پرش به محتوا

حوقله: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۴۶۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ مارس ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Dayyani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
[[پرونده:Hoghalah7.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:Hoghalah7.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:Hoghalah.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:Hoghalah.jpg|بندانگشتی]]
'''حَوْقَلَه''' یا '''حَوْلَقَه'''، به معنای «لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه» گفتن است.این عبارت در [[قرآن]] نیامده، اما عبارت {{حدیث|لا قُوَّة إِلّا باللّه}} یک بار در [[آیه]] ۳۹ [[سوره کهف]] به کار رفته است.
'''حَوْقَلَه''' یا '''حَوْلَقَه'''، مصدر جعلی(ساختگی) عربی و به معنای «لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه» گفتن است. این عبارت در [[قرآن]] نیامده، اما عبارت {{حدیث|لا قُوَّة إِلّا باللّه}} یک بار در [[آیه]] ۳۹ [[سوره کهف]] به کار رفته است.


ترجمه روان این [[ذکر]] چنین است: "هر دگرگونی و نیرویی، تنها به دست خدا است." از این رو انسان، با گفتن این ذکر، خود و امور زندگانی اش را به خدا می‌سپارد.
ترجمه روان این [[ذکر]] چنین است: "هر دگرگونی و نیرویی، تنها به دست خدا است." از این رو انسان، با گفتن این ذکر، خود و امور زندگانی‌اش را به خدا می‌سپارد.


[[امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می‌کرد.
[[امام حسین(ع)]] در روز [[عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می‌کرد.


حوقله از ذکرهای مهم و بافضیلت [[مسلمانان]] به شمار می‌رود و در روایات [[شیعه]]، آثار فراوانی برای آن ذکر شده است. این ذکر برای رفع وسوسه، فقر، بیماری و حزن توصیه شده است.
حوقله از ذکرهای مهم و بافضیلت [[مسلمانان]] به شمار می‌رود و در روایات [[شیعه]]، آثار فراوانی برای آن ذکر شده است. این ذکر برای رفع وسوسه، فقر، بیماری و حزن توصیه شده است.


حوقله در نظم و نثر فارسی، برای راندن [[شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی به کار رفته است.
حوقله در نظم و نثر فارسی، برای راندن [[شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی به کار رفته است.


==لغت شناسی==
حَوْلَقَه و حَوْقَلَه، هر دو، مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت «لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه» هستند<ref>محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.</ref> مانند بِسمِلَه که از «بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم» ساخته شده است.
در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آن‌ها را باهم ترکیب کرده عبارت جدیدی پدید می‌آورند، حوقله و حولقه نیز از این جمله‌اند.<ref>ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴</ref>


==روایات==
برخی در تفاوت حول و قُوّه گفته‌اند: حول، توان تصرّف و تغییر است در حالی که قوّه، منشأ افعال است.<ref>معجم الفروق اللغویة: ص ۲۰۴</ref>


===معنی===
==معنای این ذکر در روایات==
در احادیث، ذکر «لا حَولَ ولا قُوّةَ إلّا بِاللّه»، به سه گونه تفسیر شده است:


[[علی (ع)]]، درباره معنای این عبارت، گفته‌اند: ما چیزی از خود نداریم، جز قدرت و [[اختیار|اختیاری]] که خدا به ما ارزانی داشته (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون قدرت به ما دهد، مکلف می‌شویم و اگر قدرت را از ما بگیرد [[تکلیف]] را برمیدارد.<ref>نهج البلاغة، حکمت ۴۰۴</ref>
===تفسیر اوّل: انجام عبادات و ترک محرمات تنها با یاری خداست===
در حدیثی از رسول اکرم(ص) آمده است: لا حَولَ عَن مَعصِیةِ اللّه ِ إلّا بِقُوَّةِ اللّه ِ، ولا قُوَّةَ عَلی طاعَةِ اللّه ِ إلّا بِعَونِ اللّه ِ.<ref>مرآة العقول، ج۱۲، ص۲۱۳</ref> هیچ بازدارنده‌ای از معصیت خدا نیست مگر به نیروی خدا، و هیچ توانی بر طاعت خدا نیست مگر به کمک خدا.


احادیث دیگر، این ذکر را این گونه معنا کرده‌اند؛ ما هیچ نیرویی برای ترک [[معصیت]] یا انجام [[طاعت]]، جز با کمک خدا نداریم<ref>رک. به ابن بابویه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱</ref>بنابراین، هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به خدا سپرده است.<ref>همو، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۲۹۹</ref>
مطابق این روایت، مبدأ توان و قدرت انسان، خداست و او بدون کمک خداوند، نه می‌تواند از معصیت پروردگار، خودداری کند و نه می‌تواند اوامر او را اطاعت نماید.  


===فضیلت===
===تفسیر دوم، سلب مالکیت عرْضی از انسان===
مطابق این تفسیر مالکیت انسان، در طول مالکیت خداوند متعال است، نه در عرض او، و در مالکیت طولی نیز خدا به مالکیت، سزاوارتر است تا انسان؛ زیرا مالکیت انسان، در ابتدا و ادامه‌اش وابسته به خواست و اراده الهی است. از امام علی(ع) در تبیین معنای «حوقله» روایت شده است که: إنّا لا نَملِکُ مَعَ اللّه ِ شَیئا، ولا نَملِکُ إلّا ما مَلَّکَنا، فَمَتی مَلَّکَنا ما هُوَ أملَکُ بِهِ مِنّا کَلَّفَنا، ومَتی أخَذَهُ مِنّا وَضَعَ تَکلیفَهُ عَنّا.<ref>مرآة العقول، ج۱۲، ص۲۱۳</ref> ما در کنار خدا مالک چیزی نیستیم، و تنها مالک آن چیزی هستیم که او به مالکیت ما درآورده است. پس تا آن گاه که او چیزی را که به مالکیت آن اولی از ماست در اختیار ما نهاده است، ما را مکلّف نموده و آن گاه که آن را از ما بگیرد، تکلیف خود را نیز از عهده ما برمی‌دارد.


احادیث بسیاری در فضیلت این ذکر نقل شده است و [[مسلمان|مسلمانان]] به بسیار گفتن آن توصیه شده‌اند.<ref>رک. برقی، ج ۱، ص۹، ۱۱؛ متقی، ج ۱، ص۴۵۳ـ۴۵۹</ref>
===تفسیر سوم، تفویض امور به خدا===
تفسیر سوم، تفسیر به لازم است، بدین معنا که وقتی انسان باور کند که توان و مالکیت او در طول قدرت و مالکیت خداست و بدون اراده تکوینی خداوند متعال، هیچ کاری از هیچ کس ساخته نیست و او تواناترین و بهترین کارگزار است، همه کارهای خود را به او واگذار می‌نماید. پیامبر(ص) فرمود: إذا قالَ العَبدُ: «لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ» فَقَد فَوَّضَ أمرَهُ إلَی اللّه ِ، وحَقٌّ عَلَی اللّه ِ أن یکفِیهُ.<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۸۹</ref> هر گاه بنده بگوید: «هیچ نیرو و توانی نیست مگر به مدد خداوند»، در واقع، کار خود را به خدا واگذاشته است و بر خداست که برایش کارسازی کند.


این ذکر از مصادیق [[باقیات صالحات|باقیات صالحات]] دانسته شده است<ref> سیوطی، الدرّالمنثور، ج ۵، ص۳۴۸ـ۳۵۱</ref> بنابر حدیثی از [[محمد(ص)|پیامبر اکرم (ص)]] این جمله گنجی از گنجهای [[بهشت]] است<ref>ابن حنبل، ج ۲، ص۳۳۳؛ بخاری، ج ۵، ص۷۵</ref>و نیز از ذکرهایی است که [[موسی کلیم الله|موسای نبی]]، هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، ج ۶، ص۲۷۰</ref> همچنین [[امام حسین(ع)|امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر لب داشت.<ref>رک. ابن شهرآشوب، ج ۳، ص۲۵۸؛ ابن طاووس، ص۷۰</ref>
===حقیقت توحید افعالی===
به سخن دیگر، کسی حقیقتا شایستگی گفتن «لا حول و لا قوّة إلّا باللّه» را دارد که به مرتبه [[توحید افعالی]] رسیده باشد؛ زیرا تا به این پایه از [[توحید]] نرسد، نمی‌تواند به طور مطلق، توان را از خود، سلب و به خداوند متعال منسوب نماید. [[علی(ع)]]، در پاسخ پرسشی از معنای این عبارت، فرمود: «ما در برابر خدا از خود اختیاری نداریم و جز قدرتی که او به ما ارزانی کند قدرتی نداریم (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون ما را مالک آن قدرت که خود بدان سزاوارتر است گرداند، مکلف می‌شویم و اگر آن قدرت را از ما بگیرد تکلیف را از ما برمی‌دارد».<ref>نهج البلاغة، حکمت ۴۰۴</ref>


===آثار===
احادیث دیگر، این ذکر را این گونه معنا کرده‌اند؛ ما هیچ نیرویی برای ترک [[معصیت]] یا انجام [[طاعت]]، جز با کمک خدا نداریم<ref>رک. به ابن بابویه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱</ref>بنابراین، هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به [[خدا]] سپرده است.<ref>همو، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۲۹۹</ref>


در احادیث [[محمد(ص)|پیامبر]](ص) و [[امامان]](ع)، گفتن این ذکر برای رفع وسوسه و حزن<ref>رک. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع) ، ص۳۸۵</ref> و برطرف شدن بیماری و فقر<ref>کلینی، ج ۲، ص۵۵۱، ج ۸، ص۹۳</ref> سفارش شده.
==فضیلت==
احادیث بسیاری در فضیلت این ذکر نقل شده است و [[مسلمان|مسلمانان]] به بسیار گفتن آن توصیه شده‌اند.<ref>رک. برقی، ج ۱، ص۹، ۱۱؛ متقی، ج ۱، ص۴۵۳۴۵۹</ref>


===مواضع ذکر===
این ذکر از مصادیق [[باقیات صالحات|باقیات صالحات]] دانسته شده است.<ref> سیوطی، الدرّالمنثور، ج ۵، ص۳۴۸۳۵۱</ref> بنابر حدیثی از [[محمد(ص)|پیامبر اکرم(ص)]] این جمله گنجی از گنجهای [[بهشت]] است<ref>ابن حنبل، ج ۲، ص۳۳۳؛ بخاری، ج ۵، ص۷۵</ref>و نیز از ذکرهایی است که [[حضرت موسی|موسای نبی]]، هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.<ref>سیوطی، الدرّالمنثور، ج ۶، ص۲۷۰</ref> همچنین [[امام حسین(ع)]] در روز [[عاشورا]] پیوسته این ذکر را بر لب داشت.<ref>رک. ابن شهرآشوب، ج ۳، ص۲۵۸؛ ابن طاووس، ص۷۰</ref>


در [[روایات]] به گفتن حوقله، پس از دعا و نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز مغرب|مغرب]]،<ref>همان، ج ۲، ص۵۲۱، ۵۲۸؛ ابن‏بابویه، ۱۳۶۸ش، ص۹</ref> هنگام خروج از منزل <ref>کلینی، ج ۲، ص۵۴۲</ref> و پس از گفتن یا شنیدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده‏است.<ref>ابن‏حنبل، ج ۴، ص۹۱ـ۹۲؛ بخاری، ج ۱، ص۱۵۲؛ طوسی، ج ۱، ص۹۷</ref>
===آثار===
در [[روایات]] به گفتن حوقله، پس از دعا و نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز مغرب|مغرب]]،<ref>همان، ج ۲، ص۵۲۱، ۵۲۸؛ ابنبابویه، ۱۳۶۸ش، ص۹</ref> هنگام خروج از منزل<ref>کلینی، ج ۲، ص۵۴۲</ref> و پس از گفتن یا شنیدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده است.<ref>ابنحنبل، ج ۴، ص۹۱۹۲؛ بخاری، ج ۱، ص۱۵۲؛ طوسی، ج ۱، ص۹۷</ref>


در احادیث [[محمد(ص)|پیامبر]](ص) و [[امامان]](ع)، گفتن این ذکر برای رفع وسوسه و حزن<ref>رک. الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص۳۸۵</ref> و برطرف شدن بیماری و فقر<ref>کلینی، ج ۲، ص۵۵۱، ج ۸، ص۹۳</ref> سفارش شده است.
===دوری از چشم زخم===
در حدیثی از اهل سنت پیامبر فرمود این ذکر شخص را از چشم زخم در امان می‌دارد.


==کاربرد در فارسی==
==کاربرد در فارسی==
 
واژه حوقله در فارسی نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه، رک. وقار شیرازی، ص۱۳۷</ref> در نظم و نثر فارسی، تعابیر لاحول گویان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>برای نمونه، رک. منوچهری، ص۱۹۶، ۲۰۳؛ مولوی، ج ۱، دفتر۲، ص۲۵۸۲۶۱، بیت ۲۰۶۲۵۰؛ سعدی، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵؛ دهخدا، ذیل همین تعابیر)</ref>
واژه حوقله در فارسی نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه، رک. وقار شیرازی، ص۱۳۷</ref> در نظم و نثر فارسی، تعابیر لاحول گویان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شیطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>برای نمونه، رک. منوچهری، ص۱۹۶، ۲۰۳؛ مولوی، ج ۱، دفتر۲، ص۲۵۸ـ۲۶۱، بیت ۲۰۶ـ۲۵۰؛ سعدی، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵؛ دهخدا، ذیل همین تعابیر)</ref>


==شرح حوقله==
==شرح حوقله==
[[جلال الدین سیوطی]] در کتاب شرح الحوقلة و الحیعلة به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.<ref>رک. به حاجی خلیفه، ج ۲، ستون۱۰۴۰</ref>
[[جلال الدین سیوطی]] در کتاب شرح الحوقلة و الحیعلة به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.<ref>رک. به حاجی خلیفه، ج ۲، ستون۱۰۴۰</ref>


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
*منبع مقاله [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6653 دانشنامه جهان اسلام]
*منبع مقاله [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6653 دانشنامه جهان اسلام]
*[http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4761&urlId=2134 اندیشه قم؛ فایده و تاثیر حوقله]
*[http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=4761&urlId=2134 اندیشه قم؛ فایده و تاثیر حوقله]
خط ۵۶: خط ۶۶:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
== منابع ==
* ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم ۱۳۶۸ش.
* ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم ۱۳۶۸ش.
* ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
* ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
خط ۶۵: خط ۷۳:
* ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، بی‌تا.
* ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، بی‌تا.
* ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف ۱۹۵۶.
* ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف ۱۹۵۶.
* ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم ( ۱۴۱۷).
* ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷).
* محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
* محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
* احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
* احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
خط ۷۳: خط ۸۱:
* عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
* عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
* محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
* محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
* علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
* علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
* الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد : مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
* الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد : مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
* کلینی.
* کلینی.
* علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
* علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
* احمدبن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
* احمدبن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
* مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول‌، محمد باقر مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۴ق
* جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولدآلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
* جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولدآلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
* احمدبن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.
* احمدبن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.


[[رده:ذکرهای دینی]]
[[رده:ذکرهای دینی]]
کاربر ناشناس