confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۴
ویرایش
جز (←جستارهای وابسته) |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = بخشی از نامه تسلیت امام|: «پدر تو به سعادت و نیکبختی زندگی کرد و وفات نمود در حالتی که محمود و پسندیده بود. خدا او را رحمت کند و او را به اولیا و سادات و موالیان او ... ملحق نماید. خداوند روی او را تر و تازه نماید و لغزشهای او را ببخشد و جزا و اجر تو را زیاد کند و صبر نیکو در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبتزده شدی و ما نیز مصیبتزده شدیم، و مفارقت پدرت، تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید، در منقلب و مثوای او که آرامگاه او است.»|تاریخ بایگانی|| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = بخشی از نامه تسلیت امام|: «پدر تو به سعادت و نیکبختی زندگی کرد و وفات نمود در حالتی که محمود و پسندیده بود. خدا او را رحمت کند و او را به اولیا و سادات و موالیان او ... ملحق نماید. خداوند روی او را تر و تازه نماید و لغزشهای او را ببخشد و جزا و اجر تو را زیاد کند و صبر نیکو در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبتزده شدی و ما نیز مصیبتزده شدیم، و مفارقت پدرت، تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید، در منقلب و مثوای او که آرامگاه او است.»|تاریخ بایگانی|| منبع =| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
عثمان بن سعید، به علت سختگیریهای مأموران دولتی در [[سامرا]] و وجود دشمنان فراوان، به دستور حضرت مهدی به بغداد رفت. به گفته جاسم حسین در کتاب [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم]]، با آنکه سامرا پایتخت بود، اما به دلیل وجود لشکریان سلسله عباسی که همواره مخالف [[ائمه(ع)|ائمه]] بودند و او میخواست [[سازمان وکالت]] را به دور از چشم آنان رهبری کند، از این رو به [[بغداد]] رفت و محله شیعهنشین کرخ را محل سازماندهی [[امامیه]] قرار داد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.</ref> | عثمان بن سعید، به علت سختگیریهای مأموران دولتی در [[سامرا]] و وجود دشمنان فراوان، به دستور حضرت مهدی به بغداد رفت. به گفته جاسم حسین در کتاب [[تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم]]، با آنکه سامرا پایتخت بود، اما به دلیل وجود لشکریان سلسله عباسی که همواره مخالف [[ائمه(ع)|ائمه]] بودند و او میخواست [[سازمان وکالت]] را به دور از چشم آنان رهبری کند، از این رو به [[بغداد]] رفت و محله شیعهنشین [[کرخ]] را محل سازماندهی [[امامیه]] قرار داد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۴۹.</ref> | ||
عثمان در مدت نیابت، رهبری وکلای نواحی مختلف را بر عهده داشت و امانات، [[وجوهات]] و هدایای مردم را میگرفت و برای امام میفرستاد. او همچنین نامههای شیعیان به امام، دستنوشتهها و [[توقیعات حضرت مهدی]] در پاسخ به شیعیان را به صاحبان اصلی میرساند.<ref>رهتوشه عتبات عالیات، ص۳۶۴.</ref> | عثمان در مدت نیابت، رهبری وکلای نواحی مختلف را بر عهده داشت و امانات، [[وجوهات]] و هدایای مردم را میگرفت و برای امام میفرستاد. او همچنین نامههای شیعیان به امام، دستنوشتهها و [[توقیعات حضرت مهدی]] در پاسخ به شیعیان را به صاحبان اصلی میرساند.<ref>رهتوشه عتبات عالیات، ص۳۶۴.</ref> |