پرش به محتوا

سوره رعد: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۳۳: خط ۳۳:
ترجمه: در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.
ترجمه: در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند.


از این آیه برداشت می‌شود که [[خداوند]] نعمت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد و آنان را [[عذاب]] نمی‌کند مگر آنکه خود راه عصیان در پیش گیرند. سنت الهی این است که اگر [[کفران نعمت|کفران]] را جایگزین [[شکر|شُکر]] و عصیان را جایگزین طاعت کنند، سعادت آنان به نگون‌بختی بدل خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن؛ طباطبائی، المیزان، ذیل آیه ۱۳ رعد.</ref> برخی از مفسران، تفسیری دیگر از این آیه دارند و می‌گویند سرنوشت هر قومی به تصمیم آنان گره خورده است و هر قومی با اراده خود، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.<ref>سید قطب،  فی ظلال القرآن، ۱۹۷۶، ذیل آیه؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ذیل آیه؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ذیل آیه. برای بحث و نقد این دیدگاه: خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۲۴-۱۳۱.</ref> از روایات مختلف نیز فهمیده می شود که آیه دلالتی بر این ندارد که انسان ها درتمام کارها اختیار کامل دارند  به گونه‌ای که تدبیر امور جهان هستی از دست خدا خارج باشد چنان چه فرقه ی [[قدریه]] بر این باور است و نیز گناهانی مانند: ستم بر مردمان، رها کردن عادات خیر ونیکی در حق دیگران، کفران نعمت، ترک شکر را نمونه‎‌هایی از گناهانی دانسته که خداوند به سبب آنها نعمت‌هایش را از مردمان می‌گیرد. <ref>بحرانی، البرهان في تفسير القرآن۷ ج۳۷ ص۲۳۶</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]] اسلام پژوه معاصر از آیه استفاده کرده که تغییر اخلاق و روحیه مقدم است بر تغییرات اجتماعی و اقتصادی و به منزله علت است نه معلول. <ref>https://lms.motahari.ir/book-page/125/یادداشت‏ها،%20ج%20‏2?page=407</ref>وی هم‌چنین سرّ تفوق و انحطاط، اعتلا و تنزل، سربلندی و سرافکندگی امت‌ها را براساس این آیه و آیات دیگر قرآن نتیجه دخالت ملت‌ها در دست گرفتن  مقدرات خود دانسته است.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/127/یادداشت‏ها،%20ج%20‏4?page=16
از این آیه برداشت می‌شود که [[خداوند]] نعمت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد و آنان را [[عذاب]] نمی‌کند مگر آنکه خود راه عصیان در پیش گیرند. سنت الهی این است که اگر [[کفران نعمت|کفران]] را جایگزین [[شکر|شُکر]] و عصیان را جایگزین طاعت کنند، سعادت آنان به نگون‌بختی بدل خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن؛ طباطبائی، المیزان، ذیل آیه ۱۳ رعد.</ref> برخی از مفسران، تفسیری دیگر از این آیه دارند و می‌گویند سرنوشت هر قومی به تصمیم آنان گره خورده است و هر قومی با اراده خود، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.<ref>سید قطب،  فی ظلال القرآن، ۱۹۷۶، ذیل آیه؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ذیل آیه؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ذیل آیه. برای بحث و نقد این دیدگاه: خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۲۴-۱۳۱.</ref> از [[حدیث|روایات]] مختلف نیز فهمیده می شود که آیه دلالتی بر این ندارد که انسان ها در تمام کارها اختیار کامل دارند  به گونه‌ای که تدبیر امور جهان هستی از دست خدا خارج باشد چنان چه فرقه ی [[قدریه]] بر این باور است و نیز گناهانی مانند: ستم بر مردمان، رها کردن عادات خیر ونیکی در حق دیگران، کفران نعمت، ترک شکر را نمونه‎‌هایی از گناهانی دانسته که خداوند به سبب آنها نعمت‌هایش را از مردمان می‌گیرد. <ref>بحرانی، البرهان في تفسير القرآن۷ ج۳۷ ص۲۳۶</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]] اسلام پژوه معاصر از آیه استفاده کرده که تغییر اخلاق و روحیه مقدم است بر تغییرات اجتماعی و اقتصادی و به منزله علت است نه معلول. <ref>https://lms.motahari.ir/book-page/125/یادداشت‏ها،%20ج%20‏2?page=407</ref>وی هم‌چنین سرّ تفوق و انحطاط، اعتلا و تنزل، سربلندی و سرافکندگی امت‌ها را براساس این آیه و آیات دیگر قرآن نتیجه دخالت ملت‌ها در دست گرفتن  مقدرات خود دانسته است.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/127/یادداشت‏ها،%20ج%20‏4?page=16
</ref>
</ref>
* '''«یمْحُو اللهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ»''' (آیه ۳۹)
* '''«یمْحُو اللهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ»''' (آیه ۳۹)


[[علامه طباطبایی]]  در جمع بندی این آیه به سه نکته اشاره کرده است ۱- محو و اثبات که همان حکم و قضاء الهی است شامل تمام حوادث جهان هستی است چنان چه در آیه ۳ سوره احقاف بدان تصریح کرده است.۲-خداوند سبحان در هر چیزی قضای ثابت وغیر قابل تغییری دارد و البته  خداوند قضای غیر حتمی هم داردچنان  چه برخی از آیات و روایات  هم بر این مطلب دلالت دارند مانند روایاتی که  دعا و صدقه را مانع قضاء سوء می داند. ۳-قضاء الهی تقسیم می شود به قضاء متغیر وغیر متغیر(ثابت) <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. موسسه اعلمی بیروت، ج۱۱، ص۳۲۷-۳۲۸
[[علامه طباطبایی]]  در جمع بندی این آیه به سه نکته اشاره کرده است ۱- محو و اثبات که همان حکم و قضاء الهی است شامل تمام حوادث جهان هستی است چنان چه در آیه ۳ سوره احقاف بدان تصریح کرده است.۲-خداوند سبحان در هر چیزی قضای ثابت وغیر قابل تغییری دارد و البته  خداوند قضای غیر حتمی هم داردچنان  چه برخی از آیات و روایات  هم بر این مطلب دلالت دارند مانند روایاتی که  [[دعا]] و [[صدقه]] را مانع قضاء سوء می داند. ۳-قضاء الهی تقسیم می شود به قضاء متغیر وغیر متغیر(ثابت) <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. موسسه اعلمی بیروت، ج۱۱، ص۳۲۷-۳۲۸
</ref>
</ref>


* '''«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ»''' (آیه ۱۷)ترجمه:[همو كه‌] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه‌هايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مى‌گدازند هم نظير آن كفى برمى‌آيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مى‌زند. اما كف، بيرون افتاده از ميان مى‌رود، ولى آنچه به مردم سود مى‌رساند در زمين [باقى‌] مى‌ماند. خداوند مَثَلها را چنين مى‌زند.
* '''«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ»''' (آیه ۱۷)ترجمه:[همو كه‌] از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه‌هايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند، و سيل، كفى بلند روى خود برداشت، و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى، در آتش مى‌گدازند هم نظير آن كفى برمى‌آيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مى‌زند. اما كف، بيرون افتاده از ميان مى‌رود، ولى آنچه به مردم سود مى‌رساند در زمين [باقى‌] مى‌ماند. خداوند مَثَلها را چنين مى‌زند.
در تفسیر المیزان [[علامه طباطبایی]] آیاتی از قرآن را به عنوان غرر آیات {{یاد| مانند:سوره رعدآیه ۷، سوره حجر ایه ۹، سوره نحل آیه ۷۷، سوره اسراء آیه ۲۰، سوره ذاریات آیه ۵۶ ومن غرر آياتها قوله تعالى : « وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ».طباطبایی، محدحسین، الميزان في تفسيرالقرآن، ج۱۸، ص۳۶۴ }}معرفی کرده است. غرر در لغت جمع غرّه به معنای درخشندگی و برجستگی است و نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو به دلیل دورنمای خاص آن گفته می‌شود.و در اصطلاح به آیاتی گفته  می‌شود که با درخشش، برجستگی و نقش کلیدی و زیربنایی ویژه ای دارند که به غررالایات معروفند.[[آیت الله جوادی آملی]] معيار غُرَر الآيات را  كليدی بودن آن آيات، عُلوِّ متن، ايجازِ اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشایی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ عدل بودن و روشنگري برای پيچيدگی احاديث دانسته است.<ref>http://nooralyaghin.com/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C%E2%80%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%AA/item/1782-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%BA%D8%B1%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA.html
در تفسیر المیزان [[علامه طباطبایی]] آیاتی از قرآن را به عنوان غرر آیات {{یاد| مانند:سوره رعدآیه ۷، سوره حجر ایه ۹، سوره نحل آیه ۷۷، سوره اسراء آیه ۲۰، سوره ذاریات آیه ۵۶ ومن غرر آياتها قوله تعالى : « وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ».طباطبایی، محدحسین، الميزان في تفسيرالقرآن، ج۱۸، ص۳۶۴ }}معرفی کرده است. غرر در لغت جمع غُرّه به معنای درخشندگی و برجستگی است و نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو به دلیل دورنمای خاص آن گفته می‌شود.و در اصطلاح به آیاتی گفته  می‌شود که با درخشش، برجستگی و نقش کلیدی و زیربنایی ویژه‌ای دارند که به غررالایات معروفند.[[آیت الله جوادی آملی]] معيار غُرَر الآيات را  كليدی بودن آن آيات، عُلوِّ متن، ايجازِ اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشایی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ عدل بودن و روشنگري برای پيچيدگی احاديث دانسته است.<ref>http://nooralyaghin.com/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%DB%8C%E2%80%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%AA/item/1782-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%BA%D8%B1%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA.html
</ref>
</ref>
* '''أَلَا بِذِكْرِ‌ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ''' (آیه ۲۸)
* '''أَلَا بِذِكْرِ‌ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ''' (آیه ۲۸)
ترجمه: آگاه باش كه با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‌يابد.{{یاد| آیه ۲۸ سوره رعد در واقع تکمیل کننده آیه ۲۷ است که در این آیه پیامبر خدا(ص) در جواب كافران که مى‌گويند: چرا از جانب پروردگارش معجزه‌اى بر او نازل نمى‌شود؟ می گوید:خدا هر كه را بخواهد گمراه مى‌كند. و هر كه را به درگاه او روى كند، هدايت مى‌كند (وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ) ودر آیه ۲۸ در معرفی این افرادی که خداوند هدایتشان می کند می فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ترجمه:  آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند، و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد!}}
ترجمه: آگاه باش كه با ياد خدا دل‌ها آرامش مى‌يابد.{{یاد| آیه ۲۸ سوره رعد در واقع تکمیل کننده آیه ۲۷ است که در این آیه پیامبر خدا(ص) در جواب كافران که مى‌گويند: چرا از جانب پروردگارش معجزه‌اى بر او نازل نمى‌شود؟ می گوید:خدا هر كه را بخواهد گمراه مى‌كند. و هر كه را به درگاه او روى كند، هدايت مى‌كند (وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ) و در آیه ۲۸ در معرفی این افرادی که خداوند هدایتشان می کند می‌فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ الله تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ترجمه:  آنها کسانی هستند که ایمان آورده‌اند، و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد!}}
گفته شده است از این آیه، انحصار فهمیده می‌شود؛ یعنی فقط با یاد [[خدا|خداست]] که دل‌ها آرامش می‌گیرد.<ref>طباطبائی، المیزان، ذیل آیه</ref> و مراد از «ذکر» هر نوع یاد خداست، چه لفظی باشد و چه غیرلفظی یا با قرآن باشد یا بدون آن.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به وسیله [[محمد(ص)]] دل‌ها آرامش می‌یابد و اوست ذکر خداوند و پرده‌دار و دربان او.»<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۱۱، ح۴۴.</ref> و اینکه «رسول خدا(ص) به [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی‌طالب(ع)]] فرمود: آیا می‌دانی [این آیه] درباره چه کسی نازل شده است؟... درباره کسی نازل شده که مرا تصدیق کند و به من [[ایمان]] بیاورد و تو و عترت تو را که بعد از تو هستند دوست بدارد و امر [ولایت] را به تو و ائمه بعد از تو تسلیم کند».<ref>کوفی، تفسیر فرات، ص۲۰۷.</ref> در روایت دیگری پیامبر خدا(ص) در تفسیر آیه فرمود:کسانی که دل هایشان تنها با یاد خدا آرام می گیرد ما اهلبیت هستیم و شیعیان ما <ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان في تفسير القرآن، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۳، ص۲۵۳  
گفته شده است از این آیه، انحصار فهمیده می‌شود؛ یعنی فقط با یاد [[خدا|خداست]] که دل‌ها آرامش می‌گیرد.<ref>طباطبائی، المیزان، ذیل آیه</ref> و مراد از «ذکر» هر نوع یاد خداست، چه لفظی باشد و چه غیرلفظی یا با قرآن باشد یا بدون آن.<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است: «به وسیله [[محمد(ص)]] دل‌ها آرامش می‌یابد و اوست ذکر خداوند و پرده‌دار و دربان او.»<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۱۱، ح۴۴.</ref> و اینکه «رسول خدا(ص) به [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی‌طالب(ع)]] فرمود: آیا می‌دانی [این آیه] درباره چه کسی نازل شده است؟... درباره کسی نازل شده که مرا تصدیق کند و به من [[ایمان]] بیاورد و تو و [[اهل‌بیت(ع)|عترت]] تو را که بعد از تو هستند دوست بدارد و امر [ولایت] را به تو و [[امامان شیعه|ائمه]] بعد از تو تسلیم کند».<ref>کوفی، تفسیر فرات، ص۲۰۷.</ref> در روایت دیگری پیامبر خدا(ص) در تفسیر آیه فرمود:کسانی که دل هایشان تنها با یاد خدا آرام می‌گیرد ما اهلبیت هستیم و شیعیان ما <ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان في تفسير القرآن، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۳، ص۲۵۳  
</ref>
</ref>
* '''وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَسْتَ مُرْ‌سَلًا قُل كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ''' (آیه ۴۳)
* '''وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَسْتَ مُرْ‌سَلًا قُل كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ''' (آیه ۴۳)
۱۷٬۳۲۴

ویرایش