Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۲۶
ویرایش
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[الهام]] یا وحی تسدیدی و نزول مفاهیم غیر تشریعی بر انسانهای کامل است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۷۳</ref> در این موارد، حقیقتی از جانب خداوند در قلب و روان فردی که شایستگی دریافت آنرا دارد القا میشود. در الهام ارتباط کلامی نیست و دستگاه شنوایی نقشی ندارد، و فرد به صورت ناخودآگاه از این امر قلبی خود تبعیت میکند. مانند داستان [[مادر موسی|مادر حضرت موسی]] که به او الهام شد تا فرزند شیرخوارش را در رود بیندازد <ref>سوره قصص، آیه ۲۸</ref> و یا الهامی که بر [[امامان شیعه |امامان معصوم]] <ref>آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۴۴۶</ref> و اولیای الهی میشود.<ref>صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۰؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ص۳۹۳</ref> این گونهای از وحی، برای بیان احکام [[احکام شرعی|شریعت]] نیست، بلکه مضمون آن میتواند دستورالعمل شخصی، رهنمود اجتماعی، خبرهایی از حوادث آینده، یا نازلکردن آرامش و اطمینان و مواردی از این قبیل باشد که موجب استحکام و اطمینان قلبی فرد میشود.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۴۱</ref> | [[الهام]] یا وحی تسدیدی و نزول مفاهیم غیر تشریعی بر انسانهای کامل است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۷۳</ref> در این موارد، حقیقتی از جانب خداوند در قلب و روان فردی که شایستگی دریافت آنرا دارد القا میشود. در الهام ارتباط کلامی نیست و دستگاه شنوایی نقشی ندارد، و فرد به صورت ناخودآگاه از این امر قلبی خود تبعیت میکند. مانند داستان [[مادر موسی|مادر حضرت موسی]] که به او الهام شد تا فرزند شیرخوارش را در رود بیندازد <ref>سوره قصص، آیه ۲۸</ref> و یا الهامی که بر [[امامان شیعه |امامان معصوم]] <ref>آملی، تفسیر المحیط الأعظم، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۴۴۶</ref> و اولیای الهی میشود.<ref>صدرالمتألهین، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۰؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ص۳۹۳</ref> این گونهای از وحی، برای بیان احکام [[احکام شرعی|شریعت]] نیست، بلکه مضمون آن میتواند دستورالعمل شخصی، رهنمود اجتماعی، خبرهایی از حوادث آینده، یا نازلکردن آرامش و اطمینان و مواردی از این قبیل باشد که موجب استحکام و اطمینان قلبی فرد میشود.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۴۱</ref> | ||
===تفاوت با وحی تبیینی=== | ===تفاوت با وحی تبیینی=== | ||
[[وحی تبیینی]] گونهای از وحی است که بر پیامبران و غیر ایشان نازل میشود و هدف آن توضیح و تبیین مفاهیمی است که در قرآن آمده است.<ref>سبحانی، «تبیین وحی»، ص۷.</ref> به گفته برخی پژوهشگران محتوای وحی تبیینی به صورت معنوی و نه لفظی و در قالب نزول دفعی به یکباره به قلب پیامبر اسلام نازل شده است ولی وحی تشریعی به صورت نزول تدریجی و در قالب الفاظ به قلب ایشان نازل شده است.<ref> زادهوش و نصیری و منصوری، «امتیاز وحی تنزیل (ما انزل) از وحی تبیینی (ما نزل)»، ص۱۴۰.</ref> جعفر سبحانی متکلم و فقیه شیعه مخاطب وحی تبیینی را غیر پیامبران دانسته و آن را بر پدیده [[تحدیث]] یعنی سخنگفتن فرشتگان با انسانها تطبیق کرده است.<ref>سبحانی، «تبیین وحی»، ص۷.</ref> [[عبدالکریم بهجتپور|بهجتپور]] پژوهشگر علوم قرآنی معتقد است وحی تبیینی نه به یکباره، بلکه هر بار پس از وحی تنزیلی بر پیامبر نازل میشده است.<ref>بهجتپور، [https://www.mehrnews.com/news/3750847/ «تفاوت وحی قرآنی و وحی تبیینی»]، خبرگزاری مهر.</ref> به باور او وحی تبیینی فقط بر پیامبر نازل شده ولی او همه آن را در اختیار [[امامان شیعه|امامان]] پس از خود قرار داده است.<ref>بهجتپور، [https://www.mehrnews.com/news/3750847/ «تفاوت وحی قرآنی و وحی تبیینی»]، خبرگزاری مهر.</ref> | [[وحی تبیینی]] گونهای از وحی است که بر پیامبران و غیر ایشان نازل میشود و هدف آن توضیح و تبیین مفاهیمی است که در قرآن آمده است.<ref>سبحانی، «تبیین وحی»، ص۷.</ref> به گفته برخی پژوهشگران محتوای وحی تبیینی به صورت معنوی و نه لفظی و در قالب نزول دفعی به یکباره به قلب پیامبر اسلام نازل شده است ولی وحی تشریعی به صورت نزول تدریجی و در قالب الفاظ به قلب ایشان نازل شده است.<ref> زادهوش و نصیری و منصوری، «امتیاز وحی تنزیل (ما انزل) از وحی تبیینی (ما نزل)»، ص۱۴۰.</ref> [[جعفر سبحانی]] متکلم و فقیه شیعه مخاطب وحی تبیینی را غیر پیامبران دانسته و آن را بر پدیده [[تحدیث]] یعنی سخنگفتن فرشتگان با انسانها تطبیق کرده است.<ref>سبحانی، «تبیین وحی»، ص۷.</ref> [[عبدالکریم بهجتپور|بهجتپور]] پژوهشگر علوم قرآنی معتقد است وحی تبیینی نه به یکباره، بلکه هر بار پس از وحی تنزیلی بر پیامبر نازل میشده است.<ref>بهجتپور، [https://www.mehrnews.com/news/3750847/ «تفاوت وحی قرآنی و وحی تبیینی»]، خبرگزاری مهر.</ref> به باور او وحی تبیینی فقط بر پیامبر نازل شده ولی او همه آن را در اختیار [[امامان شیعه|امامان]] پس از خود قرار داده است.<ref>بهجتپور، [https://www.mehrnews.com/news/3750847/ «تفاوت وحی قرآنی و وحی تبیینی»]، خبرگزاری مهر.</ref> | ||
===حالات پیامبر(ص) هنگام نزول وحی=== | ===حالات پیامبر(ص) هنگام نزول وحی=== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
=== وحی مستقیم === | === وحی مستقیم === | ||
در این آیه کلمه «وحی» در معنای سخنگفتن بیواسطه و به عنوان یک روش سخن گفتن در کنار دو گونه دیگر بهکار رفته است.<ref>خلعتبری، «وحی و کاربردهای قرآنی آن»، ص۱۳۸.</ref> طباطبائی مفسر و فیلسوف شیعه از این تعبیر نتیجه | در این آیه کلمه «وحی» در معنای سخنگفتن بیواسطه و به عنوان یک روش سخن گفتن در کنار دو گونه دیگر بهکار رفته است.<ref>خلعتبری، «وحی و کاربردهای قرآنی آن»، ص۱۳۸.</ref> طباطبائی مفسر و فیلسوف شیعه از این تعبیر نتیجه میگیرد که جایی که قرآن به پیامبر وحی شده است روش آن همین گونه نخست و القاء به قلب پیامبر است<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۷.</ref> به باور طباطبائی دو روش دیگر را نمیتوان وحی نامید.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۷.</ref> | ||
=== وحی از طریق فرشته === | === وحی از طریق فرشته === | ||
مطهری الاهیدان شیعه تصریح میکند که اکثر موارد وحی به پیامبر اسلام از طریق فرشته بوده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۴۲.</ref> بنابر گزارش [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]، استادش علامه طباطبائی با تکیه بر آیات ۱۱ تا ۱۶ [[سوره عبس]] معتقد بوده است: برخی آيات قرآن مستقيماً از جانب خداوند به رسول اکرم(ص) وحی میشده است؛ و پارهای توسط [[روح القدس| روح]] که از فرشتگان عظيمتر است؛ و برخی بهواسطه جبرائیل؛ و بخشی دیگر از آیات هم توسط فرشتگان وحی که تحت مأموريت [[جبرئیل]] هستند وحی میشده است.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۹.</ref> | [[مرتضی مطهری]] الاهیدان شیعه تصریح میکند که اکثر موارد وحی به پیامبر اسلام از طریق فرشته بوده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۳۴۲.</ref> بنابر گزارش [[سید محمدحسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]، استادش علامه طباطبائی با تکیه بر آیات ۱۱ تا ۱۶ [[سوره عبس]] معتقد بوده است: برخی آيات قرآن مستقيماً از جانب خداوند به رسول اکرم(ص) وحی میشده است؛ و پارهای توسط [[روح القدس| روح]] که از فرشتگان عظيمتر است؛ و برخی بهواسطه جبرائیل؛ و بخشی دیگر از آیات هم توسط فرشتگان وحی که تحت مأموريت [[جبرئیل]] هستند وحی میشده است.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۹.</ref> | ||
ولی طهرانی خود چنین تحلیل میکند که جبرئيل [[فرشته|ملک]] مقرب خدا و أعظم از جمیع ملائکه است که علم حضرت حق در او تجلی میکند؛ و از او در طریقه وحی به فرشتگان پائينتر و کوچکتر، که تعدادشان بسيار است، تجلی و ظهور میکند؛ و از آنها به پيامبر اکرم(ص) ظهور و تجلی مینمایند. همیشه و پیوسته وحی از خداوند به توسط جبرائیل، به توسط سَفَرَةٍ کِرَامٍ بَرَرَة ( فرستادگانی گرامی و نيكوسيرت) بوده و همهاش وحی خداست؛ ولی گاه پیامبر آنچنان غرق أنوار ذات أحديت بود که به هیچ وجه جبرائيل و دیگر فرشتگان وحی را نمیدید.<ref>حسینی طهرانی، نور ملکوت قرآن، ۱۴۲۷ق، ص۲۶۸.</ref> | ولی طهرانی خود چنین تحلیل میکند که جبرئيل [[فرشته|ملک]] مقرب خدا و أعظم از جمیع ملائکه است که علم حضرت حق در او تجلی میکند؛ و از او در طریقه وحی به فرشتگان پائينتر و کوچکتر، که تعدادشان بسيار است، تجلی و ظهور میکند؛ و از آنها به پيامبر اکرم(ص) ظهور و تجلی مینمایند. همیشه و پیوسته وحی از خداوند به توسط جبرائیل، به توسط سَفَرَةٍ کِرَامٍ بَرَرَة ( فرستادگانی گرامی و نيكوسيرت) بوده و همهاش وحی خداست؛ ولی گاه پیامبر آنچنان غرق أنوار ذات أحديت بود که به هیچ وجه جبرائيل و دیگر فرشتگان وحی را نمیدید.<ref>حسینی طهرانی، نور ملکوت قرآن، ۱۴۲۷ق، ص۲۶۸.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==چیستی حقیقت وحی تشریعی== | ==چیستی حقیقت وحی تشریعی== | ||
حقیقت و چیستی وحی در نگاه | حقیقت و چیستی وحی در نگاه [[متکلم|متکلمان]]، فلاسفه و عالمان عرفان نظری پاسخهای متفاوتی یافته است.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۵.</ref> | ||
===تحلیل فلسفی از وحی تشریعی=== | ===تحلیل فلسفی از وحی تشریعی=== | ||
تبیین حقیقت وحی از نظر فیلسوفان وابسته به [[هستیشناسی|فهم نظام هستی]] و سلسله مراتب آن است.<ref>درگاهزاده، «تبیین فلسفی وحی از نگاه ابنسینا»، ص۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فلاسفه مکتب مشاء]] مثل [[فارابی]] و [[ابن سینا|ابنسینا]] وحی را اتصال قوی و رابطه فوقالعاده نفس پیامبر با [[عقل فعال]] یا عقل دهم میدانند.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۹.</ref> با این تفاوت که ابنسینا وحی را از سنخ القاء از سوی عقل فعال میداند ولی فارابی قائل به نوعی اتحاد بین پذیرنده وحی با عقل فعال میشود.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸.</ref> چنانکه ملاصدرا نیز نظریه اتحاد را پذیرفته است.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۳.</ref> | تبیین حقیقت وحی از نظر فیلسوفان وابسته به [[هستیشناسی|فهم نظام هستی]] و سلسله مراتب آن است.<ref>درگاهزاده، «تبیین فلسفی وحی از نگاه ابنسینا»، ص۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فلاسفه مکتب مشاء]] مثل [[فارابی]] و [[ابن سینا|ابنسینا]] وحی را اتصال قوی و رابطه فوقالعاده نفس پیامبر با [[عقل فعال]] یا عقل دهم میدانند.<ref>باقری اصل، نقد و بررسی نظریههای وحی، ۱۳۸۴ش، ص۱۱۹.</ref> با این تفاوت که ابنسینا وحی را از سنخ القاء از سوی عقل فعال میداند ولی فارابی قائل به نوعی اتحاد بین پذیرنده وحی با عقل فعال میشود.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸.</ref> چنانکه [[ملاصدرا]] نیز نظریه اتحاد را پذیرفته است.<ref>دانش، بررسی تطبیقی حقیقت وحی، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۳.</ref> | ||
===تحلیل کلامی از وحی تشریعی=== | ===تحلیل کلامی از وحی تشریعی=== | ||
از نگاه متکلمان مسلمان بحث وحی ذیل بحث [[کلام الهی]] قرار میگیرد<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref> و معتقدند خداوند قادر مطلق است و میتواند صداها و حروف را در اشیاء ایجاد کند و این صداها را به گوش مخاطبان برساند.<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref> گروهی دیگر از متکلمان شیعه تلاش برای تحلیل سرشت و حقیقت وحی را تلاشی بیهوده میدانند<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۲.</ref> و آن را نوعی ادراک و شعور مرموز دانستهاند که ناشی از قوهای در درون پیامبر است و دیگران از چنین قوهای بیبهرهاند.<ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> دریافت معانی از طریق این قوای ادرکی صورت میگیرد و این قوا مستقل از قوای ادراکی همگانی مثل حواس ظاهری و عقل و شهود است.<ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> [[شیخ مفید]]، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] و [[مرتضی مطهری]]، <ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> جعفر سبحانی، ناصر مکارم | از نگاه متکلمان مسلمان بحث وحی ذیل بحث [[کلام الهی]] قرار میگیرد<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref> و معتقدند خداوند قادر مطلق است و میتواند صداها و حروف را در اشیاء ایجاد کند و این صداها را به گوش مخاطبان برساند.<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۰.</ref> گروهی دیگر از متکلمان شیعه تلاش برای تحلیل سرشت و حقیقت وحی را تلاشی بیهوده میدانند<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۲.</ref> و آن را نوعی ادراک و شعور مرموز دانستهاند که ناشی از قوهای در درون پیامبر است و دیگران از چنین قوهای بیبهرهاند.<ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> دریافت معانی از طریق این قوای ادرکی صورت میگیرد و این قوا مستقل از قوای ادراکی همگانی مثل حواس ظاهری و عقل و شهود است.<ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> [[شیخ مفید]]، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] و [[مرتضی مطهری]]، <ref>باقری اصل، «تبیین وحی از دیدگاه متکلمان مسلمان»، ص۵۲.</ref> جعفر سبحانی، [[ناصر مکارم شیرازی]]، [[محمد محمدی ریشهری|ریشهری]] و [[محمدباقر سعیدی روشن|سعیدی روشن]]<ref>یعقوبیان، حقیقت وحی، ۱۳۹۸ش، ص۴۴.</ref> از باورمندان این نظریه شمرده شدهاند. | ||
===تحلیل عرفان نظری از وحی تشریعی=== | ===تحلیل عرفان نظری از وحی تشریعی=== | ||
در عرفان نظری وحی نوعی [[کشف و شهود]] است<ref>معموری، «دیدگاههای گوناگون در تفسیر و تحلیل وحی»، ص۱۴.</ref> که پیامبر با تهذیب و تزکیه و تعالی روح خود به آن میرسد.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> در این دیدگاه فرشته وحی در واقع واسطه بین باطن وجود پیامبر و ظاهر اوست و علوم الهی را از باطن او به وجود طبیعی او <ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> و به تعبیری دیگر از عالم مثال منفصل به عالم خیال متصل<ref>آقایی،اترک و جاهد، «بررسی نقش جبرئیل در نزول لفظی وحی از منظر عرفان اسلامی»، ص۵۰.</ref> میرساند. این نظریه به طباطبائی و شاگردش جوادی آملی<ref>جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۹۴.</ref> نیز نسبت داده شده است.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> عمق و محتوای وحی در نگاه عرفانی بستگی به مقام معنوی و کشف و شهودی شخص پیامبر دارد و هر چه شخص کاملتر باشد وحی به او نیز کاملتر خواهد بود.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> در این نگاه شخصِ پذیرندهی وحی موضوعیت دارد و هر شخصی نمیتواند چنین جایگاهی داشته باشد.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> چنانکه امام خمینی اشاره میکند که قلب پیامبر است که جبرئیل را نازل میکند.<ref>خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۶۴؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱۹، ص۴۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> | در [[عرفان نظری]] وحی نوعی [[کشف و شهود]] است<ref>معموری، «دیدگاههای گوناگون در تفسیر و تحلیل وحی»، ص۱۴.</ref> که پیامبر با تهذیب و تزکیه و تعالی روح خود به آن میرسد.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> در این دیدگاه فرشته وحی در واقع واسطه بین باطن وجود پیامبر و ظاهر اوست و علوم الهی را از باطن او به وجود طبیعی او <ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> و به تعبیری دیگر از عالم مثال منفصل به عالم خیال متصل<ref>آقایی،اترک و جاهد، «بررسی نقش جبرئیل در نزول لفظی وحی از منظر عرفان اسلامی»، ص۵۰.</ref> میرساند. این نظریه به طباطبائی و شاگردش [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]<ref>جوادی آملی، وحی و نبوت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۹۴.</ref> نیز نسبت داده شده است.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> عمق و محتوای وحی در نگاه عرفانی بستگی به مقام معنوی و کشف و شهودی شخص پیامبر دارد و هر چه شخص کاملتر باشد وحی به او نیز کاملتر خواهد بود.<ref>حیدری، وحی، ۱۳۹۲ش، ص۶۶.</ref> در این نگاه شخصِ پذیرندهی وحی موضوعیت دارد و هر شخصی نمیتواند چنین جایگاهی داشته باشد.<ref>خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> چنانکه [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] اشاره میکند که قلب پیامبر است که جبرئیل را نازل میکند.<ref>خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۶۴؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۱۹، ص۴۸؛ خمینی، صحیفه امام، ۱۳۷۸ش، ج۲۰، ص۵</ref> | ||
=== رؤیا و تجربهانگاری وحی تشریعی === | === رؤیا و تجربهانگاری وحی تشریعی === |