پرش به محتوا

محمد خالصی‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۹: خط ۹۹:


==درگذشت==
==درگذشت==
خالصى زاده پس از مراجعت از مراسم سخنرانى به مناسبت جشن ميلاد [[محمد(ص)|پيامبر اكرم]]، دچار عوارضى شبيه مسموميت شد و مدتى بعد در آذر 1342 در [[بغداد]] درگذشت و در حجره درس خود در صحن مطهر [[کاظمین]] به خاك سپرده شد.<ref>اسلام دباغ، ص 195</ref>
خالصى زاده پس از مراجعت از مراسم سخنرانى به مناسبت جشن ميلاد [[محمد(ص)|پيامبر اكرم]]، دچار عوارضى شبيه مسموميت شد و مدتى بعد در آذر ۱۳۴۲ در [[بغداد]] درگذشت و در حجره درس خود در صحن مطهر [[کاظمین]] به خاك سپرده شد.<ref>اسلام دباغ، ص 195</ref>
 
==اندیشه ها==
==اندیشه ها==
خالصى زاده به دليل پارهاى از اظهارنظرها درباره آيين ها و رسومات دينى مردم مورد انتقاد برخى افراد بود تا آنجا كه وى را متهم به [[وهابیت]]، يا دنباله روى از [[كسروی]] مى كردند.<ref>ر.ک:ياد، سال 2، ش 7، تابستان 1366</ref> از آن ميان ايرادات وى به برخى دعاها يا تقبيح رسومى چون زنجير زدن و گل ماليدن در عزادارى [[امام حسین(ع)|سيدالشهداء]] در خور ذكر است<ref>ر.ک:خالصى زاده، ص 150، 154؛ هاشم دباغ، ج 1، ص 159</ref> او خواهان اتحاد دنياى [[اسلام]] و تشكيل حكومت بزرگ اسلامى بود.<ref>خالصى زاده، ص 132؛ صفائى، ص 109؛ مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشيو، ش 10124، پرونده «خالصى زاده»</ref> خالصى زاده براى ترويج انديشه اتحاد اسلام علاوه بر تأليف كتاب و مقاله و ايراد سخنرانى به [[حجاز]]، [[سوریه]]، [[مصر]]، [[فلسطین]] و [[لبنان]] مسافرت كرد و با بزرگان اهل تسنن در اين مناطق به گفتگو پرداخت.<ref>ر.ک:اسلام دباغ، ص 194؛ هاشم دباغ، ج 1، ص 56ـ92</ref> او در راه تحقق آرمانهاى خود، با حكومتهاى وقت [[ایران]] و [[عراق]] و با دولتهاى استعمارگر [[انگلیس]] و [[شوروى]] مبارزه كرد.<ref>ر.ک:احمدى، ص 28ـ30، 36ـ43، 69ـ70</ref> او در كنار مبارزات سياسى به تحقيق و پژوهش نيز مشغول بود و حدود يكصد جلد كتاب و رساله در زمينه هاى گوناگون به زبان فارسى و عربى تأليف كرد.<ref>هاشم دباغ، ج 1، ص 27ـ33؛ احمدى، ص 125</ref>
خالصى زاده به دليل پارهاى از اظهارنظرها درباره آيين ها و رسومات دينى مردم مورد انتقاد برخى افراد بود تا آنجا كه وى را متهم به [[وهابیت]]، يا دنباله روى از [[كسروی]] مى كردند.<ref>ر.ک:ياد، سال 2، ش 7، تابستان 1366</ref> از آن ميان ايرادات وى به برخى دعاها يا تقبيح رسومى چون زنجير زدن و گل ماليدن در عزادارى [[امام حسین(ع)|سيدالشهداء]] در خور ذكر است<ref>ر.ک:خالصى زاده، ص 150، 154؛ هاشم دباغ، ج 1، ص 159</ref> او خواهان اتحاد دنياى [[اسلام]] و تشكيل حكومت بزرگ اسلامى بود.<ref>خالصى زاده، ص 132؛ صفائى، ص 109؛ مركز اسناد انقلاب اسلامى، آرشيو، ش 10124، پرونده «خالصى زاده»</ref> خالصى زاده براى ترويج انديشه اتحاد اسلام علاوه بر تأليف كتاب و مقاله و ايراد سخنرانى به [[حجاز]]، [[سوریه]]، [[مصر]]، [[فلسطین]] و [[لبنان]] مسافرت كرد و با بزرگان اهل تسنن در اين مناطق به گفتگو پرداخت.<ref>ر.ک:اسلام دباغ، ص 194؛ هاشم دباغ، ج 1، ص 56ـ92</ref> او در راه تحقق آرمانهاى خود، با حكومتهاى وقت [[ایران]] و [[عراق]] و با دولتهاى استعمارگر [[انگلیس]] و [[شوروى]] مبارزه كرد.<ref>ر.ک:احمدى، ص 28ـ30، 36ـ43، 69ـ70</ref> او در كنار مبارزات سياسى به تحقيق و پژوهش نيز مشغول بود و حدود يكصد جلد كتاب و رساله در زمينه هاى گوناگون به زبان فارسى و عربى تأليف كرد.<ref>هاشم دباغ، ج 1، ص 27ـ33؛ احمدى، ص 125</ref>
کاربر ناشناس