۱۶٬۶۰۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←شب عاشورا) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| نام کامل = | | نام کامل = | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = تیرۀ جمل از شاخههای [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحَج]] | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| شهر تولد = | | شهر تولد = | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| تاریخ وفات/شهادت =[[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]] | | تاریخ وفات/شهادت =[[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ق]] | ||
| شهر وفات/شهادت =[[کربلا]] | | شهر وفات/شهادت =[[کربلا]] | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''نافع بن هلال | '''نافع بن هلال جَمَلی'''، صحابی [[امام علی]] و از [[شهدای کربلا]]. او در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] شرکت داشت. نافع در [[عذیب هجانات]] به کاروان امام حسین پیوست و روز عاشورا در [[کربلا]] به شهادت رسید. او در سخنانی حمایت و وفاداری خود را نسبت به امام حسین نشان میداد. | ||
== نام و نسب == | == نام و نسب == | ||
در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در | در بعضی از منابع تاریخی و [[مقتل|مقاتل]]، نام نافع بن هلال با نام [[هلال بن نافع]] اشتباه ثبت شده است.<ref>ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.</ref> در حالیکه هلال بن نافع نیز در [[واقعه کربلا]] حضور داشته ولی جزو سپاهیان [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران آن واقعه است.<ref>الملهوف، ص۱۷۷.</ref> | ||
نافع بن هلال از تیرۀ جمل، یکی از شاخههای [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحَج]] بوده و تبار [[یمن|یَمَنی]] داشته است. در منابع تاریخی با نسبت جَمَلی، بَجَلی، مُرادی، | نافع بن هلال از تیرۀ جمل، یکی از شاخههای [[قبیله مذحج|قبیلۀ مَذحَج]] بوده و تبار [[یمن|یَمَنی]] داشته است. در منابع تاریخی با نسبت جَمَلی، بَجَلی، مُرادی، و بَجَلی مرادی از او یاد شده است.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۶.</ref> | ||
==حکومت حضرت علی == | ==حکومت حضرت علی == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
=== تجدید بیعت با امام(ع) === | === تجدید بیعت با امام(ع) === | ||
روز دوم [[محرم]]، امام حسین(ع) وارد [[کربلا]] شد. حضرت [[اهل بیت]](ع) و یارانش را جمع کرد و خطاب به آنان سپس سخنانی ایراد کرد. پس از سخنان امام(ع) اصحاب در حمایت از آن حضرت(ع)، یکی پس از دیگری برخاستند و بر بیعت مجدد خود با ایشان پای فشردند. نافع، پس از [[زهیر بن قین|زُهِیر بن قِین]] سخنانی در حمایت از امام ایراد کرد.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref><ref group="یادداشت">شما میدانید جدتان [[رسول خدا(ص)]] نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آن گونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد. این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت(ص) وعده یاری میدادند، و در نهان بر او نیرنگ میبستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرینتر ملاقات میکردند، ولی پشت سر از حنظل تلختر بودند، تا این که خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان [[علی(ع)]] نیز همین گونه بود. قومی برای یاری رساندن به او، گردش را گرفتند؛ [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید. امروز شما نزد ما همان گونهاید. کسانی عهد خود شکستهاند و از تحت [[بیعت]] بیرون شدهاند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمیرساند و خداوند بینیاز از آنان است. پس ما را در | روز دوم [[محرم]]، امام حسین(ع) وارد [[کربلا]] شد. حضرت [[اهل بیت]](ع) و یارانش را جمع کرد و خطاب به آنان سپس سخنانی ایراد کرد. پس از سخنان امام(ع) اصحاب در حمایت از آن حضرت(ع)، یکی پس از دیگری برخاستند و بر بیعت مجدد خود با ایشان پای فشردند. نافع، پس از [[زهیر بن قین|زُهِیر بن قِین]] سخنانی در حمایت از امام ایراد کرد.<ref>ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref><ref group="یادداشت">شما میدانید جدتان [[رسول خدا(ص)]] نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آن گونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد. این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت(ص) وعده یاری میدادند، و در نهان بر او نیرنگ میبستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرینتر ملاقات میکردند، ولی پشت سر از حنظل تلختر بودند، تا این که خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان [[علی(ع)]] نیز همین گونه بود. قومی برای یاری رساندن به او، گردش را گرفتند؛ [[ناکثین]] و [[قاسطین]] و [[مارقین]] به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید. امروز شما نزد ما همان گونهاید. کسانی عهد خود شکستهاند و از تحت [[بیعت]] بیرون شدهاند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمیرساند و خداوند بینیاز از آنان است. پس ما را در حالیکه رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت دهید، که به خدا قسم ما از تقدیر الاهی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینشهای خود رفتار میکنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر میورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش میداریم.» ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج ۵، ص۸۳ ؛ الملهوف، ص۱۳۸.</ref> | ||
=== آوردن آب === | === آوردن آب === | ||
پس از این که به دستور [[عمر بن سعد]]، آب را بر اردوگاه [[امام حسین(ع)]] بستند، امام حسین(ع) [[حضرت ابوالفضل | پس از این که به دستور [[عمر بن سعد]]، آب را بر اردوگاه [[امام حسین(ع)]] بستند، امام حسین(ع) [[حضرت ابوالفضل]] را شبانه با سی سوار و بیست پیاده از جمله نافع بن هلال، به سوی [[فرات]] برای آوردن آب فرستاد. نافع در جلوی آنان در حرکت بود تا به شریعه فرات رسیدند. آنان مقداری آب به خیمهها رساندند.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، صص ۴۱۲ - ۴۱۳؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.مقتل الحسین، خوارزمی ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷.</ref> | ||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض= ۱۰۰ | |عرض= ۱۰۰ | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
| '''نافع''': از پسر عموهای تو؛ آمدهایم از این آب که ما را از آن منع کردهاید، بنوشیم. | | '''نافع''': از پسر عموهای تو؛ آمدهایم از این آب که ما را از آن منع کردهاید، بنوشیم. | ||
|گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین(ع) از این آب مبر | |گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین(ع) از این آب مبر | ||
|نه به خدا سوگند، قطرهای از آن آب نمینوشم، در | |نه به خدا سوگند، قطرهای از آن آب نمینوشم، در حالیکه حسین(ع) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنهاند. | ||
|آدرس=<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، صص ۴۱۲ - ۴۱۳؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.مقتل الحسین، خوارزمی ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷</ref>}} | |آدرس=<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۵، صص ۴۱۲ - ۴۱۳؛ ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.مقتل الحسین، خوارزمی ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷</ref>}} | ||
{{-}} | {{-}} | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
=== شهادت === | === شهادت === | ||
لشکر | لشکر عمر بن سعد در حمله دسته جمعی او را محاصره کرده و هدف تیر و سنگ قرار دادند و بازوان او را شکسته و او را به اسارت گرفتند. شمر و گروهی از یارانش، او را نزد عمر بن سعد آوردند. عمر بن سعد به او گفت: «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟» | ||
عمر بن سعد به او گفت: «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟» | |||
نافع در حالیکه خون بر محاسنش جاری بود گفت: «پروردگار من از قصد من آگاه است.» «به خدا سوگند، من دوازده نفر از شما را کشتم و خودم را ملامت نمیکنم، اگر بازوان من سالم بود نمیتوانستید مرا اسیر کنید.» | نافع در حالیکه خون بر محاسنش جاری بود گفت: «پروردگار من از قصد من آگاه است.» «به خدا سوگند، من دوازده نفر از شما را کشتم و خودم را ملامت نمیکنم، اگر بازوان من سالم بود نمیتوانستید مرا اسیر کنید.» | ||
عمر بن سعد به [[شمر]] دستور داد تا او را بکشد! نافع به شمر گفت: «به خدا | عمر بن سعد به [[شمر]] دستور داد تا او را بکشد! نافع به شمر گفت: «به خدا قسم ای شمر! اگر تو از مسلمین باشی بر تو سخت خواهد بود که [[خدا]] را ملاقات کنی، در حالیکه خونهای ما را برگردن داشته باشی. خدا را سپاس میگویم که مرگ ما را به دست بدترین خلقش، قرار داد!» سپس به دست شمر به شهادت.<ref>ناسخ التواریخ ج۲، ص۲۷۷-۲۷۹. البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۷ و الطبری، تاریخ، ص۴۴۱ - ۴۴۲ و ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص۷۱ - ۷۲.</ref> | ||
نام نافع بن هلال در [[زیارت رجبیه امام حسین(ع)]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] آمده است. | نام نافع بن هلال در [[زیارت رجبیه امام حسین(ع)]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] آمده است. | ||
== رجزخوانی | == رجزخوانی== | ||
گفته شده است که نافع در روز عاشورا، نامش را بر روی تیرهای خود نوشته بود، آنها را مسموم میکرد و به سوی دشمن پرتاب میکرد. و در حین پرتاب تیرها این رجز را میخواند: | گفته شده است که نافع در روز عاشورا، نامش را بر روی تیرهای خود نوشته بود، آنها را مسموم میکرد و به سوی دشمن پرتاب میکرد. و در حین پرتاب تیرها این رجز را میخواند: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۶: | ||
*ابن نما حلی، مثیر الاحزان و منیر سبل الاشجان، المطبعة الحیدریه، نجف، ۱۳۶۹ق | *ابن نما حلی، مثیر الاحزان و منیر سبل الاشجان، المطبعة الحیدریه، نجف، ۱۳۶۹ق | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{یاران امام علی}} | {{یاران امام علی}} | ||
{{یاران امام حسین}} | {{یاران امام حسین}} | ||
ویرایش