۱۷٬۰۴۰
ویرایش
imported>Smnazem بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:خلیلی تهرانی.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:خلیلی تهرانی.jpg|بندانگشتی]] | ||
'''میرزاحسین خلیلی تهرانی'''؛( | '''میرزاحسین خلیلی تهرانی'''؛ (۱۲۳۰ق ـ ۱۳۲۶ق) [[فقیه]] و [[مرجع تقلید]] امامی [[قرن سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم|چهاردهم]] و از رهبران روحانی [[نهضت مشروطه]] [[ایران]]. وی در [[نجف]] ازمحضر بزرگانی همچون [[محمدحسن نجفی]] (صاحب جواهر) و [[شیخ انصاری]] بهره علمی برد تا اینکه خود از مراجع بنام جهان [[تشیع]] شد وی از کسانی بود که به امور سیاسی و اجتماعی ایران با حساسیت ویژه می نگریست و در موارد زیادی نسبت به این مسایل واکنش نشان می داد از جمله در عزل [[امین السلطان]] (صدراعظم وقت ایران) و در جریان نهضت مشروطه تلاش های فراوانی انجام داد. | ||
==ولادت و تحصیلات== | ==ولادت و تحصیلات== | ||
وی در سال ۱۲۳۰ق در نجف متولد شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳</ref> ابتدا نزد پدرش [[حاج میرزا خلیل]]، و برادرش [[حاج ملاعلی]]، درس خواند و پس از اتمام مرحله سطح ، در محضر محمدحسن نجفی (صاحب جواهر، متوفی ۱۲۶۶) و بعد از وفات او در محضر شیخ انصاری (متوفی ۱۲۸۱) تحصیل کرد و از آنان و برخی دیگر از علما، از جمله [[مولی زین العابدین گلپایگانی]]، اجازه روایت گرفت. <ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۹ـ ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳، ج ۱۹، ص ۶۰</ref> سپس در نجف به تدریس [[فقه]] پرداخت. احاطه او بر فروع فقهی و تسلطش را در تدریس ستوده و گفته اند که از آرای بلند و قدرت بیان فوق العاده برخوردار بود.<ref>آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۳ ـ۵۷۴.</ref> | |||
وی در سال | |||
== مرجعیت == | == مرجعیت == | ||
وی پس از وفات [[شیخ محمدحسین کاظمی]] (۱۳۰۸)، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت [[میرزای شیرازی]] (۱۳۱۲)، از بزرگترین مراجع تقلید به شمار آمد و مقلدان فراوانی در [[ایران]] و [[هند]] و [[عراق]] و دیگر بلاد [[اسلام|اسلامی]] یافت. <ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴.</ref> | |||
وی پس از وفات [[شیخ محمدحسین کاظمی]] ( | |||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
در حلقه درس او فقهای نامداری شرکت می کردند. وی شاگردان فراوانی تربیت کرد که از آن جمله اند: | در حلقه درس او فقهای نامداری شرکت می کردند. وی شاگردان فراوانی تربیت کرد که از آن جمله اند: | ||
* [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]] | * [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاءالدین عراقی]] | ||
خط ۱۷: | خط ۱۴: | ||
* [[سیدمیرزاآقا دولت آبادی]] | * [[سیدمیرزاآقا دولت آبادی]] | ||
* [[سیدمحمد لواسانی]] | * [[سیدمحمد لواسانی]] | ||
* [[شیخ مرتضی آشتیانی]] <ref>برای اسامی دیگر شاگردان اورجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، | * [[شیخ مرتضی آشتیانی]] <ref>برای اسامی دیگر شاگردان اورجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴؛آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۹۹، ۴۱۴، ج ۶، ص ۱۷۰، ج ۱۰، ص ۴۵؛ حسن امین، ج۱، ص ۵۲، ج ۶، ص ۱۸۲، ۵۷۴.</ref> | ||
همچنین [[آقابزرگ تهرانی]]،<ref> ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۴</ref> [[میرزاعلی اکبر همدانی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۷، ص ۲۳۲</ref>، [[شیخ محمد طالقانی]]<ref>حسینی، ج ۱، ص ۵۳۶</ref>و [[شیخ محمدحسین کاشف الغطاء]]<ref>حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۸۳.</ref> از او اجازه روایت گرفتند. | |||
==توجه به امور سیاسی و اجتماعی== | ==توجه به امور سیاسی و اجتماعی== | ||
===اعتراض به سیاستهای امین السلطان=== | ===اعتراض به سیاستهای امین السلطان=== | ||
تهرانی به امور سیاسی و اجتماعی ایران حساس بود. وی در | تهرانی به امور سیاسی و اجتماعی ایران حساس بود. وی در ۱۳۲۱، به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی ایران و نارضایتی مردم از کارهای امین السلطان (صدراعظم وقت)، همراه با [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]] (متوفی ۱۳۲۹) به علمای ایران نامه نوشت و ناخشنودی خود را از سیاستهای نادرست امین السلطان نشان داد و حتی گفته اند که او را تکفیر نمود. این اقدامات بسیار مؤثر بود و موجب عزل امین السلطان شد.<ref>رجوع کنید به کسروی، ص ۳۱ـ۳۲.</ref> | ||
===همراهی با نهضت مشروطه=== | ===همراهی با نهضت مشروطه=== | ||
با آغاز نهضت | با آغاز نهضت مشروطه، تهرانی همراه با آخوند خراسانی و [[ملاعبداللّه مازندرانی]] (متوفی ۱۳۳۱) از آن حمایت نمود. این سه روحانی، که بعد از وفات میرزای شیرازی مرجعیت شیعیان را به عهده داشتند، با نامه ها و پیام ها و ارشادهای خود، سهم مهمی در پیروزی نهضت مشروطه داشتند. هدف آنان از این حمایت، که آن را از عمده ترین عوامل پیروزی مشروطه دانسته اند، حفظ مذهب اسلام و از میان برداشتن حکومت استبداد و کوتاه کردن دست متجاوزان خارجی بود.<ref>رجوع کنید به حائری، ص ۱۲۳ـ۱۲۴، ۱۳۳ـ۱۳۴.</ref> | ||
===تنفیذ قانون اساسی مشروطه=== | ===تنفیذ قانون اساسی مشروطه=== | ||
پس از پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس شورا، قانون اساسی برای تصویب نزد این سه تن فرستاده شد و آنان نیز آن را تنفیذ کردند <ref>رجوع کنید به نجفی | پس از پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس شورا، قانون اساسی برای تصویب نزد این سه تن فرستاده شد و آنان نیز آن را تنفیذ کردند<ref>رجوع کنید به نجفی قوچانی، ص ۳۶۶</ref>و پس از آن نیز با ارسال نامه ها و تلگرامهای پی درپی، به تقویت مجلس مبادرت نمودند.<ref>رجوع کنید به فضل اللّه نوری، ج ۲، ص ۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۲۶ـ۱۲۷، ۱۴۸ و جاهای دیگر.</ref> | ||
===مبارزه با حکومت استبدادی=== | ===مبارزه با حکومت استبدادی=== | ||
پس از به توپ بسته شدن مجلس اول در | پس از به توپ بسته شدن مجلس اول در ۱۳۲۶، تهرانی و دیگر علمای ایرانی مقیم [[عراق]]، بر شدت مبارزه خود با حکومت استبدادی و پشتیبانی از مشروطه خواهان افزودند. تهرانی و خراسانی و مازندرانی طردنمودن [[محمدعلی شاه]] را از «اوجب واجبات»، دادن مالیات به گماشتگان او را از «اعظم محرّمات» و کوشش در راه استقرار مشروطه را به منزله [[جهاد]] در رکاب [[امام زمان]] دانستند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۵، ص ۳۵۳؛ حائری، ص ۱۱۰</ref> در زمان [[استبداد صغیر]]، یکی از مدارسی که تهرانی در نجف بنا نهاده بود، محل گردهمایی ایرانیان شد.<ref>آل محبوبه، ج ۱، ص ۱۳۵؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵</ref> گفته اند که پس از بروز پاره ای انحرافات در نهضت مشروطه، تهرانی از حمایت آن اظهار پشیمانی می کرد.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۷۷ـ۲۷۹.</ref> | ||
==ویژگی های اخلاقی و عبادی== | ==ویژگی های اخلاقی و عبادی== | ||
تهرانی فردی متقی و به قرائت ادعیه و زیارات مداومت و مراقبت داشت. بیشتر اوقات خود را در [[مسجد کوفه]] و [[مسجد سَهله]] به عبادت می گذراند و پیاده به زیارت [[کربلا]] می رفت. خوش اخلاق و خوش سخن و بسیار رئوف بود. | |||
وی یک زائرسرا و دو مدرسه علمیه و قنات در نجف، برای عموم وقت نمود. <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۶ـ ۲۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵ ـ ۵۷۷.</ref> | |||
وی یک زائرسرا و دو مدرسه علمیه و قنات در نجف، برای عموم وقت نمود. <ref>رجوع کنید به آل | |||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
تهرانی در [[شوال]] ۱۳۲۶ق در [[مسجد سهله]] وفات یافت و پیکرش تا [[نجف]] تشییع و در آنجا، کنار مدرسه ای که بنا نهاده بود، دفن شد. | |||
در ایران و [[هند]] و عراق برای او مراسم سوکواری برگزار کردند و بازار تهران چند روز تعطیل شد. شعرای بسیاری در رثای وی شعر سروده اند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۳۸ـ۲۳۹؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸ـ۲۲۹؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۴ق، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۶</ref> پس از وفات تهرانی ، شایع شد که وی با زهر مسموم شده است و حتی او را «ذبیح اعظم» و «[[شهید اکبر]]» خواندند. <ref>ناظم الاسلام کرمانی، بخش ۲، ج ۴، ص ۲۴۶؛ حبیب آبادی، ج ۳، ص ۸۹۸.</ref> | |||
در ایران و [[هند]] و عراق برای او مراسم سوکواری برگزار کردند و بازار تهران چند روز تعطیل شد. شعرای بسیاری در رثای وی شعر سروده اند.<ref>رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ، بخش | |||
==آثار و تالیفات== | ==آثار و تالیفات== | ||
تهرانی در [[فقه]] و [[اصول فقه]] و [[رجال]] آثار بسیاری بر جای گذاشت. گفته شده است که تمامی آنها به خط خود او نزد شاگردش، [[محمدتقی گرگانی]]، بوده است. <ref>آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۵۷۵.</ref> | |||
تهرانی در [[فقه]] و [[اصول فقه]] و [[رجال]] آثار بسیاری بر جای گذاشت . گفته شده است که تمامی آنها به خط خود او نزد شاگردش، [[محمدتقی گرگانی]]، بوده است. <ref>آقابزرگ طهرانی ، | *[[ذریعة الوداد]]، شرحی است بر کتاب نجاة العباد محمدحسن نجفی و ظاهراً ناتمام مانده است.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۷</ref> این کتاب نخستین بار در [[بمبئی]] و سپس در ۱۳۱۲ در ایران چاپ سنگی شد و بارها در [[ایران]] به چاپ رسید. <ref>رجوع کنید به مشار، ستون ۳۹۳؛ عوّاد، ج ۱، ص ۳۴۳؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۳۳.</ref> | ||
*[[ذریعة الوداد]]، شرحی است بر کتاب نجاة العباد محمدحسن نجفی و ظاهراً ناتمام مانده است.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج | |||
*حاشیه بر بعضی رسائل عملیه | *حاشیه بر بعضی رسائل عملیه | ||
*کتاب غصب | *کتاب غصب | ||
*کتاب اجاره | *کتاب اجاره | ||
*رسالاتی در باب بیع و خیارات، <ref>رجوع کنید به حرزالدین ، ج | *رسالاتی در باب بیع و خیارات، <ref>رجوع کنید به حرزالدین ، ج ۱، ص ۲۸۰؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص ۲۲۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۹، ص ۵۹، ج ۲۲، ص ۲۷۳.</ref> | ||
برخی فتواهای تهرانی، همراه با فتواهای بعضی علمای دیگر، در کتاب مجمع الرسائل در ۱۳۳۱ در تهران چاپ شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲۰، ص ۳۰</ref> همچنین تقریراتی از دروس او را شاگردانش نوشته اند.<ref>رجوع کنید به محسن امین، ج ۸، ص ۱۵۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۴، ص ۳۷۲</ref> وی بر کتابهای بسیاری نیز تقریظ نوشته است <ref>برای نمونه رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۵، ص ۳۲۰، ج ۱۸، ص ۸۹، ج ۱۹، ص ۶۸.</ref> | |||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
تهرانی شش پسر داشت که همگی در علوم دینی تحصیل کردند.<ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج ۱، ص ۲۸۲؛ آل محبوبه، ج ۲، ص ۲۲۸</ref> | |||
معروفترین آنها، محمد، در نجف متولد شد و سطوح عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و پدرش فراگرفت و از مشاهیر نجف گواهی اجتهاد دریافت کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ آل محبوبه ، ج ۲، ص۲۴۵.</ref> | |||
محمد از کودکی شعر می سرود، بیشتر اشعار او در مدح و رثای اهل بیت (ع) است. وی در برخی اشعارش مسلمانان را به بیداری فراخوانده است.<ref>رجوع کنید به خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴ـ۴۶۰، ۴۶۱ـ۴۶۲</ref> در عین حال، اوقات زندگی را بیشتر به عبادت و ذکر و [[اعتکاف]] در حرم [[امیرمؤمنان]] (ع) سپری کرد.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۳</ref> | |||
او در ۱۳۵۵ق در نجف وفات یافت و در مقبره پدرش دفن شد. از تألیفات اوست: کتاب فی الطهاره، کتاب فی الخمس، [[قاموس غریب القرآن]] و چند رساله فقهی.<ref>خاقانی، ج ۱۰، ص ۴۵۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۵، ص ۲۴۵، ج ۱۵، ص ۱۸۷، ج ۱۸، ص ۲۹۵، ج ۲۳، ص ۱۸.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس| | {{پانویس|۳}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون-شروع|2}} | |||
* محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | |||
* محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، جزء ۱: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴ق. | |||
* جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها بیروت ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. | |||
* حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۸ـ۱۴۱۶ق/ ۱۹۸۷ـ۱۹۹۶م. | |||
* محسن امین، اعیان الشیعه، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | |||
* عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، ۱۳۶۴ش. | |||
* محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۳، اصفهان، ۱۳۵۱ش. | |||
* محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم،۱۴۰۵ق. | |||
* علی خاقانی، شعراءالغری، نجف، ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم، ۱۴۰۸ق. | |||
* کورکیس عوّاد، معجم المؤلفین العراقیین، بغداد ۱۹۶۹ق. | |||
* فضل اللّه نوری، مجموعهای از رسائل، اعلامیه ها، مکتوبات و روزنامه شیخ شهید فضل اللّه نوری، گردآورنده محمد ترکمان، تهران، ۱۳۶۲ـ۱۳۶۳ش. | |||
* احمد کسروی، تاریخ مشروطة ایران، تهران، ۱۳۶۳ش. | |||
* خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران، ۱۳۴۴ش. | |||
* محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷ش. | |||
* محمدحسن نجفی قوچانی، سیاحت شرق، یا، زندگینامه آقانجفی قوچانی، چاپ رمضانعلی شاکری، تهران، ۱۳۶۲ش. | |||
{{پایان}} | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4120 دانشنامه جهان اسلام] | منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4120 دانشنامه جهان اسلام] | ||
[[en:Mirza Husayn Khalili Tihrani]] | [[en:Mirza Husayn Khalili Tihrani]] |
ویرایش