کاربر ناشناس
براق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بُراق، نام مرکب [[پیامبر اسلام]] در سفر شبانه آن حضرت از [[مسجدالحرام]] به [[مسجدالاقصی]] (دورترین <ref>مسجد</ref>) است، که در [[سوره اسراء]] <ref>آیه 1</ref> به آن اشاره شده است. | |||
==در لغت== | ==در لغت== | ||
بیشتر لغت شناسان نام براق را ـ که هم به صورت مذکر و هم به صورت مؤنث به کار رفته است ـ از ریشه «بَرَق » دانسته اند که به لحاظ سرعتِ فزون از حد یا سفیدی و درخشش فوق العاده رنگ بر این حیوان نهاده شده است <ref>ابن منظور، ذیل «برق »؛ دمیری ، ج 1، ص 165؛ ابن اثیر، ج 1، ص 120؛ حلبی ، ص 368</ref>. شاهدی بر کاربرد این کلمه در ادب عرب پیش از اسلام در دست نیست، و به ظن قوی، نخستین بار از زبان حضرت محمد(ص) شنیده شده و از آن پس در ادبیات عرب و فارسی کاربرد وسیعی یافته است. نظریه بلوشه، مبنی بر اشتقاق این کلمه از کلمه «بارَگ » (به معنای اسب در فارسی میانه ) پذیرفته نشده است <ref>د.اسلام، ذیل واژه</ref> و نشانه های معرب بودن نیز در آن وجود ندارد | بیشتر لغت شناسان نام براق را ـ که هم به صورت مذکر و هم به صورت مؤنث به کار رفته است ـ از ریشه «بَرَق » دانسته اند که به لحاظ سرعتِ فزون از حد یا سفیدی و درخشش فوق العاده رنگ بر این حیوان نهاده شده است <ref>ابن منظور، ذیل «برق »؛ دمیری ، ج 1، ص 165؛ ابن اثیر، ج 1، ص 120؛ حلبی ، ص 368</ref>. شاهدی بر کاربرد این کلمه در ادب عرب پیش از [[اسلام]] در دست نیست، و به ظن قوی، نخستین بار از زبان [[حضرت محمد(ص)]] شنیده شده و از آن پس در ادبیات عرب و فارسی کاربرد وسیعی یافته است. نظریه بلوشه، مبنی بر اشتقاق این کلمه از کلمه «بارَگ » (به معنای [[اسب]] در فارسی میانه) پذیرفته نشده است <ref>د.اسلام، ذیل واژه</ref> و نشانه های معرب بودن نیز در آن وجود ندارد<ref>سیوطی، المزهر، ج 1، ص 270</ref>. | ||
براق در ادب فارسی، چه در معنای اصلی چه در معانی استعاری (اسب، مرکب تندرو، مرکبی برای سفرهای روحانی)، استعمال شایع دارد و ترکیبات کنایی براق جم، براق سلیمان (هر دو به معنای باد)، براق چهارمْ فلک (آفتاب) و براق برقْ تاز (اسب جَلد دونده) نیز از آن ساخته شده است <ref>دهخدا، ذیل «براق»</ref>. | براق در ادب فارسی، چه در معنای اصلی چه در معانی استعاری (اسب، مرکب تندرو، مرکبی برای سفرهای روحانی)، استعمال شایع دارد و ترکیبات کنایی براق جم، براق سلیمان (هر دو به معنای باد)، براق چهارمْ فلک (آفتاب) و براق برقْ تاز (اسب جَلد دونده) نیز از آن ساخته شده است <ref>دهخدا، ذیل «براق»</ref>. | ||
==راویان== | ==راویان== | ||
روایات مربوط به | روایات مربوط به «[[اسراء]]» را، که همه [[مسلمانان]] در وقوع آن اتفاق نظر دارند، بیش از سی [[صحابی]] [[پیامبر]] و شماری از راویان شیعی از [[امامان]] خود نقل کرده اند<ref>سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 152ـ179؛ مجلسی، ج 18، ص 282</ref>. در بیشتر این روایات، بُراق را مرکب پیامبر معرفی و اوصاف آن را نیز بیان کرده اند. | ||
==مرکب پیامبر در معراج== | ==مرکب پیامبر در معراج== | ||
در بیشتر روایات مربوط به سفر شبانه، حضرت رسول اکرم(ص) براق را مرکب آن حضرت از مکه تا بیت المقدس و برعکس و صعود به آسمان را از طریق | در بیشتر روایات مربوط به سفر شبانه، [[محمد(ص)|حضرت رسول اکرم(ص)]] براق را مرکب آن حضرت از [[مکه]] تا [[بیت المقدس]] و برعکس و صعود به آسمان را از طریق «[[معراج]]» (نردبان؛ تعبیر «سُلَم » نیز در روایات دیده می شود) یا بر بال [[جبرئیل]] دانسته اند. در این روایات که غالباً از خود [[پیامبر(ص)]] نقل شده، آمده است که آن حضرت در [[بیت المَقْدِس]] از براق فرود آمد، افسار آن را به حلقه ای که پیامبران افسار مرکب خود را بدان می بستند بست؛ آنگاه داخل [[مسجد الاقصی|مسجد]] شد و، پس از گزاردن نماز، گردش آسمانی را به مصاحبت [[جبرئیل]] آغاز کرد<ref>قرطبی، ج 10، ص 205ـ206؛ سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 152، 158، 167؛ حلبی، ج 1، ص 371ـ 375</ref>. براق را [[جبرئیل]] (و بنابر برخی روایات ، با مشارکت دو فرشته دیگر) در شب اسراء برای [[حضرت محمد(ص)]] آورد و مرکب پس از شناختن راکب خود (یا بعداز حصول اطمینان به آنکه در [[قیامت]] نیز مرکب پیامبر خواهد بود) سرکشی وانهاد و رام شد<ref>قرطبی، ج 10، ص 207؛ سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 179؛ مجلسی، ج 18، ص 291ـ410؛ حلبی، ج 1، ص 369</ref>. | ||
===گرایش به توجیه عرفانی=== | ===گرایش به توجیه عرفانی=== | ||
گرایش به توجیه عرفانی واژه «براق» ـ همچنانکه درباره معراج ـ و تفسیر آن به عنوان تمثیلی از مفاهیم غیرمادی، در نوشته های فلسفی و عرفانی دیده می شود [[ابن سینا، ص 103ـ104]]؛ هرچند ناقلان و شارحان احادیث (و حتی برخی از حکما) این روش را نپذیرفته اند. | گرایش به توجیه عرفانی واژه «براق» ـ همچنانکه درباره [[معراج]] ـ و [[تفسیر]] آن به عنوان تمثیلی از مفاهیم غیرمادی، در نوشته های فلسفی و عرفانی دیده می شود [[ابن سینا، ص 103ـ104]]؛ هرچند ناقلان و شارحان احادیث (و حتی برخی از حکما) این روش را نپذیرفته اند. | ||
==اوصاف== | ==اوصاف== | ||
به دلیل ناهماهنگی در برخی از اوصاف، نمی توان تصویر روشنی از این مرکب ارائه کرد. بنابراین روایات، براق از چهارپایان بهشت و بسیار تندرو است و در هر گام به اندازه میدان دید خود پیش می رود. در صعود از بلندیها دودستش کوتاهتر از دوپایش می شود و در موقع فرود، عکس آن روی می دهد تا سوار همواره در حالت افقی بماند. در بیشتر روایات آمده که براق جثّه ای کشیده و بزرگتر از درازگوش و کوچکتر از استر دارد، یال آن پرمو و رنگ پوستش سفید است و در میان حیوانات بهترین رنگ را دارد. این مرکب را اسب نیز خوانده اند <ref>قرطبی، ج 10، ص 205، 207؛ دمیری، ج 1، ص 165؛ طبری، ج 8، ص 3ـ13؛ سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 152؛ مجلسی ، ج 18، ص 291ـ410</ref>. از بعضی روایات نیز برمی آید که براق صورتی چون صورت انسان داشته و مانند انسان آنچه را می شنیده می فهمیده است | به دلیل ناهماهنگی در برخی از اوصاف، نمی توان تصویر روشنی از این مرکب ارائه کرد. بنابراین روایات، براق از چهارپایان [[بهشت]] و بسیار تندرو است و در هر گام به اندازه میدان دید خود پیش می رود. در صعود از بلندیها دودستش کوتاهتر از دوپایش می شود و در موقع فرود، عکس آن روی می دهد تا سوار همواره در حالت افقی بماند. در بیشتر روایات آمده که براق جثّه ای کشیده و بزرگتر از درازگوش و کوچکتر از [[استر]] دارد، یال آن پرمو و رنگ پوستش سفید است و در میان حیوانات بهترین رنگ را دارد. این مرکب را [[اسب]] نیز خوانده اند <ref>قرطبی، ج 10، ص 205، 207؛ دمیری، ج 1، ص 165؛ طبری، ج 8، ص 3ـ13؛ سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 152؛ مجلسی ، ج 18، ص 291ـ410</ref>. از بعضی روایات نیز برمی آید که براق صورتی چون صورت انسان داشته و مانند انسان آنچه را می شنیده می فهمیده است <ref>قرطبی، ج 10، ص 207؛ مجلسی، ج 9، ص 291، ج 18، ص 316؛ حلبی، ج 1، ص 370</ref>. | ||
==مرکب سایر پیامبران== | ==مرکب سایر پیامبران== | ||
براق را، علاوه بر سفر شبانه | براق را، علاوه بر سفر شبانه [[پیامبر]]، مرکب پیامبران دیگر نیز، خصوصاً [[حضرت ابراهیم(ع)]] در ماجرای انتقال [[هاجر]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل]] از [[فلسطین]] به [[مکه]] (و بنابر بعضی روایات، در همه سفرهای او به [[مکه]]) معرفی کرده اند <ref>دمیری، ج 1، ص 165ـ166؛ طبری، ج 8، ص 5؛ سیوطی، الخصائص، ج 1، ص 167؛ مجلسی، ج 12، ص 97؛ حلبی، ج 1، ص 370</ref> عجّاج، شاعر عهد [[اموی]]، نیز در یکی از رجزهای خود به براق لگام شده [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]] اشاره کرده است<ref>ص 295</ref>. | ||
==مرکب پیامبر در روز قیامت== | ==مرکب پیامبر در روز قیامت== | ||
براساس چندین روایت از | براساس چندین روایت از [[پیامبراکرم]]، براق در روز [[قیامت]] مرکب آن حضرت خواهد بود <ref>مجلسی، ج 7، ص 230ـ237</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* ابن سینا، معراج نامه ابوعلی سینا، چاپ نجیب مایل هروی، مشهد 1364 ش. | * ابن سینا، معراج نامه ابوعلی سینا، چاپ نجیب مایل هروی، مشهد 1364 ش. | ||
* ابن کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، بیروت، بی تا. | * ابن کثیر، السیرة النبویة، چاپ مصطفی عبدالواحد، بیروت، بی تا. | ||
* ابن منظور، لسان العرب ، بیروت ( تاریخ مقدمه 1300 ). | * ابن منظور، لسان العرب ، بیروت ( تاریخ مقدمه 1300). | ||
* علی بن ابراهیم حلبی، السیرة الحلبیّه، بیروت، بی تا. | * علی بن ابراهیم حلبی، السیرة الحلبیّه، بیروت، بی تا. | ||
* محمدبن موسی دمیری ، حیاة الحیوان الکبری ، چاپ افست قم 1364 ش. | * محمدبن موسی دمیری ، حیاة الحیوان الکبری ، چاپ افست قم 1364 ش. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
* عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الخصائص الکبری، بیروت، بی تا. | * عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الخصائص الکبری، بیروت، بی تا. | ||
* عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، چاپ محمد چادمولی، علی محمد بجاوی ، و محمد ابوالفضل ابراهیم ، قاهره بی تا. | * عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، چاپ محمد چادمولی، علی محمد بجاوی ، و محمد ابوالفضل ابراهیم ، قاهره بی تا. | ||
* محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت 1390ـ1394/1971ـ1974. | |||
* محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی | * محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، بی تا. | ||
* عبدالله بن روبه عجاج ، دیوان العجاج ، روایة عبدالملک بن قریب اصمعی و شرحُهُ، چاپ عزة حسن ، بیروت، 1971 | * عبدالله بن روبه عجاج ، دیوان العجاج ، روایة عبدالملک بن قریب اصمعی و شرحُهُ، چاپ عزة حسن ، بیروت، 1971 | ||
* محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن، قاهره 1387، چاپ افست تهران 1364 ش. | * محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن، قاهره 1387، چاپ افست تهران 1364 ش. |