برهان معجزه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''برهان معجزه''' از [[برهانهای اثبات خدا|برهانهای خداشناسی]] که با استناد به آوردن [[معجزه|معجزات]] توسط [[پیامبران]]، | '''برهان معجزه''' از [[برهانهای اثبات خدا|برهانهای خداشناسی]] که با استناد به آوردن [[معجزه|معجزات]] توسط [[پیامبران]]، [[خدا|وجود خدا]] را اثبات میکند. این [[برهان]] ابتدا توسط اندیشمندان غربی مطرح شد. از نظر بیشتر دانشمندان [[اسلام|اسلامی]]، برهان معجزه برای [[اثبات خدا|اثبات وجود خدا]] کافی نیست و تنها [[نبوت|نبوت پیامبران(ع)]] را اثبات میکند؛ ولی [[محمدمهدی نراقی|ملامهدی نراقی]] آن را به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا پذیرفته است. | ||
این برهان چندگونه مختلف تقریر شده که همگی آنها معجزه را نشانهای بر وجود خداوند دانستهاند. | این برهان چندگونه مختلف تقریر شده که همگی آنها معجزه را نشانهای بر وجود خداوند دانستهاند. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
بیشتر عالمان مسلمان از [[معجزه]] برای اثبات نبوت استفاده کردهاند؛<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۱.</ref> اما افرادی نظیر [[محمدمهدی نراقی]]<ref name=":03">شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳.</ref> [[مجتهد|فقیه]] و [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]] [[شیعه]] و احمد بن مصطفی مراغی<ref>شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۲۱و۱۲۳.</ref> [[تفسیر قرآن|مفسر]] و از رؤسای [[الازهر]] برهان معجزه را پذیرفتهاند. برهان معجزات به چند روش تقریر (بیان) شده است: | بیشتر عالمان مسلمان از [[معجزه]] برای اثبات نبوت استفاده کردهاند؛<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۱.</ref> اما افرادی نظیر [[محمدمهدی نراقی]]<ref name=":03">شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳.</ref> [[مجتهد|فقیه]] و [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]] [[شیعه]] و احمد بن مصطفی مراغی<ref>شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۲۱و۱۲۳.</ref> [[تفسیر قرآن|مفسر]] و از رؤسای [[الازهر]] برهان معجزه را پذیرفتهاند. برهان معجزات به چند روش تقریر (بیان) شده است: | ||
=== تقریر اول === | === تقریر اول === | ||
انجام امور خارقالعادهای مانند تبدیل عصا به اژدها، زنده کردن مردگان، [[معجزات پیامبر(ص)|دونیمشدن ماه]] و سرد شدن آتش توسط [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] را به حکم عقل خارج از اراده انسانی دانستهاند و معتقدند باید قدرتی کامل و تدبیری دقیق و جزئینگر پشتوانه آن باشد. بر اساس این تقریر زمانی که انسان در رویدادهای پیرامونی خود تفکر کند، به این نتیجه میرسد، اموری خارج از تصمیم و توان او وجود دارد و اینکه ما فقط به آن عادت نمودهایم مانند چگونگی خلق انسان و سبز شدن درختان. پس تمامی این رویدادها از جانب خداوند صادر میشود.<ref>نراقی، انیس الموحدین، ۱۴۰۳ق، ص۵۳-۵۴.</ref> این تقریر، دلیل چهارم [[محمدمهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]] در برهانهای اثبات خداوند است که اگر دلالت [[معجزه|معجزات]] بر صدق ادعای پیامبری کامل باشد، با واسطه توان اثبات وجود خداوند نیز خواهد داشت.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۲.</ref> | انجام امور خارقالعادهای مانند تبدیل عصا به اژدها، زنده کردن مردگان، [[معجزات پیامبر(ص)|دونیمشدن ماه]] و سرد شدن آتش توسط [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] را به حکم عقل خارج از اراده انسانی دانستهاند و معتقدند باید قدرتی کامل و تدبیری دقیق و جزئینگر پشتوانه آن باشد. بر اساس این تقریر زمانی که انسان در رویدادهای پیرامونی خود تفکر کند، به این نتیجه میرسد، اموری خارج از تصمیم و توان او وجود دارد و اینکه ما فقط به آن عادت نمودهایم مانند چگونگی خلق انسان و سبز شدن درختان. پس تمامی این رویدادها از جانب خداوند صادر میشود.<ref>نراقی، انیس الموحدین، ۱۴۰۳ق، ص۵۳-۵۴.</ref> این تقریر، دلیل چهارم [[محمدمهدی نراقی|ملا محمدمهدی نراقی]] در برهانهای اثبات خداوند است که اگر دلالت [[معجزه|معجزات]] بر صدق ادعای پیامبری کامل باشد، با واسطه توان [[اثبات خدا|اثبات وجود خداوند]] نیز خواهد داشت.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۲.</ref> | ||
=== تقریر دوم === | === تقریر دوم === | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== انتقادات == | == انتقادات == | ||
بیشتر اندیشمندان [[اسلام|مسلمان]] نظیر [[ابنسینا|ابن سینا]]، [[ملاصدرا]]<ref>شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۷.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نیز در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] براین باور است که پیامبران هیچگاه معجزه را برای اثبات معارف خود نیاوردند و نمیخواستند با آوردن معجزه،توحید و معاد را اثبات کنند،بلکه برای اثبات این حقایق به حجت عقل اکتفا میکردند و آوردن معجزه برای اثبات معارف نبوده است، بلکه برای این بوده که مردم به حقانیت ادعای ارتباط آنها با خدا پی ببرند. <ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۸۳.</ref> و [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی]]<ref name=":02">شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳.</ref> برهان معجزه را برای | بیشتر اندیشمندان [[اسلام|مسلمان]] نظیر [[ابنسینا|ابن سینا]]، [[ملاصدرا]]<ref>شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۷.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نیز در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] براین باور است که پیامبران هیچگاه معجزه را برای اثبات معارف خود نیاوردند و نمیخواستند با آوردن معجزه،توحید و معاد را اثبات کنند،بلکه برای اثبات این حقایق به حجت عقل اکتفا میکردند و آوردن معجزه برای اثبات معارف نبوده است، بلکه برای این بوده که مردم به حقانیت ادعای ارتباط آنها با خدا پی ببرند. <ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۸۳.</ref> و [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی]]<ref name=":02">شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۳.</ref> برهان معجزه را برای [[اثبات خدا|اثبات وجود خداوند]] کافی نمیدانند. ابن سینا معتقد است [[معجزه|معجزات]] پس از کشف علت، امری عادی تلقی میشوند.<ref>شمسآبادی، «برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا»، ص۱۱۶.</ref> [[جعفر سبحانی|آیتالله سبحانی]] نیز معتقد است که معجزه تنها بر ادعای [[نبوت]] دلالت میکند و آن هم متوقف بر [[حسن و قبح|حسن و قبح عقلی]] است.<ref>سبحانی، الاهیات علی هدی الکتاب و السنت و العقل، ۱۴۲۳ق، ص</ref> هاسپرز گفته است راهی وجود ندارد تا نشان دهیم معجزهای رخ داده است.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۵.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی آملی]] برهان معجزه را برای اثبات خداوند کافی نمیداند مگر اینکه به [[برهان امکان و وجوب|برهان وجوب و امکان]] بازگردد.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۹۰.</ref> | ||
هیوم نیز گفته است معجزه یا اتفاق نیفتاده و یا قابل اثبات نیست؛ زیرا اولا معجزهای نیست که به تعداد کافی آن را تایید کرده باشند تا اعتراف به آن اجتنابناپذیر باشد؛<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۸.</ref> دوما نمونههای بسیاری از معجزههای جعلی گزارش شده که به دلیل کشش بشر به امور خارقالعاده است و اگر روح دین با این امور درآمیزد، عقل سلیم پایان مییابد و دستآخر اینکه این اخبار بیشتر میان اقوام جاهل و وحشی گزارش شده که احتمال نادرست بودن آن را افزایش میدهد.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۸-۸۹.</ref> عبدالحسین خسروپناه در پاسخ به اشکال هیوم گفته است اشکالات هیوم با مبانی فلسفی خودش که انکار [[اصل علیت]] است، کنار میرود، زیرا از نگاه هیوم قانون طبیعت تنها یک احتمال تأیید شده است و نمیتوان آینده را پیشبینی یا گذشته را به قضاوت نشست و شواهد تاریخی را مقابل تجربه قرار داد.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۹.</ref>همچنین [[خسروپناه]] [[تواتر]] گزارشهای معجزات را بسیار زیاد میداند.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۹۳.</ref> | هیوم نیز گفته است معجزه یا اتفاق نیفتاده و یا قابل اثبات نیست؛ زیرا اولا معجزهای نیست که به تعداد کافی آن را تایید کرده باشند تا اعتراف به آن اجتنابناپذیر باشد؛<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۸.</ref> دوما نمونههای بسیاری از معجزههای جعلی گزارش شده که به دلیل کشش بشر به امور خارقالعاده است و اگر روح دین با این امور درآمیزد، عقل سلیم پایان مییابد و دستآخر اینکه این اخبار بیشتر میان اقوام جاهل و وحشی گزارش شده که احتمال نادرست بودن آن را افزایش میدهد.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۸-۸۹.</ref> عبدالحسین خسروپناه در پاسخ به اشکال هیوم گفته است اشکالات هیوم با مبانی فلسفی خودش که انکار [[اصل علیت]] است، کنار میرود، زیرا از نگاه هیوم قانون طبیعت تنها یک احتمال تأیید شده است و نمیتوان آینده را پیشبینی یا گذشته را به قضاوت نشست و شواهد تاریخی را مقابل تجربه قرار داد.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۸۹.</ref>همچنین [[خسروپناه]] [[تواتر]] گزارشهای معجزات را بسیار زیاد میداند.<ref>خسروپناه، «دلالت معجزات بر اثبات وجود خدا»، ص۹۳.</ref> |