پرش به محتوا

بیع معاطاتی: تفاوت میان نسخه‌ها

ویکی‌سازی
(ویکی‌سازی)
خط ۱: خط ۱:
'''بیع معاطاتی''' معامله‌ای است که در آن هر یک از خریدار و فروشنده بدون عقد مخصوصی با یکدیگر مبادله و داد و ستد می‌کنند. درباره اینکه بیع معاطاتی از عقود لازم و یا جایز است، بین فقیهان اختلاف‌نظر وجود دارد. مشهور علمای شیعه [[معاطات]] را جایز می‌دانند.


'''بیع معاطاتی''' معامله‌ای است که در آن هر یک از خریدار و فروشنده، بدون عقد مخصوصی با یکدیگر مبادله و داد و ستدی انجام می‌دهند. در اینکه بیع معاطاتی از عقود لازم و یا جایز است بین فقیهان اختلاف نظر وجود دارد؛ مشهور علمای شیعه [[معاطات]] را جایز می‌دانند.
==تعریف و جایگاه ==
==تعریف و جایگاه ==
بیع معاطاتی در تعریف فقیهان این‌گونه معنا شده‌است که هر یک از فروشنده و خریدار بدون عقد مخصوصی، مال خود را در مقابل آنچه که از دیگری می‌گیرد، به طرف مقابل اعطاء می‌کند.<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۲۲، فتح الله، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ق، ص۹۲، میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶۱، محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۶۳.</ref>
در بیع معاطاتی هر یک از فروشنده و خریدار بدون عقد مخصوصی مال خود را در مقابل آنچه که از دیگری می‌گیرند، به طرف مقابل اعطا می‌کنند.<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۲۲؛ فتح‌الله، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ۱۴۱۵ق، ص۹۲؛ میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶۱؛ محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۶۳.</ref>


بیع معاطاتی از معاملاتی است که در میان مردم رایج است و بیشتر خرید و‌ فروش‌های مردم به صورت بیع معاطاتی است.{{مدرک}}
بیع معاطاتی از معاملاتی است که در میان مردم رایج است و بیشتر خرید و‌ فروش‌های مردم به‌صورت بیع معاطاتی است.{{مدرک}}


==مشروعیت==
==مشروعیت==
فقیهان درباره بیع معطاتی با یکدیگر اختلافاتی دارند که به گفته [[شیخ انصاری]]، مشهور علمای شیعه معاطات را جایز دانسته؛ یعنی طرفین بعد از انجام معامله می‌توانند معامله را فسخ کنند<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج ۳، ص۲۴.</ref>و عده‌ای دیگر همچون [[شیخ مفید]] معاطات را لازم می‌دانند؛ یعنی طرفین حق [[فسخ]] ندارند. و عده‌ای مانند [[علامه حلی]] احتمال داده‌اند معاطات بیعی فاسد باشد که حتی تصرف هم در آن جایز نیست.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج ۳، ص۲۴و ص۵۱.</ref>
فقیهان درباره بیع معاطاتی با یکدیگر اختلافاتی دارند که به‌گفته [[شیخ انصاری]]، مشهور علمای شیعه معاطات را جایز دانسته‌اند؛ یعنی طرفین بعد از انجام معامله می‌توانند معامله را فسخ کنند<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۲۴.</ref> و عده‌ای دیگر همچون [[شیخ مفید]] معاطات را لازم می‌دانند؛ یعنی طرفین حق [[فسخ]] ندارند. از سوی دیگر، عده‌ای مانند [[علامه حلی]] احتمال داده‌اند که معاطات معامله‌ای فاسد باشد که حتی تصرف در آن هم جایز نیست.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۲۴، ۵۱.</ref>


به گفته [[شهید ثانی]] مشهور فقیهان [[امامیه]] قائل‌اند معاطات هم در اشیاء با‌ارزش صحیح است و هم کم‌ارزش<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۲۲.</ref> اما در این میان برخی همچون [[ابوحنیفه]] معاطات را فقط در اشیاء کم ارزش صحیح می‌دانند.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۲۷و ۲۸.</ref>
به‌گفته [[شهید ثانی]]، مشهور فقیهان [[امامیه]] قائل‌اند که معاطات، هم در اشیاء با‌ارزش صحیح است و هم کم‌ارزش،<ref>شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۲۲.</ref> اما در این میان برخی همچون [[ابوحنیفه]] معاطات را فقط در اشیاء کم‌ارزش صحیح می‌دانند.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۲۷-۲۸.</ref>


==تحقق بیع معاطاتی==
==تحقق بیع معاطاتی==
بنابر نظر مشهور موردی که مسلماً معاطات به حساب می‌آید، داد و ستد از هر دو طرف خریدار و فروشنده در مجلس معاطات است نه در زمان آینده.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۷۴.</ref> اما به عقیده [[شهید اول]]<ref>شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۹۲.</ref>و شیخ انصاری<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۷۵.</ref>و [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۳۸.</ref>اگر یکی از دوطرف مال خود را همراه با رضایت به دیگری پرداخت کند باز هم معاطات حاصل می‌شود.
بنابر نظر مشهور، موردی که مسلماً معاطات به حساب می‌آید، داد و ستد از هر دو طرف خریدار و فروشنده در مجلس معاطات است، نه در زمان آینده.<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۷۴.</ref> اما به‌عقیده [[شهید اول]]<ref>شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۹۲.</ref> و شیخ انصاری<ref>انصاری، مکاسب، ۱۴۳۳ق، ج۳، ص۷۵.</ref> و [[صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۳۸.</ref> اگر یکی از دو طرف مال خود را همراه با رضایت به دیگری پرداخت کند، باز هم معاطات حاصل می‌شود.


==بیع معاطاتی در قانون مدنی ایران==  
==بیع معاطاتی در قانون مدنی ایران==  
در قانون مدنی ایران، مستقیماً به بیع معاطاتی اشاره نشده اما از چند ماده مفهوم بیع معاطاتی به دست می‌آید، به طور مثال بنابر ماده ۱۹۳ قانون مدنی، انشای معامله، ممکن است به وسیله‌ عملی که بیانگر قصد و رضایت باشد، مثل قبض و اقباض، حاصل گردد، مگر در مواردی که قانون، استثنا کرده باشد.<ref>بهروزی، قانون مدنی، ۱۳۸۹ش، ص۶۹.</ref> بر اساس این ماده، ایجاد و انشای معامله، می‌تواند به واسطه داد و ستد بدون قول و گفتار یا همان معاطات صورت گیرد.<ref>کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref>
در قانون مدنی ایران، مستقیماً به بیع معاطاتی اشاره نشده، اما از چند ماده مفهوم بیع معاطاتی به دست می‌آید، به طور مثال بنابر ماده ۱۹۳ قانون مدنی، انجام معامله ممکن است به‌وسیله‌ عملی حاصل گردد که بیانگر قصد و رضایت باشد، مثل گرفتن و دادن؛ مگر در مواردی که قانون آن را استثنا کرده باشد.<ref>بهروزی، قانون مدنی، ۱۳۸۹ش، ص۶۹.</ref> بر اساس این ماده، ایجاد و انشای معامله می‌تواند به‌واسطه داد و ستد، و بدون قول و گفتار باشد، که همان معاطات است.<ref>کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۵: خط ۲۵:
* شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
* شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
* شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، انتشارات داوری، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، انتشارات داوری، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* فتح الله، احمد، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* فتح‌الله، احمد، معجم ألفاظ الفقه الجعفری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، دوره عقود معین(۱)، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ هشتم، ۱۳۸۱ش.
* کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی، دوره عقود معین(۱)، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ هشتم، ۱۳۸۱ش.
* میرزای قمی، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات (للمیرزا القمی)، تهران، مؤسسه کیهان، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* محقق داماد، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
* محقق داماد، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
* میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات، تهران، مؤسسه کیهان، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.


{{ابواب فقه}}
{{ابواب فقه}}
[[رده:معاملات]]
[[رده:معاملات]]
[[رده:احکام فقهی]]
[[رده:احکام فقهی]]
۴۴۱

ویرایش