Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح جزئی) |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مفهوم شناسی== | ==مفهوم شناسی== | ||
اصالة الحقیقة مقدم شدن معنای حقیقی بر معانی مجازی، هنگام شک در منظور متکلم است.<ref>سبحانی، الموجز فی اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ص۱۹؛ مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۷.</ref> کاربرد اصالت حقیقت زمانی است که معنای حقیقی و مجازی لفظ مشخص است؛ اما در مراد متکلم یا نویسنده که معنای حقیقی را اراده کرده یا معنای مجازی، شک{{ | اصالة الحقیقة مقدم شدن معنای حقیقی بر معانی مجازی، هنگام شک در منظور متکلم است.<ref>سبحانی، الموجز فی اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ص۱۹؛ مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۷.</ref> کاربرد اصالت حقیقت زمانی است که معنای حقیقی و مجازی لفظ مشخص است؛ اما در مراد متکلم یا نویسنده که معنای حقیقی را اراده کرده یا معنای مجازی، شک{{یاد| منشأ شک، غفلت یا تعمد متکلم و یا بیاطلاعی مخاطب از وجود قرینه دانسته شده است.(صنقور، المعجم الاصولی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۲۹۰.)}} به وجود میآید و قرینهای که دلالت بر معنای مجازی کند، نیز وجود ندارد و تنها احتمال اراده معنای مجازی از طرف گوینده وجود داشته باشد، در این صورت با اتکا به اصالة الحقیقة به معنای حقیقی حمل میشود.<ref>مظفر، أصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶؛ سبحانی، الموجز فی اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ص۱۹. </ref> | ||
برخی از محققان علم [[اصول فقه]] در تبیین علت استفاده از این اصل گفتهاند که معنای حقیقی، اصل در استعمال لفظ<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۷.</ref> و معنای اصلی آن است؛ اما معنای مجازی، معنای غیر اصلی است و اراده معنای مجازی، نیازمند به قرینه و دلیل است؛<ref>عدالت، ترجمه و شرح فارسی الموجز فی أصول الفقه، ۱۳۸۵ش، ص۶۴.</ref> بنابراین اصل این است که منظور متکلم معنای ظاهری که همان معنای حقیقی است، باشد.<ref>شیروانی، تحریر اصول فقه، ۱۳۸۵ش، ص۳۴.</ref> | برخی از محققان علم [[اصول فقه]] در تبیین علت استفاده از این اصل گفتهاند که معنای حقیقی، اصل در استعمال لفظ<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۷.</ref> و معنای اصلی آن است؛ اما معنای مجازی، معنای غیر اصلی است و اراده معنای مجازی، نیازمند به قرینه و دلیل است؛<ref>عدالت، ترجمه و شرح فارسی الموجز فی أصول الفقه، ۱۳۸۵ش، ص۶۴.</ref> بنابراین اصل این است که منظور متکلم معنای ظاهری که همان معنای حقیقی است، باشد.<ref>شیروانی، تحریر اصول فقه، ۱۳۸۵ش، ص۳۴.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
===شک در مراد متکلم=== | ===شک در مراد متکلم=== | ||
محل اجرای اصالة الحقیقة به عنوان یکی از اصول لفظی، شک در مراد متکلم است و هنگام شک در وضع و معنای کلمه{{ | محل اجرای اصالة الحقیقة به عنوان یکی از اصول لفظی، شک در مراد متکلم است و هنگام شک در وضع و معنای کلمه{{یاد|مانند کلمه «صعید» که در معنای حقیقی آن شک میشود که در این صورت از راه تبادر یا صحت وضع و سلب و یا تصریح اهل لغت به معنای واقعی حکم میشود.(مظفر، أصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.)}} قابل اجرا نیست.<ref> اصغری، أصول الفقه با شرح فارسی، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۵۰-۵۲.</ref> | ||
شک در مراد متکلم زمانی دانسته شده است که معانی کلمه مشخص است؛ اما در منظور متکلم شک به وجود میآید که در این صورت برای تعیین معنای مورد نظر، به اصول و قواعدی که در جهت تشخیص مراد گوینده جعل شده است، تمسک میشود که به آن قواعد [[اصول لفظی|اصول لفظیه]] گفته میشود.<ref>مظفر، أصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶؛ سبحانی، الموجز فی اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ص۱۸؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> برخی از آنها اصول لفظی وجودی هستند؛ مانند: اصالة الحقیقة، [[اصالة الظهور]]، [[اصالة الاطلاق]]، [[اصالة العموم]] و برخی دیگر چون [[اصالت عدم قرینه]]، [[اصالت عدم تقیید]] و [[اصالت عدم تخصیص]] از اصول لفظی عدمی میباشند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> | شک در مراد متکلم زمانی دانسته شده است که معانی کلمه مشخص است؛ اما در منظور متکلم شک به وجود میآید که در این صورت برای تعیین معنای مورد نظر، به اصول و قواعدی که در جهت تشخیص مراد گوینده جعل شده است، تمسک میشود که به آن قواعد [[اصول لفظی|اصول لفظیه]] گفته میشود.<ref>مظفر، أصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶؛ سبحانی، الموجز فی اصول الفقه، ۱۳۸۷ش، ص۱۸؛ ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۶؛ مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> برخی از آنها اصول لفظی وجودی هستند؛ مانند: اصالة الحقیقة، [[اصالة الظهور]]، [[اصالة الاطلاق]]، [[اصالة العموم]] و برخی دیگر چون [[اصالت عدم قرینه]]، [[اصالت عدم تقیید]] و [[اصالت عدم تخصیص]] از اصول لفظی عدمی میباشند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref> |
ویرایش