حسن مثنی: تفاوت میان نسخهها
←همکاری با عبدالرحمان بن محمد
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==همکاری با عبدالرحمان بن محمد== | ==همکاری با عبدالرحمان بن محمد== | ||
هنگامی که [[عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی]] بر [[حجاج بن یوسف|حجّاج بن یوسف]] شورید، قصد داشت خود را [[خلیفه]] معرفی کند، اما چون امر [[خلافت]] فقط برای فردی [[قریش|قریشی]] مورد پذیرش بود، با بزرگان [[علویان]]، یعنی [[امام سجاد(ع)]] و حسن مثنـّی برای پذیرش [[خلافت]] نامهنگاری کرد. امام سجاد(ع) تقاضای او را رد کرد و حسن مثنّی نیز که احتمال میداد شورشیان [[بیعت]] خود را بشکنند، از اینکار سر باز زد، اما در پی اصرار آنها پذیرفت و با او با عنوان خلیفه بیعت شد. عالمان مشهور عراقی چون [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]]، [[شعبی]]، [[محمدبن سیرین]] و [[حسن بصری]] با او، که به الرضا ملقب شد، [[بیعت]] کردند.<ref> ر.ک: حسنی، المصابیح، ص۳۸۰-۳۸۱</ref> | هنگامی که [[عبدالرحمن بن محمد بن اشعث کندی |عبدالرحمان بن محمد بن اشعث کندی]] بر [[حجاج بن یوسف|حجّاج بن یوسف]] شورید، قصد داشت خود را [[خلیفه]] معرفی کند، اما چون امر [[خلافت]] فقط برای فردی [[قریش|قریشی]] مورد پذیرش بود، با بزرگان [[علویان]]، یعنی [[امام سجاد(ع)]] و حسن مثنـّی برای پذیرش [[خلافت]] نامهنگاری کرد. امام سجاد(ع) تقاضای او را رد کرد و حسن مثنّی نیز که احتمال میداد شورشیان [[بیعت]] خود را بشکنند، از اینکار سر باز زد، اما در پی اصرار آنها پذیرفت و با او با عنوان خلیفه بیعت شد. عالمان مشهور عراقی چون [[عبدالرحمان بن ابی لیلی]]، [[شعبی]]، [[محمدبن سیرین]] و [[حسن بصری]] با او، که به الرضا ملقب شد، [[بیعت]] کردند.<ref> ر.ک: حسنی، المصابیح، ص۳۸۰-۳۸۱</ref> | ||
اما به گفته [[شیخ مفید]]، حسن مثنّی هرگز ادعای [[امامت]] نکرده و کسی نیز به نام او چنین ادعایی ننموده است.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حججالله علی العباد، ج۲، ص۲۶</ref> | اما به گفته [[شیخ مفید]]، حسن مثنّی هرگز ادعای [[امامت]] نکرده و کسی نیز به نام او چنین ادعایی ننموده است.<ref>مفید، الارشاد فی معرفة حججالله علی العباد، ج۲، ص۲۶</ref> |