Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (←در ماههای حرام) |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
اسیر هر فرد نظامی مسلحی است که در نبرد مسلحانه بهدست نیروهای دشمن افتاده باشد.<ref>گوینده، «اسیر جنگی».</ref> فرد اسیر را نیز از آن جهت که با ریسمان چرمی به نام «إسار» یا «أسْر» میبستند، اسیر نامیدهاند.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه؛ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه أسر؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه؛ جمعی از نویسندگان، اسلام و اسیر، زمزم هدایت، ص۱۳.</ref> پژوهشگرانی مانند [[حسن مصطفوی]] صاحب [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|کتاب التحقیق]] با توسعه مفهوم اسیر، آن را بر هر شخصی که محبوس و تحت سلطه باشد، چه با قیود ظاهری و چه با تعهدات عرفی و الزامات قانونی، مانند عبد و زندانی نیز شامل دانسته است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه أسر.</ref> | اسیر هر فرد نظامی مسلحی است که در نبرد مسلحانه بهدست نیروهای دشمن افتاده باشد.<ref>گوینده، «اسیر جنگی».</ref> فرد اسیر را نیز از آن جهت که با ریسمان چرمی به نام «إسار» یا «أسْر» میبستند، اسیر نامیدهاند.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه؛ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه أسر؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه؛ جمعی از نویسندگان، اسلام و اسیر، زمزم هدایت، ص۱۳.</ref> پژوهشگرانی مانند [[حسن مصطفوی]] صاحب [[التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (کتاب)|کتاب التحقیق]] با توسعه مفهوم اسیر، آن را بر هر شخصی که محبوس و تحت سلطه باشد، چه با قیود ظاهری و چه با تعهدات عرفی و الزامات قانونی، مانند عبد و زندانی نیز شامل دانسته است.<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه أسر.</ref> | ||
واژه اسیر در اصطلاح فقهی بیشتر بر [[کافر|مردان کافر]] یا [[بغی|باغی]]{{ | واژه اسیر در اصطلاح فقهی بیشتر بر [[کافر|مردان کافر]] یا [[بغی|باغی]]{{یاد|باغی کسی است که علیه امام عادل خروج کند. جنگ با چنین شخصی و کشتن او بر امام جایز و بلکه واجب است.(طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۶؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲)}} اطلاق میشود که در جنگ با [[مسلمانان]] دستگیر شوند و درباره کودکان یا زنان دستگیر شده، واژه «سَبْی» یا «سبایا» استفاده میشود؛<ref>الزحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۱۴۱۸ق، ج۸، ص۵۹۱۰؛ فضل الله، کتاب الجهاد، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴؛ انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۵۴ و ۱۵۵؛ احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۶.</ref> البته معنای سبی را عامتر از معنای اسیر دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۴.</ref> | ||
واژه اسیر و مشتقات آن چندین بار در [[قرآن]] ذیل واژگانی چون «اُساری»،<ref>سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> «اَسری»،<ref>سوره انفال، آیه ۶۷ و ۷۰.</ref> «تأسرون»<ref>سوره احزاب، آیه ۲۶.</ref> و «اسیراً»<ref>سوره انسان، آیه ۸.</ref> استفاده شده و به مسئله اسارت و اسیر گرفتن اشاره دارند.<ref>احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۶.</ref> همچنین عبارت «فَشُدُّوا الْوَثاقَ»<ref>سوره محمد، آیه ۴.</ref> به معنای محکم بستن طناب کسانی که به اسارت گرفته شدهاند<ref>جمعی از نویسندگان، اسلام و اسیر، زمزم هدایت، ص۱۳.</ref> و واژه «خُذوهُم»<ref>سوره نساء، آیات ۸۹-۹۰؛ سوره توبه، آیه ۵.</ref> را کنایه از گرفتن اسیر دانستهاند.<ref>صادقی، «اسارت»، ص۶۰۶.</ref> | واژه اسیر و مشتقات آن چندین بار در [[قرآن]] ذیل واژگانی چون «اُساری»،<ref>سوره بقره، آیه ۸۵.</ref> «اَسری»،<ref>سوره انفال، آیه ۶۷ و ۷۰.</ref> «تأسرون»<ref>سوره احزاب، آیه ۲۶.</ref> و «اسیراً»<ref>سوره انسان، آیه ۸.</ref> استفاده شده و به مسئله اسارت و اسیر گرفتن اشاره دارند.<ref>احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق، ص۵۶.</ref> همچنین عبارت «فَشُدُّوا الْوَثاقَ»<ref>سوره محمد، آیه ۴.</ref> به معنای محکم بستن طناب کسانی که به اسارت گرفته شدهاند<ref>جمعی از نویسندگان، اسلام و اسیر، زمزم هدایت، ص۱۳.</ref> و واژه «خُذوهُم»<ref>سوره نساء، آیات ۸۹-۹۰؛ سوره توبه، آیه ۵.</ref> را کنایه از گرفتن اسیر دانستهاند.<ref>صادقی، «اسارت»، ص۶۰۶.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
===قبل از پیروزی کامل بر دشمن=== | ===قبل از پیروزی کامل بر دشمن=== | ||
فقها با استناد به آیاتی از قرآن{{ | فقها با استناد به آیاتی از قرآن{{یاد|در آیات ۶۷ [[سوره انفال]] و چهارم [[سوره محمد]]، از واژه «اثخان» استفاده شده است که مفسران آن را به کشتار دشمنان، (ابن عاشور، التحریر و التنویر، الدار التونسیه للنشر، ج۲۶، ص۷۹.) استقرار پایههای حکومت اسلامی (طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۴.) و محکم شدن جای پای در میدان نبرد (صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۹-۱۰، ص۲۹۲.) تفسیر کردهاند.}}، بهعنوان یک تاکتیک جنگی، گرفتن اسیر را پیش از پایان یافتن جنگ و پیروزی کامل مسلمانان بر دشمنان، سزاوار ندانستهاند؛<ref>علامه حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۰۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۹.</ref> چون باعث کاهش توان رزمی مسلمانان هنگام گرفتن اسیر و حفاظت از آنان میشود و ممکن است به شکست سپاه اسلام منجر شود.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۲۸، ص۴۵؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ج۲۶-۲۷، ص۸۹؛ صادقی، «اسارت»، ص۶۰۸.</ref> | ||
به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، در [[تفسیر]] آیات ۶۷-۷۰ [[سوره انفال]]، رسم و سنت [[پیامبران]] پیش از [[حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم|پیامبر اسلام(ص)]] این بود که هنگام پیروزی بر دشمنان، آنها را میکشتند و با کشتن آنها، از دیگران زهرچشم میگرفتند. رسم آنان اسیر گرفتن و آزاد کردن نبود، مگر پس از آنکه دین و آیینشان در میان مردم استقرار یافته و استوار میشد. در این صورت، اسیر را نمیکشتند، بلکه با منت گذاشتن بر او یا گرفتن [[فدیه]]، آزادش میکردند؛ چنانکه پس از رواج [[اسلام|دین اسلام]] و استقرار حکومت پیامبراسلام(ص) در [[حجاز]] و [[یمن]]، آیه چهارم [[سوره محمد]] خطاب به پیامبر(ص)، اسیرگرفتن و آزاد کردن آنها را با فدیه و یا بدون فدیه تجویز کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۵ و۱۳۶.</ref> | به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، در [[تفسیر]] آیات ۶۷-۷۰ [[سوره انفال]]، رسم و سنت [[پیامبران]] پیش از [[حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم|پیامبر اسلام(ص)]] این بود که هنگام پیروزی بر دشمنان، آنها را میکشتند و با کشتن آنها، از دیگران زهرچشم میگرفتند. رسم آنان اسیر گرفتن و آزاد کردن نبود، مگر پس از آنکه دین و آیینشان در میان مردم استقرار یافته و استوار میشد. در این صورت، اسیر را نمیکشتند، بلکه با منت گذاشتن بر او یا گرفتن [[فدیه]]، آزادش میکردند؛ چنانکه پس از رواج [[اسلام|دین اسلام]] و استقرار حکومت پیامبراسلام(ص) در [[حجاز]] و [[یمن]]، آیه چهارم [[سوره محمد]] خطاب به پیامبر(ص)، اسیرگرفتن و آزاد کردن آنها را با فدیه و یا بدون فدیه تجویز کرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۳۵ و۱۳۶.</ref> |
ویرایش