجرا میشود. | ||
در تبیین مفهوم محاربه، تفاوتهای آن با مفاهیم دیگری از جمله [[مفسد فی الارض|افساد فی الارض]]، [[بغی]] و [[نافرمانی مدنی]] توضیح داده شده است؛ از جمله آنکه محارب با مردم میجنگد، اما باغی بهدنبال جنگ با حاکم است. فقیهان شیعه برآنند که اگر محارب پیش از دستگیری [[توبه]] کند، مجازات محاربه بر او اجرا نمیشود، اما اگر [[حقالناس|حقالناسی]] بر گردن وی باشد، همچنان پابرجاست و باید به آن رسیدگی شود. | در تبیین مفهوم محاربه، تفاوتهای آن با مفاهیم دیگری از جمله [[مفسد فی الارض|افساد فی الارض]]، [[بغی]] و [[نافرمانی مدنی]] توضیح داده شده است؛ از جمله آنکه محارب با مردم میجنگد، اما باغی بهدنبال جنگ با حاکم است. فقیهان شیعه برآنند که اگر محارب پیش از دستگیری [[توبه]] کند، مجازات محاربه بر او اجرا نمیشود، اما اگر [[حقالناس|حقالناسی]] بر گردن وی باشد، همچنان پابرجاست و باید به آن رسیدگی شود. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
مُحاربه در [[فقه]] بهمعنای سلاح کشیدن به روی مردم، به قصد ترساندن آنان است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۷.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان هر کس که آشکارا و بهزور، مال دیگری را بگیرد یا مردم را به اسارت ببرد، محارِب است.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> مراد از سلاح هر ابزاری است که در درگیری بین انسانها استفاده میشود؛ مانند شمشیر، کمان و همچنین سلاحهای امروزی.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۵.</ref> | مُحاربه در [[فقه]] بهمعنای سلاح کشیدن به روی مردم، به قصد ترساندن آنان است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۷.</ref> به [[فتوا|فتوای]] فقیهان هر کس که آشکارا و بهزور، مال دیگری را بگیرد یا مردم را به اسارت ببرد، محارِب است.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> مراد از سلاح هر ابزاری است که در درگیری بین انسانها استفاده میشود؛ مانند شمشیر، کمان و همچنین سلاحهای امروزی.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵؛ موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۵.</ref> | ||
مجازات محاربه، همچون مجازاتهای [[ارتداد]]، [[زنا]] و [[ | مجازات محاربه، همچون مجازاتهای [[ارتداد]]، [[زنا]] و [[شرابخواری|شُرب خَمر]]، جزو [[حد شرعی|حدود]] است؛ یعنی در شرع برای آن مجازات مشخصی در نظر گرفته شده است.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴.</ref> با این حال محاربه این تفاوت را با دیگر حدود دارد که برای آن چهار مجازات تعیین شده که یک یا چند مورد از آنها اِعمال میشود.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴.</ref> | ||
==محاربه چیست؟== | ==محاربه چیست؟== | ||
در کتابهای [[فقه|فقهی]] مباحث مفصلی در خصوص شرایط تحقق محاربه درگرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۱-۵۲۴.</ref> فقیهان [[شیعه]] و [[ | در کتابهای [[فقه|فقهی]] مباحث مفصلی در خصوص شرایط تحقق محاربه درگرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۱-۵۲۴.</ref> فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سُنی]] معتقدند که محاربه بدون کشیدن سلاح تحقق پیدا نمیکند.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۱تا۵۱۶.</ref> اکثر فقیهان شیعه، قصد ترساندن مردم را هم از شروط تحقق محاربه میدانند.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۶و۵۱۷.</ref> [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی|سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، مرجع تقلید قرن پانزدهم هجری، تنها از [[شهید ثانی]] سخنی نقل کرده و گفته است از آن برمیآید که این شرط را نپذیرفته است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۷.</ref> با این حال بهگفته اردبیلی، شهید ثانی نیز در کتاب دیگرش، همچون دیگر فقیهان قصد ترساندن را شرط دانسته است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۸.</ref> | ||
اهلفسادبودن فردی که سلاح کشیده است، یعنی سابقهداربودن او و ترسیدن مردم، از دیگر شروط اختلافی است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۸و۵۲۱.</ref> در زمینه شرط اخیر بحث آن است که برای تحقق محاربه، آیا لازم است مردم بترسند یا همین که فرد قصد ترساندن داشته باشد کفایت میکند؛ هر چند عمل او ترسی در مردم ایجاد نکند.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۸.</ref> [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]] و [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] بر این باورند که قصد ترساندن مردم کافی است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۹.</ref> از سوی دیگر، [[محقق اردبیلی]]، [[فاضل اصفهانی]] و [[امام خمینی]]، برآنند که اگر فردی به قصد ترساندن مردم سلاح بکشد اما مردم نترسند، محارِب محسوب نمیشود.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۹.</ref> | اهلفسادبودن فردی که سلاح کشیده است، یعنی سابقهداربودن او و ترسیدن مردم، از دیگر شروط اختلافی است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۸و۵۲۱.</ref> در زمینه شرط اخیر بحث آن است که برای تحقق محاربه، آیا لازم است مردم بترسند یا همین که فرد قصد ترساندن داشته باشد کفایت میکند؛ هر چند عمل او ترسی در مردم ایجاد نکند.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۸.</ref> [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]] و [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] بر این باورند که قصد ترساندن مردم کافی است.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۹.</ref> از سوی دیگر، [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]]، [[محمد بن حسن اصفهانی|فاضل اصفهانی]] و [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، برآنند که اگر فردی به قصد ترساندن مردم سلاح بکشد اما مردم نترسند، محارِب محسوب نمیشود.<ref>نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۱۹.</ref> | ||
همچنین اگر کسی صرفاً بهعلت دشمنی با فرد یا افرادی به روی آنها سلاح بکشد، محارب شمرده نمیشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است که جرم محاربه زمانی محقق میشود که این اعمال جنبه عمومی داشته باشد و شخص توانایی سلب امنیت را دارا باشد.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۹۲ش، ماده، ۲۷۹.</ref> | همچنین اگر کسی صرفاً بهعلت دشمنی با فرد یا افرادی به روی آنها سلاح بکشد، محارب شمرده نمیشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران نیز آمده است که جرم محاربه زمانی محقق میشود که این اعمال جنبه عمومی داشته باشد و شخص توانایی سلب امنیت را دارا باشد.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۹۲ش، ماده، ۲۷۹.</ref> | ||
===مصادیق=== | ===مصادیق=== | ||
فقها مسلمان درباره مصادیق محارب در آیه محاربه، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند؛<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> برخی گفتهاند مراد از محارِب [[اهل ذمه]] است، در صورتی که اگر پیمانشکنی کرده و با مسلمانان وارد جنگ شوند، گروهی با توجه به [[شأن نزول]] آیه، منظور آن را افراد [[ | فقها مسلمان درباره مصادیق محارب در آیه محاربه، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند؛<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> برخی گفتهاند مراد از محارِب [[کافر ذمی|اهل ذمه]] است، در صورتی که اگر پیمانشکنی کرده و با مسلمانان وارد جنگ شوند، گروهی با توجه به [[اسباب نزول|شأن نزول]] آیه، منظور آن را افراد [[ارتداد|مُرتَدّ]] دانستهاند، و کسانی هم راهزنان را مصداق آن شمردهاند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> بهگفته [[شیخ طوسی]]، نظر فقهای شیعه این است که هر کس سلاح بکشد تا مردم را بترساند، محارب است.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
===تفاوت محارب با مفسد فی الارض=== | ===تفاوت محارب با مفسد فی الارض=== | ||
گروهی از فقها با استناد به [[آیه محاربه]]، [[مفسد فی الارض|مفسد فیالارض]] را غیر از محارب دانسته و گروهی دیگر این دو عنوان را یکی شمردهاند. [[سید روحالله خمینی|امام خمینی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۸ش) مفسد فیالارض را با محارب یکی دانسته، و محارب را کسی میداند که سلاحش را برای ترساندن مردم و افساد در زمین، آشکار و تجهیز میکند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref> به باور [[محمد مؤمن قمی]] (۱۳۱۶-۱۳۹۷ش) از فقهای شیعه، مفسد فیالارض در آیه موضوعیت دارد و محاربه یکی از مصادیق افساد فیالارض به شمار میرود. <ref>مؤمن قمی، کلمات سدیده، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۹.</ref> بهگفته [[محمد فاضل لنکرانی]] (۱۳۱۰ش-۱۳۸۶ش) نسبت بین مفسد فیالارض و محارب، عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی هر محاربی مفسد فیالارض است، اما هر مفسدی محارب نیست.<ref>لنکرانی، تفصیل الشریعة، ۱۴۲۲ق، ص۴۲۸.</ref> از نظر [[ناصر مکارم شیرازی]] مفسد و محارب دو مفهوم جداگانهاند.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46774&mid=261400 «وجه تفاوت افساد فیالارض و محاربه»]، سایت اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref>در فرهنگ فقه فارسی با یاد آوری این نکته که افساد يا به مال تعلّق مىگيرد يا به عمل و این که گاهى نيز بر محاربه و سلب امنيّت و آسايش جامعه اطلاق مىگردد؛ نتیجه گرفته که به محارب، مفسد فى الارض (افساد كننده در زمين) گفته مىشود. <ref>فرهنگ فقه فارسی، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، زير نظر | گروهی از فقها با استناد به [[آیه محاربه]]، [[مفسد فی الارض|مفسد فیالارض]] را غیر از محارب دانسته و گروهی دیگر این دو عنوان را یکی شمردهاند. [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] (۱۲۸۱-۱۳۶۸ش) مفسد فیالارض را با محارب یکی دانسته، و محارب را کسی میداند که سلاحش را برای ترساندن مردم و افساد در زمین، آشکار و تجهیز میکند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۹۲.</ref> به باور [[محمد مؤمن قمی]] (۱۳۱۶-۱۳۹۷ش) از فقهای شیعه، مفسد فیالارض در آیه موضوعیت دارد و محاربه یکی از مصادیق افساد فیالارض به شمار میرود. <ref>مؤمن قمی، کلمات سدیده، ۱۴۱۵ق، ص۴۰۹.</ref> بهگفته [[محمد فاضل لنکرانی]] (۱۳۱۰ش-۱۳۸۶ش) نسبت بین مفسد فیالارض و محارب، عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی هر محاربی مفسد فیالارض است، اما هر مفسدی محارب نیست.<ref>لنکرانی، تفصیل الشریعة، ۱۴۲۲ق، ص۴۲۸.</ref> از نظر [[ناصر مکارم شیرازی]] مفسد و محارب دو مفهوم جداگانهاند.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46774&mid=261400 «وجه تفاوت افساد فیالارض و محاربه»]، سایت اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref>در فرهنگ فقه فارسی با یاد آوری این نکته که افساد يا به مال تعلّق مىگيرد يا به عمل و این که گاهى نيز بر محاربه و سلب امنيّت و آسايش جامعه اطلاق مىگردد؛ نتیجه گرفته که به محارب، مفسد فى الارض (افساد كننده در زمين) گفته مىشود. <ref>فرهنگ فقه فارسی، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، زير نظر | ||
آيةاللّه سيد محمود هاشمى شاهرودى، ج۱، ص۶۲.</ref> | آيةاللّه سيد محمود هاشمى شاهرودى، ج۱، ص۶۲.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==مجازات محارِب== | ==مجازات محارِب== | ||
فقیهان با توجه به آیه محاربه، [[اجماع|بهاجماع]]، مجازات محاربه را چهار مجازات قتل، صَلب (بستن دست و پای مجرم به چیزی شبیه صلیب)<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۶۰۹.</ref>، بریدن دست و پای مخالف هم و [[تبعید]] (نَفی بلد) میدانند،<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸.</ref> اما درباره چگونگی اجرای مجازات، اختلافنظر دارند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۷.</ref> به نوشته [[سید عبدالکریم موسوی اردبیلی|سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، میان فقیهان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز چنین اختلافنظری وجود دارد.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸.</ref> | |||
===نظریه تخییر=== | ===نظریه تخییر=== | ||
[[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]] و [[امام خمینی]]، معتقدند هر یک از چهار مجازات موجود در آیه محاربه را میتوان بر محارِب اِعمال کرد.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸و۵۵۹.</ref> | [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]] و [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، معتقدند هر یک از چهار مجازات موجود در آیه محاربه را میتوان بر محارِب اِعمال کرد.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۵۸و۵۵۹.</ref> | ||
===نظریه ترتیب=== | ===نظریه ترتیب=== | ||
[[فتوا|فتوای]] گروهی دیگر مانند [[شیخ طوسی]]، | به گفته موسوی اردبیلی، [[فتوا|فتوای]] گروهی دیگر مانند [[شیخ طوسی]]، [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابنزهره]]، [[عبدالعزیز حلبی|ابنبَرّاج]]، [[ابوالصلاح حلبی|ابوصلاح حلبی]]، [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[سید ابوالقاسم خویی|سید ابوالقاسم خوئی]] ترتیب است؛ یعنی بسته به نوع جرم، یک یا چند مجازات از مجازتهای موجود در آیه اِعمال میشود.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۶۲.</ref> خویی، مجازات ترتیبی محاربه را اینگونه توضیح داده است: کسی که تنها سلاح میکشد و مردم را میترساند، مجازاتش نفیبلد (تبعید) است؛ کسی که علاوه بر کشیدن سلاح، صدمه هم وارد میکند، ابتدا قصاص و سپس نفیبلد میشود، و آنکه سلاح میکشد و مال مردم را میدزدد، دست و پایش قطع میشود؛ کسی که با کشیدن سلاح، فرد یا افرادی را میکشد، اما مالشان را نمیدزدد، کشته میشود. کسی که علاوه بر کشتن، مال را هم میبرَد، ابتدا دست راستش قطع میشود، سپس به خانواده مقتول تحویل داده میشود تا اموالشان را بگیرند و او را بکشند. اگر خانواده مقتول او را بخشیدند، خود حاکم باید او را بکشد.<ref>نگاه کنید به خوئی، تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ص۵۱.</ref> | ||
در قانون مجازات اسلامی ایران، مجازات محارب یکی از چهار مجازات اعدام، صَلب، قطع دست راست و پای چپ و تبعید تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۸۲.</ref> | در قانون مجازات اسلامی ایران، مجازات محارب یکی از چهار مجازات اعدام، صَلب، قطع دست راست و پای چپ و تبعید تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۸۲.</ref> | ||
==توبه محارِب== | ==توبه محارِب== | ||
به [[فتوا|فتوای]] فقیهان [[امامیه|شیعه]]، اگر محارِب پیش از آنکه دستگیر شود [[توبه]] کند، مجازات [[حد شرعی|حدّی]] محاربه او ساقط میشود، اما [[ | به [[فتوا|فتوای]] فقیهان [[امامیه|شیعه]]، اگر محارِب پیش از آنکه دستگیر شود [[توبه]] کند، مجازات [[حد شرعی|حدّی]] محاربه او ساقط میشود، اما [[حقالناس]] بر گردن او میماند؛ یعنی اگر کسی را کشته یا به کسی صدمه زده یا مالی را دزدیده است، در صورت عدم بخشش صاحبان حق [[قصاص]] میشود یا [[دیه انسان|دیه]] یا خسارت میپردازد، اما اگر پس از دستگیری توبه کرد، مجازات او ساقط نمیشود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> فقیهان شیعه بر این مسئله [[اجماع]] دارند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> | ||
این دیدگاه، از [[آیه|آیهٔ]] بعد از [[آیه محاربه]] برداشت شده است که در آن با عبارت «إِلَّا الَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیهِمْ» (مگر کسانی که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند)<ref>سوره مائده، آیه ۳۴، ترجمه فولادوند.</ref> کسانی که پیش از دستگیری توبه میکنند، از مجازاتشوندگان استثنا شدهاند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> | این دیدگاه، از [[آیه|آیهٔ]] بعد از [[آیه محاربه]] برداشت شده است که در آن با عبارت «إِلَّا الَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیهِمْ» (مگر کسانی که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند)<ref>سوره مائده، آیه ۳۴، ترجمه فولادوند.</ref> کسانی که پیش از دستگیری توبه میکنند، از مجازاتشوندگان استثنا شدهاند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> روایاتی نیز در تأیید این نظر بیان شده است؛ از جمله، حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن آمده است: اگر محارِب پیش از دستگیری توسط حاکم توبه کند، مجازات نمیشود.<ref>حر عاملی، وسایلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۸، ص۳۱۳.</ref> | ||
==آیه محاربه== | ==آیه محاربه== | ||
{{اصلی|آیه محاربه}} | {{اصلی|آیه محاربه}} | ||
[[پرونده:Aya muharaba.png|بندانگشتی|۴۰۰px|[[آیه]] ۳۳ [[سوره مائده]] که در آن مجازات محاربه بیان شده است، به خط کوفی در نسخهای قدیمی از [[قرآن]]]] | [[پرونده:Aya muharaba.png|بندانگشتی|۴۰۰px|[[آیه]] ۳۳ [[سوره مائده]] که در آن مجازات محاربه بیان شده است، به خط کوفی در نسخهای قدیمی از [[قرآن]]]] | ||
مستند اصلی | مستند اصلی فقیهان برای حکم محاربه، [[آیه]] ۳۳ [[سوره مائده]] است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۹۳.</ref> در این آیه آمده است: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ...»؛ سزای کسانی که با [دوستداران] خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند.<ref>ترجمه فولادوند.</ref> | ||
بنابر آنچه در تفسیر نمونه آمده است، [[شأن نزول]] آیه، داستان مسلمان شدن گروهی از [[شرک|مشرکان]] بوده است که به جهت آنکه آب و هوای [[مدینه]] برایشان مناسب نبود، به دستور [[پیامبر اسلام(ص)]] به منطقهای خوش آبوهوا نقل مکان کردند. از آنجا که آن منطقه محل چرای شتران بود، روزی این افراد دست و پای چوپانهای [[مسلمان]] را بریده، شتران را دزدیدند و از [[اسلام]] بیرون رفتند. آیه درباره این افراد نازل شد و مجازات آنها را بیان کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۳۵۸و۳۵۹.</ref> | بنابر آنچه در تفسیر نمونه آمده است، [[اسباب نزول|شأن نزول]] آیه، داستان مسلمان شدن گروهی از [[شرک|مشرکان]] بوده است که به جهت آنکه آب و هوای [[مدینه]] برایشان مناسب نبود، به دستور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] به منطقهای خوش آبوهوا نقل مکان کردند. از آنجا که آن منطقه محل چرای شتران بود، روزی این افراد دست و پای چوپانهای [[مسلمان]] را بریده، شتران را دزدیدند و از [[اسلام]] بیرون رفتند. آیه درباره این افراد نازل شد و مجازات آنها را بیان کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۳۵۸و۳۵۹.</ref> | ||
در کتابهای [[فقه|فقهی]] از این آیه، هم در زمینه نوع مجازات محارب و هم درخصوص مصداقهای آن سخن میرود.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۹۳.</ref> | در کتابهای [[فقه|فقهی]] از این آیه، هم در زمینه نوع مجازات محارب و هم درخصوص مصداقهای آن سخن میرود.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۹۳.</ref> |
ویرایش