کاربر:R.pouresmaeil/صفحه تمرین
ولادت امام مهدی(عج) به عقیده شیعیان دوازدهامامی، نیمه شعبان سال ۲۵۵ق یا ۲۵۶ق در سامرا رخ داده است. علمای امامیه برای اثبات این مسئله روایاتی را که نشان دهنده تولد امام مهدی(عج) است متواتر دانستهاند. از نظر تاریخی نیز نقل شفاهی متواتر میان شیعیان، گزارشهای متعدد از ملاقات افراد با امام مهدی(ع)، عقیقه کردن امام عسکری(ع) برای ولادت فرزندش، توقیعات صادر شده از امام مهدی(عج)، معجزات امام مهدی(ع)، گزارشهای مربوط به متوسل شدن افراد به امام مهدی(ع) و برخورد افراد حکومت پس از شهادت امام عسکری(ع) را شواهدی برای اثبات ولادت امام مهدی(ع) میدانند.
این باور توسط برخی انکار شده و دور از عقل، مفاد روایات و گزارشهای تاریخی دانسته شده است. عمر طولانی امام مهدی(عج)، امامت در کودکی و بیفایده بودن امام غائب از جمله استبعادهای عقلی در این رابطه است. همچنین گفته شده روایات ثابت کننده روایت در منابع شیعی دارای ضعف هستند و روایاتی که در رابطه با نحوه ولادت و نام مادر امام مهدی(عج) نقل شدهاند اختلاف دارند. از نظر تاریخی نیز انکار مورخین و نسبشناسان، اختلاف شیعیان پس از شهادت امام عسکری(ع) در امر امامت، ادعای ارث جعفر کذاب و تفتیش حکومت و وصیت امام عسکری(ع) به مادرش از شواهدی هستند که منکران ولادت به آنها استناد کردهاند. این استدلالها توسط علمای امامیه پاسخ داده شدهاند.
در اثبات یا رد تولد امام مهدی(ع) آثار مستقلی نگاشته شده است. که از مهمترین آنها میتوان به البرهان علی وجود صاحب الزمان اثر سید محسن امین در اثبات و کتاب عجیبترین دروغ تاریخ نوشته عثمان الخمیس در رد ولادت ایشان اشاره کرد.
اختلاف در ولادت امام مهدی(عج)
علمای امامیه بالاتفاق بر این باورند، که مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری(ع) است. او در سال ۲۵۵ق در سامرا به دنیا آمده و همچنان زنده است.[۱] از جمله عالمانی که بر این مطلب تصریح کردهاند میتوان به شیخ کلینی (درگذشت:۳۲۹ق)،[۲] شیخ مفید (درگذشت:۴۱۳ق)،[۳] شیخ طوسی (درگذشت:۴۶۰ق)،[۴] طبرسی (درگذشت:۵۴۸ق)،[۵] اِرْبلی (درگذشت:۶۹۲ق)،[۶] کفعمی (درگذشت:۹۰۵ق)،[۷] و مجلسی (درگذشت:۱۱۱۰ق)[۸] اشاره کرد.در مقابل به مشهور اهلسنت نسبت داده میشود که ادعای شیعیان در وجود خارجی مهدی موعود بدون دلیل است. آنها سعی کردهاند با استدلالهایی چنین باوری را غیرقابل قبول نشان دهند.[۹] روایاتی از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) وجود دارد که خبر از وقوع شک و تردید در ولادت حضرت مهدی(عج) در آینده میدهند.[۱۰]
اثبات ولادت امام مهدی(عج)
سید مرتضی (درگذشت: ۴۳۶ق) معتقد است با پذیرش ضرورت وجود امام حیّ در هر عصری و ضرورت عصمت امام و این که این ویژگیها در کسی از افراد حاضر موجود نیست، ثابت میشود که امام حیّ وجود داشته و در غیبت به سر میبرد.[۱۱] همچنین به گفته شیخ طوسی، اگر هیچ روایتی هم بهطور خاص نشانگر ولادت امام مهدی(عج) نبود، از این دلایل کلی که بیانگر تعداد یا اسامی امامان بودند یا در اموری چون غیبت وی سخن میگفتند، وجود خارجی و تولد وی قابل اثبات بود؛ زیرا سخن گفتن از عدد یا جزئیات حیات متوقف بر وجود خارجی است.[۱۲]
دلایل روایی
ائمه از نسل حسین هستند … و یکی از آنها مهدی این امت است. (عمَار): گفتم پدر مادرم به فدایت این مهدی کیست؟ فرمود ای عمَار همانا خداوند تبارک و تعالی عهد کرده است که از نسل حسین نه امام خارج میکند که نهمین فرزند او از امت غائب میشود … او غیبت طولانی خواهد داشت که در آن غیبت عدهای از باور به او برخواهند گشت وبرخی در آن ثابت قدم خواهند ماند. هنگامی که آخرالزمان شود خروج میکند و دنیا را پر از قسط و عدل میکند. … او هم اسم من و شبیهترین مردم به من است.
خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ۱۴۰۱ق، ص۱۲۱.
احادیثی در مصادر حدیثی شیعه نقل شده که دلالت بر ولادت مهدی(عج) دارند[۱۳] گفته شده است مجموع این روایات تواتر معنوی و یقین منطقی در مسئله تولد امام مهدی(عج) ایجاد میکنند.[۱۴] شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق) بر این باور است که روایات برای اثبات ولادت امام مهدی(عج) کافی است.[۱۵] محدثان شیعه این روایات را در ابواب جداگانهای در مجامع روایی جمعآوری کردهاند.[۱۶] به گفته علیاصغر رضوانی ۲۱۴ روایت به صورت مطابقی دلالت بر ولادت امام مهدی دارند.[۱۷] سید محمدکاظم قزوینی (درگذشت: ۱۴۱۵ق) از تاریخنویسان شیعه معتقد است اگر کسی به اخبار متواتر صادر شده از پیامبر(ص) و ائمه(ع) ایمان داشته باشد غیرممکن است که ولادت امام مهدی(ع) را انکار کند؛ زیرا روایات به صراحت بیان کردهاند که مهدی موعود(ع) نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) و فرزند امام عسکری(ع) است.[۱۸]
سید کمال حیدری از کلامپژوهان شیعه بر این باور است که اثبات ولادت امام مهدی(عج) و بسیاری از مبانی امامیه از روایات با مبنای آیتالله خویی در سند روایات ممکن نیست؛ بلکه باید نظر به جمع ظنون و قرائن باشد.[۱۹][یادداشت ۱] با این حال از نظر وی مجموع روایاتی که در این مورد در منابع حدیثی صادر شده است تولد امام مهدی(ع) را به صورت یقینی ثابت میکند.[۲۰]
شواهد تاریخی
گزارشهای تاریخی نیز وجود خارجی امام مهدی(عج) را ثابت میکنند. گفته شده قدمای شیعه همچون ابوسهل نوبختی (درگذشت: ۳۱۱ق) و شیخ صدوق برای اثبات وجود امام مهدی(عج) به نقل شفاهی متواتر موجود میان شیعه استناد کردهاند. شیعیان تولد امام مهدی و نص امامت او را به صورت شفاهی نسلبهنسل نقل کردهاند و این امر میان آنها شهرت داشته است. همین تواتر و نقل عمومی دلیلی بر صاحب فرزند بودن امام عسکری(ع) و امامت و مهدویت این فرزند است.[۲۱] سید محمدباقر صدر (درگذشت: ۱۴۰۰ق) در اثبات وجود امام مهدی(عج) دلیلی علمی با روش تراکم ظنون و حساب احتمالات ارائه کرده است. بر اساس این دلیل، وجود مهدی موعود قرنها در میان امت اسلامی مخصوصاً در دوران غیبت صغری با اعتماد به افراد راستگویی مثل نواب اربعه رایج بوده است. براساس منطق حیات بشری از جهت علمی و حساب احتمالات محال است که دروغی به این شکل بتواند قرنها اطمینان امّت را جلب نماید.[۲۲]
گزارشهای متعدد از ملاقات افراد با امام مهدی در دوران غیبت و پیش از آن،[۲۳] عقیقه کردن امام عسکری(ع) برای ولادت فرزندش،[۲۴] توقیعات صادر شده از امام مهدی(عج)،[۲۵] معجزات امام مهدی(ع) در دوران غیبت و پیش از آن[۲۶] و گزارشهای مربوط به متوسل شدن افراد به امام مهدی[۲۷] را از دیگر شواهد تاریخی تولد و وجود حضرت مهدی میدانند. همچنین نحوه برخورد کارگزاران حکومت عباسی با خانواده امام عسکری پس از شهادت حضرت را نشانگر این میدانند که حکومت شواهدی از ولادت امام مهدی(عج) داشته است.[۲۸] بنا به نقل کلینی پس از شهادت امام عسکری(ع) کارگزاران خلیفه عباسی برای دستیابی به فرزند ایشان تمام خانواده، کنیزان و اهالی خانه ایشان را بازرسی کرده و زندانی و تحت کنترل قرار دادند.[۲۹]
استبعاد مخالفان ولادت
مخالفان ولادت حضرت مهدی بر این باورند که دلایلی که برای اثبات وجود مهدی ارائه میشود قابلیت اثبات این مطلب را ندارند و شواهدی مبنی بر عدم وجود مهدی مورد ادعای شیعیان وجود دارد. به عقیده محمدی ریشهری، منکران ولادت بیش از آنکه برای اثبا ادعای خود دست به استدلال بزنند دست به استبعاد زده و باور شیعیان در این مسئله را دور از ذهن نشان دادهاند.[۳۱] این استبعاد در سه حوزه عقل، روایات و تاریخ مطرح شده است ː
استبعاد عقلی
این سنخ استبعاد که عمدتا از سوی ابنتیمیه حرانی مطرح شده است، باور به تولد مهدی و حیات او را در تفکر شیعی امری دور از عقل میداند ː
- عمر مهدی ادعایی شیعه از عمر عادی انسان بر اساس تجربه و روایات منقول در مورد عمر افراد امت اسلام بسیار بیشتر است.[۳۲] شیخ مفید با ذکر نمونههایی از عمرهایی طولانی چنین امری را ممکن و در حیطه قدرت خدا میداند.[۳۳] همچنین به نوشته نصرتالله آیتی مهدویتپژوه امامی، روایات نفی عمر طولانی در امت حضرت محمد(ص) در منابع اهلسنت است و نمیتوان از آنها برای نقد باور شیعیان استفاده کرد.[۳۴]
- مهدی ادعایی شیعه کودک و محجور بوده و نمیتواند جایگاه امامت داشته باشد.[۳۵] شیخ مفید پاسخ به این اشکال را چنین تبیین میکند که وقتی با دلیل قطعی امامت فردی ثابت شد، عصمت و علم الهی او نیز ثابت میشود و در این مسئله سن امام تاثیری ندارد. محدودیتهایی که شریعت در امور مختلف برای سن کودکی قرار داده است، مربوط به انسانهای عادی است که با گذر عمر به رشد عقلی و علمی میرسند. نه امام معصوم که دارای علم لدنی و موید به الطاف حق است.[۳۶]
- امام غائب بیفائده است و حتی به دلیل اینکه برخی با تکذیب او عذاب میشوند ضرر هم دارد.[۳۷] شیخ مفید در پاسخ به این اشکال چنین بیان میکند که وجود امام غایب با نبود امام متفاوت است. امام غایب وجودش موجب اتمام حجت برای مردم است. همانگونه که در دعوت انبیاء اگر نماینده پیامبری دعوت میکرد بدون رویت پیامبر نیز حجت بر مردم تمام بود. امام غائب نیز گرچه مورد مشاهده مستقیم مردم نیست ولی با علم به وجود امام و دعوت بیان وظیفه توسط نائبان امام حجت بر مردم تمام میشود. ضمن این که اصل وجود امام ضروری است و نبودش با لطف و حکمت خداوند ناسازگار است. اما غیبت امام ناشی از ظلم و جور مردم است و به جهت امتحان و آزمون و رشد مردم رخ داده است.[۳۸]
استبعاد روایی
این استبعاد صورت گرفته از منکران، وجود و تولد مهدی در تفکر شیعی را غیر قابل اثبات از روایات میدانند. ابنتیمیه، عثمان الخمیس، محمود الحمش، ناصر القفاری و احمد الکاتب از جمله کسانی هستند که مطالبی از این دست مطرح کردهاند ː
- غالب روایاتی که در مجامع روایی شیعی علیالخصوص کتاب الکافی برای اثبات ولادت مطرح شده است ضعف سندی داشته و در روایات صحیح نیز دلالت قطعی به مسئله ولادت وجود ندارد.[۳۹] بر اساس پاسخ علیاصغر رضوانی به این اشکال، اولا وجود روایات صحیحالسند در این رابطه ضعف روایات دیگر را جبران میکند. دوم این که اصل مهدویت و امامت امام دوازدهم با دلایل قطعی ثابتشده و نیازی به بررسی یکایک اسناد نیست. نکته سوم این که مجموع احادیث دلالتکننده بر ولادت به حد تواتر میرسد که در آن صورت ضعف سندی مورد توجه قرار نمیگیرد. چهارم دلیل مجهول بودن برخی روات در این احادیث شرایط خاص دوران بعد از امام حسن عسکری(ع) بوده است.[۴۰]
- در نحوه ولادت امام مهدی(عج) و شخصیت مادر او در گزارشهای نقل شده اختلاف وجود دارد.[۴۱] در پاسخ به این اشکال گفته شده است که اولا مطرحکنندگان توجه به همه نقلهای روایت نداشتهاند. ثانیاً حتی اگر روایات مرتبط با چگونگی و جزئیات ولادت دارای اشکال باشد، خللی در اصل وقوع تولد که با ادله قطعی ثابت شده نمیرساند.[۴۲]
استبعاد تاریخی
بر اساس این استبعاد که از جانب کسانی چون ابنتیمیه، ظهیر، الکاتب، الحمش، الخمیس و القفاری مطرح شده است، ولادت امام مهدی(عج) با گزارشهای تاریخی موجود سازگار نیست ː
- به گواه تاریخدانان و متخصصان علم انساب امام حسن عسکری(ع) فرزند نداشته است.[۴۳] بشیر نجفی در پاسخ به این اشکال معتقد است عدم اطلاع برخی از فرزند امام عسکری(ع) دلیل بر نبودن آن نیست.[۴۴] همچنین در کتاب ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین به ۱۱ مورد[۴۵]و در کتاب تولد امام مهدی به ۱۲ نمونه[۴۶] از علمای نسبشناس که به ولادت فرزند امام عسکری(ع) اذعان کردهاند اشاره شده است.
- پس از شهادت امام عسکری(ع) در دورهای که به عنوان عصر حیرت نامیده میشود، شیعیان متفرق شده و در امر امامت بعد از ایشان دچار اختلاف شدند. همین امر نشاندهنده ساختگی بودن مسئله تولد مهدی(عج) است.[۴۷] سید سامی البدری مهدویتپژوه، با ذکر شواهدی از کتب تاریخی، بر این باور است که بعد از شهادت امام عسکری(ع) غالب شیعیان به امامت فرزند امام عسکری(ع) اعتقاد داشتند. و افرادی که در این امر دچار تردید بودند به مرور ابهاماتشان برطرف گردید.[۴۸] به گزارش شیخ مفید از میان فرقههایی که بعد از امام حسن عسکری(ع) در میان شیعیان شکل گرفت تنها شیعه اثناعشری باقی ماند.[۴۹]
- اگر امام عسکری فرزندی داشت، ارث ایشان بعد از ادعای جعفر کذاب و تفتیش حکومت در میان خانواده امام و نیافتن فرزند به وی نمیرسید[۵۰] شیخ مفید در پاسخ به این اشکال با ذکر نمونه قرآنی فرزندان یعقوب نبی(ع) که منکر زنده بودن یوسف شدند و به مرگش شهادت دادند، بیان میکند که جعفر نیز با این که فرزند امام بود اما معصوم نبود و گواهی و انکار او نمیتواند دلیلی بر عدم وجود فرزند برای امام عسکری(ع) باشد.[۵۱] همچنین گفته شده شواهدی وجود دارد که جعفر به دلیل گمراهی و انحراف این کار را کرد.[۵۲] ضمن این که پیدا نشدن فرزند امام عسکری(ع) توسط عاملان حکومت به معنای فرزند نداشتن ایشان نیست.[۵۳]
- اگر امام عسکری(ع) فرزندی داشت او را وصی خود قرار میداد و به مادرش وصیت نمیکرد.[۵۴] شیخ مفید در پاسخ با ذکر نمونه از وصیت امام صادق(ع) که به جهت مصلحت در وصیت ظاهری خود همسرش و حتی منصور دوانیقی را به عنوان وصی خود قرار داده بود، بیان میکند که وقتی بناست جان فرزند امام عسکری(ع) حفظ شود طبیعی است که وی را مخفی کند و به صورت علنی او را وصی خویش قرار ندهد.[۵۵]
گزارش ولادت امام مهدی(عج)
بر اساس گزارش منابع شیعی، حکیمه خاتون در شب نیمهشعبان به دستور امام حسن عسکری(ع) به منزل ایشان رفته و خبر تولد آخرین حجت الهی از جانب امام به وی ابلاغ میشود. نزدیکیهای صبح بدون این که آثار حمل در نرجسخاتون وجود داشته باشد، امام مهدی به دنیا میآید.[۵۶] به گزارش محمدی ریشهری، بررسی دقیق اسناد زمان و مکان ولادت امام مهدی(عج) نشان میدهد که ایشان در شب یا روز جمعه، نیمهشعبان سال ۲۵۵ق مطابق با ۱۲ مرداد سال ۲۴۸ش و ۲۹ جولای سال ۸۶۹م، در شهر سامرّا به دنیا آمده است.[۵۷] با این که این نظر را مشهور دانستهاند،[۵۸] شیخ طوسی نظر صحیح در سال ولادت ایشان را ۲۵۶ق ذکر کرده است.[۵۹] محمدتقی شوشتری (۱۲۸۲-۱۳۷۴ش) عالم رجالی شیعه نیز بعد از بررسی اقوال در این زمینه نظر شیخ طوسی را ترجیح میدهد.[۶۰]
ابو بصیر از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که فرمود: ولادت صاحبالامر بر این مردم نهان است، تا چون خروج کند، بیعت هیچکس بر گردنش نباشد و خدای تعالی امر وی را در یک شب به سامان رساند.
شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۸۰.
حکمت مخفیانه بودن ولادت حضرت مهدی(عج) را حفظ جان وی دانستهاند.[۶۱] شیخ طوسی به نمونهها و انگیزههای مختلفی اشاره میکند که میتواند موجب پنهان کردن تولد فرزند گردد. وی به این نکته تأکید میکند که معلوم نبودن فرزند به معنای بدون فرزند بودن نیست.[۶۲]
تکنگاریها
در رابطه با ولادت امام مهدی(عج) آثاری به رشته تحریر درآمده است که چند مورد از آنها اشاره میشود:
- البرهان علی وجود صاحب الزمان اثر سید محسن امین (درگذشت: ۱۳۷۱ق) فقیه و ادیب امامی. نویسنده در مقدمه، انگیزه تألیف کتاب را قصیدهای میداند که فردی نامعلوم در آن منکر وجود و تولد امام مهدی(ع) شده است. سید محسن امین خود را موظف میبیند که شعری بسراید و با استدلالهای عقلی و نقلی وجود امام عصر(عج) را ثابت کند.[۶۳]
- من هو المهدی(عج)، اثر ابوطالب تجلیل تبریزی (۱۳۰۵-۱۳۸۷ش) از فقهای شیعه، در اثبات تولد، حیات و ظهور حضرت مهدی(عج) است. این کتاب با هدف رد ادعای منکران تولد مهدی موعود نوشته شده است.[۶۴]
- کتاب ولادة الامام المهدی اثر بشیر حسین نجفی از مراجع تقلید شیعه: این کتاب ناظر بر شبهات و ردیههای ابنتیمیه در کتاب منهاج السنه و احسان الهی ظهیر در کتاب الشیعة و التشیع است.[۶۵] و به برخی از اشکالات مربوط به ولادت حضرت پاسخ داده است.[۶۶]
- الإمام المهدی اثر سید علی میلانی از متکلمان امامی. در پاسخ به ادعاهای ابنتیمیه در منهاج السنه نوشته شده است.[۶۷]
- ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین اثر عرفان محمود از مهدیپژوهان شیعه است که به ذکر دلایل روایی، شواهد تاریخی و نمونههایی از معتقدان ولادت حضرت مهدی(عج) پرداخته است.[۶۸]
- عثمان الخمیس (زاده: ۱۳۷۵ق) در کتاب عجیبترین دروغ تاریخ تولد امام مهدی(عج) را انکار میکند. این کتاب توسط مهدی خدامیان آرانی[۶۹] و دیگران[۷۰] مورد نقد قرار گرفته است.
- کتاب الإمام المهدی(ع) بین التواتر وحساب الإحتمال اثر محمدباقر ایروانی از فقهای شیعه در اثبات ولادت امام عصر با توجه به مجموعه شواهد و ادله.[۷۱]
- «ولادة الامام المهدی اضواء علی الادلة والشبهات» اثر سید ضیاء خبَاز قطیفی از دینپژوهان شیعه عربستانی در اثبات تولد امام مهدی(ع) و پاسخ به اشکالات آن.[۷۲]
- «تولد حضرت مهدی(عج)» اثر علیاصغر رضوانی ضمن تشریح چگونگی ولادت مهدی موعود، روایات معتبر مربوط به ولادت ایشان به تفکیک از پیامبر(ص) و یازده امام قبلی نقل شده است.[۷۳] وی در این کتاب به برخی اشکالات مطرح شده توسط احمد الکاتب در کتاب تطور الفکر السیاسی الشیعی پاسخ داده است.[۷۴]
- «ولادة الامام المهدی بین الضرورة و التشکیک» توسط بخش تبلیغ اداره امور دینی آستان قدس علوی به چاپ رسیده است.[۷۵]
پانویس
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۰–۶۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۳۹.
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۴۲.
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۴۱۸.
- ↑ اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ کفعمی، البلد الامین، ۱۴۱۸ق، ص۱۸۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج۵۱، ص۲.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۹۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ سید مرتضی، المقنع فی الغیبة، ۱۴۱۹ق، ص۳۴–۳۵.
- ↑ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۹.
- ↑ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حدیث، ۱۳۸۶ش، ص۵۲.
- ↑ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حدیث، ۱۳۸۶ش، ص۷۲–۷۴.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۸–۳۲۹؛ ابنبابویه، الامامة و التبصرة من الحیرة، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴–۴۳۴؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۹–۲۵۱.
- ↑ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حدیث، ۱۳۸۶ش، ص۲۴.
- ↑ قزوینی، الإمام المهدی من المهد الی الظهور، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۹–۱۱۰.
- ↑ طوسی، «سید کمال حیدری، متفکری در حصر»، سایت نقد دینی.
- ↑ «پاسخ به سؤال چگونگی اثبات ولادت امام زمان(عج)»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی سید کمال حیدری.
- ↑ البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۹۶.
- ↑ صدر، بحث حول المهدی (علیه السلام)، ۱۴۱۷ق، ص۸۸–۹۲.
- ↑ نوری، نجم ثاقب، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۴۵۴–۸۴۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۳۱ و ص۴۳۲؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۲۴۶.
- ↑ رضوانی، وجود امام زمان(عج) از منظر قرآن و حدیث، ۱۳۸۶ش، ص۲۴؛ عباسی، اثبات ولادت امام زمان(ع) و نقد و بررسی شبهات پیرامون آن، ۱۳۹۲ش، ص۱۰۶.
- ↑ عباسی، اثبات ولادت امام زمان(ع) و نقد و بررسی شبهات پیرامون آن، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۰–۱۱۲.
- ↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۳۹۵.
- ↑ ایروانی، الإمام المهدی(ع) بین التواتر وحساب الإحتمال، ۱۴۲۰ق، ص۴۳؛ العمیدی، المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۵.
- ↑ «درخشش نام اهل بیت بر دیوار مسجدالنبی محمد المهدی (عج) زنده است»، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۹۱.
- ↑ ابنتیمیه حرَانی، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ص۹۱–۹۴.
- ↑ شیخ مفید، المسائل العشر فی الغیبة، ۱۴۲۶ق، ص۸۳–۹۴.
- ↑ آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۱.
- ↑ ابنتیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۸۷-۸۹.
- ↑ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۹-۱۵۳.
- ↑ ابنتیمیه حرَانی، منهاج السنة النبوية، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۱.
- ↑ شیخ مفید، المسائل العشر في الغيبة، ۱۴۲۶ق، ص۹۵-۹۸.
- ↑ الخمیس، متی یشرق نورک ایها المنتظر؟، ۱۴۲۵ق، ص۹۰؛ الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱–۴۹۶؛ قفاری، أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۴۴؛ الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه، ۱۹۹۸م، ص۱۹۷–۲۰۸.
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲–۲۳.
- ↑ ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۲–۲۷۳؛ الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه، ۱۹۹۸م، ص۲۱۰–۲۱۸؛ قفاری، أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۸۴۳؛ الحمش، المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة الامامیة، ۱۴۲۲ق، ص۴۵۳–۴۷۰.
- ↑ البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۹۹–۵۰۰؛ همچنین ببینید: آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۴–۱۵۲.
- ↑ ابنتیمیه حرَانی، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ص۸۷؛ ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۰.
- ↑ نجفی، ولادة الإمام المهدی، ۱۴۲۷ق، ص۳۴–۳۷.
- ↑ محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۳۱۹–۳۲۴.
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵–۶۶.
- ↑ الکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه، ۱۹۹۸م، ص۱۲۷–۱۲۸؛ قفاری، أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۳۲–۳۳۴.
- ↑ البدری، شبهات وردود، ۱۴۲۸ق، ص۴۰۳–۴۰۹؛ همچنین نگاه کنید به: رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۴۹ و آیتی، دلیل روشن، ۱۳۹۳ش، ص۵۵–۶۵.
- ↑ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۳۲۱.
- ↑ ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۹.
- ↑ شیخ مفید، المسائل العشر فی الغیبة، ۱۴۲۶ق، ص۵۷–۵۸.
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۶۶–۶۷.
- ↑ نجفی، ولادة الإمام المهدی، ۱۴۲۷ق، ص۲۲–۲۴.
- ↑ ظهیر، الشیعة و التشیع فرق و تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۲۸۰–۲۸۲.
- ↑ شیخ مفید، المسائل العشر فی الغیبة، ۱۴۲۶ق، ص۶۳–۶۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴–۴۲۵.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۱۸؛ همچنین ببینید: سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۷۳.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۱۸.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۴۱۹.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۲ (رسالة فی تواریخ النبی والآل)، ص۲۴.
- ↑ سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۴۶۹–۴۷۰.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۲۵ق، ص۷۷.
- ↑ امین، البرهان علی وجود صاحب الزمان(ع)، ۱۴۲۷ق، ص۹.
- ↑ تجلیل تبریزی، من هو المهدی، ۱۴۲۵ق، ص۵–۶.
- ↑ نجفی، ولادة الإمام المهدی، ۱۴۲۷ق، ص۳۴.
- ↑ نجفی، ولادة الإمام المهدی، ۱۴۲۷ق، ص۱۵–۱۶.
- ↑ حسینی میلانی، الامام المهدی، ۱۴۳۱ق، ص۷–۱۴.
- ↑ محمود، ولادة الامام المهدی فی کتب الفریقین، ۱۳۹۰ش، ص۵–۶.
- ↑ خدامیان آرانی، حقیقت دوازدهم، ۱۳۸۹ش، ص۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: یوسفیان، عجیبترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۱ش؛ مطیعی، مهدویت برترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۵ش؛ ملکدار، حقیقت تاریخ، ۱۳۹۷ش؛ گودرزی، مهدی (عج) مهمترین حقیقت تاریخ، ۱۳۹۳ش.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی سراسری اسلامی، امام مهدی در آینه قلم، ۱۳۸۸ش، ص۴۸۸.
- ↑ خباز قطیفی، ولادة الامام المهدی اضواء علی الادلة والشبهات، ۱۴۴۱ق، ص۵–۸.
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۵–۸.
- ↑ رضوانی، تولد حضرت مهدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰ و ص۲۲.
- ↑ اداره امور دینی آستان قدس علوی، ولادة الامام المهدی(عج) بین الضرورة والتشکیک، ۱۴۳۶ق، ص۳–۱۲.
یادداشت
- ↑ در تصحیح روایات دو روش وجود دارد: روش وثاقت سندی که مورد تأکید آیتالله خویی میباشد و روش وثاقت صدوری. در روش اول، ملاک صحت یا ضعف روایات، در درجه اوّل، سند آن است؛ یعنی اگر سند حدیث قوی بود، اخذ، و چنانچه سندش ضعیف بود، طرد میشود و هیچ قرینه ای نمیتواند ضعف سند را جبران کند. اما در روش صدوری یا همان جمع قرائن، مجموعهای از قرائن و شواهد دست به دست هم میدهند تا در نهایت، وثاقت و صحّت روایت را تأیید کنند. چهبسا روایتی که سند آن ضعیف باشد، اما بهدلیل وجود قرائن دیگر -که حاکی از صحّت صدور آن است- مورد قبول واقع شود. برخی از این قرائن عبارتند از: وثاقت راوی، متن حدیث، سند، کتابی که روایت در آن نقل شده است، زمان نصّ، عمل علمای عصر صدور به روایت و … .