confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۸۸
ویرایش
(←جایگاه) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
طبق حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، بخیل کسی است که خود از داراییاش استفاده میکند ولی به کسی عطا نمیکند. سپس میگوید که بدتر از بخیل، شخص لئیم است که نه خود استفاده میکند و نه به دیگران میبخشد.<ref>شعیری، جامع الاخبار، مطبعه حیدریه، ص۱۱۳.</ref> در ادامه این حدیث آمده است که در مقابل این دو رذیله، دو عنوان سخی و کریم قرار میگیرد. سخی کسی است که هم خود استفاده میکند و هم دیگران از او بهره میبرند و کریم به کسی گفته میشود که خود استفاده نمیکند و در مقابل به دیگران کمک میکند.<ref>شعیری، جامع الاخبار، مطبعه حیدریه، ص۱۱۳.</ref> | طبق حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، بخیل کسی است که خود از داراییاش استفاده میکند ولی به کسی عطا نمیکند. سپس میگوید که بدتر از بخیل، شخص لئیم است که نه خود استفاده میکند و نه به دیگران میبخشد.<ref>شعیری، جامع الاخبار، مطبعه حیدریه، ص۱۱۳.</ref> در ادامه این حدیث آمده است که در مقابل این دو رذیله، دو عنوان سخی و کریم قرار میگیرد. سخی کسی است که هم خود استفاده میکند و هم دیگران از او بهره میبرند و کریم به کسی گفته میشود که خود استفاده نمیکند و در مقابل به دیگران کمک میکند.<ref>شعیری، جامع الاخبار، مطبعه حیدریه، ص۱۱۳.</ref> | ||
[[امام صادق علیهالسلام|امام صادق (ع)]] در روایتی این صفت رذیله را جزء [[حدیث جنود عقل و جهل|لشکر جهل]] عنوان کرده؛ همان گونه که سخاوت جزء لشکریان عقل قرار گرفته است.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۹۷.</ref> علامه مجلسی در شرح این حدیث میگوید عقل نیرویی است که انسان را به سمت خوبیها و بندگی خدا دعوت میکند و جهل نیرویی است که انسان را به سمت بدیها دعوت میکند.<ref>علامه مجلسی، مرآه العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۶.</ref> | |||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض=33 | |عرض=33 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
|سخاوت [از لشکریان عقل است] که در مقابل آن بخل قرار دارد.{{سخ}} | |سخاوت [از لشکریان عقل است] که در مقابل آن بخل قرار دارد.{{سخ}} | ||
}} | }} | ||
اوصاف رذیله همچون بخل، جهل را در مایل ساختن انسان به بدیها توانمند می|سازند؛ همانگونه اوصاف پسندیده همچون سخاوت، عقل را در متمایل ساختن انسان به خوبیها یاری میدهند.<ref>علامه مجلسی، مرآه العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۶.</ref> | |||
در آموزههای دینی، دستوراتی در تعامل با شخص بخیل ذکر شده است. طبق این آموزهها از همنشینی با بخیل، بردن نیاز و خواسته خود نزد بخیل، مشورت کردن با او<ref>ابن بابویه، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۱۰۲.</ref> و سپردن اداره امور مردم به چنین شخصی نهی شده است.<ref>طارمی، «[https://rch.ac.ir/article/Details/6058 بخل]»، ص۴۴۱.</ref> | |||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
بخل به معنای خودداری از خرج کردن و بخشیدن<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۴۸ق، ص۶۱۰.</ref> در شرایطی است که [[عقل]] بخشیدن را پسندیده بداند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۲۹۹.</ref> بخل از رذائل اخلاقی دانسته شده که در مقابل [[سخاوت]] است.<ref>دلیری، «بیماری بخل و درمان آن در آموزههای دینی»، ص۱۳۱.</ref> برخی پژوهشگران معتقدند که بخل دو ضد دارد؛ یکی سخاوت و دیگری اسراف.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۰۰.</ref> | بخل به معنای خودداری از خرج کردن و بخشیدن<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۴۸ق، ص۶۱۰.</ref> در شرایطی است که [[عقل]] بخشیدن را پسندیده بداند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۲۹۹.</ref> بخل از رذائل اخلاقی دانسته شده که در مقابل [[سخاوت]] است.<ref>دلیری، «بیماری بخل و درمان آن در آموزههای دینی»، ص۱۳۱.</ref> برخی پژوهشگران معتقدند که بخل دو ضد دارد؛ یکی سخاوت و دیگری اسراف.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۰۰.</ref> |