پرش به محتوا

سید محمدحسین طباطبائی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۱: خط ۶۱:
=== در قم ===
=== در قم ===
[[پرونده:علامه سید محمد حسین طباطبائی.jpg|180PX|بندانگشتی|علامه طباطبایی (دوران قم)]]
[[پرونده:علامه سید محمد حسین طباطبائی.jpg|180PX|بندانگشتی|علامه طباطبایی (دوران قم)]]
علامه طباطبایی از سال [[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵ش]] در [[قم]] ساکن شد و فعالیت علمی خود را از سرگرفت.<ref>شمس، سیره علمی و علمی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۳۵.</ref> او درس [[تفسیر]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] را در [[قم]] آغاز کرد<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص ۱۳.</ref> و به تدریج، دروس حکمت مانند کتاب [[شفاء]] و [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] را با تمام موانع و مخالفت‌هایی که وجود داشت،{{یادداشت| در ارتباط با مخالفت‌هایی که با تدریس علامه طباطبایی (به صوررت موقت) در حوزه علیمه قم صورت گرفته گزارش‌های مختلفی ازاین افراد نقل شده است: [[سید علی حسینی خامنه‌ای|سید علی خامنه ای]]، [[علی دوانی]]، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]]، [[حسینعلی منتظری]] و [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]. وجه مشترک تمام این گزارش‌ها اظهار مخالفت صریح یا تلویحی و غیرمستقیم از سوی [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت الله بروجردی]] به عنوان رییس حوزه آن زمان ورعایت پاره‌ای از مصالح است.http://erfanvahekmat.com/a/R }} متداول ساخت و شاگردان فراوانی نیز تربیت کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۴.</ref> وی را احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در [[حوزه علمیه قم]] دانسته‌اند.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۴.</ref>
علامه طباطبایی از سال [[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵ش]] در [[قم]] ساکن شد و فعالیت علمی خود را از سرگرفت.<ref>شمس، سیره علمی و علمی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۳۵.</ref> او درس [[تفسیر]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] را در [[قم]] آغاز کرد<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص ۱۳.</ref> و به تدریج، دروس حکمت مانند کتاب [[شفاء]] و [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] را با تمام موانع و مخالفت‌هایی که وجود داشت،{{یاد| در ارتباط با مخالفت‌هایی که با تدریس علامه طباطبایی (به صوررت موقت) در حوزه علیمه قم صورت گرفته گزارش‌های مختلفی ازاین افراد نقل شده است: [[سید علی حسینی خامنه‌ای|سید علی خامنه ای]]، [[علی دوانی]]، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]]، [[حسینعلی منتظری]] و [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]. وجه مشترک تمام این گزارش‌ها اظهار مخالفت صریح یا تلویحی و غیرمستقیم از سوی [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت الله بروجردی]] به عنوان رییس حوزه آن زمان ورعایت پاره‌ای از مصالح است.http://erfanvahekmat.com/a/R }} متداول ساخت و شاگردان فراوانی نیز تربیت کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۴.</ref> وی را احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در [[حوزه علمیه قم]] دانسته‌اند.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۴.</ref>


گفته شده شهرت علامه طباطبایی در [[تهران]] و حوزه‌های علمی [[ایران]]، هنگامی آغاز شد که از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه و بحث و گفتگوهای علمی را شروع کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۳.</ref>
گفته شده شهرت علامه طباطبایی در [[تهران]] و حوزه‌های علمی [[ایران]]، هنگامی آغاز شد که از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه و بحث و گفتگوهای علمی را شروع کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیش‌گفتار، ص۱۳.</ref>
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:


=== تعلیقه بر بحار الانوار ===
=== تعلیقه بر بحار الانوار ===
علامه طباطبایی معتقد بود که [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] بهترین دائرة‌المعارف [[شیعه]] در زمینه احادیث و دارای یک فصل‌بندی مطلوب و توضیحات مناسب در ذیل احادیث است. ولی از آنجا که [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در مسائل فلسفی مسلط نبوده، گاه در توضیحاتی که درباره احادیث نوشته دچار اشتباه شده است. به همین دلیل بنا شد علامه طباطبایی در چاپ جدید بحارالانوار نکاتی را در حاشیه بیافزاید. این کار تا اوایل جلد هفتم بحار انجام شد و کتاب با توضیحات او منتشر شد. ولی به دلیل این که نقدهای علامه بر نظریات علامه مجلسی خوشایند عده‌ای نبود و از طرفی علامه طباطبایی حاضر نشد از مواضع خود صرف‌نظر کند، این حاشیه‌نویسی ناتمام ماند.<ref>حسینی طهرانی، مهرتابان، ۱۴۲۶ق، ص۵۵-۵۷.</ref>{{یادداشت| حسینی طهرانی پاسخ علامه به منتقدین را چنین نقل کرده: در مکتب‌ شیعه‌ ارزش‌ جعفر بن‌ محمّد الصّادق‌ از علاّمۀ مجلسی بیشتر است‌؛ و زمانی که‌ قرار شود به‌ جهت‌ بیانات‌ و شروح‌ علاّمۀ مجلسی، ایراد عقلی و علمی بر حضرات‌ معصومين‌ علیهم‌ السّلام‌ وارد گردد، ما حاضر نیستيم‌ آن‌ حضرات‌ را به‌ مجلسی بفروشیم‌.
علامه طباطبایی معتقد بود که [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] بهترین دائرة‌المعارف [[شیعه]] در زمینه احادیث و دارای یک فصل‌بندی مطلوب و توضیحات مناسب در ذیل احادیث است. ولی از آنجا که [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در مسائل فلسفی مسلط نبوده، گاه در توضیحاتی که درباره احادیث نوشته دچار اشتباه شده است. به همین دلیل بنا شد علامه طباطبایی در چاپ جدید بحارالانوار نکاتی را در حاشیه بیافزاید. این کار تا اوایل جلد هفتم بحار انجام شد و کتاب با توضیحات او منتشر شد. ولی به دلیل این که نقدهای علامه بر نظریات علامه مجلسی خوشایند عده‌ای نبود و از طرفی علامه طباطبایی حاضر نشد از مواضع خود صرف‌نظر کند، این حاشیه‌نویسی ناتمام ماند.<ref>حسینی طهرانی، مهرتابان، ۱۴۲۶ق، ص۵۵-۵۷.</ref>{{یاد| حسینی طهرانی پاسخ علامه به منتقدین را چنین نقل کرده: در مکتب‌ شیعه‌ ارزش‌ جعفر بن‌ محمّد الصّادق‌ از علاّمۀ مجلسی بیشتر است‌؛ و زمانی که‌ قرار شود به‌ جهت‌ بیانات‌ و شروح‌ علاّمۀ مجلسی، ایراد عقلی و علمی بر حضرات‌ معصومين‌ علیهم‌ السّلام‌ وارد گردد، ما حاضر نیستيم‌ آن‌ حضرات‌ را به‌ مجلسی بفروشیم‌.


و من‌ از آنچه‌ به نظر خود در مواضع‌ مقرّر، لازم‌ می‌دانم‌ بنویسم‌؛ يک کلمه‌ کم‌ نخواهم‌ کرد.
و من‌ از آنچه‌ به نظر خود در مواضع‌ مقرّر، لازم‌ می‌دانم‌ بنویسم‌؛ يک کلمه‌ کم‌ نخواهم‌ کرد.
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
* [[تفسیر قرآن به قرآن]] و بی‌نیازی فهم قرآن از حدیث؛ طباطبایی معتقد است فهم قرآن خودبسنده است و برای فهم قرآن نیازی به روایات نیست. <ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸-۸۰؛ وکیلی، علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن، ص۱۲۴.</ref> و بلکه قرآن است که معیار ارزش‌گذاری روایات دانسته شده است. <ref>گلی و زارعی، عرضه روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ص۸۱</ref> هم‌چنین بنا بر پژوهشی در آثار طباطبایی از نظر او [[زبان قرآن]]، هر چند زبان عرف و عقلاء است ولی تفاوت‌هایی با زبان عرفی دارد. در واقع زبان قرآن زبان عرفی خاصی است که هر چند برای فهم آن باید از قواعد فهم عرفی استفاده کرد، ولی تکیه بر قواعد عرفی معمولی برای فهم آن کافی نیست.<ref>جعفرنژاد، زبان قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی در المیزان، ص۱۲۳.</ref>
* [[تفسیر قرآن به قرآن]] و بی‌نیازی فهم قرآن از حدیث؛ طباطبایی معتقد است فهم قرآن خودبسنده است و برای فهم قرآن نیازی به روایات نیست. <ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸-۸۰؛ وکیلی، علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن، ص۱۲۴.</ref> و بلکه قرآن است که معیار ارزش‌گذاری روایات دانسته شده است. <ref>گلی و زارعی، عرضه روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ص۸۱</ref> هم‌چنین بنا بر پژوهشی در آثار طباطبایی از نظر او [[زبان قرآن]]، هر چند زبان عرف و عقلاء است ولی تفاوت‌هایی با زبان عرفی دارد. در واقع زبان قرآن زبان عرفی خاصی است که هر چند برای فهم آن باید از قواعد فهم عرفی استفاده کرد، ولی تکیه بر قواعد عرفی معمولی برای فهم آن کافی نیست.<ref>جعفرنژاد، زبان قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی در المیزان، ص۱۲۳.</ref>


* [[حکومت اسلامی]] : علامه حکومت پیشنهادی اسلام بر جامعه را حکومت انسانی و فطری می‌داند که حقوق فرد و جامعه و ضعیفان و ناتوان ها وقوی وضعیف ومرد وزن و... و تمام اصناف و طبقات درآن رعایت شود، نه حکومت استبدادی فردی ونه حکوت اکثریت(نصف +یک )که در آن حقوق (نصف+ یک) که اقلیت محسوب می شوند ضایع می‌شود.او معتقد است که حکومت اسلامی در واقع همان حکومت انسانی است که معیارش احترام به حقوق همه افراد است، نه فقط احترام به یک فرد و یا اکثریت. <ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۱۵.</ref> {{یادداشت|والذي اختاره الله للمجتمع الإسلامي بما أنزل عليهم من الدين الفطري الذي هو الدين القيم هي الحكومة الإنسانية التي يحفظ فيها حقوق كل فرد من أفراد مجتمعها... وذلك أن الحكومة الإسلامية حكومة إنسانية بمعنى مراعاة حقوق كل فرد وتعظيم إرادة البعض واحترام جانبه أي من كان من غير اختصاص الإرادة المؤثرة بفرد واحد أو بأكثر الأفراد.}}
* [[حکومت اسلامی]] : علامه حکومت پیشنهادی اسلام بر جامعه را حکومت انسانی و فطری می‌داند که حقوق فرد و جامعه و ضعیفان و ناتوان ها وقوی وضعیف ومرد وزن و... و تمام اصناف و طبقات درآن رعایت شود، نه حکومت استبدادی فردی ونه حکوت اکثریت(نصف +یک )که در آن حقوق (نصف+ یک) که اقلیت محسوب می شوند ضایع می‌شود.او معتقد است که حکومت اسلامی در واقع همان حکومت انسانی است که معیارش احترام به حقوق همه افراد است، نه فقط احترام به یک فرد و یا اکثریت. <ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۱۵.</ref> {{یاد|والذي اختاره الله للمجتمع الإسلامي بما أنزل عليهم من الدين الفطري الذي هو الدين القيم هي الحكومة الإنسانية التي يحفظ فيها حقوق كل فرد من أفراد مجتمعها... وذلك أن الحكومة الإسلامية حكومة إنسانية بمعنى مراعاة حقوق كل فرد وتعظيم إرادة البعض واحترام جانبه أي من كان من غير اختصاص الإرادة المؤثرة بفرد واحد أو بأكثر الأفراد.}}
* فیلسوف نوصدرایی؛ برخی پژوهش‌گران با تکیه بر اندیشه‌های طباطبایی او را فیلسوفی می‌دانند که هرچند در [[حکمت متعالیه|مکتب ملاصدرا]] قرار می‌گیرد ولی به دلیل ابتکارات خود باید او را به نوعی مؤسس مکتبی به نام [[فلسفه نوصدرایی]] دانست. <ref>رشاد، گفتمان فلسفی نوصدرایی، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> [[همایون همتی]] پژوهش‌گر فلسفه و عرفان، نوآوری‌های طباطبایی را دست‌کم در ده حوزه معرفتی بر می‌شمرد <ref>همتی، طباطبایی بنیان‌گذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>که مهم‌ترین تحول او در فلسفه صدرایی در عرصه معرفت‌شناسی است. <ref>علیزاده، علامه طباطبایی: فیلسوفی نوصدرایی، ص۲۹.</ref>  
* فیلسوف نوصدرایی؛ برخی پژوهش‌گران با تکیه بر اندیشه‌های طباطبایی او را فیلسوفی می‌دانند که هرچند در [[حکمت متعالیه|مکتب ملاصدرا]] قرار می‌گیرد ولی به دلیل ابتکارات خود باید او را به نوعی مؤسس مکتبی به نام [[فلسفه نوصدرایی]] دانست. <ref>رشاد، گفتمان فلسفی نوصدرایی، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> [[همایون همتی]] پژوهش‌گر فلسفه و عرفان، نوآوری‌های طباطبایی را دست‌کم در ده حوزه معرفتی بر می‌شمرد <ref>همتی، طباطبایی بنیان‌گذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>که مهم‌ترین تحول او در فلسفه صدرایی در عرصه معرفت‌شناسی است. <ref>علیزاده، علامه طباطبایی: فیلسوفی نوصدرایی، ص۲۹.</ref>  
*[[نظریه ادراکات اعتباری]]؛ نظریه ادراکات اعتباری را نیز از ابتکارات طباطبایی دانسته‌اند<ref>جعفری ولنی، استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، ص۷۳؛ بنی‌اسدی، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق، ص۴۹.</ref> که بر اساس آن او تلاش می‌کند گزار‌های اخلاقی را توجیه و تبیین کند.<ref>همتی، طباطبایی بنیان‌گذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>
*[[نظریه ادراکات اعتباری]]؛ نظریه ادراکات اعتباری را نیز از ابتکارات طباطبایی دانسته‌اند<ref>جعفری ولنی، استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، ص۷۳؛ بنی‌اسدی، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق، ص۴۹.</ref> که بر اساس آن او تلاش می‌کند گزار‌های اخلاقی را توجیه و تبیین کند.<ref>همتی، طباطبایی بنیان‌گذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


*[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی می‌داند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود وخانواده اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت جویی می‌دانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند وشاید همین حق را هم نداشته باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱.
*[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی می‌داند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود وخانواده اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت جویی می‌دانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند وشاید همین حق را هم نداشته باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱.
</ref>{{یادداشت| وأما هؤلاء الذين لا عناية لهم بسعادة أنفسهم وأهليهم وأولادهم ولا كرامة عندهم إلا ترضية بطونهم وفروجهم ، ولا مفهوم للمرأة عندهم إلا أنها مخلوقة في سبيل شهوة الرجل ولذته فلا شأن للإسلام فيهم ، ولا يجوز لهم إلا الازدواج بواحدة لو جاز لهم ذلك والحال هذه.}}
</ref>{{یاد| وأما هؤلاء الذين لا عناية لهم بسعادة أنفسهم وأهليهم وأولادهم ولا كرامة عندهم إلا ترضية بطونهم وفروجهم ، ولا مفهوم للمرأة عندهم إلا أنها مخلوقة في سبيل شهوة الرجل ولذته فلا شأن للإسلام فيهم ، ولا يجوز لهم إلا الازدواج بواحدة لو جاز لهم ذلك والحال هذه.}}


*[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعه‌ای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد وانتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یادداشت| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref>
*[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعه‌ای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد وانتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یاد| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref>


و براین اساس فقه را هم بدون اخلاق مانند جسدی بدون روح می داند و پای بندی به ظاهر احکام فقهی بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی را درو اقع مرگ دین و نابودی دین سعادت انسانی برشمرده است. <ref>طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص ۲۳۵.</ref>{{یادداشت| فإن في ذلك إبطالاً لمصالح التشريع وإماتة لغرض الدين وسعادة الحياة الانسانية }}
و براین اساس فقه را هم بدون اخلاق مانند جسدی بدون روح می داند و پای بندی به ظاهر احکام فقهی بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی را درو اقع مرگ دین و نابودی دین سعادت انسانی برشمرده است. <ref>طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص ۲۳۵.</ref>{{یاد| فإن في ذلك إبطالاً لمصالح التشريع وإماتة لغرض الدين وسعادة الحياة الانسانية }}


==ذوق شعری==
==ذوق شعری==
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش