پرش به محتوا

صفات ذاتی خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
در تقسیم صفات الهی به «صفات ذات» و «صفات فعل» دو اصطلاح وجود دارد:
در تقسیم صفات الهی به «صفات ذات» و «صفات فعل» دو اصطلاح وجود دارد:


الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از ذات و وصف كردن ذات به آن صفت، تصور ذات كافی باشد و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند، مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن. صفات ذاتى عین ذات و همچون ذات، قدیم و نامحدودند.
الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از [[ذات]] و وصف كردن ذات به آن صفت، تصور ذات كافی باشد و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند، مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن. صفات ذاتى عین ذات و همچون ذات، قدیم و نامحدودند.


ب: هر صفتی كه بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت فعل است، و هر صفتی را كه نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‎اند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمی‎شود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته می‎شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نكرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.
ب: هر صفتی كه بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت فعل است، و هر صفتی را كه نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف كرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‎اند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمی‎شود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته می‎شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نكرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.


از دو اصطلاح یاد شده اصطلاح نخست در كتب فلسفه و كلام رایج‌تر است. محدث [[كلینی]] در كتاب [[اصول كافی]] اصطلاح دوم را برگزیده است،<ref> محدث كلینی، اصول كافی، ج 1، باب اراده، ص 86.</ref>  و بر این اساس روایاتی که «اراده» را از صفات فعل دانسته‎اند تعیین كرده است. سید شریف گرگانی نیز در كتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. <ref> سید شریف گرگانی، التعریفات، ص 95.</ref>
از دو اصطلاح یاد شده اصطلاح نخست در كتب [[فلسفه]] و [[كلام]] رایج‌تر است. محدث [[كلینی]] در كتاب [[اصول كافی]] اصطلاح دوم را برگزیده است،<ref> محدث كلینی، اصول كافی، ج 1، باب اراده، ص 86.</ref>  و بر این اساس روایاتی که «اراده» را از صفات فعل دانسته‎اند تعیین كرده است. سید شریف گرگانی نیز در كتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. <ref> سید شریف گرگانی، التعریفات، ص 95.</ref>
 
 


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس